1393/1/18 ۱۰:۲۲
دبا/محمود فاضلی:آشنایی با فراز و فرودهای زندگی افرادی که بیشترین بخش از زندگی خود را صرف فعالیتهای مبارزاتی در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و هچنین فعالیتهای انقلابی و نظامی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس کردهاند، برای بسیاری خالی از لطف نیست. به ویژه اگر صاحب این خاطرات محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران باشد که اکنون در رأس یکی از بزرگترین تشکیلات نظامی قرار داشته باشد.
کتاب «کالکهای خاکی» در قالب مصاحبه وگفت وگو از مقطع تولد سردار جعفری در تابستان 1335 در نجف آباد یزد تا تابستان 1361 یعنی زمان عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر را شامل میشود. گلعلی بابایی، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری خاطره نگاری کتاب کالکهای خاکی را انجام داده و اثر حاضر به کوشش وی منتشر شده است. کتاب در 12 فصل باعناوین «بچههای نجفآباد یزد، تا دانشکده هنر، خمینی ای امام، دانشجوی خط امام، در انقلاب فرهنگی، شکست حصر سوسنگرد، پیروزی یک تفکر، همسر یا همسنگر، تیپ عاشورا، با قرارگاه عملیاتی، قدس درنبرد فتح، الی بیتالمقدس و در نهایت هم فصل مربوط به تصاویر و اسناد» تدوین شده است.
نویسنده در ابتدای اثر به چگونگی گردآوری و چرایی پرداختن به خاطرات جعفری اشاره کرده و مینویسد:«فرضیهای است معروف و سخنی است زبانزدِ جمیع اهل قلم و پژوهشگران حوزه مستند نگاری تاریخ دفاع مقدس که ما به تعداد انسانهای مؤثرِ درگیر در وقایع آن دفاع هشت ساله میتوانیم منظری به تاریخ جنگ داشته باشیم. اگر بنا را بر درستی این فرضیه قرار دهیم، در جمع فرماندهان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بیشک، یکی از شخصیتهای دوران دفاع مقدس محمدعلی جعفری است».
بابایی زمان و چگونگی انجام مصاحبهها را چنین توضیح میدهد:«مجموع مصاحبههای به عملآمده با سردار مشتمل است بر خاطرات ایشان که، درحد ّفاصل اوایل پاییز 1389تا پایان اسفند ماه همان سال، طی ده نشستِ برگزارشده، من و همکارم، جناب آقای حسین بهزاد، روی نوار صوتی مغناطیسی، ثبت و ضبط کردیم. در آغاز، بنا داشتیم خاطرات شامل مقطع کودکی ایشان تا پایان جنگ تحمیلی باشد؛ لیکن قسمت چیز دیگری بود. در پایان دهمین نشست، که سردار جعفری داستان آزادسازی خرمشهر در مرحله چهارم نبرد «الیبیتالمقدس» را روایت میکرد، ایشان صلاح را بر آن دیدند که عجالتاً به تدوین همین اندازه از خاطرات بیان شده بسنده شود.
راوی نیز مقدمه کوتاهی با عنوان «یادداشت راوی» برای کتاب نوشته که در بخشی از آن آمده است:«نظر فرماندهان درباره ثبت خاطرات دوران دفاع مقدس متفاوت بود. برخی، از جمله شهید باقری، به شدت طرفدار ثبت و قایع و نوشتن خاطرات خود بودند و دیگران را هم به این کار توصیه میکردند».
راوی از دوران کودکی گفته و اذعان دارد «تنها سختیای که من متحمل شدم فشار آوردن به ذهن خود برای یادآوری و بیان خاطرات بیست و پنج سال اول زندگی بود که مدت زیادی، بین سی تا پنجاه سال، از آنمیگذشت. برای آنکه مطالب کاملاً واقعی و بر اساس آنچه اتفاق افتاده بود باشد، بارها نوشتههای برادران بهزاد و بابایی را مرور کردم و مواردی را که مطمئن نبودم با واقعیت تطبیق دارد حذف یا اصلاح کردم».
اوج فعالیت های انقلاب راوی در آن ایام به ماه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر میگردد. او از جمعه سیاه، 17 شهریور 57 میگوید و 13 آبان 57 و سرانجام از فعالیتهای هنری خود در کنار برنامههای انقلابی میگوید. راوی در آن زمان دانشجوی رشته معماری بوده و برای همین فعالیت فرهنگی و انقلابی او گاهی با هم عجین میشد. وی از این دوران چنین یاد میکند:«به یاد دارم یک بار از آثار نقاشی بعضی از دانشجویان دانشکده، مثل حبیب صادقی و کاظم چلیپا و حسین خسروجردی و ناصر پلنگی، و عکسهایی که جواد پویان و عینیفر و خود من از تظاهرات مردم گرفته بودیم، در حسینیه ارشاد، نمایشگاهی برپا کردیم...»
پیروزی انقلاب اسلامی زندگی محمدعلی جعفری را وارد مرحله جدیدی میکند. او به صورت خودجوش کار جهاد سازندگی را در محله فقیرنشین گود عرب ها در جنوب تهران شروع میکند و بعد عازم مناطق دیگر میشود. اوج فعالیتهای او در این ایام به زمان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بر می گردد که وی نقش فعالی در آن داشته است.
بنا بر آنچه سرلشکر جعفری در این کتاب روایت کرده است، وی در سال 59 و در زمانی که در شرایط اعزام به خارج از کشور برای ادامه تحصیل قرار داشت به ستاد مرکزی سپاه برای استخدام مراجعه میکند، ولی پاسخ صریحی دریافت نمیکند. وی باقی ماجرا را اینطور روایت میکند:«در یکی از کوچههای مشرف به خیابان پاسداران قدمزنان با هم بحث کردیم و دنبال راهحل گشتیم. من به عندلیب گفتم: علیرضا، غیرت تو اجازه میدهد الان که عراقیها دارند همه چیز را نابود میکنند و میآیند جلو... به بهانه اینکه میخواهیم به خارج از کشور اعزام شویم، تماشاچی این وضعیت بمانیم... تصمیم گرفتیم سریع کارها را روبهراه کنیم و راه بیفتیم. همان روز به یکی از دوستانم زنگ زدم و گفتم: اگه کولهپشتی دم دست داری هرچه سریعتر آن را بیاور و بده به من. بدجوری کوله لازمم. آن بنده خدا هم کوله کوچک سربازی خودش را داد به من. صبح روز بعد به دفتر انجمن اسلامی دانشگاه رفتم و یک معرفی نامه برای خودم و علیرضا نوشتم. بعد هم مهر انجمن اسلامی را که در دست خودم بود، کوبیدم زیر نامه و خلاص».
با آغاز جنگ تحمیلی، بخش دیگری از فعالیتهای جعفری نمایان میشود. او تقریباً همه انرژی خود را معطوف این قضیه میکند. کتاب، حاشیه نگاریهای بسیاری دارد که درباره اشخاص، اماکن و رویدادهای مختلف توضیحات مشروحی را ارائه کرده است.
بیتردید طی دو دهه اخیر در فضای ادبیات کشور موج جدیدی از نگارش آثار دفاع مقدس به نام خاطرهنگاری و خاطرهنویسی شکل گرفت که منجر به خلق آثار پرشماری شد. در این میان آنچه که حائر اهمیت است،روشن شدن حقایق تاریخی و استراتژیک جنگ توسط این خاطرهنگاریها و خاطرهنویسیها بود که در رأس آنها خاطرات سرداران جنگ اهمیتی فوقالعاده دارد. به زعم بسیاری از کارشناسان «کالکهای خاکی» میتواند آغازگر ورود فرماندهان جنگ برای بیان خاطراتشان باشد. بی تردید یکی از مهمترین آثاری که در حوزه خاطرهنگاری و خاطرهنویسی سال های اخیر کتاب «کالکهای خاکی» است.
در پایان کتاب این کتاب 638 صفحهای اسناد، کروکیها، جدولها و عکسهای متعددی ضمیمه کتاب شده که در روشنگری مطالب کتاب مفید و تاثیر گذار است. تنها در بخش عکس، 116 قطعه عکس از اشخاص و اماکن مرتبط با موضوع کتاب ضمیمه کتاب شده است.
کالک های خاکی
گلعلی بابایی
انتشارات: سوره مهر
چاپ سوم: 1392
قیمت: 29900 تومان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید