ارباب جمشید
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 30 مهر 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/272198/ارباب-جمشید
جمعه 9 آبان 1404
چاپ شده
3
در دورۀ مظفری، اربابجمشید از معتبرترین تاجران و صرافان تهران به شمار میآمد. مظفرالدین شاه در 1321 ق، او را ملقب به «رئیسالتجار» کرد (نمیرانیان، 368). ناظمالاسلام کرمانی اشاره دارد که مشروطهطلبان و مخالفان استبداد تلاش داشتند تا اربابجمشید را در شمار حامیان خود درآورند (2/ 359). با استقرار مشروطه در ایران، اعتبار و نفوذ اربابجمشید باعث شد که زردشتیان بر خلاف دیگر اقلیتهای مذهبی ایران که نمایندهای در مجلس نداشتند، از دورۀ اول مجلس شورای ملی نمایندهای داشته باشند. بهخواست زردشتیان و با حمایت آیتالله بهبهانی و بهرغم احتمال مخالفت علمای اصفهان و عتبات، اربابجمشید نخستین زردشتیای بود که توانست بهعنوان نمایندۀ مجلس انتخاب گردد (همو، 3/ 497- 498). پس از افتتاح مجلس، اربابجمشید بههمراه چند تن از تاجران سرشناس همچون حاج حسین امینالضرب، حاج معینالتجار بوشهری و حاج محمداسماعیل آقا مغازه، هزینۀ تحصن در سفارت انگلیس را به حاج محمدتقی بنکدار که تأمین خوراک متحصنان سفارت انگلیس را عهدهدار بود، پرداخت کردند (همو، 3/ 505؛ نیز نک : دولتآبادی، 2/ 274). اربابجمشید از دستاندرکاران طرح نافرجام تأسیس بانک ملی در دورۀ اول مجلس شورای ملی بود. در آن زمان، دولت برای تأمین هزینههای خود نیازمند استقراض پول بود و وکلای مجلس خوش نداشتند بهمانند گذشته، ایران از بانکهای انگلیسی و روسی وام دریافت کند. بهاینمنظور شماری از نمایندگان در نخستین جلسههای مجلس نوپای ایران، پیشنهاد دادند بانکی ملی با مشارکت عموم مردم ایران تأسیس شود و هرکس بهقدر سرمایۀ خود در آن سهم داشته باشد. مسئولیت تأسیس بانک برعهدۀ جمعی از وزرا، رجال و تاجران برجسته قرار گرفت و بنا شد بانک با سرمایۀ اولیۀ 30 کرور تومان (15میلیون تومان) تأسیس شود. 100 تن بهعنوان مؤسسان بانک تعیین شدند و قرار شد تا هر یک از آنان 5 تا 50هزار تومان سهام بانک را خریداری کنند. چند مؤسسۀ تجاری معتبر برای فروش سهام تعیین شد که عبارت بودند از: تجارتخانۀ جمشیدیان، و تجارتخانههای طومانیانس، حاج امینالضرب، محمداسماعیل آقا تبریزی و حاج باقر آقا صراف تبریزی. اربابجمشید نیز از شمار سرمایهگذاران بانک ملی بود (مشروح ... ، دورۀ ۱، ۱۳۲۴ ق، جلسۀ ۵، ص 2؛ مجلس، 4). اما طرح تأسیس بانک ملی بهسبب عدم همکاری صاحبان سرمایه، عملی نشد. اربابجمشید دراینباره گفته است که ازمجموع 15میلیون تومان سرمایۀ اولیۀ بانک فقط 500‘1 تومان به او تحویل داده شد (مشروح، 1326 ق، دورۀ 1، جلسۀ 235، ص 2). گفتنی است اربابجمشید در 1326 ق، از طرف محمدعلی شاه بهعنوان رئیس مخزن دولتی تعیین شده بود (نمیرانیان، 368).تجارتخانۀ جمشیدیان در طول فعالیت اقتصادی خود گاهبهگاه با مشکلاتی روبهرو میشد. اربابجمشید اشاره کرده است که بالاگرفتن کار جنبش مشروطـه و حوادث پس از آن ــ که برای چندی سراسر کشور را دچار ناامنی کرده بود و راههای ارتباطی شهرها بهدلیل زدوخورد میان اشرار و دولتیـان از امنیت کافی برخوردار نبود ــ باعث شد تا مراودات تجاری میان شعبههای مختلف تجارتخانۀ جمشیدیان در ولایات بهسادگی صورت نگیرد و درنتیجه انتقال پول از شعبههای مختلف تجارتخانه دچار مشکل شود. تاختوتاز اشرار در همین ایام منجر به غارت و تاراج شماری از املاک اربابجمشید شد. این حوادث زیانهای قابل ملاحظهای را به تجارتخانۀ جمشیدیان وارد ساخت؛ گرچه تجارتخانه همچنان به کارهای روزمرۀ خود رسیدگی میکرد و پاسخگوی مراجعان بود (چهرهنما، شم 37، ص 8-10). نظامالسلطنه مافی در خاطرات خود (1/ 296) اشاره کرده است که حاجی محمدکاظم ملکالتجار، مؤسس شرکت عمومی ایران، برای جلب سرمایههای مردم که به تجارتخانۀ جمشیدیان سپرده شده بود، بهدروغ در میان مردم شایعه ساخت که تجارتخانۀ جمشیدیان ورشکسته شده است. گرچه ادعای ملکالتجار دربارۀ تجارتخانۀ جمشیدیان صحت نداشت، اما چندی بعد در 1331 ق/ 1913 م، تجارتخانۀ جمشیدیان دچار بحرانی شد که با گذشت 10 سال سرانجام به ورشکستگی و تعطیلی آن انجامید. اربابجمشید در جریان فعالیتهای اقتصادی خطر معاملات غیرمنقول برای مؤسسات صرافی را نادیده گرفته بود و با اتکا به قدرت مالی و اعتبار خود، گرفتن وام از بانکهای استقراضی و شاهنشاهی را زیانبخش نمیدانست. بهزودی بدهیهای او به بانکها به 15میلیون ریال رسید و مؤسسات بانک استقراضی و شاهنشاهی از تمدید قرارداد خودداری کرده و تقاضای تسویهحساب نمودند؛ درنتیجه تجارتخانۀ جمشیدیان با تمام قدرتش به زانو درآمد ( تاریخچه، 51-52). در سال 1331 ق، بانک استقراضی روس پس از سالها همکاری با تجارتخانۀ جمشیدیان، و بهاظهار اربابجمشید پس از دریافت تدریجی 900هزار تومان سود معاملات، یکباره و بدون هماهنگی با مؤسسۀ جمشیدیان، بهبهانۀ درخواست بازپرداخت وامهای خود، شعبههای تجارتخانه و بسیاری از املاک ارباب را در عوض بدهیهای ارباب به تصرف درآورد. مصادرۀ اموال ارباب 21 ماه بهطول انجامید؛ اربابجمشید در این مدت حدود 3 کرور تومان (یکونیممیلیون تومان) زیان دید. با انتشار خبر تعطیلی و ورشکستگی تجارتخانۀ جمشیدیان، کسانی که به تجارتخانه بدهی داشتند، از بازپرداخت آن خودداری کردند. اربابجمشید بهناچار نزد علاءالسلطنه رئیسالوزرا به دادخواهی رفت. دولت نیز با سفارت روس دراینباره به مذاکره پرداخت و کمیسیونی برای رسیدگی به مسئله تشکیل شد. کمیسیون به این نتیجه رسید که تجارتخانۀ جمشیدیان مرتکب تخلفی نشده است که بهواسطۀ آن بانک روس اجازه داشته باشد داراییها و املاک او را به تصرف درآورد و رأی بر این داد که بانک روس باید زیانهای وارده به تجارتخانۀ جمشیدیان را جبران کند. در پی آن، برای رسیدگی به مسئلۀ تجارتخانۀ جمشیدیان و بانک روس، محکمهای در وزارت امور خارجه تشکیل شد. در این محکمه تصمیم بر آن شد که روال دادرسی بهصورت قانونی طی نشود، و دو طرف دعوا بهصورت غیررسمی با یکدیگر گفتوگو کنند. در جریان گفتوگو و با فشار روسها، دولت ایران پذیرفت که بازپرداخت 877هزار تومان بدهیهای تجارتخانۀ جمشیدیان به روسیه را برعهده گیرد. درعوض، املاک اربابجمشید به مدت 40 سال در گرو دولت ایران درآمد تا از محل درآمد آنها بدهی ارباب بهصورت اقساط به دولت پرداخت گردد. همچنین دولت پذیرفت که مبلغ 175هزار تومان که به تجارتخانۀ جمشیدیان مقروض بود، بازپرداخت کرده تا تجارتخانۀ جمشیدیان از این مبلغ صورتحسابهای کوچک و جزئی را تسویه نماید. پس از این بود که اربابجمشید با امید به وعدۀ دولت، بخش عمدۀ املاک خود را به بیع شرط قرار داد تا پاسخ مطالبات تجارتخانه را داده باشد. گرچه بهظاهر مشکل حل شده بود، ولی پیشامد جنگ جهانی مانعی دیگر شد و دولت ایران اعلام کرد که توانایی پرداخت طلب تجارتخانۀ جمشیدیان را ندارد. بهزودی سررسیدِ املاک گروگذاردهشدۀ تجارتخانۀ جمشیدیان فرارسید و چون پول نقدی در کار نبود، املاک به 4/ 1 بهای اصلی آنها در عوض مطالبات تجارتخانه به تصرف طلبکاران درآمد. در چنین شرایطی کسانی که به تجارتخانۀ جمشیدیان بدهی داشتند، این امکان را به دست آوردند که اسناد و براتهای تجارتخانه را که در اختیار مردم بود و امید چندانی برای نقدشدن آنها وجود نداشت، به قیمت نازلی خریداری کنند و این اسناد را به قیمت واقعی به حساب مطالبات جمشیدیان قرار دهند. مشکل مالی تجارتخانۀ جمشیدیان برطرف نشد و دولت نیز مطالبۀ پرداخت اقساط مربوط به بانک روسی را داشت. چون عملاً در تجارتخانۀ جمشیدیان پولی نبود، بهناچار املاک رهن به تصرف دولت درآمد و اربابجمشید، که در محاسبات دولتی پس از پرداخت بدهیها نزدیک به یکمیلیون تومان طلب داشت، دچار ورشکستگی شد (چهرهنمـا، شم 36، ص 11-15، شم 37، ص 8-10، شم 38، ص 9-10، شم 40، ص 12-14). در 1299 ش، محکمۀ تجارت تهران رسماً توقف فعالیت تجارتخانۀ جمشیدیان را اعلام داشت ( تاریخچه، 51-52)، و در 1301 ش، وزارت مالیه با تشکیل کمیسیونی، باقیماندۀ بدهی اربابجمشید به دولت را از طریق ضبط املاک او تسویه کرد (روزشمار، 2/ 103). محل اقامت اربابجمشید در شرق سفارت انگلیس مجموعۀ بزرگی از عمارت و باغ بود، که در دورۀ مظفری و پس از آن، در دورۀ مشروطه به نام «پارک اربابجمشید» شهرت یافت. امروزه خیابان اربابجمشید در منوچهری در محل سابق پارک اربابجمشید قرار دارد. این منطقه در «نقشۀ عبدالغفار» و پیش از آنکه به مالکیت اربابجمشید درآید، خیابان باغ ظهیرالدوله و املاک اطراف آن بود. پیشتر اشاره شد که اربابرستم، باغی در شمال تهران، در خیابان ظهیرالدوله، در منتهاالیه حصار شمالی شهر، به اربابجمشید بخشیده بود. اردشیر زارع که مباشر املاک تجارتخانۀ جمشیدیان بود، در 1312 ق، در محل این باغ عمارتی برای سکونت اربابجمشید ساخت. همو برای گسترش باغ، دو یخچال و عمارتی را که متعلق به یک مسیحی بود، خریداری کرد و به مجموعۀ باغ افزود و بهاینترتیب، پارک اربابجمشید پدید آمد. پارک اربابجمشید در نقشۀ تهران منسوببه اردشیر زارع که در دورۀ مظفری ترسیم شده، مشخص گردیده است و مکان آن از غرب به خیابان سفارت انگلیس، از شرق به خیابان مشیرالدوله، از جنوب به خیابان ظهیرالدوله، و از شمـال به حصـار تهران منتهی میشـده اسـت (نک : منصوری، 20-21). منابع زردشتی یادآور شدهاند که زردشتیان مقیم تهران در دورۀ مظفری و پیش از آن اغلب در کاروانسرای گبرها، محل تجارتخانههای زردشتی اقامت داشتند. اقامت بازرگانان و کارکنان تجارتخانهها در محل کارشان امری معمول بود و بسیاری از تاجران که در خارج از وطن خود فعالیت میکردند، در همان تجارتخانه نیز زندگی میکردند. اردشیر زارع یادآور شده است بسیاری از زردشتیان که بهمنظور کار در کاروانسرای گبرها به تهران میآمدند، فرصت و امکان آن را نداشتند که به مشاهدۀ شهر تهران بپردازند. در دورۀ اربابجمشید تغییراتی در فعالیت تجاری زردشتیان رخ داد که وضعیت زندگی آنها را نیز بهبود بخشید. نخست آنکه یک روز بهعنوان روز تعطیل برای تجارتخانههای زردشتی اعلام شد و دیگر آنکه اربابجمشید باغ و عمارتی متعلق به خود را در تهران و شمیران در اختیار زردشتیان قرار داد تا در روزهای تعطیل به آنجا رفته، و استراحت کنند.در سخن از اربابجمشید گفتهاند که کاروانهای تجاری او از دستبرد راهزنان در امان بودند و دزدان سرقت اموال او را ناجوانمردی میدانستند. بلاغی یادآور شده است اربابجمشید در مدت اقامت در کاروانسرا، همواره قدری تریاک روی سکوی کاروانسرا میگذاشت و میفروخت و هرچه از این راه به دست میآورد، به تهیدستان میداد (ص 9). اربابجمشید در تابستانها که تهران با کمبود آب مواجه بود، آب قناتهای امیرآباد و جمشیدآباد را بهرایگان در اختیار مردم تهران قرار میداد (نمیرانیان، 368). اردشیر زارع نوشته است: تجارتخانۀ جمشیدیان هر شب جمعه 50 تومان پول میان تهیدستان تهران تقسیم میکرد (2/ 130). بهسبب کمآبی تهران در تابستان، اردشیر زارع دو آبانبار در محدودۀ پارکِ خود ساخت و به اسم اربـابجمشید در اختیار عموم مردم نهاد (نک : همو، 2/ 131). همچنین دبستان جمشید جم بههزینۀ اربابجمشید تأسیس شد (نمیرانیان، 369). امروزه خیابان اربابجمشید در خیابان منوچهری به نام او ست (همانجا).
اسناد اربابجمشید، مجموعۀ اهدایی پریدخت جمشیدیان به کتابخانۀ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی؛ امینی، تورج، اسنادی از زرتشتیان معاصر ایران، تهران، 1380 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، «قسمت غربی و مضافات»، قم، 1350 ش؛ پوررستمی، فرامرز، انجمن زرتشتیان تهران، یک سده تلاش و خدمت، تهران، 1386 ش؛ تاریخچۀ سیسالۀ بانک ملی ایران، تهران، 1338 ش؛ چهرهنما، قاهره، 1335 ق، س 14؛ دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1361 ش؛ روزشمار تاریخ معاصر ایران، به کوشش حسن فراهانی، تهران، 1385 ش؛ زارع، اردشیر، خاطرات، نسخۀ تایپی موجود در کتابخانۀ اردشیر یگانگی انجمن زردشتیان تهران، بیتا؛ سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374 ش؛ شهمردان، رشید، فرزانگان زرتشتی، تهران، 1330 یزدگردی؛ شیرازیان، رضا، راهنمای نقشههای تاریخی تهران، تهران، 1391 ش؛ علوی، ابوالحسن، رجال عصر مشروطیت، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1363 ش؛ مجلس، تهران، 1324 ق، شم 10؛ مشروح مذاكرات مجلس شـورای ملـی، تهـران، 1325 ق بب ؛ منصوری، امیر، «آشنـایی بـا کهـنسالترین نقشۀ فنی تهران»، منظر، تهران، 1390 ش، شم 17؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، 1384 ش؛ نظامالسلطنه مافی، حسینقلی، خاطرات و اسناد، به کوشش معصومه نظاممافی و دیگران، تهران، 1362 ش؛ نمیرانیان، کتایون، زرتشتیان ایران پس از اسلام تا امروز، تهران، 1381 ش.
مسعود تاره
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید