فراز و فرود حزب مدّعی «خلق» / محمد مجیدی

1395/6/21 ۰۸:۳۰

فراز و فرود حزب مدّعی «خلق» / محمد مجیدی

شهریورسال 1320 ه.ش و با سقوط رضاشاه به دنبال حمله گسترده نظامی متفقین دوره‌ای از آزادی‌های سیاسی و به‌دنبال آن انتشار آزاد مطبوعات در کشور آغاز شد. حزب توده از نخستین احزابی بود که از این فضا نهایت استفاده را برد و فعالیت خود را آغاز کرد. اعضای سابق این حزب به همراه بعضی از اعضای گروه 53 نفر به‌دنبال آزادی از زندان تصمیم به ادامه فعالیت می‌گیرند و این تصمیم با تأیید سفارت شوروی حالت جدی و رسمی به خود می‌گیرد.

 

به بهانه سالگرد کشف و دستگیری سازمان نظامی حزب توده

 

شهریورسال 1320 ه.ش و با سقوط رضاشاه به دنبال حمله گسترده نظامی متفقین دوره‌ای از آزادی‌های سیاسی و به‌دنبال آن انتشار آزاد مطبوعات در کشور آغاز شد. حزب توده از نخستین احزابی بود که از این فضا نهایت استفاده را برد و فعالیت خود را آغاز کرد. اعضای سابق این حزب به همراه بعضی از اعضای گروه 53 نفر به‌دنبال آزادی از زندان تصمیم به ادامه فعالیت می‌گیرند و این تصمیم با تأیید سفارت شوروی حالت جدی و رسمی به خود می‌گیرد. 10 مهر 1320 این افراد در منزل سلیمان میرزا اسکندری در خیابان ژاله آن زمان و 17 شهریور فعلی تجمع می‌کنند تا بنای یک حزب جدید با مشی چپ را پایه‌گذاری کنند. ایرج اسکندری، عبدالحسین نوشین، رضا رادمنش، احسان طبری، عباس اسکندری، عبدالقدیر آزاد و  میرجعفر پیشه‌وری در این جمع حضور داشتند.

 

با سخنان سلیمان میرزا اسکندری که سابقه فعالیت سیاسی و حزبی در دوره مشروطه نیز داشت درباره ضرورت تشکیل یک حزب برای دفاع از آزادی و ممانعت از شکل‌گیری دیکتاتوری، حاضران وی را به اتفاق آرا به ریاست حزب برگزیدند. حاضران در این جلسه 15 نفر را برای حضور در کمیته مرکزی موقت انتخاب می‌کنند که وظیفه آنها تدوین مرامنامه و اساسنامه حزب بود. به علت اعتقاد استالین به اینکه در کشورهای عقب مانده کمونیست‌ها نباید به این نام فعالیت کنند از نام‌گذاری حزب تازه تأسیس به این عنوان خودداری شد تا حتی در نامگذاری نیز «حزب توده» وابستگی خود را به شوروی نشان داده و اثبات کند.

از سوی دیگر روس‌ها به اعضای این حزب توصیه کرده بودند به علت مسلمان بودن مردم ایران برای جذب نیرو از به کار بردن عنوان «کمونیست» خودداری کنند ولی راه همان بود و مرام همان!

حزب پس از اعلام موجودیت رسمی سعی کرد تا صاحب روزنامه شود و عباس اسکندری یکی از اعضای کمیته مرکزی موقت که صاحب امتیاز روزنامه «سیاست» بود روزنامه خود را به حزب واگذار کرد. اسفند 1320 نخستین شماره روزنامه منتشر شد و باشگاه حزب نیز در دفتر روزنامه در خیابان استانبول فعالیت خود را آغاز کرد، گفتنی است پیش از «سیاست» روزنامه ای دیگر با سیاست ضد فاشیستی و با حمایت انگلیسی‌ها و روس‌ها به نام «روزنامه مردم» منتشر می‌شد که صاحب امتیاز آن فردی به نام «مصطفی فاتح» رئیس شرکت انگلیسی نفت بود، نویسندگان این روزنامه را اعضای حزب توده همچون احسان طبری، انورخامه‌ای، عبدالحسین نوشین و... تشکیل می‌دادند. نویسندگان در این روزنامه با حمایت مالی انگلیس و شوروی علیه آلمان هیتلری و در حمایت از این دو کشور قلم می‌زدند!

 مساعدت روس‌ها و وکالت مجلس

در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی حزب توده 20 نامزد داشت و از این بیست نفر با مساعدت روس‌ها هشت نفر به مجلس راه یافته و فراکسیون حزب توده را تشکیل دادند. نمایندگان حزب در شمال ایران بیشترین آرا را به دست آوردند، درست در مناطقی که در اشغال نیروهای شوروی بود! این هشت نفر عبارت بودند از: اردشیر آوانسیان نماینده ارامنه شمال، محمد پروین گنابادی نماینده سبزوار، عبدالصمد کامبخش نماینده قزوین، ایرج اسکندری نماینده ساری و تنکابن، رضا رادمنش نماینده لنگرود و لاهیجان، ولی‌الله شهاب فردوس نماینده فردوس و تون و طبس، فریدون کشاورز نماینده بندرپهلوی و تقی فداکار نماینده اصفهان.

در مرداد سال 1323 نخستین کنگره حزب توده در تهران برگزار شد و در این کنگره که علنی و حضور خبرنگاران در آن آزاد بود مرامنامه و برنامه حزب به تأیید نهایی رسید. با عبور از این مراحل حزب دارای سازمان جوانان و سازمان افسران شد و به دنبال تشکیل سازمان زنان نیز بود.

 

تغییرموضع به درخواست شوروی

 شهریور 1323 معاون وزارت امور خارجه شوروی برای کسب امتیاز نفت شمال راهی ایران شد و در حالی که حزب توده پیش از این با اعطای هر نوع امتیازی به خارجی‌ها مخالف بود تغییر نظر داده و اعلام کردند نظر شوروی حفظ منافع ملی ایران است!

در این راستا احسان طبری طی مقاله‌ای در روزنامه مردم نوشت: «ما به همان ترتیب که برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و علیه آن سخن نمی‌گوییم باید معترف باشیم که شوروی هم در ایران منافع جدید دارد. باید به این حقیقت پی برد که مناطق شمالی ایران در حکم حریم امنیت شوروی است و عقیده دسته‌ای که من در آن هستم این است که دولت به فوریت برای دادن امتیاز نفت شمال به روس‌ها و نفت جنوب به کمپانی‌های انگلیسی و امریکایی وارد مذاکره شود.»

 

 تجمع و انشعاب

حزب برای نمایش اعتراض خود، تظاهراتی را بر ضد دولت ساعد که با این امتیاز مخالفت کرده بود به راه انداخت. در این تظاهرات نمایندگان توده‌ای مجلس شرکت کردند و سربازان ارتش شوروی که هنوز در تهران حضور داشتند به نشان حمایت از معترضان آنها را همراهی کردند.این اقدام منجر به جدایی و انشعاب بسیاری از اعضای حزب از پیکره آن شد و این جداشدگان را در ردیف مخالفان حزب قرار داد. هنوز چندی از این حرکت حزب نگذشته بود که شاخه نظامی آن درمرداد 1324 در خراسان دست به قیام مسلحانه زد که با شکست مواجه شدو بسیاری از آنها کشته و باقی مانده افسران ارتش به شوروی پناهنده شدند. با وجود آنکه رهبران حزب خود را بی‌اطلاع از این حرکت قلمداد کردند قصد این افسران ایجاد پایگاه نظامی در ترکمن صحرا با حمایت روس‌ها بود.

 

حزب توده و میرجعفر پیشه‌وری

فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری میرجعفر پیشه‌وری عضو سابق حزب کمونیست و حزب توده در روز 12 شهریور 1324 موجودیت حزب دموکرات را رسماً اعلام کرد. حزب توده نیز بنا به تقاضای استالین با اقدامات وی مخالفتی نکرد. اعتبار نامه پیشه‌وری که از سوی حزب برای نمایندگی آذربایجان در مجلس دوره چهاردهم خود را کاندیدا کرده بود در مجلس رد شد و پس از این اتفاق وی در کنگره اول در سال 1323 از حزب جدا شد، اما ارتباط خود را با روس‌ها قطع نکرده بود. افسران توده‌ای که در خراسان قیام کرده بودند و به شوروی پناه برده بودند به نیروهای مسلح فرقه دموکرات پیوستند. توده ای‌ها پس از روی کار آمدن قوام از آن جا که وی برای حل مسأله آذربایجان و امتیاز نفت شمال وعده‌هایی داده بود برای کسب رأی اعتماد وی تلاش کردند قوام نیز به نشان همراهی از سه توده ای؛ ایرج اسکندری، فریدون کشاورز و یزدی برای حضور در دولت دعوت کرد.

حزب توده با شادی تمام از این پیشنهاد استقبال کرد و این اقدام را فرصتی برای به دست گرفتن قدرت شمرد و این خود امتیازی برای روس‌ها محسوب می‌شد، اما عمر این دولت کوتاه بود و با توافق‌هایی که بین قوام و روس‌ها و قدرت‌های دیگر صورت گرفت فرقه دموکرات از پشتیبانی شوروی محروم ماند. قوام نیز با استعفا در مهر 1325 و تشکیل دولت جدید وزیران توده‌ای را از دولت خود خارج کرد و این گونه شد که 21 آذر 1325، آذربایجان کاملاً در اختیار ارتش ایران قرار گرفت و ارتش سرخ خاک ایران را ترک کرد.

این واقعه باعث شد که بسیاری از اعضای حزب که در جریان امتیاز نفت شمال از سیاست حزب دل آزرده بودند از آن جدا شدند و جریانی به نام انشعاب را به رهبری خلیل ملکی پیش آوردند. حزب پس از شکست فرقه دموکرات آذربایجان دست به تغییراتی در ساختار خود زد و سه دبیر اول حزب جای خود رابه یک هیأت هفت نفری دادند که وظیفه آن رهبری حزب تا زمان تشکیل کنگره دوم حزب بود و رهبران حزب همچون اردشیر آوانسیان، عبدالصمد کامبخش، احسان طبری و ایرج اسکندری فراری شده و به مسکو پناه بردند.

 

 ترور شاه

اما این فرار، پایان فعالیت حزب توده نبود، کنگره دوم حزب در سال 1327در تهران آغاز شد. دبیران حزب و گروه‌ها و کمیته‌های داخلی حزب انتخاب شدند اما با سوءقصد به جان شاه توسط ناصر فخرآرایی عضو سابق حزب در محوطه دانشگاه تهران، حزب از سوی رژیم غیرقانونی اعلام شد و از این پس فعالیت مخفیانه خود را آغاز کرد.

به دنبال این ترور رهبران و اعضای حزب دستگیر و محاکمه شدند و سه نفر از آنها به نام‌های رضا رادمنش، احسان طبری و فریدون کشاورز مخفیانه از کشور خارج و طبق معمول به مسکو پناه بردند. حزب پیش از سوء قصد به جان شاه سابقه ترور محمد مسعود مدیر روزنامه «مرد امروز» را در پرونده خود داشت. (1)

 

 افسرانی که اعدام شدند

با شکست پیشه‌وری در آذربایجان، سازمان نظامیان حزب توده همانند خود حزب مورد نفرت افکار عمومی قرار گرفته و دچار ریزش نیرو شد. کمیته مرکزی حزب که مورد انتقاد برخی از اعضای حزب قرار داشت، در این شرایط تحت فشار قرار گرفت و با رهبری افرادی چون خلیل ملکی به ناگزیر اختیارات کمیته مرکزی حزب به یک هیأت اجرایی موقت سپرده شد.

در همین دوران بود که خلیل ملکی این مسأله را مطرح کرد که وجود سازمان نظامی بر خلاف مرامنامه حزب است و باید منحل شود. ابلاغ این نظریه موجب خشم افسران، از جمله خسرو روزبه شد و او سازمان نظامیان را با عنوان «سازمان افسران آزادیخواه» ادامه داد.

این جدایی هم چندان نپایید و پس از کش و قوس‌های فراوان در سال 1327، بار دیگر سازمان نظامیان به حزب توده ملحق شد. مواضع و عملکرد سازمان نظامی در مسائل مهم داخلی و خارجی، از جمله مسأله مهم ملی شدن صنعت نفت و دولت مصدق، همان مواضع و عملکرد حزب توده بود. برای نمونه موضع مشکوک سازمان در روزهای سرنوشت ساز 25 تا 28مرداد و به کار نگرفتن امکانات خود برای مقابله با کودتا، بازتابی از مواضع حزب توده بود.

در نهایت روز 21 مرداد 1333، سروان ابوالحسن عباسی، یکی از مهم‌ترین اعضای هیأت اجرایی و مأمور مالی سازمان، در خیابان جمال الحق با چمدانی پر از اسناد و مدارک دستگیر شد و پس از آن ظرف مدت کوتاهی دیگر اعضای سازمان هم شناسایی و دستگیر شدند. در روز 20 شهریور همان سال سرتیپ تیموربختیار فرماندار نظامی تهران اعلام کرد کمیته مرکزی سازمان نظامی حزب توده را با رهبری خسرو روزبه کشف و اعضای بلند پایه آن متشکل از غلامحسین جودت، سرهنگ عزت‌الله سیامک، سرهنگ دوم محمد علی مبشر، سروان نظام‌الدین مدنی و... در ارتش، ژاندارمری و شهربانی شناسایی کرده و بازداشت آنها را آغاز کرده است.

با تشکیل نخستین جلسه فوق‌العاده به ریاست تیمسار مجیدی در روز 31 شهریور، به جرم خیانت، جاسوسی نظامی، اقدام به عملیات نظامی و ایجاد نا امنی در کشور، سرقت اسلحه و... از حدود 480 نفر اعضای سازمان، 27 نفر به اعدام، 53 نفر به حبس ابد، 91 نفر به حبس ابد با کار، 119 نفر به پانزده سال حبس، 79 نفر به 10سال حبس، 7 نفر به هشت سال حبس، 5 نفر به هفت سال حبس، 38 نفر به پنج سال حبس، 36نفر به سه سال حبس و سه نفر هم به 18 ماه حبس تأدیبی و بقیه به حبس‌های کوتاه مدت محکوم شده و عده‌ای هم موفق به فرار به خارج از کشور شدند.

تعداد زیادی از این محکومان سرانجام با اظهار پشیمانی و اعلام اطاعت از شاه بخشوده شده و حتی جذب نظام شاهنشاهی شده و خدمتگزار آن شدند. (2)

پی نوشت‌ها:

1- معزی، فاطمه، چگونگی شکل‌گیری و پایان حزب توده در ایران، خبرگزاری فارس، 1 تیر 1393

2- تقوی، سید مصطفی، سازمان نظامی حزب توده، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

روزنامه کوشش

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: