1395/3/17 ۱۰:۵۴
تیراژ پایین کتاب در ایران و سرانه مطالعه پایین در مقایسه با کشورهای توسعه یافته به دو بحث جدی حوزه کتاب در سالهای اخیر مبدل شده اند. در این بین هر کی از فعالان فرهنگی راهی را پیشنهاد میدهند و از افق نگاه خود به مساله نگاه میکنند. با این وجود اما کسانی که در حوزه فرهنگ افراد کارکشتهای هستند مسئله را به صورت چند وجهی مورد بحث قرار میدهند.
علی نامجو: تیراژ پایین کتاب در ایران و سرانه مطالعه پایین در مقایسه با کشورهای توسعه یافته به دو بحث جدی حوزه کتاب در سالهای اخیر مبدل شده اند. در این بین هر کی از فعالان فرهنگی راهی را پیشنهاد میدهند و از افق نگاه خود به مساله نگاه میکنند. با این وجود اما کسانی که در حوزه فرهنگ افراد کارکشتهای هستند مسئله را به صورت چند وجهی مورد بحث قرار میدهند. یکی از این افراد اسدالله امرایی مترجم و نویسنده شناخته شده است که در مورد مباحث بالا با «شهروند» گفت و گو کرده است:
مساله اصلی کتاب در طول این سال سرانه مطالعه است. شما به عنوان یکی از نویسندگان و مترجمان فعال در ایران چه راهی را برای بهبود وضع مطالعه پیشنهاد میکنید؟ برای آنکه وضع مطالعه در ایران بهبود پیدا کند، کتابخانههای عمومی باید تجهیز شوند. یعنی اینطور نباشد که هر خانهای برای خودش یک کتابخانه داشته باشد. کتابخانه شخصی از آن وقتی در ایران رواج پیدا کرد که شما به عنوان خواننده کتاب نمیدانستی کتابی که امروز داری را آیا دو روز دیگر هم میتوانی داشته باشی یا نه. بنابراین کتابخانهها باید تجهیز شوند و این تجهیز شدن هم باید مخاطب محور باشد. بنابراین رویکرد دستوری کارایی ندارد. به عنوان مثال اگر من نوعی که امروز مدیر عامل فعال بخش مرتبط با کتاب هستم نباید کتابها را با سلیقه خودم خریداری کنم و به کتابخانهها بفرستم. باید بروند در کتابخانهها و آمار بگیرند که چه کتابهایی خوانده میشود و چه افرادی به این محلها مراجعه میکنند. از سوی دیگر باید به این مساله بپردازند که وقتی فردی به کتابخانهها مراجعه میکند و دنبال کتاب خاصی میگردد اگر آن کتاب در آنجا نبود، کتابخانه باید چه کار کند؟ با توجه به مسافرتهایی که به کشورهای دیگر داشتهاید به نظرتان اقدامی در ذهن دارید که در کتابخانههای آنها انجام شود و ما در ایران از آن اقدام بی بهره باشیم؟ بله. سیاستی وجود دارد به نام امانت بین کتابخانهای. مطمئنم این سیاست در آمریکا پیاده سازی میشود. چون خودم از این مورد استفاده کردهام. کتابی را سفارش دادم که بنا بود دوستم برود آن را از کتابخانهای بگیرد. این کتاب در بازار موجود نبود. دوستم به کتابخانه مراجعه کرده بود این کتاب را خواسته بود. آنها هم گفته بودند ما این کتاب را نداریم اما میتوانیم برایتان سفارش بدهیم تا بیاورندش. کتابخانه در کالیفرنیا بود و کتاب را سفارش داد از واشنگتن آوردند. بنابراین برای من خواننده یک کتاب را از این سوی کشور به آن سوی کشور آوردند. در ایران اما کتابخانه ملی در روزهای تعطیل، تعطیل است. از ساعت ١٢ شب به بعد هم من چندین بار به سایت کتابخانه ملی مراجعه کردهام و متوجه شدم این سایت بسته است. کتابخانه ملی یک کشور که نباید تعطیل باشد. همیشه باید باز باشد. اتفاقا کتابخانهها باید در ایام تعطیل باز باشند. من یکبار ملاقاتی با آقای صالحی داشتم و آن مسئله را همانجا در میان گذاشتم. گفتم تئاتر روزهای شنبه تعطیل است. شما هم میتوانید برای اینکه نیروهایتان تعطیل باشند شنبه را تعطیل کنید. اما مردم وقتی روزهای جمعه به کتابفروشی و کتابخانه میروند میبینند هر دو این مکانها تعطیل هستند. این اصلا درست نیست. کتابفروشی درست مثل سینماست چون دارد کالای فرهنگی عرضه میکند. بنابراین جمعهها باید باز باشد. به نظر من روش درست برای اینکه از وضع به وجود آمده در مورد میزان مطالعه مردم خارج شویم آن است که دسترسی به کتابخانهها آسان شود. تعداد کتابخانههای عمومی زیاد شود و این مکانها برمبنای درخواست مخاطبان تجهیز شوند. اگر دقت کرده باشید این بحث بارها مطرح شده که تیراژ کتاب پایین است. به گمان من بخشی از مشکل تیراژ پایین را ترجمههای مکرر جبران میکنند. به عنوان مثال از رمان صد سال تنهایی مارکز ٥ ترجمه بیرون میآید. قطعا کسی که ترجمه آقای فرزانه را میخواند ترجمه فرد دیگری را نمیخواند. وقتی ترجمه آقای میرعباسی میآید ما میبینیم بعد از نزدیک به ٤٠ سال ترجمهای آمده که از زبان اصلی (اسپانیولی) صورت گرفته و قاعدتا زبان هم زبان بهتری است و مترجم هم مترجمی است که میشود به او اعتماد کرد. مسئله ترجمههای تقلبی اما بحث دیگری است. معتقدم خواننده را نمیشود فریب داد. خواننده کتاب اینطور نیست که شما تبلیغ کنید بیاید کتاب بخرد. حالا ممکن است یک بار تبلیغ کنید بیاید کتاب بخرد اما دوباره نمیشود فریبش داد. بنابراین ترجمههای مکرر همانطور که گفتم بخشی از بازار پایین کتاب را جبران میکند. البته خوب است به این بحث هم بپردازیم که تیراژ پایین کتاب هم به خودی خود عیب نیست. ممکن است ناشری تیراژ پایین بزند چون میخواهد کتاب را تجدید چاپ کند. در شناسنامه کتاب هم تیراژ کتاب را نوشته است. اما پایین بودن سرانه مطالعه عیب است! بله موافقم که پایین بودن سرانه مطالعه عیب است. اما وقتی کتاب خوب در اختیار خواننده بگذاریم خواننده هر زمان احساس کند هر کتابی بخواهد دم دستش هست میتوانیم نتیجه بگیریم. هنوز کسانی هستند که دغدغه خواندن داشته باشند. رویدادهای فرهنگی نظیر نمایشگاه کتاب هم البته در این بین نقش تعیین کنندهای دارند. این رویداد جاذبههای زیادی دارد. افراد میآیند همدیگر را میبینند، نویسندهها و شاعران را میبینند، نویسندهها و شاعرها میآیند همکاران خودشان را میبینند. به عنوان مثال خود من در نمایشگاه اخیر بعضی از دوستان شاعر و نویسنده و مترجم را دیدم که ده سال بود آنها را ندیده بودم. البته ممکن بود آنها را در مجلس و محفلی دیده باشد اما در چنین فضایی آنها را ندیده بودم. امسال دیدم خیلی از شاعران و نویسندگان دوباره با نمایشگاه آشتی کردند. به نظرم یکی از کارهایی که میشود کرد این است که این اتفاقات را گسترش دهیم. از چه راهی میشود این فضاها را گسترش داد؟ با سخت گیریهای کمتر در انتشار کتاب و مسائلی از این قبیل میشود به صنعت نشر کمک کنیم. هرقدر صنعت نشر فعال تر شود بیشتر به نفع مملکت است. شما در بخشی از توضیحاتتان به تجهیز کتابخانهها اشاره کردید. این در حالی است که به نظر برخی از فعالان فرهنگی نسل جوان جامعه ایران عادتی به نام کتاب خواندن (دستکم به آن فرم سنتی و کاغذی) ندارد. اما اینجا قدرت مالی برای تهیه کتاب و ... خیلی مطرح نیست مسئله بر سر عادت خواندن است... آخر کتاب که قدرت مالی نمیخواهد. کتاب از یک عدد پیتزا ارزان تر است. اگر برخی کتابها گران هستند هم مرجع هستند و هم تیراژ پایینی دارد. حالا فرض میگیریم همه کتابخانهها مجهز شدن و بخشهای مختلف فرهنگی هم پر از کتاب شد. در حال حاضر وقتی بیشتر پدر و مادرها الگوی خوبی برای خواندن کتاب نزد فرزندانشان نیستند و در مدرسه هم کتاب خواندن به فرمی که منظور نظر است ترویج نمیشود چطور میشود انتظار داشت کتاب خوانده شود؟ این مسائل برای رسیدن به شرایطی که مد نظر داریم کافی نیست. اصلا کافی نیست. تجهیز کتابخانهها یکی از راهکارهاست. از دیگر راهکارها تسهیل انتشار، تسهیل دسترسی و... است. اصلا باید بچهها را از سنین کودکی به سمت خواندن دعوت کرد. من در اینجا دارم خودم را به عنوان یک الگو مطرح میکنم. بچههای من اگر شب کتاب نخوانند خوابشان نمیبرد. البته امروز هر کدام از آنها برای خودشان جوان رشیدی هستند. نوه من امروز در خانه شان ٢٠ تا کتاب دارد در حالی که ٣ سال سن دارد. پدر و مادرش برای او کتاب میخوانند. این بچه از وقتی چشمش را باز کرده دور و برش کتاب بوده. سوال اینجاست که در فیلمهای تلویزیونی که صدا و سیما نشان میدهد در چند تا از خانهها کتاب هست؟ در چند فیلم کاراکتر نشسته و دارد کتاب میخواند؟ چه اشکالی دارد فلن هنرپیشه درجه اول در یکی دو سکانس از یک سریال بنشیند و کتاب بخواند؟همه این عوامل دست به دست هم میدهد و بعد میشود رواج کتابخوانی در یک جامعه را عیارسنجی کرد. شما به عنوان یک مخاطب باید بدانید در کتاب به دنبال چه چیزی بگردید. وگرنه اینکه بیایید کتابخانه هم درست کنید و آن کتابخانه را پر از کتاب هم بکنید اما مراجعه کننده نداشته باشید این اقدام به هیچ کاری نمیآید مخصوصا وقتی در روزهای جمعه که مردم امکان آمدن به کتابخانهها را دارند شما در کتابخانهها را ببندید. در مورد کارهای تازهای که از شما منتشر شده هم صحبت کنید... دو کار تازه دارم که یکی از آنها مجموعه داستانی از لیدیا دیویس نویسنده آمریکایی است و «نمیتوانم و نمیخواهم» نام دارد. ١٢٥ داستان است و داستانهای خیلی کوتاه تا داستان بلند هم دارد. این کتاب ٣٠٠ صفحهای است. کپی رایت کتاب را هم انتشارات افق منتشرش کرده توسط ناشر خریداری شده و من کتاب را با اجازه نویسنده ترجمه کرده ام. یک مجموعه دیگری هم دارم که انتشارات نقش و نگار در مجموعه دهتاییها منتشرش کرده است. نامش هم ریموند دیگر با ما نیست کاربر مرده است. این کتاب هم شامل ١٠ داستان از ١٠ نویسنده است. رمان کوری از ژوزه ساراماگو هم که ترجمهاش را به عهد داشتهام به چاپ هفدهم رسیده است. رمان خورده خاطرات هم به چاپ سوم رسیده . چاپ سوم «خزان خودکامه» نوشته گابریل گارسیا مارکز هم در بازار است. چاپ هشتم «بیست بیست» که شامل بیست داستان از بیست نویسندهای است که جایزه نوبل ادبیات بردهاند هم در بازار است.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید