1395/1/31 ۰۹:۳۰
قانون تخصیص نیم درصد از درآمد شهرداریها به کتابخانه های عمومی، در سال 1382 همزمان با خارج شدن نهادکتابخانههای عمومی از مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره هیأت امنایی آن به صورت نهادی غیر دولتی تصویب شد. البته خیلی پیشتر از این تاریخ و در سال 1344 نخستین بنای این مصوبه با در نظر گرفتن یک و نیم درصد از درآمد شهرداریها گذاشته شد که البته تداوم پیدا نکرد و در قانون بودجه سال 1352 این تکلیف مهم از عهده شهرداریها برداشته میشود. البته دوباره در سال 82 به آن توجه میشود اما از یک و نیم درصد سال 44 به نیم درصد کاهش پیدا میکند.
درباره طرح سهم نیم درصدی نهادکتابخانههای عمومی کشور از در آمد شهرداری ها «نیم درصد» دقیقاً چقدر است؟!
مریم شهبازی: قانون تخصیص نیم درصد از درآمد شهرداریها به کتابخانه های عمومی، در سال 1382 همزمان با خارج شدن نهادکتابخانههای عمومی از مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره هیأت امنایی آن به صورت نهادی غیر دولتی تصویب شد. البته خیلی پیشتر از این تاریخ و در سال 1344 نخستین بنای این مصوبه با در نظر گرفتن یک و نیم درصد از درآمد شهرداریها گذاشته شد که البته تداوم پیدا نکرد و در قانون بودجه سال 1352 این تکلیف مهم از عهده شهرداریها برداشته میشود. البته دوباره در سال 82 به آن توجه میشود اما از یک و نیم درصد سال 44 به نیم درصد کاهش پیدا میکند. با این وجود پرداخت این مبلغ همچنان محلی برای بحث میان نهادکتابخانههای عمومی کشور و از سویی شهرداریها بود چراکه نه شهرداریها اجباری در این کار احساس میکردند و نه حتی درآمد آنها به طور شفاف مشخص بود. البته هنوز هم راهی برای اطلاع دقیق از میزان درآمد شهرداریها وجود ندارد و این مسأله یکی از مهمترین دلایل گلایه این سالهای نهاد کتابخانهها به شمار میآید. با وجود آنکه از همان سال 82 ضمانت اجرایی این قانون به عهده وزارت دارایی سپرده شده بود اما این ضمانت آنقدر محکم نبود که به واسطهاش شهرداری وادار به پرداخت بدهی خود شود. از همین رو اواخر سال قبل علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در یکی از جلسات مجلس شورای اسلامی با گلایه از بدقولی این سالهای شهرداری در پرداخت این نیم درصد خواهان رسیدگی و اجبار شهرداری در عمل کردن به این وعده شد. از همین رو تنها چند روز مانده به فرا رسیدن سال جدید به واسطه پیگیریهای انجام شده بر اساس آن جلسه مختارپور از وصول این نیم درصد پرحاشیه خبرداد و گفت که قرار شده نیمدرصد هر سال در فواصل زمانی 6 ماهه پرداخت شود. البته با وجود بدقولیهای انجام شده از سوی شهرداریها، شهرداری برخی شهرها نظیر یزد و رشت بموقع به وعده خود عمل کردهاند اما برخی شهرها نظیر تهران و مشهد با حاشیههای بسیاری روبهرو بودهاند. با وجود تمام این بحثها هنوز هم درآمد دقیق شهرداریها به طور شفاف مشخص نیست و از همین رو مقدار این نیم درصد همچنان جای بحث دارد!
سهم نیم درصدی نهادکتابخانههای عمومی کشور از شهرداری ها، خبر مهمی بود که چندی قبل در رسانههای خبری منتشر شد؛ اتفاقی که گویا بعد از سالها پیگیری رخ داده و بالاخره مسئولان شهرداری را وادار به پرداخت بخش اندکی از درآمد خود برای افزایش استقبال از کتاب و کتابخوانی کرده است. طرح الزام پرداخت نیم درصد از درآمد تمام شهرداریهای کشور، به تبصرهای بازمیگردد که مجلس شورای اسلامی در سال 1382 همزمان با قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانههای عمومی مصوب کرد. بر این اساس هر کدام از شهرداریها که از پرداخت این نیم درصد شانه خالی کنند، وزارت امور اقتصادی و دارایی(خزانهداری کل کشور) مکلف است که مبالغ مربوطه را از سرجمع اعتبارات مربوط به درآمد آنها کسر کند و نسبت به پرداخت آن در وجه کتابخانههای عمومی همان شهری که شهرداری آن از پرداختش سرباز زده اقدام کند. پرداخت این مبلغ به کتابخانهها از سوی شهرداریها به صورت سالانه در نظر گرفته شده است. با آنکه این تبصره باید از همان سال تنظیم اجرایی میشد اما کتابخانههای عمومی به تازگی موفق به دریافت آن شدهاند. به واسطه نبود ضمانت اجرایی، شهرداری اقدامی در جهت عمل به این وظیفه انجام نداده بود اما به واسطه جلسه مجددی که سال 93 از سوی مجلس برقرار شد ضمانت اجرایی این تبصره به وزارت دارایی سپرده شد تا شهرداریها دیگر قادر به سرباز زدن از آن نباشند و اینک هم خبر رسیده است که بالاخره این بدهی قرار است پرداخت شود. با توجه به مدیریت تعداد قابل توجهی از کتابخانههای عمومی کوچک و بزرگ در سراسر کشور از سوی نهاد کتابخانههای عمومی به طور قطع اجرایی شدن پرداخت این نیم درصد از اهمیت بسیاری برخوردار است. به واسطه اهمیت جان بخشیدن دوباره به این مراکز علمی- فرهنگی که اغلب آنان این روزها از کارکرد اصلی خود خارج شده و تنها به محلی برای مطالعه درسی دانشآموزان پشت کنکوری تبدیل شدهاند، سراغ تنی چند از اهالی کتاب رفتیم تا به بهانه انتشار خبر وصول این نیم درصد، از راهکارهای آنان برای بهبود وضعیت کتابخانهها با خبر شویم. البته برای گفتوگو با مسئولان نهاد کتابخانههای عمومی و اطلاع از برنامههایی که برای چگونگی هزینه کردن این نیم درصد از درآمد شهرداری دارند تلاش بسیاری کردیم اما موفق به برقراری هیچ ارتباطی نشدیم.
منابع کتابخانهها به روز نیستند! محمود معتقدی، شاعر و منتقد ادبی که سابقه سالها فعالیت به عنوان کتابدار را در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (Iran doc) دارد درباره راهکارهایی که میتوان برای بهبود وضعیت کتابخانهها به کار بست میگوید: «کتابخانههای فعال در کشور با مشکل اساسی در ساختار خود مواجه هستند، بخشی از این مشکل ساختاری به مباحث اقتصادی بازمیگردد که متأسفانه مدت قابل توجهیست که نه تنها کتاب، بلکه در ابعاد گستردهتر صنعت نشر را هم درگیر خود کرده است. به طور قطع زمانی که کتاب و اهالیاش شرایط مطلوبی نداشته باشند، این وضعیت به کتابخانههای عمومی کشور هم سرایت میکند. از سوی دیگر یکی از مسائلی که کتابخانهها با آن روبهرو هستند بحث روزآمد نبودن کتابهای آنهاست. شما نمیتوانید به محض انتشار یک کتاب حتی مشهور، تصور کنید که مدتی بعد با مراجعه به کتابخانه محل زندگیتان امکان دسترسی به آن را خواهید داشت.» البته این گلایه تنها به این فعال عرصه فرهنگ و ادب محدود نمیشود چراکه اغلب افرادی که عضو کتابخانههای عمومی سطح کشور هستند هم چنین گلایهای دارند. وی می افزاید: «مسأله دیگری که برخی از کتابخانهها همچون کتابخانهای که در پارک شفق است به آن گرفتار شدهاند بحث زوج و فرد کردن روزهای هفته در آنهاست. متولیان این کتابخانهها آنها را به زنانه- مردانه تبدیل کردهاند! مسلم است که در چنین شرایطی بخش قابل توجهی از مخاطبان عطای استفاده از منابع کتابهای اینچنینی را به لقای آنها ببخشند. از مسئولان کتابخانهها میخواهم که خود را جای محققی بگذارند که نیاز به استفاده از کتابخانه آنان دارد. چطور میتوان از این فرد خواست که یک روز درمیان کار خود را تعطیل کند و بیکار بنشیند تا روز متناسب با جنسیتش برسد! تأسف برانگیز که هیچ، این مسأله واقعاً خندهدار است.» معتقدی به واسطه سابقهای که در شغل کتابداری کسب کرده و همچنین فعالیت در حوزه کتاب، شرایط امروز کتابخانههای کشور را بسیار پایینتر از سطح مطلوب میداند و تصریح میکند: « کتابخانههای عمومی کشور هم در بحث مدیریت و هم در بحث تجهیز مخازن آنها با ضعف بسیاری روبهروهستند. شما اگر به بررسی کتابخانههای عمومی سطح کشور بپردازید خواهید دید که حتی تخصصی هم نیستند. از همین رو آثاری را به مخاطبان ارائه میدهند که بسیار عقبتر از زمان حال هستند. در خاطرم هست چندی قبل که تصمیم به هدیه دادن بخشی از کتابهایم گرفتم به کتابخانهای مراجعه کردم و با گفته عجیبی روبهرو شدم!» به ممیزی فراتر از وزارت ارشاد نیازی نیست! گفته عجیبی که این شاعر و منتقد به آن اشاره کرد این بود که مسئول کتابخانه مذکور در پاسخ به خواسته وی برای اهدای کتابهای مذکور، به او میگوید که کتابها تا قبل از بررسی قابل ارائه به مردم نخواهند بود. این در شرایطی است که در برخی از کتابخانهها و مراکز فرهنگی در ارتباط با کتابها، ممیزیهایی فراتر از ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آن هم به عنوان تنها نهادی که حق انجام چنین کاری را دارد انجام میشود. این قبیل برخوردها منجر به باز شدن راه اعمال سلیقه در راه خرید و عرضه کتاب در این مراکز میشود که اتفاق خوبی بهشمار نمیرود! معتقدی در ادامه خاطرهای که به آن اشاره کرد، میگوید: « من از این دوستان سؤالی دارم و آن این است که چرا کتابی که از دریچه ارشاد مجوز نشر گرفته را دوباره بررسی میکنند؟ اصلاً مگر نیازی به ممیزی دوباره هست؟ اگر بله، پس مجوز ارشاد این وسط چیست؟ آن روز وقتی که کتابهایم را به آن فرد تحویل دادم به من گفت اگر کتابها در بررسی کارشناسان ما پذیرفته شدند آن وقت است که اجازه قرار دادن آنها را در قفسهها خواهیم یافت! متأسفانه هزار و یک بحث و مشکل پیش روی کتابخانههایمان قرار دارد که منجر به کاهش سطح کیفی ارائه خدمات آنها شده است.» گفته معتقدی بویژه در شرایط امروز جهان که مخاطبان به لطف پیشرفتهای روز افزون تکنولوژی در میان انواع و اقسام وسایل نوین ارتباطی از قبیل شبکههای اجتماعی، اینترنت و حتی ماهواره غرق شدهاند از اهمیت بیشتری برخوردار است. در شرایط فعلی که هنوز فرهنگ مطالعه در کشورمان آن طور که باید و شاید نهادینه نشده کتاب بواسطه این رقبای قدرتمند با موانع بیشتری در مواجه شدن با مخاطبان مطالعه گریز خود مواجه است. از همین رو شاید بد نباشد که متولیان فراتر از انتخاب شعار، سخنرانیهای آنچنانی و برپایی همایش و جشنوارههای رنگ وارنگ، قدری جدیتر درصدد حل مشکلات فعالان صنعت نشر برآیند. از این طریق حداقل میتوان امیدوار شد که اگر مدیریت کتابخانههای عمومی هم تلاش مضاعفی از خود نشان دهند مردم نیز با کتابخانهها و مطالعه آشتی کنند. این فعال عرصه کتاب با اشاره به ضرورت پرداختن به مباحثی که مطرح شد ادامه میدهد: «البته بحث وصول نیم درصد از درآمد شهرداری که به نهاد کتابخانههای عمومی کشور تعلق دارد از اهمیت بسیاری برخوردار است. متولیان این نهاد میتوانند به جای صرف این مبلغ برای انجام فعالیتهای نه چندان مؤثر، از آن در جهت تأسیس کتابخانه در مناطق محروم و دور افتاده استفاده کنند. از سویی دیگر میتوانند در صورتی که این مناطق صاحب کتابخانه باشند برای روزآمد کردن و تجهیز مخازن کتاب آنها اقدام کنند. مسلم است که چنین مناطقی اغلب از سطح درآمد پایینی هم برخوردار هستند و تأسیس یا تجهیز یک کتابخانه برای آنان اقدام پسندیدهای خواهد بود.» معتقدی در گفتههایش از متولیان فرهنگی درخواست کرد تا کتاب را در اولویت نخست فعالیتهای فرهنگی- هنری قرار بدهند چراکه اگر شرایط این بخش بهبود پیدا کند تأثیر آن را میتوان بر تمام دیگر بخشهای فرهنگ و هنر و حتی در حوزههای دیگر هم دید. وی میگوید: « نقدی که در گفتههایم به آنها اشاره کردم تنها به کتابخانههای شهرداری، نهادکتابخانهها یا حتی کتابخانه ملی، مجلس و...باز نمیگردد. این شرایط نامطلوب، شرایطیست که اغلب کتابخانههای ما به آن مبتلا شدهاند. البته باز شرایط کتابخانه ملی در مقایسه با دیگر کتابخانهها بهتر است، چراکه به واسطه کتابخانه مادر بودن، از امکانات بیشتری هم برخوردار است. اما این کتابخانه هم کتابهای روزآمدی ارائه نمیدهد.» قبل از هر اقدامی ریشه مشکلات را پیدا کنید با توجه به گلایههای متعددی که از سوی فعالان عرصه کتاب و مخاطبان آن مطرح میشود شاید بد نباشد مسئولان دست به کار شده و با بهره گرفتن از دانش کارشناسان شرایط فعلی را موشکافی کنند. حداقل از این طریق میتوان با پیدا کردن ریشه مشکلات مذکور در جهت حل آنها گام برداشت. براساس این بررسی باید راهکارهایی را پیدا کرد که از طریق آنها بتوان فرد را همانگونه که به سمت مدرسه و دانشگاه هدایت میشود به سمت کتاب و کتابخوانی هم کشاند. محمدرضا شمس، نویسنده کودک و نوجوان هم از جمله اهالی قلم است که معتقد است در کنار تمام مشکلاتی که صنعت نشر به آن گرفتار شده کتابخانههایمان هم از شرایط مطلوبی برخوردار نیستند. «به اعتقاد من کتابخانههای ما در مقایسه با کتابخانه کشورهای پیشرفته استاندارد نیستند. یکی از نخستین و مهمترین مشکلات آنها هم این است که کتابهایشان به روز نیست و با خواسته مردم فاصله بسیاری دارد. من هم مانند دیگر دوستان و همکارانم تأکید دارم که در برخی از این کتابخانهها گزینشی فراتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعمال میشود.» شمس با اشاره به اینکه تداوم چنین اقداماتی، بواسطه اعمال سلیقههایی که از طریق آنها میشود؛ منجر به پایین آمدن سطح استانداردهای مورد نیاز در جذب مخاطبان میشود، تصریح میکند: « وصول این نیم درصد از درآمد شهرداری اتفاق خوبی است. اما حالا که قرار شده این پول به خدمت کتاب و کتابخوانی گرفته شود بهتر است در زمینههای هنری و ادبی خرج شود. شاید بپرسید که چرا این مبلغ به جای کتابخانهها برای ادبیات و هنر هزینه شود؟ در پاسخ این سؤال احتمالی شما باید بگویم که با سرمایهگذاری روی این دو بخش از فرهنگ میتوان در نهایت مخاطبان را به مطالعه علاقهمند ساخت.»وی معتقد است که کاهش قابل توجه تیراژ کتابهای منتشر شده و از سویی کاهش سرانه مطالعه، همه زنگخطرهایی هستند که باید جدی گرفته شوند. به گفته شمس اگر این پول به سوی تعالی ادبیات و هنر هدایت شود آن وقت است که تیراژ کتابها به مرور افزایش پیدا میکند و از سویی وضعیت فعالان عرصه کتاب هم بهبود پیدا مییابد. او اضافه میکند: «اگر چنین اتفاقی رخ دهد صنعت چاپ هم بهبود پیدا میکند. بخشهای مختلف کتاب که کتابخانهها هم جزئی از آن به شمار میآید همگی مانند زنجیرهای بهم پیوسته به شمار میآید که با برطرف کردن مشکلات هر یک از حلقههای این زنجیره، باید مشکلات حلقههای دیگر آن را حل کرد.»این نویسنده کودک و نوجوان تأکید دارد وقتی همه کتابهایی که وارد بازار نشر میشوند در کتابخانهها پیدا نشوند، مخاطبان ناچار میشوند تا برای برطرف کردن نیاز خود به کتابخانههای مرجع مراجعه کنند. شمس در همین رابطه میگوید: «یکی دیگر از پیشنهادهایی که برای هزینه کردن اصولی این مبلغ به ذهنم میرسد این است که مسئولان، کتابخانهها را بازسازی کنند و مخازن آنها را تجهیز کنند. برخلاف تصور برخی، نه تنها خود کتابها، بلکه حتی فضای کتابخانهها نیز تأثیری جدی در جذب مردم به سوی این مراکز علمی- فرهنگی دارد.» همانطور که به احتمال بسیار میدانید طی 10 سال گذشته صنعت نشر با مشکلات متعددی همچون افزایش قیمت قابل توجه کاغذ و همچنین افزایش هزینه دیگر تجهیزات مرتبط با چاپ روبهرو شده است. از همین رو آن طور که اهالی قلم هم معتقد هستند قبل از هراقدامی بهتر است متولیان مشکلات زیرساختی این بخش از فرهنگمان را برطرف سازند. از همین رو با توجه به مشکلات و ضعفهای متعدد باید منتظر ماند و دید که متولیان نهاد کتابخانههای عمومی کشور به عنوان یکی از گردانندگان بزرگ کتابخانههای عمومی برای هزینه کردن این مبلغ چه برنامهای پیش رو دارند. وصول یک درصد خبر بسیار خوبیست اعظم کیان افراز، مدیر مسئول انتشارات افراز هم معتقد است اگر دلسوزانه به بحث کتاب و مسائل پیرامون آن پرداخته شود میتوان راهکارهای بسیاری را به متولیان آن پیشنهاد داد. وی میگوید: «خبر وصول این نیم درصد از درآمد شهرداری خبر بسیار خوبی است و در این شرایط حداقل قدری منجر به دلگرمی اهالی کتاب میشود. پیشنهادی که من در جهت استفاده هدفمند از بودجههایی که در اختیار چنین مراکزی قرار میگیرد دارم این است که گروهی از کارشناسان انتخاب شوند و دست به بررسی الگوی حاکم بر کتابخانههای موفق جهان بزنند. باید بررسی کرد و دید که در این کتابخانهها چه اتفاقی رخ داده که مردم این کشورها تا این اندازه خواهان مراجعه به کتابخانهها و مطالعه آثار موجود در آنها هستند.» نکته دیگری که او به عنوان یک ناشر تأکید بسیاری به آن دارد، بحث توجه به مخاطبان کم سن و سال کودک است و میافزاید: « باید کاری کرد که کتابخانه برای کودکان نه تنها محلی برای مطالعه باشد بلکه به محلی شاد و سرگرم کننده نیز تبدیل شود. آن وقت کودکان در کنار آن سرگرمیها به مطالعه که هدف اصلی ما نیز هست خواهند پرداخت.» یکی دیگر از اقداماتی که میتوان برای علاقهمند شدن مردم به عضویت و فعالیت در کتابخانههای عمومی کشور انجام داد بهره گرفتن از قدرت رسانههایی از جمله رسانه ملی است. بیاغراق تلویزیون بواسطه بهره همزمان از صدا و تصویر میتواند نقش بسزایی در این راه داشته باشد. با این وجود گویا مسئولان رسانه ملی هنوز به ضرورت این مسأله و رسالتی که بر عهده دارند پی نبردهاند چراکه در این صورت اهمیت بیشتری برای این یار قدیمی، در برنامههای خود قائل میشدند. کیان افراز تأکید میکند: «ای کاش دستاندرکاران ساخت فیلمها و سریالها به صورت غیر مستقیم برای علاقهمند کردن مردم به مطالعه تلاش میکردند. از جمله پیشنهادهای من برای این منظور که در کشورهای دیگر سالهاست انجام میشود این است که قهرمان یا شخصیت اصلی فیلم اهل مطالعه باشد. در این صورت مخاطب هم خواهناخواه با این اقدام او ارتباط برقرار کرده و بیشتر به دنیای مطالعه جذب میشود. متأسفانه اگر به سراغ فیلمها و سریالهای خودمان برویم شاهد چنین تبلیغاتی نیستیم. بازیگران فیلمها به هر کاری علاقه دارند جز به مطالعه! البته این تبلیغ باید غیر مستقیم باشد و حالت شعار گونه پیدا نکند چراکه در این صورت مخاطب آن را پس میزند.» همانگونه که اشاره شد در ارتباط با راهکارهای پیشنهادی بهتر است بیش از همه برای فعالیتهای مرتبط با کودکان و نوجوانان برنامهریزی کرد چراکه شخصیت افراد در سن کودکی شکل میگیرد و به همین واسطه کتابخوان کردن آنان از کتابخوان کردن بزرگسالان بسیار سهلتر است. البته از این گفته نباید اینگونه برداشت کرد که برای بزرگسالان دیگر کاری از دستمان برنمیآید و باید از تلاش برای آنان صرفنظر کنیم. بزرگسالان را هم میتوان به کتاب علاقهمند ساخت منتهی باید برنامهریزی بلندمدتتری کرد و صبر و حوصله بیشتری به خرج داد. حالا که بحث وصول این نیم درصد از درآمد شهرداری به میان آمده مسئولان نهاد کتابخانههای عمومی نیز میتوانند قبل از هر اقدامی دست به بررسی بزنند تا ببینند با بودجهای که در اختیار دارند قادر به چه اقداماتی خواهند بود. اقداماتی که بتواند کتابخانهها را از وضعیت فعلی نجات داده و آنها را به محلی پرشور برای مراجعه و مطالعه تبدیل کنند. باید قدری منتظر ماند و دید که متولیان این نهاد بزرگ فرهنگی چه خواهند کرد. آیا این نیم درصد هم بدون آنکه تأثیری در افزایش سرانه مطالعه داشته باشد هزینه میشود یا اینکه میتوان به تحولات خوبی در آینده امیدوار شد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید