صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / ارتش /

فهرست مطالب

ارتش


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 11 دی 1398 تاریخچه مقاله

شاه عباس اول پس از بر سر کار آمدن، در ارتش صفوی تحول ایجاد کرد. نقش قزلباشها در ارتش کاهش یافت و واحدهای مجهز به سلاحهای جدید برای مقابله با تهدیدهای ارتش عثمانی تشکیل گردید. واحدهای قورچی تقویت، و واحدهای توپچی و تفنگچی ایجاد شد. شمار قورچیها دست‌کم دوبرابر شد و درنتیجه، پایگاه نظامی و اجتماعی قورچی‌باشی بالا رفت. شاه نیز شماری از قورچی‌باشیها را به منصبهای مهم گمارد و به این ترتیب، قزلباشها را محدود و مهار کرد. غلامان که بیشتر از ارمنیها، گرجیها و چرکسها تشکیل می‌یافتند، به منزلۀ نیروهای ویژه بودند و در نبردهای بسیاری شرکت داشتند. در زمان شاه‌عباس، شمار نیروهای آماده به خدمت سواره‌نظام 10 تا 15 هزار بود. تفنگچیان نیز از نواحی مختلف استخدام می‌شدند و در واحدهایی که به نام همان ناحیه نامیده می‌شدند ــ مانند تفنگچیـان اصفهـان و تفنگچیـان مـازندران ــ سازمـان می‌یافتند. توپچیان هم کارآمدی خود را در نبرد با نیروهای عثمانی نشان دادند که این امر از سازمان‌دهی، انضباط، آموزش و قدرت آتش آنها حکایت می‌کند. البته تغییر یافتن ساختار و سازمان‌دهی جدید اگرچه ارتش صفوی را برای مدتی کارآمد کرد، اما چون ارتش پشتیبانی ایلات و عشایر و طوایف را از دست داد، به ضعف گرایید و یکی از علتهای انقراض صفویه همین تغییر ساختار ارتش بود. 
نادرشاه افشار پس از فروپاشی سلسلۀ صفویه، ارتش خود را برای دفاع در برابر تهاجمات خارجی، و تقریباً براساس همان ساختار عصر صفوی، سازمان‌دهی کرد. نیروی عمدۀ ارتش سواره‌نظام بود که از طوایف چادرنشین تشکیل، و به نیزه و شمشیر مسلح می‌شد. تفنگچیها که سربازان پیاده بودند، از میان روستاییان ایرانی به استخدام درمی‌آمدند. توپچیها عمدتاً از زنبورک (توپهای کوچکی که روی شتر سوار، و از همان‌جا شلیک می‌شد) استفاده می‌کردند. نادر شاه ترکیب قومی ارتش را عمداً تغییر داد و به رقابت میان طوایف در ارتش دامن زد. ارتشی که او برای لشکرکشی به داغستان سازمان داده بود، حدود 150 هزار تن نیرو داشت و از اقوام و طوایف مختلف تشکیل می‌شد. او دستمزد نظامیان را به‌طور مرتب می‌پرداخت و آنها را مجهز نگاه می‌داشت. نبوغ و مدیریت نظامی نادر شاه عامل اصلی انسجام و کارآمدی ارتش در عصر افشاریه بود، اما با قتل او شیرازۀ آن ارتش از هم گسیخت. 
جنگاوران طایفۀ زند که از لُرها و در خدمت نادر شاه بودند، پس از کشته شدن او، از عادل شاه پیروی نکردند و راهی صفحات غرب شدند. پس از مدتی، کریم‌خان زند به قدرت رسید و ارتشی از ایلات و عشایر تشکیل داد و واحدهای تفنگچی و جزایرچی ــ مسلح به تفنگ بزرگ و پایه‌داری به نام جزایر ــ را برآن افزودکه‌افراد این دو واحد معمولاً از روستاییان ولایات غربی و مرکزی انتخاب می‌شدند. ارتش او در چند نبرد کارآمدی خود را نشان داد، گرچه کریم‌خان به شیوۀ نادرشاه از ارتش استفاده نمی‌کرد. بزرگ‌ترین لشکرکشی عصر او به بصره در 1189-1190ق بود. در این لشکرکشی شمار نفرات به 30 هزار رسید و در حدود 20 هزار تن از جنگجویان بختیاری به کمک مشکهایی که از هوا پرکرده بودند، از اروندرود گذشتند. ارتش کریم‌خان در منازعات جانشینی پس از مرگ او و در نبردهای داخلی پاره‌پاره شد و بیشتر بازماندگان آن سرانجام به نیروهای آقامحمدخان قاجار پیوستند. 
آقامحمدخان از طوایف مازندران که با خاندان او بستگیهایی داشتند، نیرویی گرد آورد و با استفاده از مزدوران، دسته‌های تفنگچی تشکیل داد و به‌تدریج بر شمار قوا افزود تا آنکه در جنگهای قفقاز این شمار به 60 هزار رسید. ارتش او ابتدا دائمی، منظم و متحدالشکل نبود، اما او سعی کرد به آن انتظام ببخشد و مشاغل و مناصب نظامی را سامان دهد؛به‌ویژه پس از رویارویی با ارتش روسیه، نوسازی ارتش و تجدید سازمان آن را ضروری دید و برای نخستین‌بار هنگهایی از نیروهای پیاده، سوار و توپخانه تشکیل گردید. این ارتش در اختیار فتحعلی شاه قرار گرفت و بر پایۀ گزارش نظامی ژنرال گاردان، از پیاده‌نظام، سواره‌نظام و واحد توپخانه تشکیل می‌شد. بنا بر آمار او، شمار نیروهای سوار 144 هزار بوده است و 500‘2 توپچی با توپهای روسی و زنبورک نفرات واحد توپخانه را تشکیل می‌دادند. در دورۀ فتحعلی شاه، جنگهای ایران و روسیه درگرفت و ارتش ایران در این رشته جنگها شکست خورد. در دورۀ محمدشاه، ارتش بازهم به انحطاط گرایید و کوششهایی برای استفاده از مستشاران نظامی انگلیسی و فرانسوی به نتیجه نینجامید. در دورۀ ناصرالدین شاه، ارتش قاجار به همت و ابتکارهای میرزا تقی‌خان امیرکبیر تغییر کرد و تجدید سازمان یافت. فوجهایی از پیاده‌نظام و سواره‌نظام شکل گرفت، دستۀ غلام سوار، دسته‌های توپچی، زنبورکچی، فوج جمّازسوار و فوجهای مرزی تشکیل گردید و به تأسیس کارخانه‌های اسلحه‌سازی، توپ‌ریزی، باروت‌سازی و تولید برخی ادوات جنگی در تهران و چند شهر دیگر اقدام شد. اگر امیرکبیر زنده و در رأس امور مانده بود، طرح ایجاد ارتش ملی با توان خودکفایی نظامی به‌بار نشسته بود. 
در دوره‌های حکومت آخرین شاهان قاجار (مظفرالدین شاه، محمدعلی‌شاه و احمدشاه) ارتش رو به ضعف و تحلیل نهاد، سطح انضباط و آموزش تنزل یافت، فساد مالی در ارتش رخنه کرد، تا بدانجا که نیروهایی از آن به راهزنی یا غارت اموال مردم می‌پرداختند. وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه روحیۀ متزلزل ارتش قاجار را متزلزل‌تر کرد و وقوع جنگ جهانی اول، اشغال شدن بخشهایی از ایران و سرایت قحط و غلا به سراسر کشور این ارتش را بیش از پیش بی‌رمق ساخت و به مرز فروپاشی کشاند. 
با تأسیس سلسلۀ پهلوی،ارتش جدیدی با اقتباس از الگوهای غربی به‌تدریج تشکیل گردید. هستۀ اصلی نیروهای این ارتش را واحدهای قزاق و ژاندارمری تشکیل می‌دادند که به ترتیب، زیر نظر افسران روس و سوئدی آموزش دیده بودند. ارتش سازمان داده شده نخست برای اسکات طوایف و عشایر و سرکوبهای داخلی به‌کار رفت و نیز از آن به عنوان ابزاری برای تحکیم پایه‌های سلطنت استفاده شد. پس از ایجاد آرامش داخلی، شماری از جوانان مستعد برای تحصیلات نظامی به خارج از کشور، و عمدتاً به فرانسه، فرستاده شدند که پس از بازگشت به بازسازی ارتش پرداختند. حاجعلی رزم‌آرا (ﻫ م) ازجملۀ همین دانشجویان اعزامی بود که مدارج نظامی را به سرعت طی کرد و در تغییراتی در ارتش ایران مؤثر قرار گرفت. تصویب و اجرای قانون نظام وظیفۀ عمومی جان تازه‌ای به ارتش بخشید و آن را به نهادی فراگیر و ملی تبدیل کرد. سازمان‌دهی واحدهای نظامی پس از به خدمت گرفتن نیروهای وظیفه تغییر کرد و نیروها ودسته‌های نظامی تقویت شد و گسترش یافت. در1320ش که نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم به خاک ایران وارد شدند و این کشور را اشغال کردند، ارتش ایران 125 هزار تن نیرو داشت و می‌توانست 400 هزار تن را بسیج کند، اما این ارتش با نخستین حملات نیروهای متفقین و ظرف مدت کوتاهی فرو پاشید. 
در حکومت محمدرضا شاه پهلوی (1320-1357ش) تا چند سال ارتش ناتوان بود و از پیامدهای فروپاشی در جریان جنگ رهایی‌نیافته بود. درسالهای1331-1332ش که‌دکتر محمدمصدق در جریان جنبش ملی کردن صنعت نفت ایران به نخست‌وزیری رسید، مسئولیت وزارت جنگ با نخست‌وزیر بود و ارتش عملاً در چارچوب سیاستهای ملی مهار شده بود، اما با کودتای نظامی 28 مرداد 1332، ارتش به قدرت بی‌سابقه‌ای دست یافت و شاه به‌تدریج اختیار کامل آن را به دست گرفت. ارتش پس از کودتا از عناصر چپ‌گرا و ملی‌گرا تصفیه شد. 
نزدیکی رابطۀ ایران با آمریکا پس از کودتا، در ارتش با وضوح بیشتری دیده می‌شود. ارتش با آموزش نظامیان آمریکایی از الگوی ارتش آمریکا سرمشق گرفت و به سلاحهای آمریکایی مجهز شد. بخش عمده‌ای از درآمد نفت به تقویت بنیۀ آن اختصاص یافت و پس از افزایش درآمدهای نفتی، جنگ‌افزارهای پیشرفته‌تری برای ارتش تهیه شد. جنگنده بمب‌افکنهای پیچیده ازجملۀ هواپیماهای نظامی پیشرفته‌ای بود که برای نیروی هوایی خریداری شد. در 1355ش، حدود 2 سال پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران، ارتش به 3 نیروی زمینی، دریایی و هوایی تقسیم می‌شد که به ترتیب، 220 هزار، 100 هزار، و 30 هزار تن نیرو داشتند. در همین سال، هوانیروز دارای 700 بالگرد جنگنده، نیروی زمینی دارای بیش از 500‘1 تانک، و نیروی هوایی دارای 400 هواپیمای جنگنده بود. تجهیزات نظامی، به‌ویژه در نیروهای هوایی و دریایی، کاملاً جدید بود و ایران گذشته از آمریکا، از کشورهای غربی دیگری هم جنگ‌افزار می‌خرید. 
در دورۀ پهلوی دوم، آموزش نظامی در ایران از راه گسترش و ایجاد دانشکده‌ها و دانشگاههای نظامی ارتقا یافت و شماری از نظامیان نیز برای گذراندن دوره‌های عالی نظامی و تخصصی به آمریکا و برخی کشورهای اروپایی اعزام شدند و توان فنی ارتش در کار با تجهیزات نظامی جدید بالا رفت، اما از آنجا که مدیریت و سیاست نظامی حاکم بر ارتش غیرمستقل، و گاه نیز با مصالح ملی مغایر بود، ارتش مجهز و بهره‌مند از امکانات بسیار، در مسیر درستی گام برنداشت و شاید یکی از دلایل وقوع انقلاب اسلامی بی‌تناسبی میان هزینه‌های نظامی با هزینه‌های دیگر بخشهای کشور بوده است. 
در جریان انقلاب اسلامی، رهبر انقلاب به کرات از نیروهای ارتش خواست که به صفوف ملت بپیوندند. در 15 بهمن 1357 جمعی از نیروهای نظامی به محل اقامت رهبر انقلاب رفتند و وفاداری خود را به ایشان ابراز داشتند. در پی آن، شماری از نیروهای نظامی در شهرهای مختلف کشور به شیوه‌های مختلف همراهی خود را با انقلاب نشان دادند. صبح روز 22 بهمن 1357 جلسۀ شورای عالی ارتش تشکیل شد و ارتش بی‌طرفی خود را در مناقشات سیاسی اعلام داشت و به همۀ واحدهای نظامی در سراسر کشور دستور داد که به پادگانهای خود بازگردند. رهبر انقلاب در واکنش به این تصمیم ارتش، از مردم خواست که آرامش و نظم را حفظ کنند و چنانچه فرماندهان ارتش به ملت بپیوندند، با آنان برادرانه رفتار کنند. در 23 بهمن، درست روز پس از پیروزی انقلاب، رئیس کل جدید ستاد ارتش تعیین شد. از 1358ش تغییر در همۀ شئون ارتش آغاز گردید و سیاست نظامی حاکم بر آن هماهنگ ساختن ارتش با هدفهای نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی بود. تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان‌دهی نیروهای شبه نظامی و بسیج نیز در کارکردهای ارتش تغییر ایجاد کرد. در جریان حملۀ نظامی عراق به ایران که به جنگی 8 ساله انجامید، ارتش با همۀ توان خود در دفاع از کشور شرکت داشت. به سبب محاصرۀ اقتصادی و محدودیتهای مختلفی که بر کشور تحمیل شد، ارتش برای تأمین نیازهای تجهیزاتی خود به سیاست خودکفایی روی آورد و با بهره‌مندی از دانشها، فنون و فن‌آوریهای صنعتی و نظامی، توان خود را افزایش داد. ارتش ایران اکنون به سبب تجربۀ انقلاب و جنگ و توانایی تأمین نیازهای تسلیحاتی خود، در زمرۀ ارتشهای کارآمد جهان است.■

ارتش نوین

ارتش نوین اصطلاحاً به ارتشهایی گفته می‌شود که پس‌از انقلاب‌صنعتی‌اروپا تشکیل،و به جنگ‌افزارهای تولیدی جدید مجهز شده‌اند. این اصطلاح در سالهای اخیر برای ارتش کشورهای ابرقدرت به‌کار رفته است که به جنگ‌افزارهای فوق جدید مسلح شده‌اند. انقلاب الکترونیک در ارتش نوین، تجهیزات نظامی و چگونگی کاربرد آنها تحول به‌بار آورده است. در حملۀنظامی به صربستان، افغانستان و عراق در سالهای اخیر از ارتش نوین و جنگ‌افزارهای بسیار جدید، هوشمند و کاملاً الکترونیکی استفاده شده است.     (154)

صفحه 1 از5

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: