صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / زندگی اقتصادی / آب و آبیاری / آب /

فهرست مطالب

دربارۀ كمّ‌وكیف آبهای زیرزمینی عراق اطلاعی در دست نیست،‌ ولی شرایط عمومی جغرافیایی و زمین‌شناسی بین‌النهرین از وجود منابع سرشار آب زیرزمینی گزارش می‌دهد. در بخشهای كوهستانی شرقی و شمالی كه وضعیت جریان دجله و فرات استفاده از آنها را محدود می‌سازد، بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی كم‌عمق از طریق قنات امری عمومی در زندگی كشاورزی و دامپروری ساكنان به‌شمار می‌رود، اما در بخشهای هموار داخلی وجود سدها و سیستمهای آبیاری، بهره‌برداری از منابع زیرزمینی را كم و بیش منتفی می‌سازد.
تركیه همان‌گونه كه از نظر مقدار باران پرآب‌ترین كشور اسلامی در آسیا (به استثنای آسیای جنوب شرقی) به‌شمار می‌رود، از نظر منابع آب زیرزمینی هم از بسیاری كشورهای اسلامی غنی‌تر است. بیشتر زمینهای تركیه را چین‌خوردگیهای آلپی پدید می‌آورد كه لایه‌های آهكی و قابل نفوذ متعلق به ادوار مختلف زمین‌شناسی در آن دیده می‌شود، در حالی كه در زیر این لایه‌ها سنگهای سخت اولی و متبلور و غیرقابل نفوذ واقع شده و در خلل و فرج رسوبات قابل نفوذ و روی لایه‌های نفوذناپذیر زیرین است كه منابع آب زیرزمینی فراوان در اعماق مختلف قرار گرفته است. مطالعات آب‌شناسی كه در 000‘500 كم‍ 2 از خاك تركیه انجام گرفته، روشن ساخته است كه لایه‌های رسوبات آبدار در اعماق مختلف قرار دارد كه هر قدر چاهها عمیق‌تر حفر شود، به منابع سرشارتری برخورد می‌كند. در حوضه‌ها و جلگه‌های داخلی كه میان رشته‌كوهها واقع شده و در تركیه شمار آنها بسیار است، چاههایی كه تا اعماق 100 تا 200 متر حفر می‌شود، بیش‌تر حالت آرتزینی دارد و آب با فشار طبیعی به سطح زمین می‌رسد. دو مركز عمده و اصلی آبگیر داخلی عبارتند از تزگولو و كنیا كه آب آنها از كوهستانهای آهكی تورس غربی تأمین می‌شود. از همین كوهستانها محتملاً مقدار زیادی آب نفوذی و زیرزمینی به حوضۀ آنتالیا وارد می‌شود (گودرزی‌نژاد، 24).

مقدار باران سالانه نقاط نمونه در جهان اسلام
(همۀ عرضهای جغرافیایی شمالی و طولهای جغرافیایی شرقی است مگر در مواردی که خلاف آن تصریح شده باشد)

در فلات ایران و مخصوصاً در بخش ایرانی آن مطالعات دامنه‌داری دربارۀ كمّ‌وكیف آبهای زیرزمینی با بهره‌برداری از روشهای متداول علمی و فنی از سال 1341ش آغاز شده و هنوز ادامه دارد (كردوانی، ‌217). حاصل این مطالعات چندین ساله وجود منابع زیرزمینی فراوانی را به ثبوت رسانده كه در سراسر ایران در دشتهای مركزی  میان‌كوهی و جلگه‌های پایكوهی و ساحلی گسترش یافته است.
مقدار باران سالانه نقاط نمونه در جهان اسلام
موجودی آب زیرزمینی ایران را در حدود 40 میلیارد مـ 3 یا برابر با 1/10 متوسط باران سالانه برآورد كرده‌اند (همو، 230) كه به صورت زیر از آن بهره‌برداری می‌شود (در همۀ موارد ارقام ساده و گرد شده است):
1. از 000‘10 چشمۀ كوچك و بزرگ 9 میلیارد مـ 3 یا 28٪
2. از 000‘20 قنات كوچك و بزرگ  8 میلیارد مـ 3 یا 25٪
3. از 000‘107 چاه عمیق و غیر آن   15 میلیارد مـ 3 یا 47٪
                                      جمع  32 میلیارد مـ 3    100٪
از كاوشهای انجام شده در بخش افغانی فلات ایران اطلاع بسیاری در دست نیست. آنچه مسلم است اینكه با مهار شدن آب هیرمند، بسیاری از زمینهای كشاورزی قسمت سفلى و دلتایی رودخانه به علت نرسیدن آب از میان رفته است (مریلیس، 39).

مأخذ

آمریكانا؛ اسلام آنسیكلوپدیسی؛ اهلرز، اكارت، ایران، مبانی یك كشورشناسی جغرافیایی (جغرافیای طبیعی)، ترجمۀ محمدتقی رهنمایی، تهران، ‌سحاب، ‌1365ش؛ ایرانیكا؛ بارتولد، و. و. آبیاری در تركستان، ترجمۀ كریم كشاورز، دانشگاه تهران،‌1350ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، تفسیر، قم، كتابخانۀ آیت‌الله مرعشی، 1404ق؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، اقبال، ‌1363ش،‌ ج 1؛ بریتانیكا؛ جعفرپور، ‌ابراهیم، پژوهش اقلیمی در غرب ایران، مؤسسۀ جغرافیایی دانشگاه تهران، 1356ش؛ دایرة‌المعارف بزرگ شوروی؛ سازمان هواشناسی، سالنامه؛ سالنامۀ تركیه، 1983م؛ شریفیان، عبدالحسین، سرزمین و مردم پاكستان، تهران، ‌بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ‌1349ش؛ عرفان، ‌محمود، اطلس تاریخ اسلام، تهران، ابن‌سینا، 1333ش؛ قاموس كتاب مقدس، ذیل بركه‌های سلیمان؛ كردوانی، پرویز، منابع و مسائل آب در ایران، تهران، آگاه، ‌1363ش، ج 1؛ گردیزی، عبدالحی بن ضحاك، تاریخ، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای كتاب، ‌1363ش؛ گودرزی‌نژاد، شاهپور، جغرافیای تركیه، تهران، سحاب، مركز امار ایران، سالنامه‌های آماری؛ ولیان، عبدالعظیم، پاكستان، تهران، زوار، 1339ش، نیز:

Awad, Hassan, «Ground Water and Human Geography, ways of life in Desert Regions», Arid Zone Research Programme, 1, Review of Research on Arid Zone Hydrology, Unesco, Paris, 1953, P. 235; Blair, Thomas A., Climatology, New York, Prentice Hall. 1942; Clark, J. I., «Islamic Population Demographic Transition», Journal of the Geographical Association, vol. 70, Part 2, No. 307, April 1985, p 120; De Planhole, X., «The Geographical Setting», Cambridge History of Islam, Cambridge, 1977, vol 2 B, Dickson, B. T., «The challenge of the Arid Land Research and Development for the benefit of Mankind», Future of the Arid Lands, Ed. Gilbert White, Washington D. C., 1956 Dixey, F., «Variability and Predictability of Water Supply», Ibid; Id., «Some Recent Studies in Ground Water Problems», Arid Zone Research Programme 1, Review of Research on Arid Zone Hydrology, Unesco, Paris, 1953; Drouhin, G., «The Problem of water Resources in North Africa» «Arid Zone Programme, Proceedings of the Ankara Symposium on Arid Zone Hydrology, Unesco, Paris; Fernea R., «Iraq.», The Middle East, Ed. Alic, Taylor, Focus Series, 1972.; Fisher, W. B., The Middle East, Methuen, London, 1950, P. 28, 30; Ganji, M. H., «A Geographical Approach to some Demographic Features of the Muslem countries» Population Geography, Journal of the Association of Population Geographers of India, vol. 1, Nos. 1 & 2, Dec. 1984, P. 12; Goudie A., The Encyclopedic Dictionary of Physical Geography, London, Blackwell, 1985, (Under Ground water, Water Balance, Water Table); Haupert, J. S., «The United Arab Pepublic, «The Middle East, Ed. Alice Taylor, Focus Series, 1972, P. 57; Kellog, Ch. E., «The Role of Science in Man's Struggle on Arid Lands», «The Future of the Arid Lands, Ed. Gilbert White, Washington, D. C., 1956, P. 32; Kendrew, W. G., The Climates of the Continents, Oxford, Clarendon Press, 1953, PP. 173, 218; Manners, I. R., «The Desert and the Sown», The Middle East, Ed. Alice Taylor, Focus Series 1972; Id., «Jordan», Ibid; Melamid, Alexander, «Eastern Arabia, Kuwait & Bahrain», Ibid; merilis Miller, Austin, Climatology, London; Merrylees, K. W. Index Islamicus, 1956-60; Pearson, J., Index Islamicus, 1956-60, RCAT 96 (1959) PP. 39, 40, 41; Picard, L., «Outline of Ground water Geology», Arid Zone Research Programme, 1, Review of Research on Arid Zone Hydrology, Paris, Unesco, 1953; Shabad, Th., Geography of the U. S. S. R., New York, Columbia University, 1961 Strahler, Arthur W., Physical Geography, New York, 1965, (Under Climatic Tables); Tixeront, J., «Water Resources in the Arid Regions», The Future of the Arid Lands, Ed., Gilbert White, Am. Ass. for the Advancement of Science, Washington D. C. 1956; Wallen, C. C. & Brichambaut, A Study of Agroclimatology in Semi Arid Zones of the Near East, W. M. O. Geneva, 1962.

محمدحسن گنجی

III. در فقه اسلامی

در فقه شیعه

آب دو قسم است مطلق و مضاف. آب مطلق آبی است كه بدون تقیید و اضافه (حتی اگر به صورت مضاف هم به كار رود) بتوان به آن آب گفت، مانند آب دریا، آب چاه، آب چشمه و جز آن كه همۀ اینها به صورت مطلق «آب»اند. آب مضاف آبی است كه بدون تقیید و اضافه كردن آن به قیدی دیگر نتوان به آن آب گفت، مانند آب سیب و آب هندوانه، و این خود سه قسم است: افشرۀ چیزها (المُعْتَصَر من الاجسام) مانند آب سیب و آب انار؛ آمیخته با چیزها (المُمْتَزَج بها) مانند شربت، دوغ و آب آمیخته به خاك و گِل بسیار؛ تبخیر شدۀ چیزها، مانند گلاب و دیگر عرقها چون عرق نعناع و جز آن.
آب مطلق خود دارای اقسامی است: آبی كه از آسمان می‌بارد (باران)؛ آبی كه از زمین می‌جوشد (نابع) اعم از آنكه در جای جوشش ثابت بماند (آب چاه و برخی چشمه‌ها)، یا روان گردد (آب جاری)، چه جریان آن طبیعی باشد مانند بیشتر آبهای روان، چه مصنوعی مانند آب كاریزها؛ و آبی كه بی‌سرچشمۀ جوششی در جایی گرد آمده باشد (آب راكد) چه اندك باشد (آب قلیل) چه بسیار باشد (آب كثیر).
گرچه برخی از اقسام آب مطلق احكامی مخصوص به خود دارند، ولی همۀ آنها در دو حكم مشتركند:
1. همۀ اقسام آب مطلق ذاتاً پاك (طاهر) و پاك‌كنندۀ (مُطَهَّر) چیزهای آلوده به نَجس‌اند (مُزیلِ خَبَث)؛ افزون بر این با آنها می‌توان وضو گرفت یا غسل كرد یعنی حَدَث اصغر یا اكبر (قَذرات و آلودگی معنوی) را با آنها از خود دور ساخت (رافعیت حَدَث). پاكی و پاك‌كنندگی آب مطلق مستفاد از كتاب و سنت است: خداوند آب را طهور خوانده است (فرقان / 25 /  48)، احادیث بسیاری هم بر این معنی دلالت دارد: ‌خَلَقَ اللهُ الماءَ طَهوراً لاینَجِسُّهُ شیءٌ اِلاّ ما ... ؛ و دربارۀ دریا آمده: قَدُ سُئِلَ عَنِ اَلوُضوءِ بماءِ اَلبَحْرِ، فقال: هو الطَّهورُ ماؤُه، الحِلُّ مِیتَتُهُ (حرّ عاملی، كتاب الطهارة، باب 1: حدیث 9، باب 2: حدیث 4). اما در معنی طهور احتمالاتی داده‌اند: الف ـ مرادفِ طاهر؛ ب ـ مبالغۀ طاهر مانند صبور در برابر صابر، به استناد این دو احتمال، طهور تنها بر طهارت آب دلالت دارد، البته با اختلاف از لحاظ مبالغه؛ ج ـ طهور به معنی مُطَهِّر مانند غَسول، در این صورت طهور به دلالت مطابقه از مُطَهِّر بودن آب و به دلالت التزام از طاهر بودن آن حكایت می‌كند؛ د ـ طهور به معنی مابِه یتَطَهَّرُ مانند فَطور؛ در این صورت نیز مانند احتمال پیشین به دلالت مطابقه و التزام، به مطهِّر بودن و طاهر بودن آب دلالت دارد؛ ه‍ ـ طهور به معنی طاهِر مُطهِّر، در این صورت به دلالت تضمّن بر هر دو حكم دلالت می‌كند. علاوه بر اینها آیۀ شریفۀ «وَ یُنَزِّلُ عَلَیكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَكُمْ بِهِ» (انفال /  8 / 11) مجال هیچ‌گونه تأمل در مطهر بودن آب باقی نمی‌گذارد (حكیم، 1 / 110، 111).
2. اگر یكی از اوصاف سه‌گانۀ رنگ، بوی و مزۀ این آبها بر اثر برخورد با نجاست دگرگون شود نجس می‌شوند (یزدی، 9).
آبهای جوشان مانند آب چاه و چشمه حتى در صورتی كه مقدار آنها كمتر از كُر باشد به مجرد برخورد با نجس منفعل نمی‌شوند (حكیم، 1 / 193- 198). حكم آب باران نیز در حال بارش همین است (همو، 1 / 175).
آب راكد اگر به حد كُر رسیده باشد بر اثر برخورد با نجس، نجس نمی‌شود مگر آنكه یكی از اوصاف سه‌گانۀ آن با ملاقات با نجس دگرگون گردد. وزن آب كر 200‘1 رطل عراق (12 / 393 كیلوگرم) و حجم آن 43 وجب منهای 1/8 وجب (875 / 42 وجب مكعب) است (یزدی، 7)، یعنی مكعبی به اضلاع 5 / 3 وجب. آب راكد اگر به حد كر نرسیده باشد (آب قلیل) به مجرد برخورد با نجس، نجس می‌شود، اما آب راكدِ نجس چه كُر باشد چه قلیل به مجرد اتصال با كُرِ طاهر یا آب جاری یا یكی از آبهای جوشان یا نزول باران بر آن پاك می‌گردد (همو، 12).
آب مضاف اگر از اصل پاك باشد و با نجسی هم برخورد نكرده باشد طاهر است، ولی به اجماع رافع حدث نیست (نمی‌توان با آن وضو گرفت یا غسل كرد) و بنابر قول قویتر، حتى در حال اضطرار نیز، خبث (نجاست) را برطرف نمی‌سازد و اگر با نجس یا متنجِّس، هر قدر اندك باشد، برخورد كند نجس می‌شود. مگر اینكه از بالا به سوی پایین جریان یابد و نجاست در پایین با آن برخورد كند كه در این صورت بخش بالایی آن متنجّس نمی‌گردد؛ مثلاً وقتی از گلابدان بر دست نجس گلاب ریخته شود آنچه در گلابدان است نجس نمی‌شود، حتى اگر با گلاب نجسی كه در دست كسی است متصل باشد (یزدی، 8)، همچنین اگر آب مضاف با فشار با نجاست تماس یابد، حتى اگر نجاست بالاتر از آب باشد نجس نمی‌شود، مانند فوران آب مضاف بر نجس (اصفهانی،‌ العروةالوثقى، 8، حاشیه؛ حكیم،‌ 115). به هر حال آب مضافِ نجس با پیوستن به آب كر یا جاری، و به قولی با مزج با آن، به شرط آنكه آب كر یا جاری از اطلاق خارج نگردد، و در هر حال آب مضاف هم به مطلق تبدیل گردد، پاك می‌شود و با آن می‌توان رفع حدث و ازالۀ خبث كرد (همدانی،‌ 57، یزدی، 8).

مآخذ

اصفهانی، ابوالحسن (نك‍ : یزدی، عروةالوثقی)؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، به كوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1391ق؛ حكیم، محسن، مستمسك، بیروت،‌ داراحیاء التراث العربی، 1391ق؛ قرآن كریم؛ همدانی، رضا، مصباح الفقیه، تهران، 1353ق، ج 1،‌ طهارة؛ یزدی، محمدكاظم، العروةالوثقى، به كوشش ابوالقاسم اصفهانی و محمد خامنه‌ای تبریزی، نجف، المطبعةالمرتضویة، 1348ق.

ابوالقاسم گرجی

صفحه 1 از6

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: