صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / بیرونی /

فهرست مطالب

بیرونی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 1 آبان 1401 تاریخچه مقاله

دیدگاههای‌ مهم‌ بیرونی‌ در طبیعیات

بیرونی‌ در الآثار الباقیة، چنان‌ كه‌ خود نیز یادآور شده‌، برای‌ آنكه‌ كتابش‌ ملال‌آور نباشد، مسائل‌ پراكنده‌، اما بسیار جالبی‌ را یاد كرده‌ است‌ كه‌ بسیاری‌ از آنها به‌ طبیعیات‌ مربوط می‌شود (ص‌ 72، برای‌ تفصیل‌ بیشتر، نک‍ : ه‍ د، ذیل‌، الآثارالباقیة ... ). در میان‌ شاخه‌های‌ مختلف‌ علوم‌ طبیعی‌، بیرونی‌ بیشتر به‌ آثار علوی‌ توجه‌ داشته‌ است‌. وی‌ دست‌ كم‌ 8 اثر مستقل‌ دربارۀ این‌ شاخه‌ از طبیعیات‌ یا برخی‌ مباحث‌ تخصصی‌ آن‌ همچون‌ دنباله‌دارها، شهابها، شَفَق‌ و فَلَق‌ و نیز انتقاد از آثار علوی‌ ارسطو نوشته‌ (نک‍ : فهرست‌، 36- 38، 43، رساله‌های‌ 56-60، 68، 69 و 109) كه‌ متأسفانه‌ هیچ‌ یك‌ باقی‌ نمانده‌ است‌. بیرونی‌ افزون‌ بر این‌ در آثار دیگر خود نیز اشارات‌ قابل‌ توجهی‌ به‌ این‌ موضوعات‌ دارد. دیدگاه‌ ابوریحان‌ دربارۀ چیستی‌ كهكشان‌ راه‌ شیری‌ كه‌ در التفهیم‌ آمده‌، از اهمیتی‌ بسزا برخوردار است‌؛ زیرا در میان‌ طبیعی‌دانان‌ مسلمان‌، حتى آنان‌ كه‌ كتابی‌ مستقل‌ دربارۀ آثار علوی‌ نوشته‌اند، كمتر كسی‌ به‌ این‌ موضوع‌ پرداخته‌ است‌. در واقع‌ طبیعی‌دانان‌ مسلمان‌ كه‌ دیدگاه‌ ارسطو و دیگر یونانیان‌ در این‌ باره‌ را معقول‌ نمی‌دانستند، برای‌ گریز از مخالفت‌ صریح‌ با نظر ارسطو، ترجیح‌ می‌دادند كه‌ اصولاً وارد این‌ مبحث‌ نشوند. تنها بیرونی‌ و ابن‌ هیثم‌ نظریاتی‌ نو در این‌ زمینه‌ مطرح‌ كردند. بیرونی‌ ضمن‌ ارائۀ نظریه‌ای‌ كم‌ و بیش‌ صحیح‌ و جالب‌ بر اختلاف‌نظر خود و ارسطو تأكید می‌ورزد: «مجرّه‌ را پارسیان‌ راه‌ كاهكشان‌ خوانند و هندوان‌ راه‌ بهشت‌. و او جمله‌ شدن‌ بسیار ستارگان‌ است‌ از جنس‌ ستارگان‌ ابری‌ و... ارسطو مجره‌ را چیزی‌ داند كه‌ به‌ هوا از بخار دخانی‌ شده‌، برابر ستارگان‌ بسیار گرد آمده‌ آنجا، همچنان‌ كه‌ خرمن‌ و گیسو، و دنباله‌ اندر هوا برابر ایشان‌ پدید آید» ( التفهیم‌، روایت‌ فارسی‌، 115، روایت‌ عربی‌، 87؛ برای‌ دیدگاههای‌ یونانیان‌، نک‍ : ارسطو، 58؛ «الأراء ... »، 142-143؛ ابن‌بطریق‌، 23-26؛ ابن‌ رشد، 51-56؛ كرامتی‌، «آثار ... » 183-190، 195، 205). 
بیرونی‌ در بخشهایی‌ از تحقیق‌ ماللهند دیدگاههای‌ دانشمندان‌ هندی‌ دربارۀ برخی‌ پدیده‌های‌ آثار علوی‌ و به‌ویژه‌ دنباله‌دارها را نقل‌ كرده‌ است‌ (نک‍ : ص‌419-432،536-547). اما ازاین‌میان‌، انتقاد سخت‌ وی‌ از چند نظریۀ مهم‌ و اساسی‌ طبیعیات‌ كهن‌ ــ كه‌ همگی‌ در كتاب‌ افراد المقال‌ آمده‌ است‌ ــ بیش‌ از همه‌ جلب‌نظر می‌كند و جالب‌ اینجاست‌ كه‌ این‌ اعتراضات‌ اولاً به‌ موضوع‌ اصلی‌ رساله‌ (یعنی‌ سایه‌ها) ارتباطی‌ ندارد و ثانیاً این‌ بخش‌ از كتاب‌ بیرونی‌ چنان‌ كه‌ خواهیم‌ گفت‌ به‌ اشتباه‌ در ضمن‌ رسالۀ فی‌ حركات‌ الشمس‌ ابراهیم‌ بن‌ سنان‌ چاپ‌ شده‌ است‌. انتشار این‌ مطالب‌ در میان‌ رسائل‌ ابن‌ سنان‌ موجب‌ شده‌ است‌ كه‌ برخی‌ پژوهشگران‌ این‌ دیدگاهها را از آن‌ ابراهیم‌ بن‌ سنان‌ دانسته‌، و در نتیجه‌ برای‌ نظریات‌ او در طبیعیات‌ اهمیت‌ بسیار قائل‌ شوند (مثلاً GAS, VII/274-275؛ نیز ه‍ د، ابراهیم‌ بن‌ سنان‌). بیرونی‌ در این‌ بخش‌ از افراد المقال‌ سخن‌ احمد بن‌ طیب‌ سرخسی‌ (ه‍ م) در كتاب‌ اركان‌ الفلسفۀ دربارۀ «سیاهی‌ هوا بر فراز نقاط مرتفع‌» را نشانۀ مبالغۀ وی‌ در پیروی‌ از «نظریه‌ای‌ كه‌ از كتاب‌ الحس‌ و المحسوس‌ ارسطو برمی‌آید» می‌داند. ابوریحان‌ بر آن‌ است‌ كه‌ در این‌ باره‌ باید تنها با استناد به‌ آزمایش‌ و تجربه‌ سخن‌ گفت‌، زیرا هیچ‌گاه‌ از تغییر رنگ‌ هوا در سرما یا نبود گرما سخنی‌ نرفته‌ است‌ و قلۀ كوه‌ دماوند با بلندی‌ بسیارش‌ دیده‌ می‌شود و هیچ‌ نشانی‌ از سیاهی‌ در آن‌ نیست‌. به‌ نظر بیرونی‌ پیروان‌ متعصب‌ ارسطو بر خود جایز دانسته‌اند كه‌ از كتاب‌ آثار علوی‌ ارسطو بی‌چون‌ و چرا پیروی‌ كنند و آنچه‌ دربارۀ شعاع‌ بصر و بینایی‌ گفته‌ است‌، بپذیرند (در این‌ باره‌، نک‍ : كرامتی‌، همان‌، 214- 218، 231-236، جم‍‌ ).
به‌ نظر بیرونی‌ سخنان‌ پیروان‌ متعصب‌ ارسطو جز در واژه‌ها و الفاظ تفاوت‌ دیگری‌ با سخن‌ خود او ندارد. آنان‌ نادرستیهایی‌ را كه‌ در این‌ نظریات‌ دیده‌ می‌شود، به‌ گردن‌ كسانی‌ جز ارسطو می‌اندازند و اگر كسی‌ كه‌ در هیئت‌ عالم‌ نظر می‌افكند، آنچه‌ را در این‌ كتاب‌ آمده‌ است‌، خطای‌ فاحش‌ بداند و قبول‌ نكند كه «زیر مدار منقلب‌ صیفی‌ عمارت‌ و آبادانی‌ بر زمین‌ وجود ندارد»، این‌ گروه‌ آشكارا به‌ تكذیب‌ او بر می‌خیزند (بیرونی‌، «افراد»: بخش‌ چاپ‌ شده‌ در «حركات‌ الشمس‌» ابراهیم‌ بن‌ سنان‌، 55). نظریه‌ای‌ كه‌ ابوریحان‌ از آن‌ انتقاد كرده‌، در فصل‌ پنجم‌ مقالۀ دوم‌ متئورولوگیكا ی‌( الآثارالعلویۀ) ارسطو آمده‌ است‌. وی‌ در این‌ كتاب‌ ابتدا از دو ناحیۀ مسكون‌، یكی‌ در شمال‌ خط استوا و تقریباً بین‌ مدار قطبی‌ شمال‌ و مدار رأس‌ السرطان‌ (یا مدار منقلب‌ صیفی‌، مدار 5 /23 عرض‌ شمالی‌) و دیگری‌ ناحیۀ متناظر آن‌ در جنوب‌ خط استوا (یعنی‌ بین‌ مدار 5 /23 عرض‌ جنوبی‌ و مدار قطبی‌ جنوب‌) نام‌ می‌برد و اندكی‌ بعد می‌افزاید:... و ما می‌دانیم‌ كه‌ ناحیۀ مسكون‌ پیش‌ از آنكه‌ سایه‌ هنگام‌ ظهر حقیقی‌ ناپدید شود، یا به‌ سوی‌ جنوب‌ افتد، قطع‌ می‌شود (یعنی‌ پایین‌تر از مدار رأس‌ السرطان‌ ناحیۀ مسكون‌ وجود ندارد!). خود بیرونی‌ در مقدمۀ طولانی‌ تحدید نهایات‌ الاماكن‌ نیز ضمن‌ بحث‌ دربارۀ ربع‌ مسكون‌ گفته‌ است‌: و بعضی‌ گفته‌اند كه‌ در سوی‌ جنوب‌ كرۀ زمین‌ همانند شمال‌ آن‌ خشكی‌ و آدمیزاد هست‌، و ارسطو این‌ را واجب‌ ندانسته‌، بلكه‌ آن‌ را ممكن‌ شمرده‌ است‌ ... و ارسطو چه‌ نیكو كرده‌ است‌ كه‌ با مشروط سخن‌ گفتن‌ خود را از همۀ این‌ ایرادها به‌ دور نگاه‌ داشته‌ است‌! (ص‌ 28، 32). در نتیجه‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ انتقاد بیرونی‌ به‌ ارسطو تنها به‌ امكان‌ زیستن‌ در نواحی‌ گرمسیری‌ (بین‌ مدار رأس‌ السرطان‌ و رأس‌ الجدی‌) مربوط می‌شود. 
ارسطو همچنین‌ در فصل‌ دوازدهم‌ از مقالۀ نخست‌ متئورولوگیكا هنگام‌ توجیه‌ چگونگی‌ پدید آمدن‌ تگرگ‌ آورده‌ است‌ كه‌ گرم‌ كردن‌ آب‌، لطافت‌ آن‌ را افزایش‌ می‌دهد و در نتیجه‌ این‌ آب‌ زودتر از آبی‌ كه‌ قبلاً گرم‌ نشده‌ است‌، یخ‌ می‌زند؛ و آبی‌ كه‌ در نواحی‌ و فصول‌ گرم‌ در هوا فشرده‌ می‌شود، سریع‌تر داغ‌ می‌شود. به‌ همین‌ دلیل‌، اهالی‌ شهر پُنتُس‌ هرگاه‌ به‌ یخ‌ نیاز داشته‌ باشند، نخست‌ آن‌ را می‌جوشانند و سپس‌ در هوای‌ سرد می‌گذارند تا یخ‌ بزند. ارسطو و پیروانش‌ در توجیه‌ بسیاری‌ از پدیده‌های‌ مربوط آثار علوی‌، به‌طور مستقیم‌ یا غیرمستقیم‌ از این‌ نظریه‌ بهره‌ برده‌اند و به‌طور مثال‌ می‌پنداشتند كه‌ بخار برخاسته‌ از آب‌ گرم‌، زودتر از بخار برخاسته‌ از آب‌ سرد یخ‌ خواهد زد! امروزه‌ نادرستی‌ این‌ نظریه‌ بر هیچ‌ كس‌ پوشیده‌ نیست‌، اما تقریباً همۀ دانشمندان‌ دورۀ اسلامی‌ بی‌آنكه‌ به‌ خود زحمت‌ چنین‌ آزمایشی‌ را بدهند، نظر ارسطو را پذیرفته‌اند. به‌ طور مثال‌ ابن‌ سینا در دانشنامۀ علایی‌ در این‌ باره‌ آورده‌ است‌: «چیز گرم‌ زودتر بَندد و زودتر فِسُرد (سرد شود)، از قِبَل‌ لطیفی‌ ورا، كه‌ قوت‌ سرما اندر وی‌ بیشتر تواند شدن‌، و از این‌ قبل‌ را، هرگاه‌ كه‌ به‌ سرما آب‌ گرم‌ و آب‌ سرد بر زمین‌ ریزند، آب‌ گرم‌ زودتر فِسُرد» (ص‌ 66، نیز الشفاء، 37). اما بیرونی‌ برای‌ رد این‌ دیدگاه‌ به‌ این‌ آزمایش‌ دست‌ می‌زند: «من‌ دو ظرف‌ یك‌ اندازه‌ و یك‌ شكل‌ برگرفتم‌ و در هر دو ظرف‌، از یك‌ آب‌، یكی‌ سرد و دیگری‌ گرم‌ ریختم‌ و هر دو ظرف‌ را در هوای‌ سرد و خشك‌ نهادم‌. سطح‌ آب‌ سرد یخ‌ بست‌، در حالی‌ كه‌ در آب‌ گرم‌ هنوز گرمایی‌ باقی‌ مانده‌ بود. این‌ را دیگر بار آزمودم‌، باز همچنان‌ شد»  («افراد»: بخش‌ چاپ‌ شده‌ در «حركات‌ الشمس‌» ابراهیم‌ بن‌ سنان‌، 56-57). 
جالب‌تر اینكه‌ برخی‌ دانشمندان‌ ایرانی‌ كه‌ رسالاتی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ دربارۀ آثار علوی‌ نوشته‌اند، ازجمله‌ ابن‌سهلان‌ و مسعودی‌ مروزی‌، به‌ تصور آنكه‌ بیرونی‌ در این‌ انتقاد خود به‌ دیدگاه‌ ابن‌ سینا نظر داشته‌ است‌، به‌ دفاع‌ از این‌ یك‌ برخاسته‌اند! و بدون‌ توجه‌ به‌ ادلۀ بیرونی‌، نظر درست‌ او را نادرست‌ خوانده‌اند. به‌ ویژه‌ ابن‌ سهلان‌ پا را از این‌ فراتر گذاشته‌، و دانشمند بزرگی‌ چون‌ ابوریحان‌ را به‌ بی‌اطلاعی‌ از علوم‌ طبیعی‌ و نفهمیدن‌ منظور سخن‌ ابن‌ سینا متهم‌ كرده‌ است‌. وی‌ ضمن‌ تكرار تقریباً كلمه‌ به‌ كلمۀ سخنان‌ ارسطو و حتى مثال‌ وی‌ افزوده‌ است‌: «... و فاضل‌ترین‌ حكما در اسلام‌ رئیس‌ بوعلی‌ سینا بوده‌ است‌، و او این‌ معنی‌ را مجمل‌ در بعضی‌ تصانیف‌ خویش‌ آورده‌ است‌. رئیس‌ بوریحان‌ كه‌ پایۀ تمام‌ داشته‌ است‌ در هندسه‌ و از این‌ علوم‌ بهره‌ای‌ نداشته‌ است‌، این‌ سخن‌ را نیك‌ فهم‌ نكردست‌ و تشنیع‌ زدن‌ گرفتست‌ بر خواجه‌ بوعلی‌ كه‌ گفته‌ است «آب‌ گرم‌ از آب‌ سرد زودتر فِسُرد»، «و من‌ كه‌ بوریحانم‌ دو اِنا از یك‌ آب‌، یكی‌ سرد و یكی‌ گرم‌ در هوای‌ زمستان‌ گشاده‌ بگذاشته‌ام‌، روی‌ آنچه‌ سرد بود بسته‌ شده‌ بود و آن‌ گرم‌ هنوز گرمی‌ نگذاشته‌ بود». و ندانسته‌ است‌ كه‌ خواجه‌ بوعلی‌ را مقصود این‌ بوده‌ است‌ كه‌ بیان‌ كردیم‌ كه‌: دو سرد كه‌ یكی‌ لطیف‌تر بود و یا دو گرم‌ كه‌ یكی‌ لطیف‌تر بود سردی‌ و گرمی‌ پیش‌تر از كثیف‌تر بپذیرد، و گرم‌ و سرد در هوای‌ سرد بنهی‌ عاقبت‌ چون‌ هر دو سرد شوند، سردی‌ و یخ‌ بستن‌ آنچه‌ گرم‌ بود سخت‌تر و بیشتر بود!» (ابن‌ سهلان‌، 17- 18). 
شرف‌الدین‌ مسعودی‌ مروزی‌ نیز پس‌ از تكرار نظریۀ تأثیر لطافت‌ در تغییر سریع‌تر درجۀ حرارت‌ اجسام‌ آورده‌ است‌: «و دلیل‌ بر این‌ سخن‌، آن‌ است‌ كه‌ در زمستان‌ چون‌ آب‌ گرم‌ و آب‌ سرد در صحرا بر زمین‌ ریزند، آن‌ آب‌ گرم‌ زودتر یخ‌ بندد از آب‌ سرد و یكی‌ از جملۀ فضلا سخن‌ را تزییف‌ كرده‌، می‌گوید: من‌ تجربه‌ كردم‌ آب‌ گرم‌ و آب‌ سرد به‌ صحرا نهادم‌، تا آب‌ گرم‌ سرد شود، آب‌ سرد یخ‌ بسته‌ بود. اما این‌ شخص‌ در تزییف‌ این‌ مُحِقّ نیست‌ و اعتبار و تجربه‌ نیكو نكرده‌، بایستی‌ آب‌ گرم‌ بنهادی‌ تا فاتر گشتی‌ آنگاه‌ آن‌ را با آب‌ سرد به‌ یكباره‌ در صحرا نهادی‌ تا پدید آمدی‌ كه‌ اول‌ كدام‌ یخ‌ بستی‌! (مسعودی‌، 79-80؛ برای‌ توضیحات‌ بیشتر، نک‍ : كرامتی‌، «آثار»، 215، 230، 242، 252-253، 262-263، هواشناخت‌، 141- 148). 

تأثیر ابوریحان‌ بر دانشمندان‌ بعدی

یكی‌ از نكات‌ جالب‌ توجه‌ تأثیر نسبتاً اندك‌ بیرونی‌ بر دانشمندان‌ بعدی‌ است‌. در واقع‌ تأثیر ابوریحان‌ بر سیر اندیشۀ علمی‌ در مقایسه‌ با تأثیر ابن‌ سینا بسیار ناچیز بود، در حالی‌ كه‌ آثار ابوریحان‌ چه‌ از نظر اصالت‌ و چه‌ از نظر شیوۀ علمی‌ دست‌ كم‌ از نظر پژوهشگران‌ روزگار ما، بسیار برتر از آثار ابن‌ سینا بود. اما ابن‌ سینا در بیشتر سالهای‌ فعالیت‌ علمی‌ خود در دربار آل‌ بویه‌ به‌ سر برد كه‌ به‌ علم‌ و دانش‌ و بحثهای‌ علمی‌ بهای‌ بسیار می‌دادند و آزاداندیشی‌ در روزگار آنان‌ رواج‌ بسیار داشت‌؛ درحالی‌كه‌ بیرونی‌ بجز نزدیك‌ به‌ یك‌ سالی‌ كه‌ در ری‌ به‌ سر برد، هرگز به‌ محدودۀ آل‌ بویه‌ قدم‌ نگذاشت‌ و نیمۀ دوم‌ عمر خویش‌ را كه‌ دوران‌ بهره‌وری‌ علمی‌ او بود، در دربار سلاطین‌ متعصب‌ غزنوی‌ گذراند كه‌ با هرگونه‌ آزاداندیشی‌ به‌ سختی‌ مقابله‌ می‌كردند. از سوی‌ دیگر، حكومت‌ غزنوی‌ اندكی‌ پس‌ از مرگ‌ سلطان‌ محمود از یك‌ قدرت‌ بی‌همتا به‌ یك‌ امارت‌ محلی‌ تنزل‌ یافت‌ و ناگفته‌ پیداست‌ كه‌ بیرونی‌ به‌عنوان‌ برجسته‌ترین‌ دانشمند چنین‌ درباری‌، نمی‌توانست‌ همچون‌ ابن‌ سینا كه‌ در حكومت‌ آل‌ بویه‌ و آل‌ كاكویه‌ سمت‌ وزارت‌ داشت‌، بر سیر تكاملی‌ نظریات‌ علمی‌ تأثیر گذارد (برای‌ تأثیر دیدگاههای‌ بیرونی‌ بر آثار سنگ‌ شناسی‌، نک‍ : ه‍ د، الجماهر فی‌ الجواهر). 

آثار بیرونی

نگاهی‌ به‌ فهرست‌ آثار ابوریحان‌، گویای‌ آن‌ است‌ كه‌ وی‌ یكی‌ از پركارترین‌ نویسندگان‌ دورۀ اسلامی‌ بوده‌ است‌. اگر بخواهیم‌ براساس‌ آثار برجای‌ ماندۀ بیرونی‌ داوری‌ كنیم‌، باید گفت‌ كه‌ تقریباً همۀ آثار وی‌ پژوهشی‌ ژرف‌ در بر داشته‌، و پیداست‌ كه‌ مؤلف‌ برای‌ نگارش‌ آن‌ وقت‌ بسیار صرف‌ كرده‌ است‌. شاید به‌ همین‌ سبب‌، بیرونی‌ آنها را فرزندان‌ خود بر می‌شمرد و علاقۀ خود به‌ آثارش‌ را به «شیفتگی‌ مردمان‌ به‌ فرزندانشان‌» تشبیه‌ می‌كند ( فهرست‌،43). 
سیاهه‌ای‌ كه‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ پس‌ از برشمردن‌ نوشته‌های‌ محمد بن‌ زكریای‌ رازی‌ از آثار خود ارائه‌ داده‌، مهم‌ترین‌ مأخذ محققانی‌ چون‌ زوتر و ویدمان‌(زوتر ودیگران، 96-55) و بوآلو («كارنامه ... »، سراسر مقاله‌) برای‌ آگاهی‌ از نام‌ و محتوای‌ آثار وی‌ به‌شمار می‌آید. بیرونی‌ در این‌ رساله‌ فهرستی‌ موضوعی‌ از 103 اثر به‌ پایان‌ رسیده‌ و 10 اثر دردست‌ تكمیل‌ خود ارائه‌ داده‌، و سرانجام‌ 25 اثر دیگر را كه‌ ابونصر منصور بن‌ عراق‌، ابوسهل‌ مسیحی‌ و كوشیار گیلی‌ (به‌ ترتیب‌، 12، 12 و یك‌ اثر) به‌ نام‌ وی‌ نوشته‌اند، یاد كرده‌، و افزوده‌ است‌ كه‌ اگر فرصتی‌ دست‌ دهد، برخی‌ آثار سنسكریت‌ را به‌ عربی‌ ترجمه‌ خواهد كرد (همان‌، 43-46، جم‍‌ ). وی‌ از هنگام‌ فراهم‌ آوردن‌ این‌ سیاهه‌ تا پایان‌ عمر آثار دیگری‌ نیز تألیف‌ كرده‌ كه‌ مهم‌ترین‌ آنها الصیدنة فی‌ الطب‌ است‌. بوآلو در 1955م‌ با تكیه‌ بر فهرست‌ بیرونی‌ و نیز پژوهشهای‌ محققان‌ دیگر، كتاب‌شناسی‌ نسبتاً كاملی‌ برای‌ آثار بیرونی‌ و نشان‌ دست‌نویسها و چاپهای‌ آثار موجود وی‌ ارائه‌ كرده‌ است‌. وی‌ در این‌ تحقیق‌ با احتساب‌ آثار اهدا شده‌ به‌ بیرونی‌، 180 اثر برای‌ وی‌ برشمرده‌ است‌! كه‌ با كاستن‌ این‌ 25 اثر و نیز عناوین‌ تكراری‌ رقمی‌ بین‌ 140 تا 150 برای‌ آثار شناخته‌ شدۀ بیرونی‌ به‌ دست‌ می‌آید. با پیدا شدن‌ چند اثر بیرونی‌ در 50 سال‌ اخیر، ضرورت‌ اصلاح‌ كتابنامۀ بوآلو بیش‌ از پیش‌ احساس‌ می‌شود. از میان‌ پژوهشگران‌ غربی‌، ادوارد استوارت‌ كندی‌ و از میان‌ محققان‌ ایرانی‌، ابوالقاسم‌ قربانی‌، بیش‌ از همتایان‌ خود درخصوص‌ احوال‌ و آثار بیرونی‌ به‌ تحقیق‌ پرداخته‌، و آثاری‌ برجسته‌ در این‌ زمینه‌ تألیف‌ كرده‌اند (نک‍ : مآخذ مقاله‌). 
در مورد آثار بیرونی‌ یك‌ نكتۀ دیگر نیز قابل‌ ذكر است‌: برخی‌ محققان‌ تاریخ‌ علم‌ همچون‌ ماكس‌ كراوزه‌ (ص‌ 479) و ادوارد زاخاو (ص‌ 20) تاریخ‌ تألیف‌ برخی‌ آثار مذكور در الآثار الباقیة ابوریحان‌ را پیش‌ از 390 ق‌ دانسته‌اند و گاه‌ این‌ استنباط را اساس‌ استدلالی‌ مهم‌ قرار داده‌اند؛ در حالی‌ كه‌ بیرونی‌ تا 427ق‌ سرگرم‌ تكمیل‌ و اصلاح‌ الآثار الباقیة بوده‌ است‌. مثلاً بیرونی‌ در این‌ كتاب‌ از 3 اثر خود با نامهای‌ الاستشهاد باختلاف ‌الارصاد، الشموس ‌الشافیة ... والعجائب ‌الطبیعیة ... یاد كرده‌ (ص‌ 10، 25، 79، 185، 230)، در حالی‌ كه‌ در سیاهۀ 427ق‌ از آنها یاد نكرده‌، و پیداست‌ كه‌ پس‌ از فراهم‌ آوردن‌ این‌ فهرست‌ آنها را نوشته‌، و طبعاً هنگام‌ تكمیل‌ الآثار الباقیة از آنها نام‌ برده‌ است‌. 
شماری‌ از آثار مهم‌ بیرونی‌ در زمینه‌های‌ نجوم‌، احكام‌ نجوم‌، ریاضیات‌ و طبیعیات‌ بدین‌ قرار است‌: 
1. الآثار الباقیة عن‌ القرون‌ الخالیة (ه‍ م‌، ذیل‌).
2. استخراج‌ الاوتار فی‌ الدائرۀ بخواص‌ الخط المنحنی‌ الواقع‌ فیها. بیرونی‌ در بخش‌ نخست‌ این‌ كتاب‌ 4 قضیۀ هندسی‌ را كه‌ همۀ آنها به‌ خواص‌ یك‌ خط شكستۀ محاط بر دایره‌ مربوط می‌شود، مطرح‌ كرده‌، و سپس‌ برای‌ هر قضیه‌ برهانهایی‌ از خود و ریاضی‌دانان‌ دیگر ارائه‌ داده‌، و در بخش‌ دوم‌ این‌ 4 قضیه‌ را در حل‌ 30 مسئله‌ به‌ كار برده‌ است‌. مسائل‌ كتاب‌ را می‌توان‌ به‌ دو دستۀ متمایز تقسیم‌ كرد: دستۀ اول‌ عبارت‌اند از 1-5: ترسیم‌ مثلث‌ به‌ وسیلۀ سطاره‌ و پرگار؛ 6: مربوط به‌ محاسبۀ پاره‌خطهایی‌ است‌ كه‌ پای‌ یك‌ ارتفاع‌ مثلث‌ روی‌ قاعدۀ نظیر آن‌ پدید می‌آورد؛ 7: اثبات‌ رابطۀ هرون‌ (برای‌ مساحت‌ مثلث‌ از روی‌ اندازۀ اضلاع‌)؛ 8: اثبات‌ رابطه‌ای‌ مشابه‌ برای‌ 4 ضلعیها؛ 9-10: دو مسئلۀ جبری‌ كه‌ به‌ سرگرمیهای‌ ریاضی‌ نیز مربوط می‌شود؛ 11-15: مسائلی‌ كه‌ در هیئت‌ و نجوم‌ كاربرد دارند. دستۀ دوم‌ نیز مشتمل‌ بر 15 مسئله‌ و همگی‌ دربارۀ محاسبۀ وترهای‌ دایره‌ است‌. درواقع‌ عنوان‌ رساله‌ نیز برگرفته‌ از موضوع‌ 4 قضیۀ نخست‌ (خواص‌ خط شكستۀ محاط بر دایره‌) و كاربرد آن‌ در حل‌ 15 مسئلۀ دوم‌ است‌. 
بیرونی‌ در اثبات‌ قضایای‌ كتاب‌ از استدلالهای‌ این‌ ریاضی‌دانان‌ استفاده‌ كرده‌ است‌: ارشمیدس‌ (3 استدلال‌)، ابوسعید محمدبن‌ علی‌ ضریر جرجانی‌(2)،آذرخوربن‌استاد جشنس‌(2)،ابوعلی‌ حبوبی‌(2)، ابوسعید سجزی‌(5)، ابونصر عراق‌(5)، ابوعبدالله‌ محمدبن‌ احمد شنّی‌ (3 استدلال‌ كامل‌ و یك‌ استدلال‌ ناقص‌)، ابن‌ هیثم‌ (1 استدلال‌ كامل‌ و 1 برهان‌ مفصل‌ و نارسا)، ابوالحسن‌ ابن‌ بامشاد 
قائنی‌(2)، ابوجعفر خازن‌(2). بیرونی‌ برای‌ قضایای‌ اول‌، دوم‌ و چهارم‌ مجموعاً 13 استدلال‌ جدید از خود افزوده‌ است‌. 

صفحه 1 از5

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: