تبیین رابطه دولت با روحانیون و حوزه‌های علمیه در گفت و گو با وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی

1393/3/4 ۱۰:۰۷

تبیین رابطه دولت با روحانیون و حوزه‌های علمیه در گفت و گو با وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی

روابط دولت‌ها با حوزه‌های علمیه و مراجع دینی همواره یكی از موضوعات حساس در تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. شناسایی مطالبات حوزه‌های علمیه و آیات عظام و شیوه و كیفیت تعامل دولتمردان با نهاد روحانیت در حوزه‌های مختلف؛ به ویژه مقوله فرهنگ از اصلی‌ترین مباحثی است كه توجه ناظران را به خود جلب كرده است. در این میان یك سوال برجسته بوده است؛ اینكه دولت مستقر آیا روابط خود را بر پایه رویكرد تطبیقی با مطالبات حوزویان قرار داده یا تابع سیاستی تعاملی است؟ در این‌حال این‌مهم، دستمایه آن گروه از منتقدانی بوده است كه می‌كوشند با ایجاد فضای روانی، مشروعیت سیاست‌های دولت را تهدید كنند. دولت یازدهم در كمتر از یكسال از استقرار خود كوشیده است با تبیین سیاست‌های اعتدالی در عرصه‌های مختلف، ‌این رویكرد را در تعامل با حوزه‌های علمیه نیز حفظ كند.

 

منتقدان مومن؛ شبهه‌افكنان مغرض

جلال خوش‌چهره: روابط دولت‌ها با حوزه‌های علمیه و مراجع دینی همواره یكی از موضوعات حساس در تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. شناسایی مطالبات حوزه‌های علمیه و آیات عظام و شیوه و كیفیت تعامل دولتمردان با نهاد روحانیت در حوزه‌های مختلف؛ به ویژه مقوله فرهنگ از اصلی‌ترین مباحثی است كه توجه ناظران را به خود جلب كرده است. در این میان یك سوال برجسته بوده است؛ اینكه دولت مستقر آیا روابط خود را بر پایه رویكرد تطبیقی با مطالبات حوزویان قرار داده یا تابع سیاستی تعاملی است؟ در این‌حال این‌مهم، دستمایه آن گروه از منتقدانی بوده است كه می‌كوشند با ایجاد فضای روانی، مشروعیت سیاست‌های دولت را تهدید كنند. دولت یازدهم در كمتر از یكسال از استقرار خود كوشیده است با تبیین سیاست‌های اعتدالی در عرصه‌های مختلف، ‌این رویكرد را در تعامل با حوزه‌های علمیه نیز حفظ كند. شیوه عمل دولت در حوزه فرهنگ، علاوه‌بر تكیه به باورهای دینی و ارزش‌های مترتب برآن، از یكسو نگاه به ارزش‌های دینی و از سوی دیگر اقتضائاتی است كه عصر مدرن بر ساخت اجتماعی - فرهنگی جامعه امروز ایران وارد كرده است. این اقتضائات كه بیش از همه ناشی از تحول تكنولوژی‌های ارتباطی است، ‌اكنون به عنوان مطالبه‌یی جدی از سوی آحاد مردم جلوه دارد؛ بنابراین مهم‌ترین دستور كار دولت در حوزه فرهنگ و اجتماع، ایجاد موازنه میان ارزش‌های دینی و مقتضیات عصر حاضر است. دكتر «علی ‌جنتی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگویی كه مشروح آن را در پی می‌خوانید به سوالاتی پاسخ داده است كه به ‌طور مشخص روابط دولت و نهاد روحانیت را در حوزه فرهنگ شامل می‌شود. جنتی در این گفت‌وگو سیاست‌های دولت را در نحوه و كیفیت تعامل با حوزه‌های علمیه مورد بحث قرار داده و در این حال به انتقاد‌هایی كه به زعم او ناشی از شبهه افكنی منتقدان مغرض نزد حوزه‌های دینی علیه دولت و وزارتخانه متبوع اوست، پاسخ می‌دهد. این گفت‌وگو كه به مدد حجت‌الاسلام «حجت‌الله نیكی‌ملكی»، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه روحانیت انجام و در شماره سوم نشریه داخلی «فرهنگ و روحانیت» منتشر شده، حاوی نكات خواندنی و روشنگری است كه برای خوانندگان جذاب خواهد بود.

 

آقای وزیر با تاملی بر كیفیت مواجهه حوزه‌های علمیه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌توان سه دیدگاه یا سه رویكرد را شناخت؛ نخست رویكردی كه روش سلبی را پیشه كرده و اصولا با غالب برنامه‌ها و اقدام‌های وزارت تحت تصدی شما برخوردی انتقادی دارد. نگاه دوم تاكید دارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید كاملا رویكردی تطبیقی با حوزه‌ها داشته باشد. سرانجام نگاهی كه با درك ساختار و كار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی قایل به تعامل است. این سه رویكرد را می‌توان حتی در تجربه سه دهه گذشته ساری و جاری دانست. البته چون توقعات از دولت «تدبیر و امید» كه برپایه اعتدال عمل می‌كند بیش از دیگران است، حساسیت صاحبان رویكردهای یادشده بیش از گذشته است. شما در این باره چه نظری دارید؟ و اصولا ترجیح و رویكرد وزارت تحت تصدی شما در قبال حوزه‌های علمیه كدام است؟

فكر می‌كنم كه باید مقدمه‌یی برای این مساله ذكر كرد كه اصولا رویكرد ما در وزارت ارشاد چیست. نسبت به مسائل دینی ما یك وظیفه قانونی داریم كه در قانون وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب مجلس آمده است و یك بند از آن، نشر و گسترش ارزش‌های اسلامی و مبانی دینی است. این مساله جزو وظایف قانونی ما است كه باید دنبال كنیم و خوشبختانه ابزارهایی هم الان در اختیار هست. معاونتی به نام «قرآن و عترت» داریم كه كل مجامع قرآنی كشور را هدایت می‌كند. كانون‌های فرهنگی ـ هنری مساجد نیز به عنوان یكی از ابزارهایی است كه برای تامین این هدف فعالیت می‌كنند. درحال حاضر نزدیك به 18 هزار كانون فرهنگی ـ هنری در مساجد كشور، زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌كنند. سایر ابزارهایی را هم كه داریم آن هم در خدمت این ارزش‌ها قرار داده‌ایم؛ یعنی تئاتر، فیلم‌های سینمایی، موسیقی و حتی هنرهای تجسمی. ما به دنبال این هستیم كه در جهت نشر ارزش‌های ملی و اسلامی‌مان عمل كنیم. این‌طور نیست كه اگر كنسرتی برگزار می‌كنیم، كنسرتی خنثی‌ باشد و هیچ هدفی را دنبال نكند. قطعا یك هدفی را دنبال می‌كند. یا اگر فیلمی ساخته می‌شود، فقط بخواهیم به عنوان سرگرمی به آن نگاه كنیم. ما دنبال این هستیم كه فیلم‌های هدفدار را بیشتر تقویت، حمایت و كمك كنیم. این یك اصل است كه به‌هر‌حال قانون اداره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حاكم هست بر آن. نكته دوم كه مورد توجه است اینكه از زمان انتصاب رهبر معظم انقلاب به مسوولیت رهبری كشور تا به امروز كه بیش از دو دهه می‌گذرد، ایشان همواره نسبت به مساله فرهنگ و مسائل فرهنگی عنایت ویژه داشته‌اند و در عین حال دائما هم نسبت به آسیب‌های فرهنگی، بعضی چالش‌ها و تهدیدهای فرهنگی هشدار ‌داده‌اند. اگر بخواهیم مجموعه صحبت‌های ایشان را مقایسه كنیم، می‌بینیم كه در حوزه فرهنگ ایشان بیش از همه صحبت كرده‌اند و الان رهنمودهایشان در حوزه كتاب، فیلم، مطبوعات، موسیقی، سایر هنرها، كاملا مشهود است و بیش از 10 جلد كتاب قطور در این زمینه تا به حال تهیه شده است. از ابتدا یكی از نكاتی كه برای من مورد توجه بوده این است كه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاست‌ها و دیدگا‌ه‌های رهبری عمل شود؛ ضمن اینكه ما رهنمودهای مكتوب ایشان را به‌طور كامل بررسی و مطالعه كرده و سرلوحه كارمان قرار داده‌ایم؛ حتی در ملاقات‌های حضوری رسما اعلام كرده‌ایم كه سیاست‌ها و رهنمودهای رهبری را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدنظر قرار می‌دهیم. خود آقای رییس‌جمهور هم همین را قبول دارند و اعتقاد و تاكید دارند كه د‌ر كارمان دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گیرد. بنابراین در هیچ حوزه‌یی ما اجازه نمی‌دهیم حركتی برخلاف قانونی صورت گیرد كه در اختیار ما است یا برخلاف سیاست‌ها و نظراتی كه تاكنون رهبرمعظم انقلاب ابراز كرده‌اند. این كلیت قضیه است كه ما باید به آن توجه داشته باشیم.

 

در اینجا نكته‌یی وجود دارد؛ ارتباط این رویكرد با نحوه تعامل با حوزه‌های علمیه و مراجع عظام چگونه تعریف می‌شود؟

قطعا همكاری است و همكاری از نوع دوجانبه هم هست. حالا من یك به ‌یك توضیح می‌دهم. ببینید مثلا در حوزه كتاب كه یكی از مهم‌ترین مسائل است، روحانیت معظم خودشان عموما تالیفاتی دارند و هم نظارت دارند بر كتاب‌هایی كه در جامعه منتشر می‌شود. در حوزه كتاب یكی از كارهایی كه ما انجام داده‌ایم، تعدادی از فضلای حوزه را كه شخصیت‌هایی شایسته، شناخته شده، فرهیخته و آگاه به زمان و متعهد هستند، به عنوان عضو هیات نظارت بر كتاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی كردیم كه مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفتند. بنابراین ما اصولا مجموعه كتاب‌های دینی كه در كشور منتشر می‌شود، همه را در این حوزه هدایت كرده‌ایم كه همه‌اش می‌رود قم بررسی می‌شود.

 

كتاب‌های حوزه‌های دینی؟

كل كتاب‌‌هایی كه در حوزه دین منتشر می‌شود؛ حالا چه تاریخ دینی باشد چه سیره پیامبر(ص) و نهج‌البلاغه و تفسیر باشد. موضوعات دینی هرچه باشد به عبارت دیگر هر آنچه به شناخت اسلام برمی‌گردد. این را كاملا هدایت كردیم كه در جمعی از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه قم بررسی شود. در حالی كه پیش از این‌چنین كتاب‌هایی در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث و بررسی می‌شد.

 

البته حجم انتقادی كه الان در حوزه كتاب به وزارت ارشاد می‌شود در حوزه كتاب‌های دینی كمتر است بلكه منتقدان می‌گویند...‌

این را من به عنوان یك تعامل مطرح كردم كه وقتی می‌گوییم تعامل می‌كنیم، درواقع نوعی از تعامل همانی است كه‌ در بالا گفتم. الان حوزه به‌طور مستقیم خودش مجوز صادر می‌كند.

 

یعنی در دولت كنونی این اتفاق افتاده است؟

بله. مثلا در شورای نظارت بر نمایش فیلم‌های سینمایی؛ شورایی كه مجوز ساخت می‌دهد یا پروانه نمایش صادر می‌كند، ما از بعضی شخصیت‌های حوزوی دعوت كرده‌‌ایم كه آنجا حضور دارند، نظر می‌دهند و نظرات‌شان مورد توجه قرار می‌گیرد. این كار برای این است كه آن سیاست كلی را كه به آن اشاره كردم، بتوانیم پیاده كنیم. در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونان وزارتخانه عموما كسانی هستند كه اصلا سابقه حوزوی دارند. معاون فرهنگی ما این‌طور است؛ رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات ما این‌طور است؛ معاون قرآن و عترت این‌طور است؛ مسوول ستاد كانون‌های فرهنگی و هنری امور مساجد ما شخصیت حوزوی است. در سایر حوزه‌ها، آدم‌هایی كه آشنا به مبانی دینی هستند انتخاب شده‌اند و متعهدند و معتقد به سیاست‌های رهبری و نظام و اینها برای این است كه تضمین شود كه سیاست‌ها دارد اجرا می‌شود. این كلیت سیاست‌هایی است كه ما داریم دنبال می‌كنیم. البته در این مسیر، گاهی دیده می‌شود كه بعضی می‌آیند شبهاتی را القا می‌كنند؛ مثل این شبهه كه می‌گویند وزارت ارشاد به دنبال لغو ممیزی كتاب است. اگر كسی بتواند در طول هفت ماه گذشته یك اظهارنظر از بنده را در مطبوعات و رسانه‌ها پیدا كند كه جایی گفته باشم كه ممیزی كتاب را قبول ندارم ابدا نمی‌توانند پیدا كنند. ما در ابتدای كار، نظرمان این بود كه ممیزی قبل از چاپ را به عهده خود ناشران بگذاریم. منتها وقتی كه چاپ شد باز ممیزی آن در وزارت ارشاد، صورت گیرد.

 

مثل روزنامه‌ها؟

‌نه مثل روزنامه‌ها نیست. روزنامه‌ها منتشر می‌شوند. بعد اگر عملكرد روزنامه‌یی خلاف قانون درآمد، می‌آید در هیات نظارت و آن‌وقت عقوبت می‌شود یا بالاخره تذكر داده می‌شود یا توبیخ می‌شود یا پروانه انتشارش لغو می‌شود. بنابراین قبل از اینكه كتاب منتشر و توزیع شود، بعد از چاپ حتما باید وزارت ارشاد، مجوز صادر كند تا بتواند منتشر شود. در حالی كه در مطبوعات این‌طور نیست. در مطبوعات فقط یك بار می‌آیند و مجوز می‌گیرند. ما گفتیم كه قبل از چاپ كتاب به جای اینكه بیاییم قانون را اعمال كنیم، قانون در دست ناشران باشد. در آن صورت خود ناشران می‌دانند كجا تخلف قانونی است. خودشان كتابی را كه می‌خواهند منتشر كنند، باید ملاحظه كنند. دقیقا بخوانند، هر جا كه دیدند مغایر قانون است، خودشان حذف كنند.

 

آقای دكتر اینجا یك مشكل وجود دارد؛ وقتی شما ممیزی را این‌طور تعریف می‌كنید، برخی تعریف دیگری را دارند. وزارت ارشاد وقتی مجوز انتشاركتابی را می‌دهد، حتما ملاحظاتی را دارد؛ خط قرمزها را می‌شناسد؛ می‌داند كجا باید ممیزی بشود و كجا نه؟ خب گاه می‌بینیم بعضی از كتاب‌هایی كه از همین وزارتخانه مجوز انتشار می‌گیرند با مخالفت برخی طیف‌ها در حوزه‌های دینی روبه‌رو می‌شود. این همان نقطه اختلافی است كه ابتدای سوال‌هایم گفتم. احساس می‌شود كه منتقدان توقع یك رویكرد كاملا تطبیقی را از وزارت ارشاد دارند؟

آنها را هم توضیح می‌دهم. به هر حال ما در بدو امر وقتی به وزارت ارشاد آمدیم، می‌خواستیم كه كار ممیزی قبل از چاپ را برعهده ناشران بگذاریم. ناشران زیربار نرفتند. گفتند وزارت ارشاد می‌خواهد كار سانسورگری را از خودش به ما منتقل كند و ما این‌كار را نمی‌كنیم، چون برای آنها خسارت داشت. برای اینكه وقتی آنها هم براساس سلیقه خودشان ممیزی می‌كردند، می‌آوردند باز ارشاد وقتی می‌خواست مجوز بدهد می‌گفت شما فلان صفحه را باید حذف كنید، باز دچار خسارت می‌شدند. این است كه زیربار نرفتند. ما هم دیدیم كه ناشران آ‌مادگی‌اش را ندارند. گفتیم طبق قانون عمل می‌كنیم. ما الان قانون در دست‌مان است؛ یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در زمینه چاپ و انتشار كتاب برای ما مصوبه دارد و ما هم هیات‌های نظارت بر كتاب بزرگسال و كتاب كودكان را تشكیل داده‌ایم كه اینها هم مصوبه شورای انقلاب فرهنگی هستند. به عبارت دیگر تمام اعضای هیات نظارت بر كتاب به پیشنهاد وزارت ارشاد مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفتند و دارند نظارت می‌كنند و دقیقا ما آنچه قانون به ما گفته است، اینجا عمل می‌كنیم. اما درباره نكته‌یی كه شما اشاره كردید؛ خب طبیعی است ما به ویژه در حوزه فرهنگ، سلایق مختلف داریم. بنای ما هم بر این است كه همه سلیقه‌ها را در حوزه فرهنگ مورد توجه قرار دهیم. نمی‌توانیم تابع سلیقه یك گروه خاص باشیم. ممكن است حالا یك نفر بگوید من از این نوع كتاب‌ها خوشم می‌آید و از آن نوع كتاب، خوشم نمی‌آید. ما وظیفه داریم فقط به قانون عمل كنیم. تا آنجا كه قانون برای ما محدودیت ایجاد كرده است، ما محدودیت ایجاد كردیم اما فراتر از قانون نمی‌توانیم حركت كنیم. ضمن اینكه اعتقاد داریم ‌به‌خصوص در حوزه فرهنگ و فرهنگ مكتوب، باید فضایی را ایجاد كنیم برای تبادل افكار، تضارب آرا و اینكه اندیشه‌های مختلف باید یك همفكری داشته باشند. حالا ممكن است یك نفر نظریه‌یی راجع به مساله‌یی بدهد كه بنده قبول نداشته باشم. بنده می‌توانم یك كتاب بنویسم این نظریه را رد كنم. در این‌صورت هم به او اجازه داده شده كه بیاید دیدگاهش را بیان كند و هم به نفر دیگر اجازه داده شده است كه بیاید دیدگاه او را رد كند. بنابراین مشكلی نیست اما اینكه كسی انتظار داشته باشد كه چون بنده اعتقادی دارم كس دیگر نباید مخالف من حرف بزند؛ ما این را قبول نداریم و قانون همچنین چیزی را به ما اجازه نداده است. قانون به ما اجازه داده است- به‌خصوص در مسائل فكری- ممكن است كسی كار پژوهشی می‌كند و یك نظریه علمی را بیان می‌كند كه آن نظریه علمی را دیگران قبول نداشته باشند. خب دیگران بیایند رد كنند. حتی در حوزه‌های دینی هم بودند افرادی كه آمدند و اظهارنظری كردند اما دیگران قبول نداشتند و به جای یك كتاب، مثلا 20 جلد كتاب تاكنون علیه آن نوشته‌اند. بالاخره جامعه اگر بخواهد فرهنگش رشد كند، در سایه همین تضارب آرا رشد می‌كند.

 

آقای وزیر! با این حساب شما احساس می‌كنید انتقاداتی كه مطرح می‌شود، ناشی از اختلاف سلیقه است یا اختلاف با شخص شما یا با دولتی كه شما در كابینه‌اش حضور دارید؟ مثلا نگاه می‌كنیم، در فیلم رستاخیز. بسیاری از علمای دینی نظر دادند كه فیلم ایرادی ندارد عده‌یی دیگر به‌شدت ابراز مخالفت كردند. من به عنوان مخاطب وقتی به این تفاوت دیدگاه‌ها توجه می‌كنم درمی‌یابم كه این وضع بیانگر نوعی اختلاف سلیقه میان علمای دینی است اما نحوه بازتاب نظرات مخالف یا منتقد از سوی برخی چنان است كه گویی نظرات یاد شده بیانگر نوعی مخالفت با دولت یا مخالفت با سیاست‌های فرهنگی دولت یا با سیاست‌هایی است كه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال می‌كند. شما چه دركی از این نوع خبرپراكنی‌ها دارید؟ در این حال شاهد بوده‌ایم كه بسیاری منتقدان نه تنها در 6، 7 ماه گذشته، بلكه در سال‌های گذشته هم هرگز تولید فكر نكرده‌اند، بلكه همواره در موضع یك منتقد نشسته‌اند و هر آنچه هست را نقد می‌كنند. چنین به نظر می‌آید این گروه از منتقدان به ترتیبی با هرنوع ابتكار در حوزه فرهنگ و هنر مخالفند و از هر نوع فكر تازه هم به‌شدت هراس دارند و آن را مورد حمله قرار می‌دهند.

منتقدان دو گروه هستند؛ ما یك سری منتقد فرهنگی ـ فكری داریم كه حالا عمدتا حوزه‌های علمیه جزو این گروه محسوب می‌شوند و اینها معمولا براساس دیدگاه دینی ـ فرهنگی‌شان ممكن است یك نظریه‌یی را بیان كنند كه معمولا فارغ از حب و بغض و مسائل سیاسی است. مثلا درباره فیلم رستاخیز آقایان اعم از مراجع یا غیرمراجع، شخصیت‌های حوزوی، ‌دیدگاه‌هایی كه داشتند براساس احساس دینی بوده است. مثلا می‌گویند چهره حضرت اباالفضل (ع) در این فیلم روشن نباشد. آنان انگیزه‌شان این است كه قداست حضرت اباالفضل (ع) حفظ بشود. اگر قداستی زیر سوال رفت هر چهره‌یی را بخواهیم به عنوان چهره حضرت اباالفضل(ع) مطرح كنیم، نمی‌تواند نمایانگر چهره آن حضرت باشد. معلوم است كه این موارد را روی احساس و انگیزه دینی مطرح می‌كنند. یا حتی انتقاداتی كه به برخی روزنامه‌ها وارد می‌كنند باز روی حساب همین احساس و انگیزه دینی است اما یك سری گروه‌های سیاسی یا- به تعبیری باندهای سیاسی- داریم كه به دنبال اهداف سیاسی هستند. اصلا هیچ كاری ندارند كه آیا این حرف حق است یا نیست؟ مهم این است كه تخریب كنند، انتقاد كنند. آنها حساب‌شان جداست. بنابراین متفاوت از مورد بالا در محیط‌های حوزوی و دانشگاهی شخصیت‌های بسیار صاحبفكری هستند كه دیدگاه‌های فرهنگی و علمی خودشان را بیان می‌كنند. ما هم كاملا از این دیدگاه‌ها استقبال می‌كنیم.

 

منتها صدای منتقدان هدفدار سیاسی معمولا بیش از دیگران است...

همان باندهای سیاسی.

 

مراجعات به علما از قبل سال جدید خیلی زیاد شده است. گاه دیده شده علما راجع به مسائل فرهنگی هشدارها و انذارهایی را براساس آنچه از سوی مراجعه‌كنندگان مطرح می‌شود، بیان می‌كنند. برای مثال درباره فیلم رستاخیز یا طرح عفاف و حجاب. بدیهی است مغرضان در این میان به تحریف واقعیات خواهند پرداخت. در این حال ممكن است این عزیزان وقت ندارند مثلا فیلم رستاخیز را ببینند تا درباره آن نظر دهند بلكه اتكا می‌كنند به آنچه به ایشان گزارش می‌شود. وزارت ارشاد و شخص شما برای اینكه بتوان مانع فضاسازی‌های مغرضانه شد چه تعامل فعالی را در دستور كارخود قرار داده‌اید؟

جریان‌هایی كه سیاسی‌اند، رسانه‌هایی هم دارند كه سعی می‌كنند از طریق این رسانه‌ها جوسازی كنند یعنی متاسفانه با وجود اینكه همه ما باید متعهد به اخلاق اسلامی باشیم، احیانا دیده شده كه بعضی از اظهارات را به وزیر ارشاد یا بعضی مسوولان این وزارتخانه منتسب می‌كنند؛ بعضی از اظهارات را تحریف می‌كنند؛ بعضی بخشی از اظهارات را حذف و بخش دیگر را گزینشی بیان می‌كنند و طبیعتا در اختیار شخصیت‌های مختلف اعم از نمایندگان مجلس، یا برخی مراجع تقلید یا حوزه‌های علمیه، یا جاهای دیگر قرار می‌دهند و انتشار می‌دهند و ذهن آنها را مشئوب می‌كنند. ما وظیفه خود می‌دانیم كه با هر وسیله ممكن واقعیت‌ها را منتقل كنیم. لذا من در طول چند ماه گذشته سعی كرده‌ام با تعیین رابط‌هایی با مراجع تقلید و روحانیت و تعیین مشاور وزیر در امر روحانیت، ارتباط نزدیكی با آنها برقرار كنم تا اگر شبهاتی در ذهن‌شان باشد آنها را توضیح بدهیم. اگر هم انتقاد سازنده‌یی داشته باشند و انتقادات واقعی باشد، آنها را هم بشنویم و سعی كنیم خودمان را اصلاح كنیم.

 

برخی جریانات می‌خواهند این مساله را به عمد برجسته كنند كه اگر هر نوع اتفاقی كه در حوزه فرهنگ افتاده یا هر نوع كم‌كاری كه در این حوزه وجود دارد، متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، در حالی كه وزارت ارشاد اگرچه پیشانی فرهنگی كشور را در اختیار دارد اما تنها متولی فرهنگ كشور نیست بلكه بخش‌های مختلفی از سازمان تبلیغات اسلامی گرفته؛ صدا و سیما و... و حتی خود حوزه‌ها در این زمینه فعالیت می‌كنند، منتها چنین القا شده كه تنها وزارت ارشاد است كه باید پاسخگوی وضع موجود باشد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم برای تغییر این وضع و اینكه این مطالبه‌جویی از همه بخش‌ها باشد یا اینكه حداقل حركت‌های موازی كه دارد انجام می‌شود و گاه دیده می‌شود كه هركدام، یك رویكرد خاصی را دنبال می‌كنند اما نتیجه و محصول را باید وزارت ارشاد پاسخ بدهد چه سیاستی را دنبال می‌كند؟

من ابتدا اشاره كردم، سیاست‌هایی را كه مقام معظم رهبری ابلاغ كرده‌اند اعم از عمومی یا خصوصی، همه را دنبال می‌كنیم و دغدغه‌های ایشان و نگرانی‌های ایشان را دقیقا می‌دانیم و به آنها توجه داریم و سعی می‌كنیم تا آنجا كه امكان‌پذیر است، این دغدغه‌ها را مرتفع كنیم؛ در واقع انجام این مهم را وظیفه خود می‌دانیم. این جزو وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و امسال هم كه به عنوان سال فرهنگ نامیده شده، به هر حال وظیفه سنگین‌تری برعهده ما قرار گرفته است. ما در حد خودمان تلاش می‌كنیم با تشكیل یك كارگروه مشخص كه بتواند برنامه‌ریزی ویژه‌یی داشته باشد با رویكردی كه مقام معظم رهبری داشتند؛ یعنی مدیریت جهادی و به‌كارگیری نیروهای جوان و شكوفا كردن استعداد‌های نویی كه در زمینه‌های فرهنگی و هنری هست، كار را دنبال كنیم. این وظیفه ما است اما همین جریانات سیاسی سعی می‌كنند در این زمینه هم تسویه حساب سیاسی كنند؛ یعنی بالاخره جریاناتی‌اند كه در انتخابات ریاست‌جمهوری كاندیدایی داشتند و از اینكه این دولت سركار آمده چندان رضایت خاطر ندارند. بنابراین به هر نحوی به دنبال تخریب هستند؛ از جمله به مجرد اینكه مقام معظم رهبری اظهار نگرانی می‌كنند، فوری می‌خواهند این نگرانی را متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كنند. در حالی كه معتقدم فرهنگ چیزی نیست كه یك دستگاه مسوول آن باشد. ما یك دستگاه حاكمیتی هستیم از نظر صدور مجوز برای چاپ كتاب، انتشار مجوز برای مطبوعات و نشریات، مجوز صدور آلبوم‌های موسیقی، مجوز برگزاری نمایش‌های تئاتری، هنرهای نمایشی یا ساخت فیلم. در حالی كه دستگاه‌هایی كه موثرند در ساخت فرهنگ یك جامعه بی‌شمارند. بعضی از آنها تاثیرات‌شان چند‌برابر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ از جمله صدا و سیما. الان صدا و سیما 50 شبكه تلویزیونی به صورت سراسری و استانی دارند كه 31 شبكه از آنها استانی است و بقیه بخشی فارسی، بخشی عربی و به زبان‌های دیگر منتشر می‌شود. بالاخره قبول داریم كه صدا و سیما می‌تواند نقش ایفا كند یا خیر؟ خب اگر نقش ایفا می‌كند، بنابراین دستگاه‌هایی كه نقش ایفا می‌كنند قاعدتا در این نگرانی‌ها هم باید سهم خود را ایفا كنند یا برای مثال نهادهای دیگر مانند سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات اسلامی، خود حوزه‌های علمیه. مگر قبول نداریم كه حوزه علمیه در ارتقای سطح فرهنگ‌ ملی موثر است؟ بنابراین در این زمینه مسوولیت دارد. حتی شخصیت‌های فرهنگی، اعم از دانشگاه‌ها، نخبگان فرهنگی، شخصیت‌های حوزوی هركدام به سهم خود باید نقش ایفا كنند. ما هم باید وظیفه خودمان را انجام دهیم اما اینكه یك جریان سیاسی بخواهد همه مسوولیت‌ها را به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیندازد، این اصلا غیرمعقول و غیرمنطقی است. قابل پذیرش نیست كه بگویند فرهنگ جامعه را فقط این وزارتخانه می‌سازد.

فرهنگ جامعه ممكن است در طول یك سده شكل بگیرد یا در طول مثلا چند دهه تغییر ‌كند، عوامل مختلفی هم اثر دارد. ما الان ارتباطات جهانی‌مان فوق‌العاده زیاد شده است؛ مثلا اگر روزی می‌خواستید رادیو لندن را گوش كنید، حتی در موج كوتاه هم كلی مشكل داشتید كه صدای یك رادیو را فقط بشنوید. الان شما می‌توانید بنشینید و 2 هزار شبكه تلویزیونی را به‌راحتی از طریق ماهواره دریافت كنید. یا رفت و آمدهایی كه تسهیل شده است. در گذشته كسی نمی‌توانست به راحتی به حج یا عتبات عالیات، حتی سفرهای سیاحتی برود. تعدادی كه به خارج از كشور می‌رفتند بسیار اندك بودند. الان شما می‌بینید در سال بیش از یك میلیون نفر سفرهای غیرزیارتی‌ می‌كنند. امسال در حوزه زیارتی بیش از 850 هزار نفر فقط عمره‌گزار هستند. چند میلیون نفر به كشورهای مختلف رفت و آمد دارند و دنیا را می‌بینند و از فرهنگ‌های دیگر تاثیرپذیری دارند. همان‌طور كه ما هم در فرهنگ‌های دیگر اثرگذاری داریم. به همین دلیل است كه صدا و سیمای ما فعال است؛ به همین دلیل است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق رایزنی فرهنگی كار می‌كند. بالاخره فرهنگ چیزی است كه هم می‌تواند بر دیگران تاثیر بگذارد هم از دیگران تاثیر بگیرد. پس بسیاری از آسیب‌های فرهنگ ما هم ناشی از شرایط اجتماعی است كه امروز هست و شرایط ارتباطی است كه امروز داریم. همین شبكه‌های ارتباطی كه وجود دارد مانند فیس‌بوك و توییتر و امثال آن باعث شده افراد ارتباطات خیلی نزدیكی با هم پیدا كنند. در قالب ایمیل مكاتبه می‌كنند. ارتباطات كه برقرار می‌شود، به هیچ‌وجه نمی‌توان گفت یك دستگاهی فقط مسوولیت فرهنگی دارد یا هر آسیبی در كشور پیدا می‌شود، این دستگاه مسوول آن است.

 

در بحث موسیقی؛ القاگری خاصی انجام می‌گیرد؛ اینكه جنابعالی در دوره مدیریتی‌تان به شیوه افراطی بحث موسیقی را ترویج می‌كنید. واكنش شما به این القاگری چیست؟

الان كه خیلی از نوازندگان و اهالی موسیقی از ما ناراضی‌اند؛ چراكه معتقدند ما یك‌سری محدودیت‌هایی برای آنها ایجاد كرده‌ایم. یعنی عكس قضیه است ما كاملا داریم كنترل می‌كنیم. حتی آلبوم‌های موسیقی را كه می‌خواهد منتشر شود یا كنسرت‌هایی كه می‌خواهد برگزار شود، سعی می‌كنیم احساسات دینی مردم مورد توجه قرار گیرد و احساسات آنها را خدشه‌دار نكند. حتی بعضی از كنسرت‌هایی كه هیچ مشكلی از نظر دینی و ارزش ملی ما ندارد اما احساس می‌كنیم در بعضی شهرستان‌های كوچك ممكن است آسیب بزند به احساسات مردم. از این‌رو اجازه نمی‌دهیم در آن شهرستان‌ها كنسرت برگزار شود. یك پدیده‌یی كه اخیرا با آن روبه‌رو هستیم، اجراكنندگان كنسرت نیستند؛ یعنی آنهایی كه اجرا می‌كنند، كاملا با رعایت شؤون دینی و اسلامی برنامه‌شان را اجرا می‌كنند بلكه تماشاچی‌های ما هستند. یعنی شما یك كنسرت اجرا می‌كنید، می‌بینید، 1400، 1500 نفر شركت كرده‌اند. خوب آدم‌هایی كه می‌آیند نوع لباس‌ها، آرایش و وضع عمومی‌شان مناسب نیست كه در این برنامه‌ها شركت كنند. یا گاهی در همین اجرای كنسرت از طرف تماشاچی‌ها حركت‌های نامناسبی سر می‌زند كه گاه خارج از اراده برگزار‌كنندگان كنسرت است. با اینكه معمولا قبل از شروع برنامه تذكرات لازم را می‌دهند. برگزار‌كنندگان نیز وقتی برای ثبت‌نام به وزارت ارشاد مراجعه می‌كنند، درباره نوع لباس و آرایش شركت‌كنندگان در كنسرت تذكرات لازم را دریافت می‌كنند. حتی گاه نیروی انتظامی از ورود افراد یاد شده به سالن‌های برگزاری برنامه جلوگیری می‌كند ولی خب در عین حال موارد نادری بوده در برخی شهرستان‌ها كه كنسرت‌هایی اجرا شده و ازطرف تماشاچی‌ها وضع نامطلوبی داشتیم نه از طرف برگزار‌كنندگان. گاهی هم در برخی شهرستان‌ها، كنسرت‌هایی اجرا شده كه مجوز ارشاد نداشته‌اند.

 

یعنی ربطی به شما نداشته‌اند؟

ربطی به ما نداشته و بعد هم ما گفتیم با آنها برخورد شده است؛ یعنی مواردی بوده است كه بدون اینكه به ما بگویند و مجوز بگیرند، برای خودشان كنسرت برگزار كرده‌اند. ما نیز از طریق نیروی انتظامی مانع شده‌ایم و بعد شورای تامین استان برخورد كرده است و مواردی مانند اینها.

 

به نظر شما بسیاری از انتقادات مغرضانه‌یی كه مطرح می‌شود و تلاش می‌كنند آنها را از زبان مراجع تقلید بیان كنند، آیا مربوط به اختلاف شخصی با شماست یابا دولت؟

پاسخ به این سوال را كه من قبلا بیان كردم. آنچه ازطرف حوزه‌ها بیان می‌شود، دیدگاه‌هایی است كه براساس مسوولیت دینی بیان می‌شود. ممكن است بعضی وقت‌ها اطلاعات غلطی از طریق جریانات سیاسی در اختیار آنها قرار بگیرد و اظهارنظری بكنند اما آن وقت كه اظهارنظر كنند، می‌دانم كه بدون قصد و غرض دارند اظهارنظر می‌كنند. واقعا از روی احساس دینی و انگیزه‌های دینی است كه فكر می‌كنند وظیفه دارند بیان كنند. ما هم استقبال می‌كنیم و همواره به آقایان اعلام كرده‌ایم كه هروقت موردی به ذهن‌شان آ‌مد كه آن را برخلاف مبانی دیدند، آن را قبل از اینكه رسمی اعلام كنند یا سر درس بیان كنند یا با رسانه‌ها مطرح كنند، با خود ما مطرح كنند. ما زودتر به رفع اشكال می‌پردازیم. یا لااقل آن شبهه را كه در ذهن آقایان هست و ممكن است ناشی از اطلاعات غلطی باشد كه به آنها داده شده، رفع می‌كنیم.

 

خیلی اوقات دیده شده انتقاداتی كه از سوی حوزه‌های علمیه در حوزه فرهنگ مطرح می‌شود، متوجه ابزارهای رسانه‌یی و اصرار بر مسدود شدن آنهاست؛ مانند فیس‌بوك، ماهواره واتس آپ و... این در حالی است كه می‌شود از همین ابزارها برای توزیع اندیشه هم استفاده كرد؛ یعنی اگر تولید فكر یا حرف تازه‌یی متناسب با عصر و زمان وجود دارد، از این طریق هم مطرح شود. همان‌طور كه در ابتدای صحبت‌هایتان مطرح كردید ما نسل جدیدی داریم، دنیای جدیدی داریم، پیچیدگی‌های جدیدی داریم كه خاصه با 3 دهه گذشته كاملا فرق كرده است. ابزارهای ارتباطی _ رسانه‌یی جدید داریم، ادبیات هم قاعدتا باید فرق كند اما می‌بینیم كه برخی اصرار دارند با همان ادبیات سابق و بستن ابزارهای جدید كار را پیش ببرند. شما به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی كه به هرحال با چنین پدیده‌یی سر و كار دارید و دیدگاهی دارید، نسبت به منتقدانی كه چنین نظراتی دارند چه راه‌حلی را پیشنهاد می‌كنید؟ این درحالی است كه برای مثال فیس‌بوك یا توییتر، فیلتر است اما دستیابی به آن غیرممكن نیست. برخی با استفاده از بسیاری راه‌ها به این فضا دسترسی پیدا می‌كنند. با این حساب آیا مسدود كردن تنها چاره كار است یا می‌توان با بهره‌مندی از این امكان و نیز تولید فكر و اندیشه به زعم منتقدان، این تهدید را به فرصت تبدیل كرد؟به نظر شما برای تشریح وضع و تبیین آنچه جاری است نزد مراجع دینی چه باید كرد؟

ما فعلا بحث تبیین نزد مراجع را نداریم. این قضایایی كه اتفاق می‌افتد كه ما یك پدیده‌های جدیدی داریم كه در حوزه فرهنگ هم تاثیرگذارند مانند شبكه‌های اجتماعی مثل فیس‌فوك، توییتر یا شبكه‌های ارتباطی مانند واتس‌آپ وایبر، یا بعضا شبكه‌های ارتباطی كه می‌توانید با آنها مكالمه كنید و چون هزینه‌یی ندارد، با كسی كه در خارج از كشور است می‌توانید مكالمه كنید، بدون اینكه هزینه‌یی پرداخت كنید. وی چت، مثلا شبكه ارتباطی است. بالاخره اینكه ما با این نوع پدیده‌های ارتباطی جدید چگونه باید برخورد كنیم، نظرات مختلف است؛ گروهی معتقدند اینها آثار مخرب دارد و فرهنگ خاصی را با خود می‌آورد كه برای جوانان ما مضر است و راهش این است كه اینها را فیلتر كنیم تا به هیچ‌وجه افراد دسترسی نداشته باشند. البته این یك نظر است.

یك نظر دیگر هست كه بالاخره ما در دنیایی زندگی می‌كنیم كه به سرعت در این حوزه‌ها پیشرفت می‌كند و هر پدیده‌یی مانند فیس‌بوك و شبكه‌های اجتماعی ضمن اینكه مضراتی هم دارند، منافعی هم دارند. ما خودمان هم می‌توانیم از این شبكه‌های اجتماعی در جهت نشر افكار و ایده‌های‌مان استفاده كنیم. بنابراین باید ضمن مراقبت از این آسیب‌ها، سعی كنیم از فرصت‌هایش استفاده كنیم. این‌هم یك نظر است. حالا آنچه كه بنده به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به اجرای آن هستم، قانون است. البته ممكن است نظر شخصی هم داشته باشم. من گاهی نظر شخصی هم درباره فیس‌بوك گفته‌ام. چیز جدیدی نیست اما آنچه عمل می‌كنیم، قانون است. قانون در این زمینه یك كمیته تعیین كرده، كمیته مصادیق جرایم اینترنتی؛ كمیته‌یی كه شش نفر از وزرا هم عضو آن هستند و هر تصمیمی بگیرند، برای ما ملاك است و باید آن را اجرا كنیم. تا حالا هم شبكه‌هایی را كه فیلتر كرده‌اند ما نه دنبال برداشتن فیلترهایش بوده‌ایم كه بخواهیم خلاف قانون عمل كنیم. البته اگر حرفی هم داشته باشیم در این كمیته می‌زنیم و بالاخره هرچه این كمیته تصمیم بگیرد، قانون، حق را به كمیته داده است. بنابراین هر چه مصوب كند ما موظفیم آن را اجرا كنیم و دقیقا اجرا می‌كنیم. بنابراین نباید اظهارنظر شخصی را با اعمال نظر یا اجرای قانون مخلوط كرد. به هر حال شاید هر كس یك نظری داشته باشد اما وقتی یك مسوولیتی داریم، موظفیم قانون را اجرا كنیم.

 

یكی از بحث‌هایی كه مطرح است، بحث توقیف چند هفته‌نامه‌ است. سالیان سال مرسوم بوده است این مساله از مجرای خاص انجام ‌شود؛ اما این‌بار موضوع توقیف مربوط به یك جریان خاص نبوده است اما به نظر می‌رسد بسته شدن این نشریه به نام شما و وزارت فرهنگ تمام شد؛ در حالی كه هیات نظارت بر مطبوعات وجود دارد اما اینكه موضع‌گیری‌‌های خاصی در این زمینه صورت گرفته است و حتی عده‌یی از نمایندگان مجلس در دستور كار خود این موضوع را قرار داده‌اند، مساله عجیبی است. نظر شما چیست؟

اصولا درباره مطبوعات، چه درباره تولیدشان و چه صدور مجوز برای انتشار آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم نمی‌گیرد. درواقع وزارت ارشاد عضوی از هیات نظارت است كه در آن (هیات) دستگاه قضایی نماینده دارد، ‌حوزه نماینده دارد وزارت علوم نماینده دارد، مجلس شورای اسلامی نماینده دارد. ما هم یك رأی داریم از هفت رای موجود این هیات. تصمیماتی كه گرفته می‌شود براساس اكثریت آراست. هیچ نگاه سیاسی خاصی هم به هیچ‌كس نداریم. نه در صدور مجوز _كه الان فردی كه مجوز می‌گیرد و نشریه‌یی كه می‌خواهد منتشر كند، مخالف دولت است یا موافق دولت؟_ نه در دادن یارانه به آنها اعمال نظر خاصی می‌كنیم. درست براساس ضوابطی است كه در سایت معاونت مطبوعاتی اعلام كرده‌ایم و عینا آن را اجرا می‌كنیم. حالا این نشریه چه موافق دولت باشد چه نباشند، فرق نمی‌كند هر دو را ما با یك دید، نگاه می‌كنیم. اگر تخلف قانونی هم بكنند ما هم به همان ترتیب برخورد می‌كنیم. در همین جریانات اخیر دو روزنامه بهار و آسمان از این سو بسته شده و یالثارات و 9 دی هم از آن سو بسته شده است. البته من بارها گفته‌ام كه توقیف، آخرین راه‌حل است. وقتی یك روزنامه توقیف شود، تنها مدیرمسوول تنبیه نمی‌شود بلكه همه آدم‌هایی كه در آن مجموعه كار می‌كنند را نیز شامل می‌شود. بعضی جاها 100 تا 150 نفر كار می‌كنند ما همه اینها را داریم تنبیه می‌كنیم و مجازات می‌كنیم. این مجازات غیرعادلانه است ولی قانون در جاهایی به ما گفته باید توقیف كنیم. آنجاكه تخلف قانونی رخ می‌دهد، باید توقیف كرد. این آ‌خرین راه‌حل است. هم از این طرف یك هفته‌نامه توقیف شده، هم از آن طرف دو روزنامه توقیف شده‌اند، بالاخره نگاه، نگاه برابری است. برای ما فقط و فقط ملاك قانون است و نگاه سیاسی خاصی وجود ندارد. منتهی بعضی‌ها برای خودشان حاشیه امنی قائلند كه فكر می‌كنند هر كاری كنند، هیچ‌كس حق ندارد اقدامی انجام دهد و نگاه چپ به آنها داشته باشد. این درست نیست؛ كسی حق ندارد خودش را فراتر از قانون بداند و بگوید من هر كار كردم نباید با من برخورد كنند اما رقیب سیاسی من اگر كمترین حركت را كرد باید با او برخورد شود. این درست نیست ما این را قبول نداریم.

 

یكی از بحث‌ها و شبهه‌هایی كه در حوزه‌های علمیه شنیده می‌شود، دیدار شما در ابتدای سال با رییس‌جمهور اسبق حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی است. آیا این یك دیدار رسمی بوده؟ آیا شما تنها كسی بودید كه با ایشان دیدار كردید؟ نگاه جنابعالی به این دیدار چه بوده كه بعضی تاكید دارند كه چنین دیداری نباید انجام می‌شد؟

اولا این دیدار رسمی نبوده است. ما به دیدار آقای خاتمی رفتیم نه برای اینكه رهنمود سیاسی بگیریم ونه رهنمود فكری و فرهنگی. بالاخره ایشان شخصیتی بوده كه 8 سال رییس‌جمهور این كشور بوده است. انگیزه من هم از دیدار با ایشان منحصر به امسال نیست و سال‌های قبل هم به دیدار ایشان می‌رفتم. به خاطر اینكه من بیش از 45 سال است با آقای خاتمی رفاقت دارم. از پیش از انقلاب یعنی از سال 1347 به این طرف من با ایشان مرتبطم، رفاقت دارم و نزدیكم. به‌هر‌حال این عید دیدنی هم سنت حسنه‌یی است كه ما داریم. من همان‌طور كه به دیدار ایشان رفتم به دیدار شخصیت‌های دیگر هم رفتم؛ دیدار رییس مجلس شورای اسلامی و بعضی از شخصیت‌های دیگر كه حالا ممكن است از نظر فكری 180 درجه با ایشان مخالف بودم، دیدار آنها هم رفتم. یك عید‌دیدنی 10، 15 دقیقه‌یی مثل دیگرانی كه رفتم. براساس انگیزه اخلاقی، من این كار را كردم.

 

یعنی در واقع در رقابت‌های سیاسی اخلاق فراموش می‌شود...

‌بعد هم تنها نبودم. همان‌طور كه خود آقایان دفترشان اعلام كردند چندین نفر از وزیران دیگر، چند نفر از اعضای كابینه، بسیاری از شخصیت‌های دولتی و مقامات رفتند با ایشان دیدار كردند اما خود اینكه چگونه می‌شود كه در بین همه یك مرتبه به سراغ من آمده‌اند و بنده را مورد انتقاد قرار می‌دهند، نشان‌دهنده این است كه بعضی فقط به دنبال تفكر سیاسی خاص خودشان هستند.

 

یكی از موارد انتقاد درباره جنابعالی آن است كه درمورد تك‌خوانی خانم‌ها موافقت دارید و این را نوعی هنجارشكنی می‌دانند. در این مورد به‌طور روشن پاسخ دهید؟

ببینید، یك بار درباره تك‌خوانی سوال كردند و من حكم شرعی‌اش را بیان كردم. حكم شرعی‌اش این است كه برخی مراجع بزرگ، فتوای‌شان این است كه اگر خانم‌ها جایی تك‌خوانی كنند؛ به گونه‌یی كه مفسده‌انگیز نباشد- حالا ممكن است از مفسده‌انگیز هر كس برداشتی داشته باشد ولی آنچه در فتوای آقایان هست این است كه اگر مفسده‌انگیز نباشد فرقی بین جمع‌خوانی و تك‌خوانی نیست- تك‌خوانی هم اشكالی ندارد. ما فقط یك حكم شرعی را بیان كردیم اما آقایان بیایند بگویند یكجا ما اجازه تك‌خوانی داده باشیم و یك خانم رفته باشد برای آقایان تك‌‌خوانی كرده باشد؛ حتی غیرمفسده‌انگیزش را، یك مورد هم وجود ندارد. یعنی من بیان یك فتوای شرعی بعضی از آقایان مراجع را داشتم ولی در عمل بیایند یك مورد را بیان كنند بگویند این یك مورد را كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه داده، یك خانم برود در جمع مختلط خانم‌ها و آقایان خوانده باشد، ما چنین چیزی نداریم اصلا. كجا داریم، یك موردش را هم نداریم. متاسفانه در مجلس از من بابت این قضیه سوال كردند. این بود كه به دروغ و افترا آمدند عكس یك خانمی را بین نمایندگان مجلس توزیع كردند و گفتند كه این خانم با مجوز وزارت ارشاد رفته در تالار وحدت خوانده است. در حالی كه این خانم تا به حال در ایران اصلا برنامه اجرا نكرده است؛ هر چه برنامه اجرا كرده در خارج از كشور بوده است.

 

فضا خیلی مغشوش شده است. چیزی كه حس می‌شود خلأ ابزارهایی است كه وزارت ارشاد برای پاسخگویی باید داشته باشد. من به عنوان یك روزنامه‌نگار معمولا پاسخ‌هایی كه وزارت ارشاد یا شخص شما به این شبهات می‌دهید را نقل به مضمون دریافت می‌كنم. یا اصولا پاسخ به این شبهات از سوی رسانه‌هایی انجام می‌گیرد كه خود را همسو با سیاست‌های دولت می‌دانند؛ منتها دولت در انجام این منظور كمتر از ابزار و امكانات رسانه‌یی خود استفاده می‌كند. تصور نمی‌كنید در این باره كمی ضعیف برخورد می‌شود؟

البته همه‌اش هم این طور نبوده است كه غیرارادی باشد. خیلی موارد هم ارادی است؛ یعنی ما احساس می‌كنیم كه یك عده هستند كه اهم تلاش آنها بر‌این است كه ما را مشغول این‌گونه حاشیه‌ها بكنند كه از برنامه‌ریزی‌های اساسی خودمان باز بمانیم. ما تعمد داریم خیلی خودمان را درگیر حاشیه نكنیم و هرروز بیاییم جواب یك كسی را بدهیم. چون اگر اینگونه باشد ما هر ساعت باید بیاییم جواب یك كسی را بدهیم. خود من روزانه پیام‌های كوتاهی كه می‌آید روی موبایلم می‌بینم كه در آنها، اتهامات ناروا و تحریف‌های مختلف فراوان است. اگر من هر ساعتی بخواهم جواب اینها را بدهم؛ حتی روابط عمومی ما بخواهد دایم جواب اینها را بدهد، دیگر نمی‌توانیم كار كنیم. بخشی را ارادی از كنارش رد می‌شویم؛ یعنی می‌گوییم خودمان را نباید درگیر این حاشیه‌ها كنیم. آنها دل‌شان می‌خواهد ما درگیر شویم اما ما نباید اجازه بدهیم.

 

بحث دیگری كه درباره وزارت ارشاد مطرح است، بحث آثار «صادق هدایت» است. براساس آماری كه معاونت فرهنگی این وزارتخانه استخراج كرده، آثار صادق هدایت در دوره دولت سابق 7تا 8 دوره چاپ شده‌اند. در دولت فعلی هیچ‌ اثری از وی چاپ نشده است اما جالب اینجاست كه شخص دیگری به نام «سید صادق هدایت» كه ظاهرا طلبه‌ هم هست، یك كتاب دینی هم نوشته، تنها مجوزی است كه دریافت كرده است اما چنان در جامعه وانمود شده كه گویی وزارت ارشاد بلندگو و تریبون شده و دنبال احیای این نویسنده است.

این هم از همان موارد تحریف است؛ یعنی آمده‌اند از معاونت فرهنگی وزارتخانه پرسیده‌اند- البته طرح این سوال خود محل حرف است- شما به كتاب‌های صادق هدایت هم مجوز چاپ می‌دهید؟ پاسخی كه شنیده‌اند این بوده كه ما اصلا به نویسنده كار نداریم. ما كتاب را مطالعه می‌كنیم. در واقع ما «من قال» را نمی‌بینیم «ما قال» را می‌بینیم. حالا این كتاب برای هركسی باشد اگر كه در آن یك انحراف و خلاف قانون وجود داشته باشد، طبیعتا مجوز صادر نمی‌شود و اگر اشكال نداشته باشد مال هركسی باشد، مجوز صادر می‌شود. این را گرفته‌اند و آمده‌اند اعلام كرده‌اند كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به كتاب‌های صادق هدایت هم مجوز می‌دهد. در حالی كه تا به امروز در این دولت به یكی از كتاب‌های او حتی برای تجدید چاپ هم اجازه داده نشده، در حالی كه در دولت نهم 12 كتاب او چاپ شده است و در آن‌زمان هم هیچ‌یك از این آقایان انتقاد نكرده‌اند كه چرا چاپ شده است؛ به خصوص در سال آخر دولت. یعنی یك‌سری مواردی را می‌دیدیم كه می‌گفتیم به‌نظر نمی‌رسد كه اینها در ایران چاپ شده باشد. من دولت دهم را نمی‌دانم اما در دولت نهم می‌دانم كه 10 تا 12 عنوان كتاب‌های صادق هدایت تجدید چاپ شده بود.

 

شبهه دیگری كه باز مطرح شده است، بحث دفن گروه سگ‌های ولگرد در قطعه هنرمندان در اوایل دوره مدیریت جنابعالی بود. وزارت ارشاد در این موضوع چه نقشی داشت؟

‌اینها آمدند اعلام كردند كه وزارت ارشاد صد میلیون تومان داده كه آنها را از امریكا به ایران منتقل كنند و بعد هم اجازه داده‌اند كه در قطعه هنرمندان دفن شوند. در حالی كه یك ریال هم برای نقل و انتقال این گروه داده نشده است. سازمان بازرسی كل كشور هم اتفاقا آمد دنبال این قضیه مدتی بررسی كرد و اعلام كردكه وزارت ارشاد در این قضیه هیچ دخیل نبوده است. بعد هم موضوع دفن در قطعه هنرمندان بالاخره از گذشته روال و رویه‌یی داشته كه افرادی را كه می‌خواستند در آن قطعه دفن كنند، معمولا شهرداری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استعلام می‌كرده و این وزارتخانه تایید یا رد می‌كرد. اینها هم خودشان جزو اهالی موسیقی بودند كه به ناحق كشته شده بودند. حالا با خودشان كاری نداریم. ولی پدر اینها جزو شخصیت‌های سینمایی همراه با نظام بوده و هم انجمن موسیقی، هم خانه سینما هر دو تایید كرده‌اند كه اینها جزو هنرمندان بوده‌اند. طبق روال به شهرداری اعلام شده، براساس اعلام انجمن موسیقی و خانه سینما اینها می‌توانند در آنجا دفن شوند. وگرنه هیچ كمك دیگری نشده است و پولی هم برای انتقال آنها پرداخت نشده است. برای انتقال آنها هم یك انجمن كه جزو سازمان‌های غیردولتی است و تحت عنوان انجمن دفاع از قربانیان خشونت در امریكا فعالیت می‌كند، پول داده كه آنها را توسط هواپیما به ایران حمل كنند. اصلا ربطی به ما نداشته است.

از وقتی كه در اختیارمان گذاشتید سپاسگزاریم.

 

 نقل از مجله فرهنگ و روحانیت ( شماره 3 اردیبهشت 93)

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: