چیستی دین‌پژوهی در گفت و گو با دکتر همایون همتی - بخش اول

1393/4/2 ۰۹:۰۷

چیستی دین‌پژوهی در گفت و گو با دکتر همایون همتی - بخش اول

منیره پنج تنی: درباره سابقه دین‌پژوهی نظرهای مختلفی وجود دارد؛ برخی می‌گویند سابقه دین‌پژوهی به حدود دو قرن پیش بازمی‌گردد و برخی برآنند که نمی‌توان تاریخ دقیقی تعیین کرد؛ ولی می‌توان گفت دین‌پژوهی به معنای جدید آن به قرن نوزدهم بازمی‌گردد. آنچه در پی می‌آید، بخشی از گفتگوی مفصل با آقای دکتر همتی است در بررسی دین‌پژوهی، متدلوژی دین‌پژوه، تفاوتهای فلسفه دین و دین‌شناسی، اهمیت هرمنوتیک و بررسی نقد تاریخی، تاریخی نگری و فراتاریخی نگری در دین‌پژوهی، نگاه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، زیست‌شناسی و فیزیک به دین. این مطلب پیشتر در ماهنامه «اطلاعات حکت و معرفت» به چاپ رسیده است.

 

منیره پنج تنی: درباره سابقه دین‌پژوهی نظرهای مختلفی وجود دارد؛ برخی می‌گویند سابقه دین‌پژوهی به حدود دو قرن پیش بازمی‌گردد و برخی برآنند که نمی‌توان تاریخ دقیقی تعیین کرد؛ ولی می‌توان گفت دین‌پژوهی به معنای جدید آن به قرن نوزدهم بازمی‌گردد. آنچه در پی می‌آید، بخشی از گفتگوی مفصل با آقای دکتر همتی است در بررسی دین‌پژوهی، متدلوژی دین‌پژوه، تفاوتهای فلسفه دین و دین‌شناسی، اهمیت هرمنوتیک و بررسی نقد تاریخی، تاریخی نگری و فراتاریخی نگری در دین‌پژوهی، نگاه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، زیست‌شناسی و فیزیک به دین. این مطلب پیشتر در ماهنامه «اطلاعات حکت و معرفت» به چاپ رسیده است.

***

شما به عنوان دین‌پژوه، از لفظ «دین» چه معنایی را در نظر می‌گیرید؟

تعاریف زیادی برای دین عرضه شده است؛ به ویژه تعاریف شلایرماخر، پل تیلیخ، دورکیم، کلیفورد گیرتز، ملفورد اسپیرو، رودلف اتّو، تیلور، اسمارت در کتابهای درسی ادیان مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. بنده فعلاً این تعریف را مناسب می‌دانم: «دین مجموعه‌ای از باورها و مناسک و اعمال است که انسانها را با خدا ر امر قدسی، امر متعالی آشنا و مرتبط می‌سازد. » در این تعریف هم جنبه معرفتی (Epistemic) دین لحاظ شده و هم جنبه عملی آن. وجود عقیده به خدا، مبدأ، «امر قدسی» نیز در تعریف دین ضرورت دارد. البته تعریف هفت بُعدی اسمارت را هم نزدیک به واقع می‌دانم.

به طور کلی بنده با تعاریف تک جمله‌ای از دین موافق نیستم و آنها را ناکافی و نارسا، و تعاریف مجموعه‌ای را به واقعیت دین نزدیکتر می‌دانم. تنوع تعاریف دین بسیار زیاد است و تعاریف روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، فلسفی، ایمانی، کارکردی، ارزیابانه، پدیده‌شناختی، توصیفی، ارزش‌گذارانه و مختلط از دین ارائه شده است که اکنون مجال بحث درباره‌شان نیست.

میرچا الیاده در کتاب «دین‌پژوهی» می‌گوید: «در غرب، در طی روزگاران، آنقدر تعریفهای فراوان از دین پدید آمده که حتی ارائه فهرست ناقصی از آنها غیر ممکن است. در این تعریفها به درجات گوناگون کوشش شده است که از وصفها قاطع و جزئی‌نگرانه، و از سوی دیگر از تعمیمات بی‌معنا به دور باشند.» با توجه به تعدد تعاریف از دین، دین‌پژوه چگونه به قدر مشترکی از این تعاریف دست می‌یابد؟

حق با الیاده است. فراوانی و تنوع تعاریف دین به حدی است که محقق را دچار سرگیجه می‌کند؛ اما در همه تعاریف معتبری که دین‌پژوهان عرضه کرده‌اند، چند موضوع لحاظ شده است: اینکه دین مشتمل بر یک سلسله باورها و عقاید است، اینکه علاوه بر عقاید یک سلسله اعمال و مناسک و آیینها هم در دین هست، اینکه عقیده به نوعی موجود برین و فرازین فرامادی، مجرد، مطلق، متعالی، امر قدسی (که معمولاً از آن به خدا تعبیر می‌شود) در دین وجود دارد و از همین جا دین یک بُعد فراعقلانی (Irrational) و شهودی (و نه ضدّ عقلی) دارد.

در دین دستورات، احکام و بایدها و نبایدهایی هست. بعضی چیزها مجاز است و بعضی چیزها ممنوع؛ یعنی احکام فقهی و اخلاقی هر دو وجود دارند. اینها می‌تواند به عنوان قدر مشترک تعاریف دین محسوب شود. البته کسانی مثل ویلیام آلستون ـ فیلسوف دین معاصرـ حدود یازده «وصف دین‌ساز» مطرح کرده‌اند که معمولاً همه یا بعضی از آنها در تعاریف رایج دین حضور دارند. کسانی نیز به «تئوری شباهت خانواده‌وار» ویتگنشتاین توسل جسته‌اند تا اوصاف مشترک ادیان را معرفی کنند. دین‌پژوهانی هم هستند که در اساس دین را تعریف ناپذیر می‌دانند و تنها به تعریف واژگانی آن بسنده می‌کنند.

پیش از آنکه بر «دین‌پژوهی» تمرکز کنیم، بگویید چه تفاوتهایی میان «فلسفة دین» و «دین‌شناسی» وجود دارد؟

فلسفه دین بخشی از «دین‌پژوهی» است. دین‌پژوهی که «دین‌شناسی»، «مطالعات دینی» و «دانش ادیان» نیز نامیده می‌شود، دارای شاخه‌ها و شعبه‌هایی است که یکی از آنها «فلسفه دین» است. بنا بر این دین‌پژوهی عامتر از فلسفه دین و مشتمل بر آن است. فلسفه دین که به کارگیری تحلیل فلسفی در مورد مقولات و مفاهیم دینی است، با هگل آغاز شد و در روزگار ما بسیار توسعه یافته است و خود دارای شعبه‌ها و شاخه‌های مختلفی شده است. این دانش را نباید با علم کلام یا الهیات یکی گرفت.

«دین‌پژوهی» چگونه دین را موضوع مطالعه و پژوهش قرار می‌دهد؛ به عبارت ساده‌تر دین‌پژوهی چیست؟

دین‌پژوهی یا «دانش ادیان» رشته‌ای علمی است که فریدریش ماکس مولر پدید آورده است. او با نگارش کتاب «درآمدی بر دانش ادیان» (An Introduction to the Science of Religion) در سال ۱۸۷۳ به طور رسمی این دانش را بنیان نهاد. البته بعضی محققان از کسان دیگری مثل تیل (Tiele) و چانتپی دولاسوسایه به عنوان مؤسس رشته ادیان نام می‌برند؛ ولی قول رایج این است که مولر بنیانگذار این رشته است. این رشته که خود مولر نخستین بار آن را به آلمانی (Religionswissenschaft) نامید و آن را به (Science of Religion) «دانش دین» یا «علم دین» ترجمه کرد؛ یعنی دانشی که ابعاد مختلف دین را مطالعه می‌کند، ولی نوع مطالعه آن با آنچه در گذشته به عنوان «علم کلام»، «علم فقه» و «ملل و نحل» وجود داشته، متفاوت است. این دانش یک دانش تجربی، نقّادانه، توصیفی، پدیده شناختی، تاریخی، مقایسه‌ای و غیرهنجاری است. پس در گذشته وجود نداشته و دانشی نوین است و جز علوم اجتماعی است. به زبان‌شناسی، باستان‌شناسی، مردم‌شناسی، تاریخ، فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، قوم‌شناسی، و هرمنوتیک تکیه زیادی دارد و از یافته‌ها و داده‌های علوم اجتماعی، تاریخی و علوم انسانی فراوان استفاده می‌کند، و هفت شاخه و زیرمجموعه اصلی دارد: جامعه‌شناسی دین، روان‌شناسی دین، فلسفه دین، تاریخ ادیان، الهیات، مردم‌شناسی دین، دین‌شناسی تطبیقی.

گاهی این رشته را «تاریخ ادیان» و یا «تاریخ تطبیقی ادیان»، «پدیده‌شناسی دین»، و «دین‌شناسی مقایسه‌ای» نیز نامیده‌اند؛ ولی باید دانست که این رشته، تاریخ نیست و بررسی تاریخ ادیان، جزئی از آن است.

وجه تمایز دین‌پژوهی و دین‌شناسی از فلسفه دین چیست؟

دین‌پژوهی همان «دین‌شناسی» (Study of Religion) است که گاهی به آن «مطالعات دینی» (Religious Studies) هم گفته می‌شود. البته مطالعات دینی بیشتر به کاوشهای هنجاری و دفاعیاتی دین اطلاق می‌شود و تفاوت دقیقی با دین‌پژوهی دارد؛ ولی در کاربرد دقیق‌تر و علمی‌تر، دین‌پژوهی همان «دانش ادیان» یا علم ادیان است که با ماکس مولر آغاز شد. تفاوتش با فلسفه دین نیز تفاوت جزء و کل است؛ یعنی فلسفة دین بخشی از دین‌پژوهی به معنای عام است.

دین‌پژوهی به معنای امروزی بیش از دو قرن سابقه ندارد؛ اما نینیان اسمارت در کتاب «دین‌پژوهی» که نشر ادیان چاپ و منتشر کرده است، می‌گوید: «تاریخ واحدی برای دین‌پژوهی وجود ندارد» و در ادامه نوشته‌اش قرن نوزدهم را دوره شکل‌گیری دین‌پژوهی جدید می‌داند.

مهمترین تحولات دین‌پژوهی در قرن نوزدهم و پس از آن چه بوده است؟

دین‌پژوهی به معنای عام و کلی (اعم از مطالعه هنجاری و غیرهنجاری دین) سابقه طولانی دارد و قدمتش به یونان باستان می‌رسد. در آثار فیلسوفان پیش سقراطی، خود سقراط، افلاطون و ارسطو مواردی از بحث درباره دین و مفاهیم و مقولات دینی یافت می‌شود. در قرون وسطی نیز متکلمان و فلاسفه مسیحی، یهودی و مسلمان به این مباحث پرداخته‌اند؛ ولی نگاه تجربی و نقّادانه و پدیده‌شناختی به دین امری جدید و بی‌سابقه است. این نوع مطالعه غیر هنجاری (Non-Normative) است و به قصد دفاع و توجیه هیچ دین خاصی صورت نمی‌گیرد.

می‌توان گفت اوج مطالعات و پژوهشهای مربوط به دین به قرن نوزدهم و پدید آمدن رشتة ادیان بازمی‌گردد. در این دوران دقیقاً چه تحولات عمده‌ای در عرصه دین‌پژوهی پدید آمد؟

در قرن نوزدهم و ابتدای شکل‌گیری رشته ادیان، محققان مربوط به طور عمده به بررسی «ادیان ابتدایی» می‌پرداختند و نظریه‌های زیادی درباره دین ابتدایی ارائه کرده‌اند؛ ولی هر چه زمان گذشت، به تدریج به «ادیان بزرگ» بیشتر توجّه شد. خود مولر به ادیان ابتدایی، اسطوره‌شناسی و ادیان هندی پرداخت. اوپانیشادها، وداها و مکتب‌های مختلف هندویی را با تسلط به زبان سنسکریت و زبانهای باستان مطالعه کرد. متون اصلی آنها را ویرایش و چاپ کرد. مواد خام ارزشمندی در اختیار دین‌پژوهان بعدی قرار داد. میراث عظیم او پنجاه و یک جلد مجموعه «متون مقدس شرق» است؛ اما در قرن بیستم شاخه‌هایی مثل جامعه‌شناسی دین، روان‌شناسی دین، فلسفه دین، و هرمنوتیک دینی رشد کرده‌اند. در قرن نوزدهم سیطره الهیات همچنان ادامه داشت؛ ولی مردم شناسی دین و جامعه‌شناسی دین هم بیکار نبودند، به خصوص افکار و آرای دورکیم و ماکس وبر و در کنار آنها نظرات مارکس و فویر باخ هم بسیار مطرح بود.

رفته رفته نحله‌ها و مکتب‌های جدید در دین‌شناسی پیدا شد، کرسیهای دین‌شناسی در دانشگاههای معتبر اروپا و امریکا تأسیس شد. دایره‌المعارفهای دین‌شناسی نگاشته و تدوین شد. حتی دانش الهیات به تدریج دچار تحول شد و مکتب‌های جدید الهیاتی پدیدار شدند.

متدلوژی دین‌پژوه برای مطالعه دین چیست؟ به عبارت دیگر دین‌پژوه از چه روشها و ابزارهایی برای مطالعه دین استفاده می‌کند؟

متدلوژی در دین‌پژوهی اهمیت زیادی دارد. دین‌پژوهان اغلب از روشهای شناخته شدة علوم اجتماعی (مثل جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، و مردم‌شناسی) استفاده می‌کنند؛ یعنی از مطالعات میدانی، مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه، نظرسنجی، مطالعات کمّی و کیفی، ژرفانگر و پهنانگر تا روشهای فلسفی و تأملی، تحلیل منطقی و روشهای استقرایی و تاریخی بهره می‌گیرند.

به طور کلی دین‌پژوهی از یافته‌های کلیه علوم به خصوص علوم اجتماعی و انسانی در کنار تاریخ و فلسفه بهره می‌گیرد. فرانک والینگ، ژاک واردنبرگ و پیتر کانولی در مورد روشها و رویکردهای مهم در دین‌شناسی آثار مفیدی نگاشته‌اند که هیچ یک هنوز به فارسی ترجمه نشده است و خود من سالها قبل یک مقاله از واردنبرگ را در مورد سیر اسلام‌شناسی در غرب ترجمه کرده‌ام که چاپ شده است.

هدف و غایت دین‌پژوه در این مسیر مطالعاتی چیست؟

هدف اصلی دین‌پژوهی نوین، «فهم» است؛ فهم همدلانه (Empathetic)، نقادانه ‌(Critical)، تحلیلی، مستند و تجربی (Empirical) دین. و هدفش بر خلاف علم کلام یا الهیات، دفاعیات اعتقادی یا اثبات و توجیه‌ یک دین خاص نیست. تحلیل و فهم ادیان برای شناخت دقیق و علمی پیدایش، تحولات و وضع کنونی آنهاست. در میان ما ردّیه‌نویسی‌های کلامی را دین‌پژوهی به حساب می‌آورند، در حالی که این گونه آثار به فرض روشمند بودن، دفاعیات کلامی به شمار می‌آیند نه دین‌پژوهی. گاهی نیز طرح مطالب فلسفه ملاصدرا که در جای خود بسی گرانقدر و مفید است، دین‌شناسی خوانده شده است و از این گونه خلط مبحثها در کشور ما زیاد است.

با توجه به اهمیت هرمنوتیک در دین‌پژوهی، چگونگی سیر تاریخی پیدایش جریان هرمنوتیک در دین را توضیح دهید. چرا اصحاب هرمنوتیک معتقد بودند که متدلوژی علوم تجربی در علومی که مربوط به انسان است، نمی‌تواند جوابگو باشد؟ و در نهایت اینکه چگونه اصحاب هرمنوتیک دم از روش فهم(تفسیر) به جای تبیین علمی می‌زدند؟

معمولاً گفته می‌شود که هرمنوتیک جدید با شلایرماخر شروع شد. هر چند در آثار حکیمان یونان به ویژه ارسطو در باب «تفسیر» سخنانی یافت می‌شود و علم تفسیر پیشینه‌ای طولانی در ادیان و نیز در فرهنگهای بشری داشته است. هرمنوتیک دو شاخه اصلی دارد: هرمنوتیک فلسفی، هرمنوتیک دینی. هرمنوتیک فلسفی مورد عنایت فیلسوفان بود؛ کسانی مثل هایدگر، دیلتای، گادامر، ریکور و بعضی فلاسفه پست مدرن به آن پرداخته‌اند. اما هرمنوتیک دینی بیشتر مورد توجه متکلمان ادیان بوده است. آنان هرمنوتیک را به منزلة یک «علم» و یک «روش» برای تفسیر متون مقدس به کار گرفته‌اند.

هرمنوتیک‌دان‌ها به مسأله زبان، افق فهم، پیشفرض‌ها و ترجمه فرهنگی بسیار اهمیت می‌دهند. آنها به دنبال معنایابی یا کشف معنا هستند، نه تبیین (Explanation) علمی به معنای کشف علل و عوامل یک پدیده. فهمیدن و تفسیر کردن، هدف اصلی آنهاست تا خود متن را به صدا درآورند. هرمنوتیک‌دان‌ها سخنان درست و نادرست بسیاری دارند که می‌توان با آنها موافق یا مخالف بود؛ اما اینکه هرمنوتیک را اساس کفرآمیز و چیزی خلاف شرع بدانیم، از آن حرفهای نسنجیده است که گاهی در بعضی نوشته‌ها دیده می‌شود.

هرمنوتیک یک علم است، یک فلسفه است و یک روش است، اصولی دارد؛ باید اصول و مبانی آن را شناخت و البته می‌توان آن را تعدیل یا نقد کرد؛ ولی تکفیر و تفسیق در حوزه‌ اندیشه جایی ندارد. با اندیشه‌ها باید برخورد معرفتی کرد و با حجّت سخن گفت. امروز در دنیا صدها و هزاران کتاب و مقاله در این زمینه نوشته می‌شود. نمی‌توان هرچه را خلاف سلیقه ماست، محکوم به کفر کرد. کاستی‌ها را باید با استدلال نشان داد و عالمانه به چالش اندیشه‌ها پرداخت؛ چنان‌که سیره عالمان مسلمان در طول تاریخ بوده است.

نقد تاریخی، تاریخی‌نگری و فرا تاریخی‌نگری در سرنوشت دین مسیحیت بسیار مهم است. زمینه‌های شکل‌گیری آن را توضیح دهید و بگویید آیا با این روش می‌توان سایر ادیان را هم مورد مطالعه قرار داد؟

معمولاً آغاز «نقد تاریخی» (Historical Criticism) را در قرن نوزدهم با آثار دیوید فریدریش اشتراوس، محقق آلمانی می‌دانند. به خصوص در کتاب دو جلدی او: «زندگی عیسی». عقاید و مفاهیمی در انجیل مطرح شده که بنیادگرایان و لیبرالها بر سر تفسیر و فهمش اختلاف داشتند. از طرفی مسئله اعتبار انجیل‌ها نیز از آغاز مسیحیت، همواره به شکل یک معضل مطرح بود و شبهه تحریف کتاب مقدس از طرف مخالفان نیز مطرح شده بود، تفسیرهای مختلفی نیز از شخصیت عیسی(ع) و نقش او در مسیحیت عرضه شده بود.

همه این عوامل باعث شد که محققان مسیحی به نقادی اصل کتاب مقدس و خود انجیل رو بیاورند و اعتبارش را مورد بررسی و مداقّه قرار دهند. «نقد انجیلی» (Biblical Criticism) از اینجا شکل گرفت که خود شامل «نقادی شکل» و «نقادی محتوا» می‌شد و تار و پود انجیل‌ها را از هم گسستند و زبان آن، واژه‌های به کار رفته، حکایتها، اسطوره‌ها، اشخاص، سرزمینهای جغرافیایی، اعتقادات و در یک کلمه جهان‌بینی کتاب مقدس را به تحلیل و نقادی گرفتند و مآخذ آنها را نشان دادند و با استفاده از روش «نقد متون» و روش «نقد تاریخی» نشان دادند که این کتاب یک اثر بشری و متن ادبی و تاریخی است، نه متن مقدس وحیانی.

لیبرالهای الهیاتی به راحتی نقادی کتاب مقدس را می‌پذیرند و معتقدند که هیچ امتیازی بر دیگر کتابها ندارد و خوشحالند که دیگر مجبور نیستند از این موضوع دفاع کنند که تمامی کتاب مقدس کلام الهی و مصون از خطاست. در مقابل، بنیادگرایانْ لیبرالها را مقصر اعلام می‌کردند که مرکز اصلی مسیحیت (یعنی مسیح و الوهیت او) را از دست داده‌اند؛ اما لیبرالها معتقد بودند که به «کشف دوباره مسیح» پرداخته‌اند و مسیحیت را معقول و موجّه ساخته‌اند و اساطیر را از آن زدوده‌اند.

نظریه «اسطوره‌زدایی» (Demythologization) رودلف بولتمان ادامة چنین عزم و روشی است. بر اثر اِعمال روش «نقد متون» و «نقد تاریخی»، کثیری از عقاید مسیحی از حالت اسطوره‌ای خارج شد و رستاخیز عیسی، تولدش، ملکوت خدا، رجعت دوباره او، به خصوص معجزات عیسی، و نقش او در مسیحیت مورد بازبینی قرار گرفت و کتاب مقدس نیز به منزله یک متن ادبی و تاریخی بشری ـ نه کلام خدا و وحی مصون از خطاـ مورد توجه قرار گرفت. ارزیابیهای مثبت و منفی از این اتفاق همچنان در مسیحیت معاصر ادامه دارد و موافقان و مخالفان، آرای خود را ابراز می‌دارند.

 

درباره قرآن چطور؟

در مورد قرآن تا آنجا که بنده اطلاع دارم، جز برخی نوشته‌های نصر حامد ابوزید آن هم به شکل بسیار محدود، در این خصوص اقدامی صورت نگرفته است و در سراسر جهان اسلام اساساً مزاج مسلمانان اجازه چنین کاری را نمی‌دهد و گمان نمی‌کنم تا سالیان دور نیز انجام چنین تحقیقاتی در بین مسلمانان رایج گردد؛ ولی قرآن پژوهان غربی مثل وانز برو، اولیش، مایکل کوک، پاتریشیا کراون، آرتور جفری در این زمینه قدمهایی را برداشته‌اند. در آلمان نیز در «آکادمی علوم برلین» پروژه‌ای تحت نظارت پروفسور انگلیکا نویویرث در حال انجام است که بنده با آن مخالفم و در طی جلسات و بحثهایی که با ایشان و همکارانشان داشتم، به طور مفصل دلایل مخالفتم را برایشان تشریح کردم و هشدار دادم. آنها در واقع دارند قرآن جدیدی را طبق سنت یهودی ـ مسیحی بازسازی و خلق می‌کنند؛ خلق یک متن جدید! و جالب است که برخی کشورهای عربی (اردن، یمن و عربستان) با آنها همکاری و از آنها حمایت می‌کنند!

روزنامه اطلاعات

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: