صفحه اصلی / مقالات / آهنگری، فرایند /

فهرست مطالب

آهنگری، فرایند

آهنگری، فرایند

نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 2 بهمن 1400 تاریخچه مقاله

در برخی از جوامع کوچک شهری ـ روستـایی قدیم آهنگری به‌صورت تخصصی در ساخت و تولید یک یا چند شیء محدود نبود. آهنگران نه‌تنها به ساخت ابزار و وسایل کار و زندگی و اشیاء تزیینی و جز آن می‌پرداختند، بلکه به کار دلاکی، دندان‌کشی، حجامت، دام‌پزشکی، طبابت، جراحی و ساخت ابزار و ادوات جراحی نیز اقدام می‌کردند (برای اطلاعات بیشتر در این‌باره، نک‍ : راوندی، 2/ 336-337). اگرچه در بسیاری از جوامع شهری و روستایی ایران پیشه‌ها و مشاغل سنتی صنایع آهنگری کارکرد پیشین خود را از دست داده‌اند، اما صنعتگران سنتی صنایع آهنگری در برخی از روستاها و جوامع ایلی عشایری با ساخت و تولید ابزار و وسایل کار و معیشت، نیاز مردم را مرتفع می‌سازند.

 

پایگاه و منزلت اجتماعی

پیشۀ آهنگری در تاریخ اجتماعی جوامع کهن از فرازوفرودهایی برخوردار بوده است. همان‌گونه که در بخشهای نخست مقاله‌ اشاره شد، فلز آهن در اوایل دوران کشف و کاربرد آن بسیار گرانبها و نایاب بود. همچنین اشیاء و ابزارهایی که با آهن ساخته می‌شد، ارزشی حتى بالاتر از اشیاء ساخته‌شده از طلا و نقره داشتند. از‌این‌رو، پیشۀ آهنگری نیز در جامعه از اعتبار و منزلت والایی برخوردار بود. آهنگران در جوامع پیش از تاریخ از جملۀ افراد درخور احترام به‌شمار می‌رفتند و حتى در برخی جوامع کهن، آهنگری پیشۀ مقدسی شناخته می‌شد. مثلاً پیشۀ هفائستوس، خدای یونانیان، و سوارگ، خدای اسلاوها آهنگری بود (واسیلیف، 212). در فرهنگ جوامع کهنی چون اکد، پتک به‌عنوان یکی از ابزارهای مقدس خدایان که گاه آهنگر نیز بودند، به ‌شمار می‌رفت. پتک آهنگری نیز در تمدنهای کهن پیش از میلاد به‌عنوان ابزار مقدسی در دست خدایان آهنگر به ‌شمار می‌رفت. هداد (گونۀ سامی اداد اکدی)، از جملۀ خدایان اکدی در سدۀ 2 ق‌م است که همواره پتکی آهنین در دست داشت (هال، 117؛ به ‌نظر می‌رسد که خاستگاه واژۀ حدّاد عربی به معنای آهنگر به واژۀ سامی هداد باز می‌گردد).

از جملۀ دیگر نشانه‌های تقدس‌ پیشۀ آهنگری در تمدنهای کهن می‌توان به نقوش جامه‌های امپراتوران چین اشاره کرد. لوپان یا تبر آهنین به‌عنوان نماد آهنگران، یکی از نقشهای دوازده‌گانۀ جامه‌های امپراتوران چین به ‌شمار می‌رفت (همو، 120). از جملۀ نمادهای مقدس رومی نشان سندان و پتک است که به‌عنوان نماد «آهنگرْ خدایان» شناخته می‌شود (همو، 153). آللو به‌عنوان پژوهشگر اندیشه‌های کهن بشری و تاریخ ماهیت نمادها، در اسرار انجمنهای محرمانه به بررسی نقش آهنگر در انجمنهای محرمانۀ بدوی جامعۀ بشریت پرداخته، و نقش و جایگاه تقدس‌گونۀ آهنگر در تمدنهای کهن را بررسی کرده است. همو علت اهمیت جایگاه پیشۀ آهنگری در دوره‌های کهن را چنین بیان می‌کند: آهنگر قهرمانی است تمدن‌ساز که مأموریت خطیر تکمیل کائنات را بر عهده دارد (ص 121).

پژوهشگرانی چون الیاده نیز از خلال مطالعۀ مضامین افسانه‌ها، اسطوره‌ها و آیینهای ویژۀ فلزکاری در افریقا، هند، اندونزی و سیبری به تحلیل اهمیت نقش آهنگران در جوامع کهن و تمدنهای پیشین دست زده‌اند. به نظر الیاده آهنگران در دوره‌های نخستین کشف آهن به‌سبب ‌سروکار‌داشتن با سنگ آسمانی مقدس (آهنی که از شهاب‌سنگها به ‌دست می‌آمد)، از تقدس و جایگاه والایی در جامعه برخوردار بودند. در دوره‌های بعد که انسان معادن فلز زمین را شناخت و به راههای استخراج فلز از درون معادن دست یافت، تقدس زمین نیز به دامنۀ نقش و جایگاه قدسی آهنگران افزود؛ چرا‌که غارها و معادن به‌عنوان رحم مادر زمین، و سنگهای پنهانِ معادن به‌عنوان جنین مادر زمین پنداشته می‌شدند. به باور مردم بسیاری از جامعه‌های کهن، مادرِ زمین در طی دورانهای طولانی، به‌تدریج جنین خود (سنگهای معدنی و هر‌آنچه در دل زمین است) را می‌پروراند و در زمانی دوردست به‌صورت جزئی کامل و مذاب آن را به دنیا می‌آورد، اما آهنگران و صنعتگران با‌ دست‌یازیدن بر جنین نارَس زمین و استخراج آن از رحم زمین گویی به‌نوعی به فرایند تکامل جنین سرعت می‌بخشند. از‌این‌رو‌، در سراسر جهانِ دوره‌های کهن معدنچیان و صنعتگران به هنگام ورود به معادن درونِ زمین، آیینهای طهارت، روزه، مراقبه، دعا و اعمال مربوط به کیشهای آیینی خود را به جا می‌آوردند تا هنگام ورود به جهان پررمزوراز زیرزمینی و تماس با جنین مقدس و تجلیات حضور مقدس، پاک و بی‌آلایش باشند (ص 53). معدنچیانْ جنین یا سنگهای مقدس را پس از استخراج به دست آهنگران می‌سپردند. آهنگران سنگهای مقدس را به‌نوعی در رحم جدید مصنوعی (کوره‌های ذوب) می‌نهادند تا به‌سرعت مراحل رشدونمو و تکامل را طی کند. الیاده به تابوهای بی‌شمار و آیینهای مربوط به ذوب‌شدن در بسیاری از جوامع کهن بشری اشاره می‌کند که آهنگران به‌واسطۀ دست‌یازیدن به عملیاتِ خطرناکِ مداخله در امور طبیعی کائنات به آن می‌پرداختند (همانجا). آهنگران به‌عنوان استادان آتش در کوره‌های ذوب و ریخته‌گری جنین نارس را که قرار بود در طی دورانهای طولانی برسد، به‌سرعت به مرحلۀ تغییر و تکامل می‌رساندند. از‌این‌رو، در فرایند پرشتاب تکامل‌بخشی به جنین مادر زمین، انسان با پذیرش مسئولیت تغییر طبیعت جای زمان را تسخیر می‌کند و با مشارکت در کمال‌بخشیدن به ماهیت ماده، قدرتی مافوق طبیعی می‌یابد (همو، 53-54). به‌‌ همین سبب، آهنگران جوامع کهن در کنار درمانگران و جادوگران، در آنِ واحد هم قدرتی مقدس دارند و هم از نیرویی شیطانی برخوردارند. آنها در جامعه هم مورد احترام و تقدس‌اند و هم ترسناک و شیطانی پنداشته می‌شوند (همو، 54). در سراسرِ جهانِ اسطوره‌ها، آهنگران، معمار و هنرمندِ خدایان به ‌شمار می‌روند که با ساخت سلاحهای آهنی و اشیاء و ابزارهای مختلف، آنها را یاری می‌رسانند. همچنین همواره میان پیشۀ آهنگری با علوم خفیه و آیینهای شمنی و هنرهای آواز، رقص و شاعری رابطۀ نزدیکی وجود داشته است (همانجا).

آهنگران در تمدنهای کهن به‌سبب چیرگی بر آتش همچون تجربه‌ای بنیادین در تصاحب نیروی فراانسانی و مقدس مورد تجلیل قرار می‌گرفتند. مسلماً در دیدگاه فرهنگهای دورانِ نخستینِ کشف آهن، آهنگر را فردی ممتاز و متفاوت از دیگران می‌پنداشتند؛ چرا‌که آهنگر به‌سبب تماس با آتش، ماهیتی آتشین می‌یافت و دیگر قدر و منزلتی همپای دیگران نداشت (آللو، 121-122). آهنگر جادوگر یا کیمیاگری به ‌شمار می‌آمد که همۀ وجود خود را به آتش سپرده بود. آتش نیز آلودگی تن و جان را از او می‌زدود و پاکی و تقدس را بر او ارزانی می‌داشت. همچنین ماهیت آهنگری یعنی تغییر‌شکل‌دادن اجسام و ساخت اشیاء، قدرتی جادویی در جابه‌جاکردن نیروها به آهنگر می‌بخشید (همانجا). از‌این‌رو، در بسیاری از نگاره‌های نمادین در هنر شرق و غرب، آتش (به‌عنوان یکی از عناصر چهارگانه) و ققنوس که با عملکرد کیمیاگری در ارتباط بودند، به‌عنوان پوشش سرآهنگر خدایان (هفائستوس / ولکا) به‌کار می‌رفتند (همو، 354).

باور به کشف آهن و پیدایش آهنگری توسط شخصیتهای اسطوره‌ای و پادشاهان پیشدادی در فرهنگ و تمدن ایران نیز نشانۀ دیگری بر اهمیت پیشۀ آهنگری در دوره‌های نخست کشف و کاربرد آهن است. به روایت شاهنامه، هوشنگ جهاندار اسطوره‌ای نخستین‌بار آهن را از سنگ جدا کرد و با ساخت تبر، تیشه و سلاح، پیشۀ آهنگری را پدید آورد (فردوسی، 1/ 55). جمشید نیز با یاری فرّه کیانی به نرم‌کردن آهن پرداخت و با شکل‌دادن به آن، جنگ‌افزارهای آهنینی چون زره، جوشن و خفتان ساخت (همو، 1/ 61). داستان قیام کاوۀ آهنگر برضد ستم و بیداد ضحاک در شاهنامه و همکاری گروهی از آهنگران کاردان در ساخت گرزی گران برای فریدون، از آزادگی و مردانگی و دلاوریهای آهنگران و شأن و منزلت والای پیشۀ آهنگری در دوران کهن حکایت می‌کند (دربارۀ داستان قیام کاوۀ آهنگر و ساخت گرز آهنین توسط آهنگران، نک‍ : همو، 1/ 79-83).

دربارۀ خاستگاه پرچم ایرانیان باورهای اسطوره‌‌ای وجود دارد که هم‌زمان با داستان کاوۀ آهنگر و پادشاهی فریدون پدید آمده است. کاوه پیش‌بند چرمین آهنگری خود را بر سر نیزه می‌کند و دربرابر بیداد ضحاک می‌ایستد (همو، 1/ 81). براساس گزارشهای تاریخی، پرچم ایرانیان از عصر باستان تا پایان دورۀ ساسانی همین پیش‌بند چرمین آهنگری کاوه بوده است که در آن گوهرها و سنگهای گرانبها نشانده بودند. به باور ایرانیان درفش کاویانی نماد خجستگی، و مایۀ پیروزی در جنگها به ‌شمار می‌رفت (گردیزی، 4؛ ابن‌اثیر، 1/ 74-75؛ ابن‌خلدون، 1/ 502).

به‌ نظر می‌رسد که پس از کاربرد گستردۀ آهن در ساخت و پرداخت اشیاء و ابزارهای زندگی و تغییر جایگاه آهن از فلزی نایاب و گرانبها به فلزی ارزان و در دسترس، پایگاه و منزلت آهنگری نیز از جایگاهی والا و مقدس به پیشه‌ای معمولی و حتى پست تغییر کرد. در بسیاری از متون تاریخی و ادبی ایران دورۀ اسلامی به آهنگری به‌عنوان پیشه‌ای پست اشاره شده است (دراین‌باره، نک‍ : لغت‌نامه، ذیل واژه).

پس از گسترش اسلام در ایران، عربها با بهره‌گیری از صنایع ایرانی که در دورۀ ساسانی به اوج خود رسیده بود، به ساخت جامعه‌ها و شهرهای اسلامی ـ عربی پرداختند. شمار و تنوع صنایع جامعۀ اسلامی سبب شد که متفکران اسلامی به طبقه‌بندی صنایع و بیان عملکرد آنها و شرح مقام و منزلتِ پیشه‌ها در جامعه بپردازند. مثلاً اخوان‌الصفا، صنایع را برحسب موضوع به دو دستۀ صنایع روحانی (شامل کارهای فکری) و صنایع جسمانی (شامل کارهای دستی) طبقه‌بندی کرده است (رسائل ... ، 1/ 280-281). صنایع جسمانی خود به دو دستۀ بسیط و مرکب تقسیم می‌شد. آهنگری به‌واسطۀ استفاده از آب، آتش و اجسام معدنی از جملۀ صنایع مرکب به ‌شمار می‌آمد (همانجا).

علی‌دده در سدۀ 11 ق/ 17 م به سنت طبقه‌بندی اصناف براساس پایه‌گذار یا «ولیِ» هر حرفه اشاره می‌کند و اصالت هر حرفه را از شناخت ولی آن حرفه که آن را پایه نهاده است، محقق می‌داند و شناخت و تمسک‌جستن هر صنعتگر نسبت به ولی حرفه را موجب ایجـاد کسب حلال عنوان می‌کند (ص 127؛ نیز نک‍ : شیخلی، 116). از‌این‌رو، صنعت آهنگری در دورۀ اسلامی به حضرت داود (ع) نسبت داده شده است و هرکه با آهن و فلزات سروکار داشت، پیرو داود (ع) خوانده می‌شد («فتوت‌‌نامه ... »، 55؛ شیخلی، 90؛ غزالی، 2/ 83-84؛ برای روایت کشف آهن توسط داود نبی (ع) در فرهنگ عامۀ ایران، نک‍ : شهری، تاریخ، 2/ 132- 138).

در گذشته، پیشۀ آهنگری از جملۀ مشاغل بسیار سخت و طاقت‌فرسا به ‌شمار می‌رفت، از‌این‌رو، بیشتر آهنگران و به‌ویژه پتک‌داران مردانی دلیر، پرزور و تنومند بودند که تاب‌وتوان پرداختن به فعالیتهای دشوار آهنگری را داشتند. زور بازو و تنومندی آهنگران و پتک‌داران سبب شد تا بسیاری از آنها در سلک پهلوانان و اهل فتوت درآیند و مانند ارباب اصنافی که در‌زمرۀ فتیان و جوانمردان بودند، استاد و پیری نیز برای خود برگزینند. از‌این‌رو، در دوران رواج آیین فتوت در جوامع مختلف ایران آهنگران هم به‌عنوان دسته‌ای از صنعتگران و پیشه‌وران شناخته می‌شدند و از شأن و جایگاه والای جوانمردان و پهلوانان در جامعه برخوردار بودند. «فتوت‌نامۀ آهنگری»، که احتمالاً از سدۀ 12ق/ 18م (تاریخ دقیق تحریر رساله نامعلوم است) بر جا مانده است، به آهنگران اهل فتوت در ایران اشاره می‌کند (برای اطلاعـات بیشتر دربـارۀ «فتـوت‌نـامۀ آهنگری»، نک‍ : افشـار، 53-54). از متن این رساله به‌غیر از اصول و شرایط ویژۀ آیین فتوت که بر آهنگران جوانمرد فرض است، بسیاری از مباحث فنی و مهارتهای فرایند آهنگری در سده‌های گذشته نیز مشخص می‌شود (دربارۀ شرایط آیین فتوت جوانمردان آهنگر، پیران طریقت آنها، مهتر آهنگران و پرسش و پاسخهای مربوط به آیین فتوت در صنف آهنگری، نک‍ : «فتوت‌نامه»، 55- 59).

نکتۀ دیگری که دربارۀ جایگاه آهنگری در جامعۀ ایران می‌توان گفت، پرداختن گروهی از کولیها به آهنگری در میان جـوامع شهری، روستـایی و ایلی ـ عشایری ایران است. یکی از مشـاغل اصلی کولیها آهنگری است. برخی از پژوهشگران خاستگاه اصلی کولیها را سرزمین هند دانسته‌اند (محیط طباطبایی، 164؛ لسترینج، 244). چنان‌‌که در بخشهای نخست مقاله عنوان شد، هندیها از دیرباز در آهنگری و ساخت‌وپرداخت اشیاء آهنی مهارت چشمگیری داشتند. از‌این‌رو، به نظر می‌رسد که سنت پرداختن به آهنگری در میان کولیها به سرزمین مادری آنها، هند، بازمی‌گردد و این سنتِ ویژه به نسلهای بعدی نیز انتقال یافته است. امروزه، نه‌تنها کولیهای ایران، بلکه کولیهای سراسر جهان نیز در آهنگری به شیوۀ سنتی، نعل‌بندی، قفل‌سازی، میخ‌سازی و دیگر مشاغلی که با آهنگری مربوط است، بسیار مهارت دارند (یزدان‌پناه، 1/ 88).

در بسیـاری از جوامع روستایی و ایلی ـ عشایری ایران برخی کارهای به‌اصطلاح پست و پایین مانند مطربی و رقاصی، ختنه‌گری، آهنگری، مسگری، رویگری، غربال‌بندی، سبدبافی و جز آنها به کولیهای پراکنده در آن جامعه واگذار می‌شود (دربارۀ مشاغل کولیهـا در ایـران، نک‍ : داعی‌الاسلام، ذیـل واژه؛ مرگـان، 1/ 151؛ قائم‌مقامی، 269؛ یزدان‌پناه، 1/ 86 -87، 143). از‌این‌رو، گروههای کولی پراکنده در میان جوامع سنتی ایران که پایگاه و منزلت اجتماعی پایینی دارند، در کارهایی که دیگران از پرداختن به آن سر باز می‌زنند، مهارت و توانایی بالایی دارند.

 

مآخذ

آللو، ر.، اسرار انجمنهای محرمانه، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، 1369 ش؛ ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، بیروت، 1992 م؛ ابن‌خلدون، مقدمه، بیروت، 1984 م؛ ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، عرایس الجواهر، به‌ کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ اُرسل، ا.، سفرنامه، ترجمۀ علی‌اصغر سعیدی، تهران، 1353 ش؛ اسدی طوسی، علی، گرشاسب‌نامه، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1354 ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927 م؛ افشار، ایرج، «فتوت‌نامۀ آهنگران»، فرخنده پیام، مشهد، 1359 ش؛ بیرونی، ابوریحان، الجماهر فی الجواهر، به کوشش یوسف هادی، تهران، 1374 ش؛ پوپ، آ. ا.، شاهکارهای هنر ایران، به‌ کوشش پرویز خانلری، تهران، 1338 ش؛ «تاریخ روزنامه‌نگاری در ایران»، به کوشش محمد نخجوانی، یادگار، تهران، 1323 ش، س 1، شم‍ 7؛ توحیدی، ناصر، سیر تکاملی تولید آهن و فولاد در ایران و جهان، تهران، 1364 ش؛ چایلد، گوردن، سیر تاریخ، ترجمۀ احمد بهمنش، تهران، 1358 ش؛ حدود العالم، به‌ کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ حسن، زکی محمد، صنایع ایران، ترجمۀ محمدعلی خلیلی، تهران، 1320 ش؛ حکیم‌مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، تهران، 1402 ق؛ حمدالله مستوفی، نزهة‌ القلوب، به‌ کوشش لسترینج، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ خاقانی، دیوان، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، 1368 ش؛ خسروی، خسـرو، «آهنگری»، کاوش، تهران، 1343 ش، س 2، شم‍ 3؛ داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1348 ش؛ دیماند، م. س.، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1336 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، الاسرار و سر الاسرار، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1343 ش؛ راوندی، مرتضى، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، 1366 ش؛ رسائل اخوان الصفا، بیروت، 1376 ق/ 1957 م؛ رودکی، دیوان، به کوشش جهانگیر منصور، تهران، 1373 ش؛ روسو، پیر، تاریخ صنایع و اختراعات، ترجمۀ حسن صفاری، تهران، 1346 ش؛ زاوش، محمد، کانی‌شناسی در ایران قدیم، تهران، 1375 ش؛ سعدی، غزلها، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، 1385 ش؛ سنایی، دیوان، به‌ کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336 ش؛ شاردن، ژ. ب.، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1336 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1368 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1371 ش؛ شیخلی، صباح ابراهیم سعید، الاصناف فی العصر العباسی، بغداد، 1396 ق؛ علی‌دده سکتواری، علاءالدین، محاضرة الاوائل و مسامرة الاواخر، بولاق، 1300 ق؛ عنصری، حسن، دیوان، به کوشش یحیى قریب، تهران، 1323 ش؛ غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، قاهره، 1296 ق؛ «فتوت‌نامۀ آهنگری»، به‌ کوشش ایرج افشار، فرخنده‌پیام، مشهد، 1359 ش؛ فرخی سیستانی، دیوان، به‌ کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش ژول مل، تهران، 1363 ش؛ فهیمی، حمید، فرهنگ عصر آهن در کرانه‌های جنوب غربی دریای خزر از دیدگاه باستان‌شناسی، تهران، 1381 ش؛ قاسمی، رضا، بررسی در پیشه‌ها و پیشه‌وران ایران از اوایل سدۀ هفتم هجری تا اواخر دورۀ صفوی (پایان‌نامۀ دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی)، دانشگاه تهران، 1344 ش؛ قائم‌مقامی، عبدالوهاب، «کولیهـا کیستند و کجـایی هستند؟»، ارمغـان، تهران، 1339 ش، س 29، شم‍ 6؛ کارنـامۀ اردشیر بـابکان، به کوشش بهرام فره‌وشی، تهران، 1354 ش؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به‌ کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358 ش؛ کاوسجی کاتراک، جمشید، «گفتار دربارۀ واژۀ ‌اینگ ... »، هوخت، تهران، 1339 ش، س 11، شم‍ 2، 3؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ گیرشمن، رمان ( ایران از آغاز تا اسلام)، ترجمۀ محمد معین، تهران، 1363 ش؛ همو، هنر ایران (در دوران ماد و هخامنشی)، ترجمۀ عیسى بهنام، تهران، 1346 ش؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به کوشش فتح‌الله مجتبائی و علی‌اشرف صادقی، تهران، 1365 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ لنسکی، گرهارد و جین لنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمۀ ناصر موفقیان، تهران، 1369 ش؛ لینتون، رالف، سیر تمدن، ترجمۀ پرویز مرزبان، تهران، 1337 ش؛ محیط طباطبایی، محمد، «زط، جات، کولی»، آینده، تهران، 1366 ش، س 13، شم‍ 1-3؛ مرگـان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، 1339 ش؛ مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش مهدی نوریان، تهران، 1364 ش؛ ملکم، جان، تاریخ کامل ایران، ترجمۀ اسماعیل حیرت، تهران، 1379 ش؛ نصیرالدین طوسی، تنسوخ‌نامۀ ایلخانی، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1348 ش؛ نظامی گنجوی، خمسه، تهران، چاپ آفتاب؛ نگهبان، عزت‌الله، گزارش مقدماتی حفریات مارلیک، تهران، 1356 ش؛ واسیلیف، م.، فلزات و انسان، ترجمۀ پرویز فرهنگ، تهران، 1353 ش؛ واندنبرگ، لوئی، باستان‌شناسی ایران باستان، ترجمۀ عیسى بهنام، تهران، 1348 ش؛ ولز، هربرت جرج، کلیات تاریخ، ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، 1365 ش؛ هال، جیمز، فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمۀ رقیه بهزادی، تهران، 1387 ش؛ یزدان‌پناه، اسماعیل، کولیها، قائم‌شهر، 1383ش؛ نیز:

Allan, J. W., Persian Metal Technology, 700-1300 AD, London, 1979; Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961; Cameron, G. G., Persepolis Treasury Tablets, Chicago, 1948; Eliade, M., History of Religious Ideas, London, 1956; Forbes, R. J., Studies in Ancient Technology, Paris, 1938; Gershevitch, I., Philologia Iranica, ed. N. Sims-Williams, Wiesbaden, 1985; Iranica ; Kapadia, D., Glossary of Pahlavi Vendiad, Bombay, 1953; Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Stein, A., «An Archaeological Tour in the Ancient Persis», Iraq, 1936, vol. III; Tafazzoli, A., «A List of Trades and Crafts in the Sassanian Period», Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Berlin, 1974; Wulff, H. E., The Traditional Crafts of Persia, Massachusetts, 1976.

معصومه ابراهیمی (دفما)

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: