1395/8/29 ۰۸:۲۹
بعد از بنیامیه، یعنی زمانی که بنیعباس تازه شکل گرفته بود، یکی از شعرای معروف آن دوره به نام سیدحمیری خدمت امام صادق(ع) میرود. او مرثیهای برای امامحسین(ع) گفته بود که مشهور بود. امام از وی خواسته بود مرثیهاش را بخواند. او شروع به خواندن قصیدهاش کرد و ظاهرا چند بیت نگذشته بود که اهلبیت و امام به گریه و شیون افتادند. در همین هنگام امام اشاره میکند و میگوید دیگر بس است.
بررسی کیفیت عزاداری امامحسین(ع) در بزرگترین آیین عزاداری ایران
بعد از بنیامیه، یعنی زمانی که بنیعباس تازه شکل گرفته بود، یکی از شعرای معروف آن دوره به نام سیدحمیری خدمت امام صادق(ع) میرود. او مرثیهای برای امامحسین(ع) گفته بود که مشهور بود. امام از وی خواسته بود مرثیهاش را بخواند. او شروع به خواندن قصیدهاش کرد و ظاهرا چند بیت نگذشته بود که اهلبیت و امام به گریه و شیون افتادند. در همین هنگام امام اشاره میکند و میگوید دیگر بس است. این روایت یکی از روایات قدیمی است که در کتابهای کهن آمده است. درواقع واقعه کربلا دردی را در دل طرفداران امام ایجاد کرده بود که ربطی هم به شیعه و سنی نداشت بلکه افرادی از این درد مینالیدند که در جرگه هیچکدام نبودند، مانند عبدالله پسر عمربن خطاب خلیفه دوم که فردی زاهد، فقیه بود و وارد سیاست نمیشد. وی حتی با حضرت علی(ع) هم بیعت نکرد اما وقتی فردی از او درباره نجس بودن خون پشه سوال کرده بود، او که از ظاهر طرف فهمیده بود عراقی است با تشر به وی گفته بود: «خون پسر پیغمبر را مثل آب خوردن ریختند شما صدایتان درنیامد، آن وقت درباره خون پشه از من سوال میکنید؟». این جریان نشان میدهد قضیه عاشورا باعث شده بود خیلیها از این رخداد دردشان بگیرد.
عزاداری نماد سیاسی و مذهبی
بعد از آن این سبک عزاداری کمکم تبدیل به نوعی مناسک و رمزی شد بین شیعیان. اگر شما شیعه را بهعنوان یک کلیت بزرگ درنظر بگیرید به تعبیری نیازمند گردهمایی بود که بتواند در آنها طرفدار جمع کند و آنها را سروسامان دهد، از اینرو یکی از بهترین مجالس برای این کار، مجالس عزای امامحسین(ع) بود. مجالس امامحسین(ع) به نوعی به هویت شیعه تبدیل شده بود. نکته دیگر این بود که دیگر مسلمانان نیز در این اندیشه که باید یاد امام حسین (ع) گرامی داشته شود، با شیعیان اشتراک داشتند. اینکه تاکید میکنم عزای امامحسین(ع) تبدیل به اعلام هویت شیعیان شد، از اینروست که آنها با این عزاداریها مبارزه سیاسی هم میکردند وگرنه چرا متوکل عباسی باید دستور میداد که قبر امامحسین(ع) را به آب ببندند!؟ یا آنجا را به زمین زراعی تبدیل کنند تا اصلا نشانی از آن نباشد؟ قضیه این بود که او فهمیده بود امامحسین(ع) و عزای وی به یک کعبه مقصود برای مسلمانان تبدیل شده است.
عزاداری برای امامحسین(ع) تا زمان حکومت آلبویه نیز بهعنوان یک نماد سیاسی و مذهبی مطرح بود. آلبویه یک حکومت شیعی و بسیار قدرتمند بود که در ایران چند رقیب داشت، حکومت سنیمذهب غزنویان یکی از این رقیبان بود. این دو هریک سعی میکردند در حد توان به قلمروی خود اضافه کنند. مثلا شهرری یکی از این مناطق بود که بین این دو حکومت دست به دست میشد. در دوره آلبویه نهادهای مذهبی برای برگزاری جشنها و عزاداریهای شیعی بسیار زیاد شد، مثل جشن غدیر یا عزاداری برای امامحسین(ع). آلبویه تا توانست سعی کرد نمادهای شیعی از خودش به جا بگذارد. نمونههایی از آن را میتوان در شهرری دید، چنانچه حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در دوره آلبویه دارای گنبد و بارگاه شد یا بیبی شهربانو در این دوره مشهور شد. آنها مناسک، آیین و اماکن شیعی را بسیار رونق دادند و بزرگ کردند. آنها با دادن هویت شیعی به شهرها و رسومات مردم سعی داشتند شهری با ساختاری خاص به وجود آورند تا اگر زمانی این شهر به دست غزنویان افتاد، هویت خاص و شیعی آن برایشان اسباب زحمت شود. این سبک مبارزه و اعلام حضور ادامه پیدا کرد و شیعه فهمید برای اعلام هویت باید یاد کربلا و امامحسین(ع) را زنده نگاه دارد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید