صفحه اصلی / مقالات / شگون /

فهرست مطالب

شگون


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 مرداد 1400 تاریخچه مقاله

اهالی تویسرکان باور دارند که اگر هنگام راه‌رفتن، پای کسی به پای دیگری بخورد، ایجاد کینه و دشمنی می‌کند و برای رفع آن باهم دست می‌دهند و روی یکدیگر را می‌بوسند. شمارش افراد شگون ندارد و کچلی می‌آورد و برای رفع آن سر خود را در موقع شمـارش می‌خارانند. اگر الاغی نشسته عرعر کند، بدشگون است و صاحبش می‌میرد (مقدم، 1 / 573). بریدن سر مرغ و خروس و کشتن حیوانات بی‌آزار در شب شگون ندارد و در صورت اجبار باید صدقه داد. دیدن مرغ و ماهی در خواب شگون دارد و نشانۀ رسیدن به ثروت و مقام است. صداکردن گوش چپ نشانۀ بدگویی از او، و گوش راست نشانۀ تعریف از او ست. قرارگرفتن کفشها روی هم نشانۀ مسافرت صاحبش است. شکستن ناگهانی اشیاء چینی و شیشه‌ای نشانۀ رفع قضاوبلا ست. عطسه نشانۀ خطر، و دو بار عطسه‌کردن نشانۀ رفع خطر است. بازبودن دهان قیچی در شب سبب بازشدن دهان دشمن می‌شود. نشستن میان درگاهی یا چهارچوب خانه مرض و ناخوشی در پی دارد. چیدن ناخن در شبْ بدیمن، و ریختن تکه‌های ناخن روی زمین و زیر دست‌وپا، باعث کم‌شدن روزی می‌شود (همو، 1 / 576-577). نگاه‌کردن در آینه بـه هنگام شب بدیمن است؛ در صورت اجبار باید آینه را 3 بار دور چراغ روشن گرداند. اگر مرغی بانگی شبیه به خروس برآورد، شوم است و باید سرش را برید. واردشدن چیز سیاهی مثل دیگ دودزده در روز اول عید نوروز به خانه بدیمن و شوم است و افراد آن خانه تا آخر سال دچار سیه‌روزی می‌شوند. جاروکردن در شب جایز نیست (همو، 1 / 579-580). 
به باور مردم کوهپایۀ ساوه، اگر کفشهای کسی پشت سر هم قرار گیرند، خوش‌شگون است و آن شخص به سفر خواهد رفت. اگر کفشهای کسی روی هم سوار شوند، شگون ندارد و نشان می‌دهد که افرادی غیبت او را می‌کنند و باید آنها را از هم جدا کرد و رویشان آب دهان انداخت. نشستن جغد بر بام خانۀ کسی شگون ندارد. گذشتن مرد از بین دو زن شگون ندارد و فکر این دو زن بر او اثر می‌گذارد. بدبیاری در کارها نشانۀ آن است که ستاره‌اش در آب افتاده است. بانگ‌برآوردن کلاغ بر دیوار خانه نشانۀ خبر خوش است. لگدکردن پای کسی از پشت شگون ندارد؛ باید دست بدهند و روبوسی کنند. اگر شخصی با جارو کسی را بزند، عقل زننده به او منتقل می‌شود. دیدن اسب، گرگ و خرگوش در خواب خوش‌یمن است (سالاری، 376-377). 
به باور مردمان جندق و خور و بیابانک، صدای جغد نحس و بدشگون است. اگر پرستو در خانه‌ای آشیان بسازد، خوش‌شگون است و اهل خانه به زیارت می‌روند. اگر پروانه و قاصدک به خانه بیایند، خبر خوشی به صاحب‌خانه می‌رسد. اگر کسی گندم به خواب ببیند، غمی برایش پیش می‌آید. اگر ظرفی از دست شخص بر زمین افتد و بشکند، خوش‌یمن است و شکست از کار او بیرون می‌رود. اگر بچه‌ای جارو را به زمین بکشد، مهمان می‌آید. اگر زنـی روز عاشورا چـادرش را بشویـد، شوهرش می‌میرد. اگر بنـّا مالـه‌اش را بشویـد، زنش می‌میرد. اگر تفاله‌های چـای استکان را بگیرند، مهمان می‌آید. اگر کفشها روی هم سوار شوند، شخص به سفر می‌رود. اگر روز عید قربان خانه را بروبند، شگون ندارد و مورچه زیاد می‌شود. اگر مسافر هنگام بیرون‌آمدن از خانه، با زن روبه‌رو شود، شگون ندارد. اگر روز دوشنبه مسافرت کنند، شگون ندارد؛ با توجه به این باور که خلفای بنی‌امیه در این روز به مسافرت می‌رفتند. اگر پشت سر مسافر آب بریزند، زود برمی‌گردد. گرفتن ناخن در روز دوشنبه شگون ندارد. اگر کسی در خواب دندان کشیده ببیند، یکی از نزدیکانش می‌میرد. اگر کسی را با جارو بزنند، دزد می‌شود. اگر کسی اسم خود را روی زمین بنویسد، می‌میرد. اگر کسی چوب نیم‌سوز به خانه بیاورد، یکی از نزدیکانش می‌میرد. اگر کسی شب در آینه بنگرد، دیوانه می‌شود. اگر پلۀ سه‌گوشه بسازند، شگون ندارد. اگر مرغی چون خروس بخواند، باید او را کشت که مایۀ نکبت است. اگر خروس شامگاهان بخواند، شگون ندارد و باید آن را صدقه داد (حکمت، 426-427). 
به باور کردها، روزهای جمعه بدیمن و بدشگون است و در آن روز سفر نمی‌روند، چون خیری نخواهند دید. روز سه‌شنبه را نیز روز نحسی می‌دانند (افندی، 94). در موقع عزیمت به سفر، اگر در طرف راست خود حیوانات وحشی و درنده، مثل شیر و پلنگ و گرگ و جز اینها ببینند، شگون دارد و به فال نیک می‌گیرند، ولی اگر روباه و خرگوش و جز اینها ببینند، مسافرت را بدیمن می‌دانند و آن را به فال بد می‌گیرند (همو، 150). انجام هرگونه مراسم عروسی و کارهای مهم در روزهای زوج هفته و پنجۀ آخر سال شگون ندارد. ردشدن از روی کسی که خوابیده است، شگون ندارد. اگر کسی بدون علت یا به بهانۀ کوچکی زیاد بخندد، شگون ندارد. پوشیدن لباس سیاه بدون اینکه برای عزاداری باشد، شگون ندارد. در شب گرفتن ناخن، شانه‌کردن سر و جاروکردن شگون ندارد. گذاشتن بیل به‌طور عمودی در خانه شگون ندارد و نشانۀ کندن قبر است. بانگ برآوردن بی‌موقع خروس، اگر رو به قبله باشد، مبارک، وگرنه بدشگون است و باید سرش را برید. عبور کلاغ از بالای خانه، درحالی‌که بـانگ برمی‌آورد، بدشگون است. زیر و رو گذاشتن نـان بر سر سفره بدشگون، و نشانۀ مرگ یکی از بـزرگان است (پرنیان، 180-183). کسی که زنده است، اگر قبر برای خود تدارک ببیند، عمرش کوتاه می‌شود. مرغ تخم‌گذار اگر بانگ خروس برآورد، برای خانواده بدشگون است و باید سرش را برید (همو، 185-186). به باور کردهای بانه، خواندن زاغک بر بالای درخت خانه شگون دارد و نشانۀ رسیدن خبر خوشی است. اگر کندوی غله بترکد، نشانۀ برکت است و اگر صاحب‌خانه صدقه ندهد، دچار مصیبت می‌شود. بردن آب یا آتش از خانه موقع دوشیدن حیوانات، شگون ندارد و باعث کاهش شیر حیوانات شیرده می‌شود. به هنگام مسافرت، دیدن خرگوش شگون ندارد و دیدن روباه شگون دارد (توکلی، 71). 
به باور لرهای بختیاری، اگر خروس بی‌موقع خواند، باید فوراً آن را کشت. شب نباید ناخن گرفت. اگر قیچی را زیاد به هم بزنند، دعوا می‌شود. اگر بچۀ کوچک به آینه نگاه کند، دیوانه می‌شود. اگر ناخنهای دو دست را به هم بزنند، دعوا می‌شود. جاروکردن در شب یمن ندارد. هنگام شب چیزهای سفید مخصوصاً نمک را نباید بیرون داد. واژگون‌شدن کفش خوش‌شگون نیست؛ آن را برمی‌دارند و به پشتش تف می‌اندازند و به رو برمی‌گردانند. اگر دو کفش روی هم سوار شود، مهمان می‌آید. زدن بچه با جارو شگون ندارد. اگر سگ صدایی غیر از صدای معمولی بکند، صاحبش می‌میرد. هنگام صبح در آب نگاه‌کردن شگون دارد. حضور مردان دوزنه، زنانی که دو بار شوهر کرده‌اند و زنان شوهرکردۀ بدون فرزند بر سر سفرۀ عقد شگون ندارد. اگر کلاغی بر بامی بنشیند و قارقار کند، شگون دارد و نشانۀ آمدن نامه است. اگر پرستویی در خانه‌ای لانه بگذارد، شگون دارد و به فال نیک می‌گیرند (خسروی، 128-130). 
بختیاریهای چهارلنگ ساکن ده کهنک، از روستاهای دزفول، به بدشگونی و خوش‌شگونی پاره‌ای از رویدادها باور دارند. به باور آنها اگر کف دست راست بخارد، نشانۀ رزق‌وروزی، و اگر کف دست چپ بخارد، نشانۀ جنگ و ستیز است. اگر لنگۀ کفش صاحب‌خانه بر روی لنگۀ دیگر سوار شود، نشانۀ سفر صاحب‌خانه است. زوزه‌کشیدن سگ در شب نشانۀ پیش‌آمد بد برای آن خانه است. شکستن آینۀ خانه بدشگون است و پیش‌آمد بدی رخ خواهد داد. اگر نوزادی موقع تولد دندان داشته باشد، شگون ندارد و وجودش موجب لطمۀ جانی برای پدرش خواهد بود. اگر اولین دندان کودک از فک بالا دربیاید، برای پدر و مادرش بدشگون است و او را از بالای پشت‌بام سرازیر و رها می‌کنند و یک نفر او را می‌گیرد. پوشیدن لباس نو در روز شنبه شگون دارد و صاحبش دارا می‌شود. نشستن جغد بر بام خانه بدشگون است و اهل آن خانه پراکنده، و خانه‌شان ویران می‌گردد (کریمی، 44). 
به باور اهالی شیراز، اگر بزرگ‌تر خانه هنگام شب در موقعی که سرش روی بالش است، عطسه کند، مسافری به خانۀ آنان خواهد آمد. اگر کف دست چپ بخارد، شگون ندارد و پول از دست می‌رود و اگر کف دست راست بخارد، پول به دست می‌آید. اگر کف پای کسی بخارد، به جایی که هرگز نرفته خواهد رفت. اگر پشت چشم بزند، نشانۀ خوش‌حالی است. جاروکردن در شب آمدونیامد دارد. اگر جغد بر بام خانه‌ای «کَل» بزند، نشانۀ عروسی، و اگر ناله کند، نشانۀ مرگ یکی از افراد خانه است. روز جمعه شستن رخت شگون ندارد. اگر دندان طفل از فک بالا درآید، پدر و مادرش خواهند مرد؛ برای دفع بلا باید او را سرازیر روی گلیمی انداخت که چند نفر اطراف آن را گرفته‌اند. اگر زنی چادرش را وارونه سر کند، شگون ندارد و شوهرش او را طلاق خواهد داد. هنگام شب بردن آب از خانه‌ای به خانۀ دیگر شگون ندارد و باید در ازای آب مقداری نمک داد. هرکس شب به دنیا بیاید، پایش سنگین است، و اگر روز به دنیا بیاید، پایش سبک است. در موقع شستن لباس، اگر شخصی که پایش سبک است، راه برود، رختها زود خشک می‌شوند. هرکس در روز عید قربان خیاطی کند، شگون ندارد و خار به پای حاجیهایی خواهد رفت که مشغول اجرای مراسم حج هستند. هرکس خانۀ جدیدی بخرد، باید در شب اول در چهارگوشۀ آن شمع روشن، و حلوا خیرات کند. 
هرکس زبانش را بجود، نشانۀ خوش‌شگونی است و تعریفش را می‌کنند. هرکس پشت چشمش بزند، خبر خوشی به او خواهد رسید. هرکس خواب ببیند که مرده‌ای چیزی به او می‌دهد، کار و بارش رونق می‌گیرد. هرگاه بچۀ کوچکی خانه را جارو کند، نشانۀ آمدن مهمان است. اگر کسی موقع اذان ظهر در درگاه اتاق رو به قبله بنشیند، نشان از آن دارد که به او تهمت می‌زنند. در موقع جاروکردن، جارو به پای هرکس بخورد، مورد تهمت قرار می‌گیرد. هرکس بخوابد و پایش را تکان دهد، دعوا و مرافعه برپا خواهد شد. هرگاه رنگین‌کمان در آسمان ظاهر شود، خوش‌یمن است و گویند ارزانی خواهد شد (فقیری، 132-136). 
هر زنی شب جمعه آبگوشت نخود بپزد، شگون ندارد و بیوه می‌شود. زنی که دانسته یا ندانسته در محلی سیاه‌دانه بریزد، شگون ندارد و برایش نکبت می‌آورد و شوهر و بستگان شوهرش با او دعوا می‌کنند. اگر کسی خواب دزد ببیند، خوش‌یمن است و دختری از آن خانه شوهر می‌کند. اگر مرد از میان دو زن رد شود، شگون ندارد. جاریِ هم شدن دو خواهر آمدونیامد دارد؛ اما اگر دو خواهر جاری هم شوند، برای رفع بدشگونی باید بره‌ای قربانی کنند. بلندشدن چند زن به پای دختر یا پسری که وارد اتاق شده‌اند، شگون ندارد و دختر تا آخر عمر بی‌شوهر و پسر بدون زن می‌ماند. دادن نان و پنیر و سبزی سفرۀ عقد به پسر شگون دارد و او زود زن می‌گیرد (همایونی، گوشه‌ها ... ، 16-17). 
اگر کسی در خواب ببیند که مرده‌ای به او چیزی، حتى خاک داده است، شگون دارد. اگر کسی شخص زنده‌ای را در خواب مرده ببیند، آن شخص عمر طولانی خواهد داشت. اگر مرده‌ای در خواب کسی را برای کاری راهنمایی کند، یا همراه خود ببرد، شگون ندارد. اگر مرده‌ای در خواب کسی را به جای سبز و باصفایی دعوت کند، شگون دارد. اگر پشت دو کفش روبه‌روی هم قرار بگیرد، یکی از بستگان می‌میرد. صبح موقع بیرون‌رفتن از خانه، اگر با تابوت حامل مرده‌ای روبه‌رو شوند، شگون دارد. گرفتن ناخن در شب شگون ندارد و برادر آدم می‌میرد. ناخن‌گرفتن در روز پنجشنبه شگون ندارد و فرزند شخص پیش از او می‌میرد. اگر خروس بی‌موقع بانگ کند، یکی از بستگان صاحب خروس می‌میرد. شبهای یکشنبه، سه‌شنبه و چهارشنبه به عیادت مریض رفتن شگون ندارد و مریض می‌میرد و خونش به گردن عیادت‌کننده است و برای رفع بلا، باید 90 شب در خانۀ مریض بماند. اگر کسی در خواب ببیند که شتری جلو در خانه‌اش زانو زده است، شگون ندارد و تابوتی بـه در خانه‌اش خواهند آورد. شبهـای یکشنبـه و چهارشنبه رفتن به قبرستان شگون ندارد. خوردن سر مرغ برای کسی که پدر دارد، شگون ندارد و پدرش می‌میرد. دیدن افتادن دندان در خواب شگون ندارد؛ افتادن دندان فک بالا مرگ یکی از بستگان پدر، و دندان فک پایین، مرگ یکی از بستگان مادر را در پی دارد. اگر جغدی بر دیوار خانه‌ای بنشیند، شگون ندارد و خبر مرگ کسی را آورده است (همان، 155- 158). 
مردم سروستان باور دارند که ناخن چیده‌شده را باید درون پاشنۀ در ریخت، وگرنه پریشانی به بار می‌آورد. اگر ناخن را زیر دست‌وپا بریزند، نکبت به بار می‌آورد. اگر چشم کسی را ببوسی، از چشمت می‌افتد و دیگر خاطرش را نخواهید خواست. اگر می‌خواهی کسی که پیشت عزیز است، خوار شود، چشمهایش را ببوس. دشت‌گرفتن در روز عید، در اول ماه، و سر صبح از آدمی که دستش خوب است، شگون دارد و پول به دست می‌آید. فردی که پایش سبک است، اگر هنگام شروع کاری وارد شود، آن کار به خیر و خوشی تمام می‌شود. اندازه‌گرفتن قد و وزن شگون ندارد. موقع خمیازه‌کشیدن، اگر به کسی نگاه کنند، شگون ندارد و ادبار بـه او رو می‌کند. اگر کسی دست زیر چانه بگذارد و بنشیند، شگون ندارد و اتفاق بدی برایش پیش خواهد آمد. نگاه‌کردن به آینه در شب شگون ندارد و آدم جنی می‌شود. سوت‌زدن در شب، صداکردن و فراخواندن شیطان است. اگر ضمن غذاخوردن، غذا به گلوی کسی بپرد، می‌گویند خوش‌یمن است و سوغاتی خواهد خورد. ردکردن جسم سیاه مثل دیگ از بین دو نفر شگون ندارد و میانشان کدورت می‌افتد (همو، فرهنگ ... ، 220-221). 
اگر سگ یا گربه روبه‌روی آدم بنشیند و خود را بخاراند، شگون ندارد. اگر کبوتر یاکریم اول صبح روی دیوار بنشیند و صدا درآورد، شگون دارد و نشان آن است که شاید عزیزی از سفر برسد. اگر جغد روی خانه‌ای بنشیند، شگون ندارد و آن خانه خراب می‌شود و به صاحب آن نکبت رو می‌کند. مرغی که تخم دوزرده بگذارد، هم خوش‌شگون است هم بدشگون. بردن اسم مار و عقرب در شب شگون ندارد. اگر در شب سگی زوزۀ مداوم بکشد، شگون ندارد و یکی می‌میرد. خروس مرد خانه است و روز عید نوروز نباید سرش را برید. اگر مرغی بانگ خروس درآورد یا خروسی بی‌موقع بانگ برآورد، شگون ندارد و باید فوراً سرش را برید. اگر گربۀ براق یا خاک‌آلود وارد خانه شود، یا وقتی مرغها دانه ورمی‌چینند، سر در گوش هم بگذارند، و یا گربه چنگالش را به صورتش بکشد، همه خوش‌یمن و نشان آن است که مسافری به آن خانه وارد می‌شود. اگر کسی مار به خواب بیند، ثروتمند می‌شود (همان، 233-234). 
اگر کسی اسب به خواب ببیند، یا ببیند سوار اسب شده است، خوش‌یمن است. اگر در خواب ببیند که درنده‌ای به او حمله کرده، بدشگون است و باید خیرات کند تا رفع خطر شود. اگر کسی در خواب دید که یکی از دندانهایش افتاد، شگون ندارد و یکی از بستگانش می‌میرد. اگر در خواب دید پول می‌شمارد، شگون ندارد و دزد به او می‌زند. اگر در خوابْ سبزی ببیند، خوش‌یمن است و نشان روشنی و خوبی در کار است. اگر در خواب دید که چیزی گم کرده، خوش‌یمن است و چیزی پیدا می‌کند. اگر موقع درآوردن کفش، آنها روی هم بیفتند، خوب نیست (همان، 369). جاروکردن پشت سر مسافر شگون ندارد. مَلِکی‌دوز یا اُرسی‌دوز نباید دو لنگه را کاملاً هم‌اندازه بدوزد؛ شگون ندارد و زنش می‌میرد؛ لنگۀ چپ باید تنگ‌تر باشد. در اول شب، بردن آب از خانه شگون ندارد. جاروکردن خانه در اول شب شگون ندارد؛ رزق از خانه می‌رود. در اول شب رفتن به خانۀ صاحب‌عزا شگون ندارد و زردرویی ]یرقان[ به بار می‌آورد. گذاشتن جارو به شکل سربالا و گذاشتن جارو در آفتاب، خوش‌یمن نیست؛ نفرین می‌کند. پراکنده‌شدن تخم جارو در خانه شگون ندارد و سبب دعوا میان اهل خانه می‌شود. هرچه در خانه بشکند، خوش‌شگون است و قضا و بلایی بوده که دفع شده است. هرچیز نو آمدونیامد دارد و چیز نو را نباید شب به خانه آورد که شگون ندارد (همان، 369-370، 372). 
به باور مردم کازرون، اگر کسی سر مرغ پخته را بخورد، شگون ندارد و یتیم می‌شود. ریختن تفالۀ چای، پوست پیاز، پوست سیر، پوست تخم‌مرغ، سوختۀ تنباکو و دانه‌های اسپند در حیاط و کوچه سبب سحر و سیاهی می‌شود. ریختن روغن بر روی زمین باعث می‌شود که شر به پا شود و برای جلوگیری باید روی آن خاک قند ریخت. بچه را نباید با جارو زد، زیرا دزد می‌شود. لولۀ آفتابه یا دهان کفش را نباید رو به کسی یا رو به اتاق قرار داد که شومی به بار می‌آورد. انداختن آب دهان در آب روان شگون ندارد و آب او را نفرین می‌کند. اگر کسی در مستراح بخوابد، یا در شب به آینه نگاه کند، دیوانه می‌شود. خروسی که بی‌موقع بانگ برآورد، شگون ندارد و باید نوک آن را داغ کرد یا چید. مرغی که بانگ خروس کند، شگون ندارد و باید او را کشت. بریدن نان با دندان سبب قحطی می‌شود. مردها نباید موقع بیرون‌رفتن از خانه پاشنۀ کفش خود را بکشند یا از میان دو زن رد شوند که شگون ندارد و سبب بدبختی و نکبت خود و ساکنان خانه می‌شود (حاتمی، 134- 139). 
به باور اهالی فسا، اگر کف دست راست بخارد و آن را بر سر بکشند، پول گیرشان می‌آید. اگر کف پا بخارد، کفش نو گیرشان می‌آید. اگر اسفند در خانه سبز شود، آوارگی می‌آورد. مریضی در خانه باشد و شغالی در پشت خانه زوزه بکشد، شگون ندارد و مریض می‌میرد و برای رفع بلا باید کفش را وارونه گذاشت. عطسۀ فرد نشانۀ صبر، و عطسۀ زوج نشانۀ شتاب است. گم‌شدن یا دزدیده‌شدن کفش نشانۀ پیش‌آمد ناگواری است (رضایی، غلامرضا، 457). 
به باور مردم گلباف کرمان، تارهای عنکبوت بر سقف و دیوار شومی به بار می‌آورد (اسدی، 276). اگر گربه در خانه زادوولد کند، مایۀ خوشی و امیدواری است (همو، 278). اگر در حال خمیرکردن، تکه‌ای از خمیر از تغار بیرون بریزد، خوش‌یمن است و مهمان به خانه می‌آید و از آن نان می‌خورد. اگر کسی میان درگاه بنشیند، شگون ندارد و دچار تهمت ناحق می‌شود. اگر کسی از میان دو زن رد شود، بختش بسته می‌شود. اگر کسی شب یکشنبه و چهارشنبه، بعد از غروب آفتاب، اطراف خانه‌اش را جارو کند، دیوانه می‌شود (همو، 282). 
به باور مردم بوشهر، گرفتن ناخن دست و پا در خانۀ همسایه باعث قطع رابطه می‌شود. جاروکردن حیاط خانه هنگام غروب آفتاب، شگون ندارد. دندان درآوردن کودک از آروارۀ بالا، شگون ندارد و برای دفع بدشگونی، باید او را از بلندی درون پتویی بیندازند که چند نفر کناره‌های آن را گرفته‌اند. هنگام تمام‌شدن کار بنایی، نباید دیلم و بیل را ایستاده به دیوار تکیه داد؛ شگون ندارد و باید آنها را خواباند. سوت‌کشیدن در شب، سوارشدن یک لنگۀ کفش بر روی لنگۀ دیگر، بازکردن تیغه‌های قیچی به سوی شخص دیگر، تکیه‌دادن دو دست بر چهارچوب در، خواندن مرغ خانگی مثل خـروس، دوختن چیـزی در وقت غروب، قارقارکردن کلاغی در آسمان بر روی خانۀ کسی، و سرانجام دستهای خود را پشت سر حلقه‌زدن، هیچ‌کدام شگون ندارد (احمدی، 1 / 198- 199). 
به باور بومیان جزیرۀ کیش، اگر مرغی در آفتاب به پهلو بخوابد و پاهای خود را بکشد، بچه‌ای که هنوز چهاردست‌وپا راه می‌رود، به حالت سجود درآید، سنجاقک در خانه دیده شود، و بلبلی بر شاخسار خانه بخواند، همه خوش‌شگون و نشانۀ آمدن مهمان است (مختارپور، 458). عطسه نشانۀ رحمت خداوند و سلامت است و هر بیماری یـا فکر ناپسندی با عطسه از سر بیرون می‌جهد. 3 عطسۀ پشت‌سرهم بسیار خوش‌یمن و خوش‌شگون است. گاهی نیز عطسه نشانۀ صبر است و باید برای انجام هر کاری، بعد از عطسه، اندکی تأمل کرد؛ خصوصاً اگر دوبار عطسه کند، نشانۀ صبر مؤکد است. عطسه‌کردن شخصی در جمع نشانۀ صدق گفتار گوینده‌ای است که در حال صحبت است (همو، 458- 459). اگر کلاغ به هنگام پرواز از روی خانه‌ای قارقار کند، برای اهل خانه شگون ندارد و نحوست به بار می‌آورد. اگر جغدی بر دیوار خانه بنشیند، شگون ندارد و برای اهل آن خانه اتفاق بدی رخ خواهد داد. آنها به خوش‌قدمی و بدقدمی افراد نیز باور دارند و هنگام بیرون‌رفتن از خانه، اگر با فرد بدقدمی روبه‌رو شوند، برمی‌گردند و آن روز سر کار نمی‌روند (همو، 459-460). 
به باور بلوچها، اگر مرد جوانی در طی روز، قصه بگوید، شگون ندارد و نامزد پیری گیرش می‌آید. اگر پیرها در موقع نامناسبی قصه بگویند، روزیِ خانه‌ای که در آن قصه گفته شده است، از بین می‌رود (افتخارزاده، 34). 

مآخذ

آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ آقاجمال خوانساری، محمد، «عقائد النساء»، عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، ]1349 ش[؛ احمدی ریشهری، عبدالحسین، سنگستان، شیراز، 1382 ش؛ اسدی گوکی، محمدجواد، فرهنگ عامیانۀ گلباف، کرمان، 1379 ش؛ افتخارزاده، افسانه، قصه‌های بلوچی، تهران، 1388 ش؛ افندی بایزیدی، محمود، آداب و رسوم کردان، به کوشش الکساندر ژابا، تهران، 1369 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1352 ش؛ ایازی، برهان، آیینۀ سنندج، تهران، 1371 ش؛ اینوسترانتسف، کنستانین، تحقیقاتی دربارۀ ساسانیان، ترجمۀ کاظم کاظم‌زاده، تهران، 1351 ش؛ بخشی‌زادۀ آلیانی، اسماعیل، سیری در زندگی تالشها، تهران، 1391 ش؛ برهان قاطع؛ بشرا، محمد و طاهر طاهری، باورهای عامیانۀ مردم گیلان، رشت، 1386 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ نائین، تهران، 1369 ش؛ بلعمی، تاریخ؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، 1352 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ پرنیان، موسى، فرهنگ عامۀ کرد، کرمانشاه، 1380 ش؛ پهلوان، کیوان، فرهنگ عامۀ الاشت، تهران، 1385 ش؛ توکلی، محمدرئوف، جغرافیا و تاریخ بانۀ کردستان، تهران، 1363 ش؛ جهانی برزکی، زهرا، برزک نگین کوهستان، کاشان، 1385 ش؛ حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، تهران، 1385 ش؛ حسینی، محسن، فرهنگ و جغرافیای علی‌آباد کتول، تهران، 1370 ش؛ حکمت یغمایی، عبدالکریم، بر ساحل کویر نمک، تهران، 1370 ش؛ خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، 1368 ش؛ خلعتبری لیماکی، مصطفى، فرهنگ مردم تنکابن، تهران، 1387 ش؛ خوجکو، الکساندر، سرزمین گیلان، ترجمۀ سیروس سهامی، تهران، 1354 ش؛ دانای علمی، جهانگیر، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، تهران، 1389 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ رضایی، غلامرضا، شهر من فسا از نگاهی دیگر، شیراز، 1387 ش؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، یادداشتها و اندیشه‌ها، به کوشش عنایت‌الله مجیدی، تهران، 1351 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1349 ش؛ شربتیان، یعقوب، مردم‌شناسی ایلات و عشایر ایران، تهران، 1385 ش؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صد در نثر و صد در بندهش، به کوشش دابار، بمبئی، 1909 م؛ عسکری‌عالم، علی‌مردان، افسانه‌ها و باورداشتهای غرب ایران، تهران، 1391 ش؛ همو، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، 1387 ش؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، پندنامه، به کوشش سیلوستر دو ساسی، ترجمۀ ع. روح‌بخشان، تهران، 1373 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، به کوشش فرهاد فیاض، تهران، 1379 ش؛ علی‌نژاد، میرحاج، جامعه‌شناسی ایل شکاک، سلماس، 1383 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ فروتن، فریبرز، گنجینۀ مثلهای بختیاری، اهواز، 1375 ش؛ فقیری، ابوالقاسم، ترانه‌های محلی، شیراز، 1342 ش؛ فیلبرگ، ک. گ.، ایل پاپی، ترجمۀ اصغر کریمی، تهران، 1369 ش؛ کریمی، اصغر، «کهنک»، هنر و مردم، تهران، 1348 ش، شم‍ 85؛ گلاب‌زاده، محمدعلی، زن کرمانی، روشنای زندگانی، کرمان، 1390 ش؛ لسان، حسین، «تفأل و تطیر»، هشتمین کنگرۀ تحقیقات ایرانی، به کوشش محمد روشن، تهران، 1357 ش، ج 1؛ متـون پهلـوی، گـردآوری جـاماسب ـ آسانـا، تـرجمۀ سعید عریـان، تهـران، 1371 ش؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مشایخی، محمدجواد، فرهنگ مردم تایباد و باخرز، مشهد، 1388 ش؛ مشهدی نوش‌آبادی، محمد، نوش‌آباد در آینۀ تاریخ، آثار تاریخی و فرهنگ، کاشان، 1378 ش؛ معین، محمد، حاشیه بـر برهان قاطع؛ مقدم، محمد، تویسرکان، تهران، 1378 ش؛ مولوی، کلیات شمس، به کوشش بدیع‌الزمان فـروزانفر، تهـران، 1363 ش؛ همـو، مثنـوی معنـوی، بـه کوشش محمداستعلامی، تهران، 1369 ش؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ شعاع‌الدین شفا، تهران، 1348 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1349 ش؛ همو، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ نیز: 

Allemagne, H. René d’, Du Khorassan au pays des Backhtiaris, Paris, 1977; Christensen, A., L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; Olearius, A., Moskowitische und Persische Reise, Darmstadt, Progress-Verlag; Rice, C. C., Persian Women and Their Ways, London, 1923.


اصغر کریمی

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: