صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / فولکلور مراسمی / فولکلور تقویمی / براساس گاه شماری خورشیدی / جشن /

فهرست مطالب

جشن


آخرین بروز رسانی : شنبه 20 خرداد 1402 تاریخچه مقاله

افزون بر جشنهای یادشده، جشنهای دیگری نیز در ایران برگزار می‌شده است که به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:

جشنهای زمستانی

در جای‌جای سرزمین ایران، جشنهای گوناگونی در زمستان برگزار می‌شود. این جشنها با جشنهای باستانی در پیوندند. در یک تقسیم‌بندی، زمستان را به چلۀ بزرگ، از اول دی تا 10 بهمن، و چلۀ کوچک، از 10 بهمن تا اول اسفند بخش می‌کنند. همچنین ماه اسفند را تقسیم و نام‌گذاری می‌کنند؛ مثلاً در دماوند، 7 روز نخست اسفند را خاله‌پیرزن، چله‌پیرزن، سرماپیرزن یا بردالعجوز می‌نامند. 7 روز دوم باد عاد، 7 روز سوم افتوبه هود، و 7 روز چهارم غازرو نام دارد که در روایتها متفاوت است و آداب و افسانه‌هایی نیز برای آنها وجود دارد (انجوی، 1 / 1؛ نیز نک‍ : ه‍ د، گاه‌شماری). 

جشن سده (ه‍ م)

 در نوروزنامه آمده است: روزی که فریدون ضحاک را گرفت، جشن سده را بنا نهاد و مردم آن را جشن گرفتند (ص 26). جشن سده را همچنین جشن کشف آتش توسط هوشنگ شاه پیشدادی دانسته‌اند (فردوسی، 1 / 30؛ بویس، 216-217). امروزه جشن سده در برخی از مناطق ایران همچنان برگزار می‌شود. در کرمان، به آن سده‌سوزی می‌گویند (روح‌الامینی، 132). عشایر چوداری سمنان و خراسان (شاه‌حسینی، چوداریها ... ، 86-87)، و عشایر کورکی سیرجان و بردسیر نیز با آتش‌افروزی و رقص و شادی این جشن را برگزار می‌کنند (فرهادی، 142-151). 

شب یلدا

 یا شب چله (ه‍ م): یلدا از زبان سریانی به فارسی راه یافته و به معنای میلاد است. این شب را شب پیروزی روشنایی بر تاریکی دانسته‌اند، زیرا از روزهای بعد، طول روز از طول شب بیشتر می‌شود (روح‌الامینی، 90-91). بیرونی آن را خرم‌روز می‌نامد (ص 344). این روز برای مهرپرستان مقدس بود و آن را جشن می‌گرفتند (روح‌الامینی، 90). امروزه در این جشن، آدابی چون گرد هم آمدن، گرفتن فال حافظ، و خوردن آجیل و میوه‌های سرخ چون انار و هندوانه برقرار است (همو، 92). 
جشنهای دیگری نیز در زمستان برگزار می‌شوند. شب شانزدهم (= روز مهر) از ماه دی را درامزینان و کاکثل نامیده‌اند. سبب این جشن را آن آورده‌اند که در این روز، ایران از ترکستان جدا شد و گاوهای به‌یغمارفته را از تورانیان باز پس گرفتند. نیز آمده است که در این روز، فریدون بر ضحاک چیره شد و گاوهای اثفیان را از دست ضحاک رها کرد، پس مردم آن روز را عید گرفتند. در این روز بود که فریدون را از شیر گرفتند؛ و نیز در این روز، فریدون سوار بر گاو شد. در شبِ این روز، گاوی از نور در آسمان ظاهر و ناپدید می‌شود؛ اگر کسی آن را ببیند، دعایش برآورده خواهد شد (بیرونی، 345-347). در نطنز و آبادیهای آن در شبهای 17، 18 و 19 دی، جشن آتش‌افروزی و جِل‌جلانی برگزار می‌کنند. در این شبها بر بلندیهای آبادی، آتشی بزرگ افروخته می‌شود که آن را باشگون می‌دانند (انجوی، 1 / 54). مردم کرد نیز در زمستان جشن بهار کردی و پیرشالیار (ه‍ م‌م) را برگزار می‌کنند. 

جشن روز زایش زردشت

زردشتیان این جشن را در روز 6 فروردین یا همان نوروز بزرگ برپا می‌کنند و سپاس خداوند را به‌جا می‌آورند و به ساز و آواز و پای‌کوبی می‌پردازند. زردشتیان ایران این جشن را هَفدُرو می‌نامند (آذرگشسب،250). 
سیر سور: نام روز گوش (چهاردهم) از هر ماه شمسی است که پارسیان آن روز را جشن می‌گرفتند، گوشت و سیر می‌خوردند و بر این باور بودند که خوردن آنها، انسان را از جن ایمن می‌کند. در این روز، فرستادن فرزند به مکتب و آموختن پیشه را نیک می‌دانستند (برهان، ذیل واژه). بیرونی آورده است که: «در این روز ایرانیان سیر و شراب می‌خوردند و سبزیها را با گوشتهایی که استعاذه از شیطان بر آن خوانده‌اند، می‌پزند، و سبب این است که شیاطین پس از قتل جمشید، چیره شدند و مردم برای دفع آزار آنان، چنین کردند» (ص 345).

جشن بِما

مانویان در آخرین (سی‌امین) روز از آخرین ماهی که در آن روزه‌داری می‌کردند، به جشن بما یا تخت می‌پرداختند. این جشن برای آنان مهم‌ترین واقعۀ سال به شمار می‌آمده است. در این جشن، مانویان در اطراف تختِ خالیِ مانی ــ که تصویری از او بر آن قرار داشت ــ گرد می‌آمدند، به گناهان خود اعتراف می‌کردند و سرودهایی ویژه می‌خواندند. در مینیاتورهای بازمانده از آن دوران، می‌توان صحنه‌هایی از این جشن را دید (میرفخرایی، 39؛ دربارۀ جشنهای مانوی، نک‍ : ایرانیکا، IX / 546-550). 

جشن گل سرخ

این جشن در بهار و تازمانی‌که گل سرخ بوده، برگزار می‌شده است و زمان آن را 30 روز آورده‌اند. در این روزها موسیقی، رقص و آواز برپا بوده است و مردم به سوی یکدیگر گل سرخ پرتاب می‌کردند و به اماکن عمومی و قهوه‌خانه‌ها می‌رفتند (ماسه، 1 / 285-286). امروزه نیز در برخی از روستاهای دامغان و در همین موسم، مراسمی با عنوان گل‌غلتان برگزار می‌شود که طی آن، نوزادان کمتر از یک سال را در انبوهی از برگهای گل سرخ می‌غلتانند. 

ب ـ جشنهای دورۀ اسلامی

با مسلمان شدن ایرانیان و متعاقب آن گسترش تشیع، جشنهای دیگری مرتبط با دین و مذهب تازه، در ایران رایج شد. این جشنها بر پایۀ گاه‌شماری قمری برگزار می‌شود. ایرانیان مانند دیگر کشورهای اسلامی، برای این جشنها واژۀ عید را به کار می‌برند و معمولاً آنها را در مساجد، تکایا، حسینیه‌ها، و مزار امامان و اولیا برگزار می‌کنند. 

عید فطر

این عید پس از ماه رمضان و در اول شوال برگزار می‌شود. مسلمانان با دیدن هلال ماه شوال، پایان ماه رمضان ــ یا آن‌گونه که در ایران رایج است ماه روزه ــ را اعلام می‌کنند. در گذشته دیدن هلال ماه شوال، در میان مردم آداب و تشریفاتی داشت (نک‍ : وکیلیان، 159-160) که امروزه با توجه به گسترش فناوریهای جدید کمتر مراعات می‌شود. پوشیدن لباس نو، حمام رفتن، دیدوبازدید، هدیه دادن و هدیه گرفتن، خواندن نماز ویژۀ عید، و هدیه دادن به نوعروسان و تازه‌دامادان ازجمله آدابی است که مردم ایران در این روز به‌جا می‌آورند (همو، 160-170). در برخی مناطق، سفرۀ ویژۀ عید تدارک می‌بینند و غذای خاص می‌پزند. رفتن بر سر مزار درگذشتگان و نیز رفتن به خانۀ کسانی که در فاصلۀ میان دو عید عزیزی را از دست داده‌اند، ازجمله رسمهای دیگری است که در برخی مناطق رایج است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، فطر، عید). 

عید قربان

این عید در روز 10 ذیحجه برگزار می‌شود. مسلمانان این جشن را در بزرگداشت رفتار حضرت ابراهیم (ع) در ارتباط با قربانی‌کردن در راه خدا برگزار می‌کنند. در این روز، زائران خانۀ خدا در مکه و نیز دیگر مسلمانان در هر جایی که هستند، گوسفند یا حیوان دیگری را قربانی می‌کنند. در بسیاری از نقاط ایران، هنگام قربانی‌کردن گوسفند، دست‌وپای آن را حنا می‌بندند، تکه‌ای نبات یا قند به دهان آن می‌گذارند و پس از قربانی، چشم گوسفند را برای دفع چشم‌زخم نگه می‌دارند. برگزاری نماز عید، دیدوبازدید و پوشیدن لباس نو از دیگر مراسم این عید است. در برخی مناطق، درست‌کردن تاب و تاب‌بازی و همچنین گستردن سفره و تدارک سبزه رایج است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، قربان، عید). 

عید میلاد پیامبر (ص)

سالروز تولد پیامبر اسلام (ص) نیز جشن گرفته می‌شود. به سبب اختلاف روایت شیعیان و اهل سنت، این عید در دو روز متفاوت برگزار می‌شود. اهل سنت 12 و شیعیان 17 ربیع‌الاول آن را برگزار می‌کنند. برگزاری مجالس مولودی‌خوانی ــ که در برخی مناطق با دف صورت می‌گیرد ــ از مهم‌ترین مراسم این عید است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، پیامبر <ص>). 

عید مبعث

این عید در 27 رجب، به مناسبت بعثت رسول اکرم (ص) برگزار می‌شود. در برخی مناطق، مانند جزایر خلیج فارس به آن لیلةالمعراج می‌گویند و مردم در شب جشن، دست‌وپای خود را حنا می‌گذارند (مختارپور، 472-473). در کردستان به آن عید معراج می‌گویند و مردم برای نهار، چلوخورش با لوبیای سفید درست می‌کنند و معراج‌نامۀ منظوم کردی می‌خوانند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، پیامبر <ص>). 

عید غدیر خم

از بزرگ‌ترین جشنهای شیعیان ایران است که در 18 ذیحجه و به مناسبت معرفی حضرت علی (ع) به جانشینی پیامبر (ص) برگزار می‌شود. مردم به این جشن، عید سیدها یا عید سادات نیز می‌گویند؛ ازهمین‌رو، رفتن به دیدار سادات و گرفتن عیدی از آنها را خوش‌یمن می‌دانند. تهیۀ شربت و توزیع آن در میان مردم از رسمهای رایج این جشن است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، غدیرخم). 

عید نیمۀ شعبان

نیمۀ شعبان که مصادف با سالروز تولد حضرت مهدی (ع) است، نیز از بزرگ‌ترین جشنهای شیعیان ایران است. آذین‌بندی کوچه‌ها و محله‌ها، توزیع شیرینی و شربت، برگزاری مراسم مولودی‌خوانی، آتش‌بازی، مراسم دف‌زنی، پختن آش ویژۀ امام زمان در برخی مناطق، و مراسم مرادخواهی زنانه از دیگر مراسم رایج این عید است. با توجه به اینکه شب 15 شعبان در فرهنگ مردم ایران مصادف با شب برات (ه‍ م) است، پختن خوراکیهایی خاص مانند آش یا حلوا و نیز سمنو و خیرات آنها در برخی مناطق مرسوم است (نک‍ : حاجی‌محمدیاری، 39 بب‍‌ ). 
زادروز دیگر امامان و نیز زادروز حضرت فاطمه (ع) جشن گرفته می‌شود. افزون بر آنچه گفته شد، برگزاری جشنهای دیگری نیز براساس گاه‌شماری قمری در میان مردم ایران رایج است. در برخی از نقاط، شب 27 رمضان، مصادف با شب قصاص ابن‌ملجم را جشن می‌گیرند. در برخی روستاهای خمین و اراک، با پارچه‌های کهنه آدمکی می‌سازند، درون آن را پر از کاه می‌کنند و جمجمۀ الاغی را به جای سر آدمک می‌گذارند. این هیکل مسخره را که کوله‌مرجان می‌گویند، پشت‌ورو بر الاغ سوار می‌کنند و با خواندن اشعاری هزل‌آمیز، به در خانه‌های آبادی می‌روند، از آنها نفت و هیزم می‌گیرند و آخر شب با هلهله و شادی و شعرخوانی آن را آتش می‌زنند (وکیلیان، 117-121). در بجنورد و برخی شهرهای دیگر، زنان در این روز جشن می‌گیرند، دست‌وپای خود را حنا می‌گذارند، لباسهای شاد می‌پوشند و برای افطار، کله‌پاچه درست می‌کنند. هنگام خوردن کله‌پاچه نیز اشعاری هزل‌آمیز دربارۀ ابن‌ملجم می‌خوانند (همو، 129-131). 
در بسیاری از نقاط ایران، چهارشنبۀ آخر صفر را به مانند چهارشنبه‌سوری جشن می‌گیرند، آتش روشن می‌کنند و با خواندن اشعاری از روی آن می‌پرند. در شهرهای خوزستان، به نیت رفع نحوست ماه صفر آتش روشن می‌کنند؛ از آن آتش، مشعلی تهیه می‌کنند و آن را در همۀ گوشه‌وکنار خانه می‌گردانند تا نحوست صفر را بسوزانند. شعرهایی نیز که می‌خوانند ناظر بر همین مفهوم است. مردم عرب خوزستان به این مراسم فرحةالزهرا (خوشحالی حضرت زهرا) می‌گویند؛ زیرا باور دارند حضرت زهرا (ع) با پایان ماه صفر، ضمن تعویض لباس سیاه خود ــ که در سوگ امام حسین (ع) و فرزندانش پوشیده ــ با لباسی معمولی از سوگ خارج می‌شود (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، چهارشنبه‌سوری؛ صفر). 

ج ـ جشنهـای اقتصادی

منظور از جشنهـای اقتصادی جشنهایی است که به طور مشخص در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی، مانند برداشت محصولات کشاورزی، آغاز کار صیادی و جز اینها برگزار می‌شود. این جشنها متعلق به گروهی خاص از مردمان است؛ ازاین‌رو، جشنهایی مانند مهرگان ــ اگرچه در آغاز برای کشاورزان بوده است (نک‍ : ه‍ د، مهرگان) ــ به‌سبب تغییر کارکرد آن، در این گروه قرار نمی‌گیرد. 

جشن خرمن

در بسیاری از نقاط ایران پس از برداشت گندم، کشاورزان جشنی برگزار می‌کنند و در آن ضمن شادمانی، به شکرگزاری می‌پردازند. مثلاً در فروتقۀ کاشمر، هنرمندان محلی با ساز و دهل، مردم را به شرکت در مراسم دعوت می‌کردند. دو نفر با خنجرهای چوبی، حرکات حماسی و رزمی انجام می‌دادند. پس از آن، 6 نفر با لباسهای محلی حرکاتی نمادین اجرا می‌کردند که مبین مراحل مختلف کاشت، داشت و برداشت بود (کریمی فروتقه، 116؛ نیز نک‍ : ه‍ د، خرمن، جشن). 

جشن انار

مردم بخش تارم قزوین در اواخر شهریور یا اوایل مهر در روزی معین، به صورت گروهی به باغهای انار می‌روند و با نواختن دایره یا سرنا و دهل، انارچینی را شروع می‌کنند (سیمای ... ، 42). مردم رودبار از توابع قزوین، نیز جشنی شبیه به جشن یادشده هنگام فندق‌چینی برگزار می‌کنند (همانجا). 
اهالی ایل بیرانوند لرستان در پایان تابستان یا اوایل پاییز، پس از پایان برداشت محصول ضمن برگزاری جشن، نمایشهای عروسکی برگزار می‌کردند (حنیف، شناخت ... ، 111، 122). دامداران نیز هنگام رهاکردن قوچها در میان میشها جشنی برگزار می‌کنند. کردان به این جشن بِه‌ران ـ تی ـ بِه‌ردان می‌گویند. در این روز قوچها را با رنگهای سرخ، سبز، آبی، بنفش و زرد می‌آرایند و به گردنشان زنگوله‌های خوش‌صدا می‌آویزند؛ جوانان نیز در میدانگاه روستا، به رقص و شادمانی می‌پردازند (سلیمی، 84). شبیه این جشن در الموت قزوین (عسکری، 70-71)، در برخی روستاهای شاهرود (شریعت‌زاده، 451) و آرادانِ گرمسار (شاه‌حسینی، حسین‌آباد ... ، 102-103) نیز برگزار می‌شود. 
جشنهای اقتصادی منحصر به کشاورزان و دامداران نیست. صیادان جنوب نیز هنگام شروع فصل صید ماهی، جشنی ویژه برپا می‌کنند (اسدیان، گوشه‌ای ... ، 15). 

د ـ جشنهای خانوادگی

جشنهای خانوادگی شامل جشنهایی مانند عروسی، تولد، ختنه‌سوران و جز اینها ست که در مردم‌شناسی از آنها با عنوان آیینهای گذر یا آیینهای تشرف یاد می‌شود. این جشنها معمولاً با حضور اعضای خانواده، دوستان و آشنایان برگزار می‌شود. معمولاً میزان حضور دیگران در این‌گونه جشنها، ارتباطی مستقیم با مرتبۀ اجتماعی صاحب جشن در سلسله‌مراتب جامعه دارد؛ به‌طوری‌که اگر خانوادۀ صاحب جشن از موقعیت برتری در جامعه برخوردار باشد، جشن آنها مفصل‌تر برگزار می‌شود. موضوع طبقات اجتماعی در برخی جوامع اهمیت بیشتری دارد. مثلاً جشن ازدواج پادشاهان یا تولد فرزندان آنها آن‌قدر اهمیت داشت که همۀ مردم در آن شرکت می‌کردند. در تاریخ حبیب السیر، ضمن شرح ازدواج شاهزاده محمدمعصوم با دختر الغ‌بیگ میرزا آمده است که سراسر شهر هرات را آذین بستند ... و «مطبخیان چرب‌دست و خوان‌سالاران شیرین‌زبان هر زمان اغذیۀ لذیذه و مطعومات لطیفه از هرچه در حوصلۀ خیال گنجد افزون و از آنچه به احاطۀ دایرۀ احتمال درآید بیرون ... می‌کشیدند و قافلۀ جوع را از معدۀ خواص و عوام انام بر وجهی‌که رجوعی ممکن نبود می‌کوچانیدند ... و برین نهج چندین روز بساط نشاط مبسوط بود» (خواندمیر، 4 / 184-186؛ برای نمونه‌هایی دیگر از این‌گونه عروسیها در تاریخ ایران، نک‍ : بیهقی، 1 / 494- 495؛ نظامی، 19؛ مسعودی، 2 / 443-444). عبدالله مستوفی نیز در خاطرات خود، به شرح چند عروسی از اعیان و اشراف دورۀ قاجار می‌پردازد که مؤید موضوع یادشده است (1 / 456-470). مهم‌ترین جشنهای خانوادگی عبارت‌اند از: 

عروسی

این جشن به مناسبت تشکیل خانواده یا ازدواج برگزار می‌شود و مراحل مختلفی دارد که شامل خواستگاری، بله‌برون، عقدکنان، جهازبران، حنابندان، حمام‌بران، عروس‌کشون و پاگشا ست. مراسم عروسی شامل مجموعه‌ای جشن کوچک‌تر است. گاهی میان مرحلۀ عقد و عروسی فاصلۀ زمانی وجود دارد و گاه مراحل پس از عقد، بلافاصله برگزار می‌شود. این مراحل با تفاوتهایی در سراسر ایران وجود دارد. اگرچه همۀ این مراحل با جشن و شادی همراه است، اما مرحلۀ عقد و عروس‌کشون با شکوه بیشتر، شادمانی گسترده‌تر و آداب مفصل‌تری برگزار می‌شود. در این دو مرحله، الزامات و ضروریات جشن مانند چراغانی‌کردن، آذین‌بستن، اجرای موسیقی، شعرخوانی، رقص و پای‌کوبی، هدیه‌دادن و هدیه گرفتن، و تهیه و تدارک انواع خوراک و نوشیدنی به بیشترین حد خود ــ البته متناسب با شأن اجتمـاعی صاحب جشـن ــ می‌رسـد. قربانـی (ه‍ م) کـه یکـی از ویژگیهای جشنهای کهن است، در مرحلۀ عروس‌کشون انجام می‌گیرد. عروسیهای سنتی در ایران معمولاً چند روز طول می‌کشیـد. طی این مـدت، نوازندگان به هنرنمایی می‌پرداختند و
وابستگان، دوستان، آشنایان عروس و داماد، و دعوت‌شدگان متناسب با فرهنگ هر منطقه، رقص و پای‌کوبی می‌کردند. اجرای نمایشهای شادی‌آور نیز جزئی از مراسم جشن بود (برای آگاهی از انواع و جزئیات سازها، رقصها و ترانه‌ها در مناطق مختلف، نک‍ : رئیس‌الذاکرین، 72-76؛ حنیف، سور ... ، 44-60؛ همایونی، 488-512؛ سعیدی، 224-245؛ قهرمان‌پور، 231- 239؛ مؤیدمحسنی، 106- 118؛ پاینده، 66- 79؛ نیز نک‍ : ه‍ د، عروسی). 
برگزاری جشن عروسی طی چند روز و اجرای موسیقی و رقص در این مدت سنتی دیرینه است؛ چنان‌که در شاهنامۀ فردوسی آمده است: جشن عروسی زال و رودابه 4 هفته (1 / 257-264)، و عروسی سیاوش و فریگیس (فرنگیس)، دختر افراسیاب (همو، 2 / 302-306)، یک هفته طول کشید؛ طی این مدت نیز «می و خوان و آواز رامشگران» برقرار بوده است. 

جشن تولد

از دیگر جشنهای خانوادگی جشن تولد است. هرودت آورده است که همۀ ایرانیان زادروز خود را جشن می‌گیرند. شاه در جشن زادروز خود مهمانی می‌داد و موظف بود هر درخواستی را بپذیرد (نک‍ : ERE, V / 874). در شاهنامه نیز زال پس از تولد رستم، جشنی بزرگ برگزار می‌کند، به‌گونه‌ای‌که: همه دشت پرباده و نای بود / به هر کنج صد مجلس آرای بود (فردوسی، 1 / 268- 269). 

ختنه‌سوران

جشن ختنه‌کردن که به آن ختنه‌سوران (ه‍ م) می‌گویند نیز از جشنهای خانوادگی است که تا مدتی پیش، نسبتاً مفصل و با آداب فراوان برگزار می‌شد. نوزادان را در برخی مناطق در همان روزهای اول تولد، در مناطقی پیش از یک‌سالگی، و در برخی مناطق در هفت یا هشت‌سالگی ختنه می‌کردند. معمولاً چند کودک را با هم ختنه می‌کردند. باور عمومی بر این بود که شمار کودکان باید فرد باشد؛ در برخی مناطق، چنان‌که تعداد آنها زوج بود، گوسفند یا خروسی را قربانی می‌کردند (اسدیان، آیینها ... ، 48- 49). ختنه‌سوران نیز با ساز و آواز و رقص همراه بود. در احیاء الملوک، از ختنه‌سوران مفصل پسر حاکم قندهار سخن رفته است که طی آن، لولیان شکرلب شورانگیز به ترنم و رقاصی می‌پرداختند و «سازنده‌های ماوراءالنهر» هنرنمایی می‌کردند (شاه‌حسین، 459؛ برای نمونه‌ای دیگر از ختنه‌سوران اعیان‌زادگان در اواخر سدۀ 9 ق / 15 م در گیلان، نک‍ : لاهجی، 133-136). امروزه، عمل ختنه بدون جشن یا با جشنی بسیار اختصاصی برگزار می‌شود (برای آگاهی از شیوه‌های متفاوت شادی در ختنه‌سوران در نقاط مختلف ایران، نک‍ : ه‍ د، ختنه‌سوران). 

جشن نام‌گذاری کودکان

که در شب 6 یا 7 تولد کودک برگزار می‌شود و به ششه یا شیشه معروف است (حنیف، سور، 9-13؛ مؤیدمحسنی، 134-135؛ کتیرایی، 74-80؛ شکورزاده، 142-146؛ نیز نک‍ : ه‍ د، نام‌گذاری)، از دیگر جشنهای خانوادگی است که معمولاً بسیار مختصر برگزار می‌شد و شرکت‌کنندگان در آن، اقوام و خویشاوندان نزدیک صاحب جشن بودند. 

ه‍ ـ جشنهای دیگر

جشنهای دیگری در میان دیگر گروههای قومی و مذهبی ایران رایج است که ازجمله می‌توان به جشنهای درندز (ه‍ م)، وارتاناک، جشن آتش‌افروزی، وارتاوار (آب‌پاشان)، معراج مسیح و عید سال نو در میان ارمنیان (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، ارمنیان)، عید میلاد مسیح، عید تعمید مسیح، عید صلیب، عید رستاخیز مسیح در میان آسوریان (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، آسوریان)، عید دهواربا، عید فل، پروانایا، دهوادیمانه و عاشوریه در میان منداییان اشاره کرد (نک‍ : بهرامی، 102-103؛ نیز ه‍ د، منداییان). 

مآخذ

آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران، 1356 ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ اسدیان، محمد، آیینهای گذر در ایران، تهران، 1384 ش؛ همو، گوشه‌ای از دانشها و باورهای عامه در شهر قشم، تهران، 1383 ش؛ اکبریان عاطف، محمدعلی، فرهنگ عامیانۀ مردم طالقان، آزمون، 1383 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1352-1354 ش؛ بالود، محمد، فرهنگ عامه در منطقۀ بستک، قم، 1384 ش؛ برکی، ج.، «دین عامیانه»، مقدمه‌ای بر پژوهش دین عامیانه، گزیده و ترجمۀ ابراهیم موسى‌پور، تهران، 1389 ش؛ برهان قاطع؛ بلعمی، تاریخ؛ بلوکباشی، علی، نوروز جشن نوزایی آفرینش، تهران، 1380 ش؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1385 ش؛ بویس، مری، «جشنهای ایرانی»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمۀ تیمور قادری، تهران، 1390 ش، ج 3؛ بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، 1387 ش؛ بهرامی، عسکر، جشنهای ایرانیان، تهران، 1383 ش؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، 1389 ش؛ بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی، تهران، 1388 ش؛ پاتای، رافائل، «اسلام عامیانه»، مقدمه‌ای بر پژوهش دین عامیانه، گزیده و ترجمۀ ابراهیم موسى‌پور، تهران، 1389 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ پورداود، ابراهیم، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی و میترا مهرآبادی، تهران، 1380 ش؛ پورکریم، هوشنگ، الاشت، تهران، وزارت فرهنگ و هنر؛ تاج، منسوب به جاحظ، ترجمۀ حبیب‌الله نوبخت، تهران، 1308 ش؛ تقوی، عقیل، مردم‌شناسی ترکمنهای ایران، گرگان، 1388 ش؛ حاجی محمدیاری، رقیه، تجلی ماه شعبان در گسترۀ فرهنگ مردم، تهران، 1390 ش؛ حنیف، محمد، سور و سوگ در فرهنگ عامۀ لرستان و بختیاری، تهران، 1386 ش؛ همو، شناخت ایل بیرانوند، خرم‌آباد، 1377 ش؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353 ش؛ دانا؛ دانای علمی، عباس، فرهنگ عامۀ مردم تنکابن، تهران، 1389 ش؛ رازی، محمدتقی، «نوروز سلطانی»، نوروزنامه: دوازده رسالۀ نوروزی، به کوشش حبیب‌الله اسماعیلی، دوشنبه، 2012 م، ج 1؛ رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، تهران، 1375 ش؛ رضی، هاشم، گاه‌شماری و جشنهای ایران باستان، تهران، 1371 ش؛ روح‌الامینی، محمود، آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز، تهران، 1376 ش؛ روز هرمزد ماه فروردین، روز خرداد، ترجمۀ ابراهیم میرزای‌ناظر، مشهد، 1373 ش؛ رئیس‌الذاکرین، غلامعلی، کندو: فرهنگ مردم سیستان، مشهد، 1370 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ سلیمی، هاشم، زمستان در فرهنگ مردم کرد، تهران، 1381 ش؛ سیمای میراث فرهنگی قزوین، تهران، 1382 ش؛ شاه حسین بن غیاث‌الدین، احیاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1383 ش؛ شاه‌حسینی، علیرضا، چوداریها قبیله‌ای کویرنشین، سمنان، 1383 ش؛ همو، حسین‌آباد کردها: روستایی کردنشین در شهرستان آرادان، سمنان، 1391 ش؛ شایسته‌رخ، الٰهه، جلوه‌های آیینی شب یلدا در فرهنگ مردم ایران، تهران، 1391 ش؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهـران، 1371 ش؛ شکـورزاده، ابـراهیم، عقـاید و رسـوم مـردم خـراسان، تهـران، 1346 ش؛ صداقت‌کیش، جمشید، جشن یلدا، تهران، 1390 ش؛ صد در نثر و صد در بندهش، به کوشش دابار، بمبئی، 1909 م؛ صفا، ذبیح‌الله، گاه‌شماری و جشنهای ملی ایرانیان، بی‌جا، بی‌تا؛ طبری، تاریخ، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1390 ش؛ عسکری، نصرالله، «شیوۀ دامداری در منطقۀ الموت قزوین با تکیه بر دانش بومی»، نامۀ انسان‌شناسی، تهران، 1384 ش، س 4، شم‍ 7؛ علی‌نژاد، میرحاج، جامعه‌شناسی ایل شکاک، اورمیه، 1383 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی‌مطلق، تهران، 1386 ش؛ فرهادی، مرتضى، موزه‌های بازیافته، کرمان، 1378 ش؛ فره‌وشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، تهران، 1358 ش؛ قریب، بدرالزمان، پژوهشهای ایرانی باستان و میانه، به کوشش محمد شکری فومشی، تهران، 1386 ش؛ قزوینی، زکریا، عجایب المخلوقات، به کوشش نصرالله سبوحی، تهران، 1340 ش؛ قهرمان‌پور، یوسف، فرهنگ عامۀ ایل قاراپاپاق، اورمیه، 1385 ش؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1378 ش؛ کریمی، زهرا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ احمدآباد جرقویه، تهران، 1388 ش؛ کریمی فروتقه، محمد، «موسیقی آیینی در فروتقۀ کاشمر»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 11؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ لاهجی، علی، تاریخ خانی، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1352 ش؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، 1355 ش؛ محمدی ملایری، محمد، تاریخ و فرهنگ ایران، تهران، 1380 ش؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مرورودی، مبارک‌شاه، فرهنگ قواس، تهران، 1353 ش؛ مزداپور، کتایون، زرتشتیان، تهران، 1382 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1324 ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1390 ش؛ مقدسی، مطهر، آفرینش و تاریخ، ترجمۀ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، 1374 ش؛ منشی، اشرف، جشنها و آیینهای ایرانیان، تهران، 1391 ش؛ موله، ماریژان، ایران باستان، ترجمۀ ژاله آموزگار، تهران، 1363 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ میرفخرایی، مهشید، فرشتۀ روشنی: مانی و آموزه‌های او، تهران، 1383 ش؛ نجمی، ناصر، تهران در یکصد سال پیش، تهران، 1368 ش؛ نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به کوشش محمد قزوینی و محمد معین، تهران، 1333 ش؛ نوروزنامه، منسوب به عمرخیام، به کوشش علی حصوری، تهران، 1379 ش؛ نیکنام، کورش، از نوروز تا نوروز، تهران، 1382 ش؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ محمد بهفروزی، تهران، 1380 ش؛ وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم، تهران، 1376 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348- 1349 ش؛ هینلز، جان راسل، شناخت اساطیر ایران، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، 1379 ش؛ نیز:

Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Tehran, 2004; Boyce, M., Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices, London / New York, 2001; ERE; Iranica ; MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, 1971.
مینا سلیمی ـ محمد جعفری (قنواتی)

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: