1393/3/19 ۱۳:۴۰
محمود امید سالار زاده ۵ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی پژوهشگر، مترجم، نسخهشناس و نویسنده ایرانی است. امید سالار روز یکشنبه ۵ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در اصفهان چشم به دنیا گشود. امید سالار دارای درجه دکتری ادبیات فارسی از دانشکده مطالعات خاور نزدیک دانشگاه برکلی در کالیفرنیا ست. وی دانش فولکلور را تحت نظر الن داندس (Alan Dundes) استاد دانشگاه برکلی آموخته است؛ از این رو یکی از دانشمندان برجسته در زمینه مطالعات فولکلور ایرانی و ادبیات فارسی به شمار میآید و مقالات زیادی در این خصوص نگاشته است. از کارهای ویژه او همکاری با دکتر جلال خالقیمطلق در تصحیح شاهنامه فردوسی؛ همکاری با دانشنامه ایرانیکا به سرپرستی احسان یارشاطر از سال ۱۹۹۰ و عضویت در شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از سال ۲۰۰۶ بوده است.
کسانی که دوران قبل از انقلاب را به خاطر دارند میدانند که در آن دوران، یک دانشنامه قابلاعتماد که به شیوه جدید و علمی نوشته شده باشد بیشتر در دست نبود و آن دانشنامهای بود با عنوان دائرةالمعارف فارسی که به سرپرستی مرحوم غلامحسین مصاحب (1358-1289 شمسی) منتشر میشد. اما دانشنامهنویسی در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران یک جهش خارقالعاده داشته و باید گفت که یکی از خصوصیتهای برجسته عرصه فرهنگ بعد از انقلاب اسلامی ایران، ازدیاد قابل ملاحظه شمار دائرةالمعارفهایی است که به زبان فارسی در ایران منتشر میشود. در این مورد مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نقشی بنیادین داشته چنانکه مدیریت شایسته رئیس و تلاش خستگیناپذیر پژوهشگران و دانشمندانی که در آن مرکز به تحقیق و تالیف اشتغال دارند، اساس دانشنامهنویسی را در ایران منقلب ساخته است.
اگر به پیشینه دایرهالمعارفنویسی در ایران و اسلام بنگریم، میبینیم مجموعههایی که ممکن است آنها را به طور کلی «دائرةالمعارف» خواند، از کتاب الحیوان جاحظ (حدود 255-160)، تا کتاب المعارف و عیونالاخبار ابن قتیبه (276-213) و مفاتیحالعلوم محمد بن احمد بن یوسف خوارزمی (ف 387) در مشرق جهان اسلام، و العقد الفرید ابن عبد ربه (ف 328) در اسپانیا و نهایهالارب فی فنون الادب احمد بن عبدالوهاب النویری (732-667) در شمال آفریقا، همه در دوران سیادت مسلمین تالیف شدهاند. به عقیده آن بلر، استاد کرسی تاریخ دانشگاه هاروارد، بعید نیست صفحهبندی و ترتیب عرضه اطلاعات در دائرةالمعارفهای اسلامی از طریق گسترش تماس میان تمدن اسلامی و اروپا در قرن سیزدهم میلادی،بر ساختار کتابهای غربی تاثیر نهاده باشد. چون هدف ما در این مختصر ورود در مباحث تاریخی مربوط به دادوستدهای فرهنگی میان شرق و غرب نیست، بسط کلام در این باب نیز لزومی ندارد.
اما اهمیت دائرةالمعارفنویسی تنها در گردآوری مجموعهای از اطلاعات که به صورتی روشمند در باب موضوعات مختلف در مجلد یا مجلداتی عرضه شده باشند، نیست. دایرةالمعارفنویسی مانند تاریخنویسی و نظریهپردازی، لجام روایت فرهنگ را در دست میگیرد و با در دست گرفتن آن، گفتمان فرهنگی را کنترل میکند. بنابراین دایرهالمعارفنویسی با اعمال قدرت و استیلای سیاسی – فرهنگی رابطه نزدیکی دارد. به همین خاطر، بیداریهای فرهنگی و سیاسی همیشه با دائرةالمعارفنویسی و فعالیتهای مشابه آن آمیخته بودهاند. رابطه علم و قدرت، به مصداق «توانا بود هر که دانا بود» از قدیمالایام معلوم بوده است زیرا قدرتمندان همیشه مفاهیم فرهنگی را به قول امروزیها «در راستای» تبیین قدرت سیاسی و اجتماعی خود تعریف و تحدید میکردهاند. بنابراین با برقراری تسلط سیاسی غربیان بر جهان اسلام از حدود قرن هجده میلادی، اختیار تعیین و تحدید روایات فرهنگی نیز در دست ایشان قرار گرفت. به همین خاطر است که دائرةالمعارف اسلام، که تا آغاز جنبش دانشنامهنویسی در ایران، تنها منبع مرجع اهل تحقیق در باب تمدن اسلامی بود، به قلم غربیان در اروپا منتشر میشد و در مقام یک اثر علمی غربی، تقریبا تمام روایت تاریخ و فرهنگ اسلام را در فضای خارج از حیطه مدارس سنتی و حوزوی، قبضه کرده بود. بنابراین، روایت و تاویل مفسران غربی از فرهنگ و تمدن ایران و اسلام «روایت مسلط» یا به تعبیر فرنگیان (Dominanttnarrative) فرهنگ این سرزمین شده بود.
تلاش غرب برای به دست گرفتن کنترل روایت و گفتمان فرهنگی منحصر به ایران و یا جهان اسلام نیست. استاد بنام تاریخ در دانشگاه نیویورک، نورمن کنتر در کتاب بسیار مهمش، اختراع قرون وسطی: زندگی، آثار و عقاید متخصصین بزرگ مطالعات قرون وسطی در قرن بیستم، مینویسد کمکهای مالی بنیادهای علمی، مانند بنیاد راکفلر و بنیاد فورد به مجامع روشنفکران دستچپی اما ضدکمونیست کشورهای اروپایی و افزایش نفوذ این بنیادها در میان روشنفکران آن ممالک، یکی از طرقی بود که آمریکا در دوران جنگ سرد، کنترل فرهنگی خود را بر اروپای غربی انسجام بخشید و زمام نظریهپردازیهای سیاسی– فرهنگی را به دست گرفت.
به هر حال دانشنامهنویسی، تاریخنویسی و ارائه تحقیقات نظری در باب ادب و فرهنگ ایران و اسلام، قدم مثبتی است در راه خارج کردن عنان روایت و گفتمان از دست بیگانگان. خوشبختانه یکی از فعالیتهای دیگر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، فراهم آوردن تاریخ جامع ایران است. جای امیدواری است که این تاریخ جامع و چندجلدی که تحت نظر آقای کاظم موسوی بجنوردی و سرویراستاری دکتر صادق سجادی، مورخ و عالم معاصر تهیه میشود، قدمی بلند باشد در راه پس گرفتن زمام روایت تاریخی و فرهنگی از بیگانگان.
بنابر آنچه گفته آمد، کسانی که گاهی از پدیدار شدن دانشنامههای گوناگون در ایران و کیفیت کاملا متفاوت محتوای این دانشنامهها شکایت دارند، باید توجه داشته باشند که ازدیاد دانشنامهنویسی فقط برای عدهای -به قول عوام، «نوندونی» - نشده است بلکه جزء لایتجزای تغییر و تبدیلاتی است که در اثر انقلاباتی که روابط سیاسی را دیگرگون میکنند به وجود میآید. انقلاب اسلامی ایران، به شهادت دشمن و دوست، انقلابی بود که ماهیت رابطه سیاسی میان جهان اسلام و دنیای استکبار را دگرگون کرد. این انقلاب، مانند هر انقلاب دیگری، روایت خودش را دارد. یکی از وسایل بیان این روایت در حیطه علوم و دانشهای مختلف، دایرهالمعارفهای گوناگونی است که پس از انقلاب در ایران پدید آمدند. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از اهم مراکز علمی –پژوهشیست که با تالیف و مخصوصا ترجمه دانشنامهها و تحقیقاتی که اکثرا به قلم محققین ایرانی نوشته شده، روایت ایرانی– اسلامی فرهنگ و تاریخ ایران را به گوش جهان امروز میرساند.
مجله مهرنامه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید