صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / بطلمیوس /

فهرست مطالب

بطلمیوس


آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 29 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

ب‌ ـ احكام‌ نجوم‌

1. آپوتلسماتیكا

این‌ اثر شامل‌ 4 كتاب‌، و دربارۀ تأثیرات‌ ستارگان‌ است‌؛ از این‌رو، «چهارگانه‌» نیز نامیده‌ شده‌، و در ترجمۀ عربی‌، عنوان‌ كتاب‌ الاربعة، یا المقالات‌ الاربع‌ یافته‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 327؛ .(GAS, VII / 43 آپوتلسماتیكا از روزگارِ مؤلف‌ تا پایان‌ سده‌های‌ میانه‌ و حتی‌ پس‌ از آن‌، مورد توجه‌ بسیار بود. 34 نسخه خطی‌ تقریباً كامل‌ و 12 نسخۀ ناقص‌ از آن‌، به‌ زبان‌ اصلی‌ برجا مانده‌، و شروح‌ بسیار بر آن‌ نوشته‌ شده‌، و از 1535م‌ تاكنون‌ بارها به چاپ‌ رسیده‌ است‌. در 1133م‌ از روی‌ ترجمۀ عربی‌ آن‌ به‌ قلم‌ ابراهیم‌ بن‌ صلت‌ و ویرایش‌ حنین‌ بن‌ اسحاق‌ ترجمه‌ای‌ به‌ زبان‌ لاتینی‌ فراهم‌ آمد كه‌ در 1551م‌ به‌ چاپ‌ رسید. ترجمه مستقیم‌ آن‌ از زبان‌ اصلی‌ به‌ لاتینی‌، بعدها صورت‌ گرفت‌. این‌ اثر به‌ زبانهای‌ اروپایی‌ نیز ترجمه‌ شده‌، و به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌ ( پاولی‌، XXIII / 1831-1832؛سارتن‌،I / 277؛ GAS،همانجا). ابومعشر بلخی‌ در درستی‌ انتساب‌ كتاب‌ الاربعه‌ به‌ بطلمیوس‌ تردید كرده‌، اما ابن‌ رضوان‌ در مقدمه شرح‌ خود بر این‌ كتاب‌ روشن‌ ساخته‌ كه‌ مطالب‌ مطرح‌ شده‌ در این‌ اثر با نظریات‌ عرضه‌ شده‌ در مجسطی و الاقتصاص و نیز جغرافیا ی‌ بطلمیوس‌ هماهنگ‌ است‌ (نک‍ : نالینو، 217- 218). 
در فصل‌ 1 كتاب‌، نخست‌ در مقدمۀ كوتاهی‌ گفته‌ می‌شود كه‌ اگرچه‌ تأثیرات‌ ستارگان‌ بر زندگی‌ بشر همواره‌ مسلّم‌ نیست‌ و پیشگویی اطمینان‌بخش‌ ناممكن است‌، اما نمی‌توان‌ به‌ این‌ موضوع‌ بی‌اعتنا ماند، زیرا حتی‌ هنگامی‌ كه‌ گریز از رویدادهای‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ از راه‌ احكام‌ نجوم‌ ممكن‌ نباشد، انسان‌ می‌تواند خود را برای‌ چنین‌ حوادثی آماده كند. پس از این‌ مقدمه‌، بطلمیوس‌ درباره مزاج‌ سیارات‌، یعنی‌ گرمی‌ و سردی‌، خشكی‌ و تری‌، تركیبات‌ مزاجها، سعدونحس‌ و جنسیت‌، و نیز تأثیرات‌ ویژۀ آنها به‌ هنگام‌ طلوع‌ و غروب‌ بامدادی‌ و شامگاهی‌، و سپس‌ دربارۀ ثوابت‌ و صور 12 گانۀ منطقةالبروج، 21 صورت‌ فلكی‌ شمالی‌ و 15 صورت‌ فلكی‌ جنوبی‌ سخن‌ می‌گوید و هریك‌ از این‌ صورتها را با یك‌ یا دو سیاره‌ مقایسه می‌كند؛ آن‌گاه‌ دربارۀ فصول‌ سال‌، تقسیم‌بندی‌ صورتهای منطقةالبروج و جنسیت‌ هریك‌ و ویژگیهای‌ صورتهایی‌ كه‌ در فواصل‌°60،°90،°120 و°180 از یكدیگر قرار دارند، برپایه هم‌آوایی‌، یا ناهم‌آوایی‌ با یكدیگر و تأثیرات‌ سعدونحس‌ آنها سخن‌ می‌گوید (در این‌ بخش‌ نیز نشانه‌های‌ مكتب‌ فیثاغورسیان‌ آشكارا دیده‌ می‌شود). همچنین‌ صورتهای‌ منطقةالبروج‌ بر پایۀ برابری فاصله‌های‌ آنها از اعتدالین‌ و انقلابین‌، دو به‌ دو به‌ ترتیب‌ به «آمر و مطیع‌» و «ناظر و متفق‌ فی‌ القوه‌» تقسیم‌ می‌شوند (نک‍ : بیرونی‌، التفهیم‌، 345- 348). هریك‌ از برجها خانۀ روز یا شب‌ یكی‌ از سیارات‌ 5 گانه‌ است‌ و خورشید تنها یك‌ خانۀ روز، و ماه‌ تنها یك‌ خانۀ شب‌ دارد و نیز هریك‌ از برجها به‌ عنوان‌ برج‌ هابط یا صاعدِ یكی‌ از سیارات‌ به‌شمار می‌آید ( پاولی‌، .(XXIII / 1834-1835 
در كتاب‌ دوم‌، ویژگیهای‌ اقوام‌ بر پایۀ وضع‌ محل‌ زندگی‌ آنها نسبت به برجهای 3 گانۀ هریك از 4 فصل، تأثیرات گرفتگیهای‌ ماه‌ و خورشید در این‌ مناطق‌، تأثیر ظهور ستارگان‌ دنباله‌دار در اَشكال‌ گوناگون‌ آنها، و نیز عوامل‌ مؤثر در دگرگونیهای‌ آب‌ و هوا بیان‌ می‌شود. در كتاب‌ سوم‌، پس‌ از یك‌ مقدمه كوتاه‌ دربارۀ اهمیت‌ آغاز هر كار از ابتدای زندگانی انسان‌، انعقاد نطفه‌، تشكیل‌ جنین‌ و تولد بحث‌ می‌شود. برای‌ پیش‌بینی‌ سرنوشت‌ باید درجۀ طالع نسبت به جایگاه بدر یا هلال ماه‌ پیش‌ از تولد، وضع‌ ستارگان‌ حاكم‌ بر سرنوشت‌ نسبت‌ به‌ یكدیگر و نیز جایگاه‌ آنها در منطقه البروج‌ را مشخص‌ ساخت‌ (همان‌،XXIII / 1836 ؛ بیرونی‌، همان‌، 205). 
در كتاب‌ چهارم‌، به‌ چگونگی پیش‌بینی كسب و كار و مقامات‌ و مشاغل‌ انسانها و شایستگیها و توانایی‌ ایشان‌، همسرگزینی‌ آنها، فرزندان‌، دوستان‌ و دشمنان‌، سفرها و زندگی‌ در غربت‌، و سرانجام‌، چگونگی‌ مرگ‌ ایشان‌ پرداخته‌ می‌شود. شاید این‌گونه‌ آموزشها از دانشمندی‌ مانند بطلمیوس‌ شگفت‌ بنماید، اما اعتقاد به‌ احكام‌ نجوم‌ در روم‌ باستان‌ چنان‌ همه‌گیر بوده‌ است‌ كه‌ فرهیختگان‌ خردورز نیز نمی‌توانسته‌اند گریبان‌ خود را از آن‌ رها سازند. 
گفتنی است‌ كه‌ بطلمیوس‌ در این‌ اثر بخشهایی‌ از احكام‌ نجوم‌ متداول در آن روزگار را فرو نهاده، و از جمله به موضوع‌ اختیارات‌ كه‌ پیش‌ از او و پس‌ از او در كتابهای‌ احكام‌ نجوم‌ جای‌ مهمی‌ داشته‌، نپرداخته‌ است‌. در عین حال، آنچه در این‌ كتاب‌ آمده‌ است‌، همراه‌ با سلسله‌ای‌ از احكام‌ نامعقول‌ دیگر، هنوز هم‌ در بسیاری‌ جاها بر ذهن‌ انسان‌ سیطره‌ دارد. آنچه‌ در زمینۀ اختربینی‌ تا روزگار ما اقوام‌ مغرب‌ زمین‌ را به‌ خود مشغول‌ داشته‌، به‌رغم‌ جرح‌ و تعدیلها و نازك‌كاریها، به‌طور عمده از همین‌ اثر بطلمیوس‌ برگرفته‌ شده‌ است‌. دستاوردهای‌ كپرنیك‌ و كپلر در سده‌های‌ 10 و 11ق‌ / 16 و 17م‌، هیأت‌ بطلمیوس‌ را از میدان‌ بیرون‌ راند؛ اما اختربینی‌ وی‌، در آنجا كه‌ نادانی‌ از خرد و دانش‌ ناب‌ نیرومندتر است‌، همچنان فرمانروایی می‌كند و از اخترشناسی او عمر درازتری‌ یافته‌ است‌. طنز تلخ‌ روزگار درباره مردی‌ است‌ كه‌ از دوران‌ خود تا مدت‌ 500‘1 سال‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از استادان‌ بزرگ‌ علوم‌ دقیق‌ شناخته‌ می‌شد ( پاولی‌،1837-1838 XXIII / 1793, ؛ «زندگی‌نامه‌»، .(XI / 168

2. الثمرۃ

این‌ اثر مجموعه‌ای‌ است‌ از 100 حكم‌ نجومی‌، بدون‌ ترتیب‌ مشخص‌. الثمرۃ كه‌ نام‌ بطلمیوس‌ را بر خود دارد و 52 نسخه خطی‌ از آن‌ به‌ زبان‌ یونانی‌ برجا مانده‌ است‌، 3 بار به‌ زبان‌ عربی‌ ترجمۀ‌ شده‌، شروح‌ بسیار به‌ این‌ زبان‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌، در سدۀ 12م‌ به‌ لاتینی‌، و در سدۀ 14م‌ به‌عبری‌ درآمده‌، و طی‌ سده‌ها به‌ بطلمیوس‌ نسبت‌ داده‌ می‌شده‌، اثری‌ مجعول‌ است‌ و بسیاری‌ از مطالب‌ آن‌ با نظریات‌ بطلمیوس‌ در زمینه احكام‌ نجوم‌ كه‌ در كتاب‌الاربعة آمده‌، ناهماهنگ‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 327- 328؛ نالینو، 218-219؛ پاولی‌، XXIII / 1838-1839؛.(GAS,VII / 44-45 شرح‌ این‌ كتاب‌ به‌ قلم‌ نصیرالدین‌ طوسی‌، در 1378ش‌ به‌ كوشش‌ اخوان زنجانی‌ در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. آنچه‌ وی‌ در مقدمه این‌ چاپ در زمینۀ تعلق ثمره‌ به‌ بطلمیوس‌ آورده‌، به‌ كلی‌ نادرست‌ است‌ (ص‌ پانزده‌ ـ شانزده‌). 
بطلمیوس‌ رساله‌ای‌ نیز در اثبات‌ اصل‌ توازی‌ نوشته‌ كه‌ برجا نمانده‌ است‌؛ اما پروكلوس‌ در شرح‌ خود بر كتاب‌ اول‌ اصول‌ اقلیدس‌ روش‌ اثبات‌ بطلمیوس‌ را نقل‌ كرده‌ است («ریاضیات‌...»، II / 373-381؛ هیث‌،II / 295-297؛ پاولی‌،1840 .(XXIII / 1839- 

ج‌ ـ دیگر آثار

 1. جغرافیا

بطلمیوس‌ از راه‌ ستاره‌شناسی‌ وارد جهان‌ جغرافیا می‌شود، چنانکـه‌ در مجسطی‌ و دیگر آثارش‌ نیز به‌ جغرافیا پرداخته‌ است‌. در فصلهای‌ 6 و 8 كتاب‌ دوم‌ مجسطی‌ از مناطق‌ گوناگون‌ زمین‌ و طول‌ روزها و طول‌ سایه‌ها در این‌ مناطق‌ سخن‌ گفته‌، و در كتاب‌ الاربعة در بحث‌ از ویژگیهای‌ مردمان‌، مناطق‌ مسكونی‌ كره زمین‌ را بر شمرده‌، و در «جدولهای‌ دستی‌» نیز فهرست‌ بلند بالایی‌ از شهرهای‌ مهم‌، همراه‌ با طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ آنها فراهم‌ آورده‌ است‌. وی‌ همچنین‌ در فصل‌ 13 كتاب‌ دوم‌ مجسطی‌ وعده‌ می‌دهد كه‌ قصد دارد در یك‌ تألیف‌ مستقل‌، فهرستی‌ از مهم‌ترین شهرهای هریك از سرزمینها با طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ آنها، همراه‌ با نقشه‌، در تكمیل‌ كار كسانی‌ كه‌ در این‌ زمینه به پژوهش‌ پرداخته‌اند، فراهم آورد (ص63-69 52-56, .(40-44 , نصیرالدین‌ طوسی‌ در تحریر مجسطی‌ آورده‌ است‌ كه‌ برخی‌ این‌ سخن‌ بطلمیوس‌ را اشاره‌ای‌ به‌ كتاب‌ جغرافیا ی‌وی‌ شمرده‌اند (گ‌ 19 رو). گفتنی‌ است‌ كه‌ برخی‌ از پژوهشگران‌ اروپایی‌ اوایل‌ سدۀ 20م‌ نیز همین‌ دریافت‌ را دارند (نویگباور، II / 939 ؛ پاولی‌، ذیل‌،.(X / 681-682 
عنوان‌ اصلی‌ جغرافیای‌ بطلمیوس «راهنمای‌ جغرافیایی‌» است‌. این‌ عنوان‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ هدف‌ وی‌ شرح‌ و وصف‌ كشورها نبوده‌، بلكه‌ تنها می‌خواسته‌ است‌ فهرستی‌ از مكانهای‌ مسكون‌ یا شناخته‌ شده زمین‌، همراه‌ با مختصات جغرافیایی‌ آنها به‌ دست‌ دهد. در كتاب‌ اول‌، شبكه مختصات‌ پیشنهادی‌ وی‌ برای‌ نقشۀ جهان‌ وصف‌ شده‌ است‌. پیش‌ از او، مارینوس‌ برای‌ نقشۀ جهان‌ شبكه مقیاس‌ قائم‌الزاویه‌ای‌ ساخته‌ بود كه‌ در آن‌ نسبت‌ واحدِ طول‌ جغرافیایی‌ به‌ عرض‌، برابر با   بود؛ در نتیجه‌، فواصل‌ شرقی‌ ـ غربی‌ میان‌ مكانها، با افزایش‌ طول‌ جغرافیایی‌ افزوده‌ می‌شد و نقشه جغرافیایی‌ را از صورت‌ واقعی‌ دور می‌ساخت‌. بطلمیوس‌ به‌ جای‌ شبكه مختصات‌ مارینوس‌، دو شبكه متفاوت‌ طرح‌ كرد كه‌ گرچه‌ آن‌ نیز با واقعیت‌ فاصله‌ داشت‌، گامی‌ بلند به‌ پیش‌ بود (نویگباور، II / 934؛ پاولی‌، ذیل‌،X / 682-684؛ 
«زندگی‌نامه‌»، .(XI / 198-200 بدین‌سان‌، بطلمیوس‌ اطلاعاتی‌ دربارۀ اروپا، افریقا و آسیا به دست‌ می‌دهد كه‌ انباشته‌ از نادرستی‌ است‌. طرحی‌ كه‌ وی‌ از هندوستان‌ و افریقای‌ جنوبی‌ فراهم‌ آورده‌، نادرست‌ است‌ و طول‌ دریای‌ مدیترانه‌ بسیار درازتر از اندازه واقعی‌ آن‌ تصویر شده‌ است‌. با این‌همه‌، جغرافیا ی‌ بطلمیوس‌ اثر بزرگی‌ است‌ كه‌ از آن‌ روزگار تا عصر جدید، هیچ‌ اثر جغرافیایی‌ به‌ شهرت‌ و اعتبار آن‌ نرسیده‌ است‌ (نویگباور،II / 935-939 ؛ پاولی‌، همانجا). 

2. هارمونی‌

رساله‌ای‌ در موسیقی‌ یا علم‌ الالحان‌. این‌ اثر در 3 بخش‌ بوده‌ كه‌ مقدار زیادی‌ از بخش‌ 3 آن‌ از میان‌ رفته‌ است‌. بطلمیوس‌ در این‌ اثر دربارۀ رابطۀ میان‌ حس‌ شنوایی‌ و نسبتهای‌ عددی‌ فواصل‌ موسیقایی‌ بحث‌ می‌كند و می‌كوشد میان‌ افراط و تفریطِ فیثاغورسیان‌ و پیروان‌ مكتب‌ موسیقایی‌ آریستوكْسِنوس‌ تعدیلی‌ پدید آورد. در مكتب‌ آریستوكسنوس‌ به‌ مسائل‌ نظری‌ در موسیقی‌ اهمیت‌ چندانی‌ داده‌ نمی‌شد، در حالی‌ كه‌ در مكتب‌ فیثاغورسیان‌، نسبتهای عددی‌ فواصل‌ موسیقایی‌ بیش‌ از حد مورد توجه قرار داشت‌. به گفته فرفریوس بخش بزرگی‌ از كتاب‌ موسیقی‌ بطلمیوس‌ از آثار كهن‌تر موسیقی‌دانان‌ یونانی‌ بر گرفته‌ شده‌ است‌. فارابی‌ در كتاب‌ الموسیقی‌ الكبیر از این‌ اثرِ بطلمیوس‌ بهره‌ گرفته‌ است‌ (نویگباور، II / 931-933 ؛ كراوس‌،II / 204؛ پاولی‌، .(XXIII / 1841-1847

3. «درباره داوری‌ و خرد راهبر»

در باب‌ تعلق‌ این‌ رساله فلسفی‌ به‌ بطلمیوس‌ تردیدهایی‌ ابراز گردیده («زندگی‌نامه‌»، XI / 201)، اما در حقیقت‌ هیچ‌ سخن‌ جدی‌ در این‌ زمینه‌ گفته‌ نشده‌ است‌. این‌ كتاب‌ همواره‌ به‌ نام‌ بطلمیوس‌ شناخته‌ شده‌، و هیچ‌گونه‌ ناهماهنگی‌ با اندیشه وی‌ ندارد. عنوان‌ این‌ كتاب‌ را به‌ صورت‌ «دربارۀ تواناییهای‌ داوری‌ و رهبری‌» نیز آورده‌اند؛ اما در حقیقت‌ موضوع‌ آن‌ چگونگی‌ حصول‌ شناخت‌ درست‌ و موازین‌ و شرایط آن‌، و رابطۀ میان‌ احساس و تعقل است‌ و اینکـه‌ در روند شناخت‌، قوه برتر كدام‌ است‌ و جایگاه‌ آن‌ كجاست‌. هر دو واژۀ اصلی‌ عنوان‌ كتاب‌، داوری‌ و رهبری‌ (یا اشراف‌) نخستین‌بار در مكتب‌ رواقیان‌ به‌ كار رفته‌اند. 12 فصل‌ نخستین‌ اثر به‌ موضوع‌ نخست‌، و 4 فصل‌ دیگر به‌ موضوع‌ دوم‌ اختصاص‌ یافته‌اند. بطلمیوس‌ به‌ دنبال‌ بحثی‌ كوتاه‌ درباره جسم‌ و روح‌، به‌ نقش‌ این‌ دو در فرایند شناخت‌ می‌پردازد و احساس‌ و اندیشه‌ را با یكدیگر می‌سنجد. وی‌ بر آن‌ است‌ كه‌ هریك‌ از این‌ دو در درون‌ مرزهای‌ ویژه خود عمل‌ می‌كنند و هنگامی‌ كه‌ اندیشه‌ بااحساس‌ همراه‌ شود، عقل‌ و فهم‌ پدید می‌آید و دریافت‌ (درك‌) روشن‌ حاصل‌ می‌شود. ویژگیهای‌ روح‌ و بدنی‌ كه‌ آن‌ را در بر می‌گیرد، به‌ عناصری‌ كه‌ 
این‌ دو از آنها تشكیل‌ می‌شوند، باز بسته‌ است‌: خاك‌، آب‌، هوا و آتش‌. شریف‌ترین‌ حواس‌، یعنی‌ بینایی‌ و شنوایی‌ در نزدیكی‌ مغز قرار دارند كه‌ جایگاه‌ اندیشه‌ و آمیختن‌ احساس‌ و دانش‌ است‌. شكم‌ جایگاه‌ میل‌ و شهوت‌، و قلب‌ جایگاه‌ اراده‌ و هیجان‌ است‌. برای‌ دریافت‌ واقعیت‌ عقل‌ كفایت‌ می‌كند. جای‌ شگفتی‌ نیست‌ كه‌ بطلمیوس‌ در اینجا، گاه‌ از مشائیان‌ و گاه‌ از رواقیان‌ پیروی‌ می‌كند (نویگباور،II / 940 ؛ پاولی‌، XXIII / 1854-1858 ؛ «زندگی‌نامه‌»، همانجا). 

4. المناظر

(نک‍ : تكملۀ 2 همین‌ مقاله‌). 

بطلمیوس‌ در جهان‌ اسلام

 برخی‌ از نخستین‌ گزارشهایی كه‌ دربارۀ ترجمۀ آثار بطلمیوس‌ در دست‌ است‌، نشان‌ می‌دهد كه‌ وی‌ در سدۀ نخست‌ هجری‌ در محافل‌ علمی‌ جهان‌ اسلام‌ شناخته‌ بوده‌ است‌. بیرونی‌ در مقالة فی‌ سیر سهمی‌ السعادۃ خبر می‌دهد كه‌ كتاب‌ الثمره‌ منسوب‌ به‌ بطلمیوس‌، به‌ سفارش‌ خالدبن‌ یزید از یونانی‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ شده‌، و نیز عمربن‌ فرُّخان‌ طبری‌ همین‌ كتاب‌ را از فارسی‌ به‌ عربی‌ درآورده‌ است‌ (نک‍ :.(GAS, VII / 42 ابن‌ صلاح‌ همدانی‌ از یك‌ ترجمۀ سریانی‌، و 4 ترجمۀ عربی‌ مجسطی‌ كه‌ همۀ آنها را دیده‌ است‌، یاد می‌كند.ترجمه‌های‌ عربی‌، یكی‌ به‌ قلم‌ حسن‌ ابن‌ قریش‌، دومی‌ به‌ قلم‌ حجاج‌ بن‌ یوسف‌ بن‌ مطر و هلیابن‌ سرجون‌ است‌ و این‌ هر دو به‌ فرمان‌ مأمون‌ از یونانی‌ ترجمه‌ شده‌اند. سومین‌ نسخه‌، به‌ خط اسحاق‌ بن‌ حنین‌ بوده‌، و وی‌ آن‌ را برای‌ ابوالصقر بن‌ بلبل‌ از یونانی‌ ترجمه‌ كرده‌ است‌. نسخۀ چهارم‌ اصلاح‌ همین‌ ترجمه اسحاق‌ بن‌ حنین‌ به‌ قلم‌ ثابت‌ بن‌ قره‌ است‌. ابن‌ صلاح‌ در این‌ نسخه‌ها خطاها، اختلالها و تفاوتهای‌ بسیار دیده‌ است‌ (ص‌ 155). از این‌ ترجمه‌ها، تنها ترجمه حجاج‌ بن‌ یوسف‌ بن‌ مطر و ترجمۀ اسحاق‌ با اصلاح‌ ثابت‌ بن‌ قره‌ برجا مانده‌ است‌. موضوع‌ جالب‌ توجه‌، وجود ترجمه فارسی‌ این‌ كتاب‌، مستقل‌ از ترجمۀ عربی‌ آن‌ در سدۀ 2ق‌ / 8م‌ است‌. یعقوبی‌ بی‌آنکـه‌ دربارۀ دوران‌ زندگی‌ بطلمیوس‌ سخنی‌ بگوید، از آثار وی‌ در اخترشناسی‌ یاد می‌كند و دربارۀ محتوای این آثار، به‌ویژه‌ مجسطی‌ گزارشی‌ نسبتاً مبسوط نیز می‌آورد (1 / 107- 115). 
بتانی‌ در الزیج‌ الصابی‌، بارها از رصدهای‌ بطلمیوس‌ و تاریخ‌ آن‌ رصدها و فاصله زمانی‌ میان‌ بطلمیوس‌ و ابرخس‌ یاد كرده‌ است‌ (ص‌ 62-64، 85 -91). همچنین‌ مسعودی‌ از مجسطی‌ و نیز جغرافیای ‌بطلمیوس‌ در وصف‌ كرۀ زمین‌ و كوهها و دریاها و جزیره‌ها و شهرها استفاده‌ كرده‌، و یادآور شده‌ كه‌ نامهای‌ دریاها در این‌ جغرافیا به‌ زبان‌ یونانی‌ آمده‌، و دریافت‌ معانی‌ آنها دشوار است‌ (1 / 103-106، 252، 2 / 136). همچنین‌ نشانه‌هایی‌ از اینکـه‌ جابربن‌ حیان‌، مجسطی‌ و كتاب‌ موسیقی‌ بطلمیوس‌ را می‌شناخته‌، در دست‌ است‌ (كراوس‌،.( I / 168, II / 204 
ابن‌ ندیم‌ كه‌ شماری‌ از آثار بطلمیوس‌ را نام‌ برده‌ است‌، از اهتمام‌ یحیی‌بن‌ خالد برمكی‌ نسبت‌ به‌ این‌ آثار، و ترجمه‌های‌ مجسطی‌ به‌ قلم‌ حجاج‌بن‌ یوسف‌بن‌ مطر، اسحاق‌بن‌ حنین‌ و نیریزی‌ و دیگران‌، و اصلاحات‌ ثابت‌بن‌ قره‌ در ترجمه‌های‌ اسحاق‌ و نیریزی‌، و ترجمه كتاب‌ جغرافیای ‌وی‌ به‌ سفارش‌ كندی‌ و ثابت‌بن‌ قره‌، و ترجمۀ «جدولهای‌ دستی‌» (زیج‌ بطلمیوس‌) به‌ قلم‌ ایوب‌ ابرش‌ و محمدبن‌ عبدالله‌ سمعان‌، و ترجمۀ كتاب‌ الاربعه‌ به‌ قلم ابراهیم‌بن صلت و ابویحیی بطریق، و اصلاحات‌ حنین‌ در ترجمه نخستین‌ و شرح‌ عمربن‌ فرخان‌ و ابراهیم‌بن‌ صلت‌ و نیریزی‌ بر این‌ كتاب یاد می‌كند (ص‌ 327- 328، 332). او به درستی از اینکـه‌ بطلمیوس‌ در دوران‌ فرمانروایی‌ هادریانوس‌ و آنتونیوس‌ پیوس‌ می‌زیسته‌ است‌، سخن‌ می‌گوید و اندكی‌ بعد به‌ گفتۀ كسانی‌ اشاره‌ می‌كند كه‌ او را شاگرد ابرخس‌ می‌شمرده‌اند. از این‌گونه‌ نادرستیها در تخمین‌ دوران‌ زندگی‌ بطلمیوس‌ در برخی‌ دیگر از منابع‌ اسلامی‌ نیز دیده‌ می‌شود. به‌ گزارش‌ قفطی‌، در 435ق‌ / 1044م‌ ریاضی‌دان‌ و منجمی‌ به‌ نام‌ ابن‌ سنبدی‌ (سندبادی‌؟) در كتابخانۀ قاهره‌، كره مسینی‌ را كه‌ گویا ساخت‌ بطلمیوس‌ بوده‌، دیده‌ است‌ و نوشته‌ای‌ بر روی‌ این‌ كره مسین‌ حكایت‌ از این‌ داشته‌ كه‌ خالدبن‌ یزید آن را به قاهره آورده بوده‌ است‌. ابن‌ سنبدی‌ می‌افزاید كه‌ او و همراهانش‌ با شگفتی‌ محاسبه‌ كرده‌اند كه‌ از زمان‌ ساخته‌ شدن‌ این‌ كره‌، 250‘1 سال‌ (!) می‌گذرد (قفطی‌، 440؛ زوتر،.(103یك‌ سده‌ پس‌ از ابن‌ ندیم‌، صاعد اندلسی‌ بار دیگر از تقدم‌ زمانی‌ 280 سالۀ ابرخس‌ بر بطلمیوس‌ یاد می‌كند و یك‌ سده‌ پس‌ از قفطی‌، ابوالفدا از فاصلۀ زمانی‌ 490 ساله‌ میان‌ رصدهای‌ بطلمیوس‌ و آغاز تاریخ‌ هجری‌ سخن‌ می‌گوید (صاعد، 29؛ ابوالفدا، 86). 
افزون‌ بر اینها، شمار تحریرات‌ و اختصارات‌ آثار بطلمیوس‌، و به‌خصوص‌ شرحهایی‌ كه‌ دانشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ بر این‌ آثار و به‌ویژه‌ بر مجسطی‌ نوشته‌اند، نشان‌ دهندۀ اهمیتی‌ است‌ كه‌ برای‌ او می‌شناخته‌اند. در حقیقت‌، بطلمیوس‌ در میان‌ مسلمانان‌ دارای‌ شهرتی همانندِ ارسطو، اقلیدس و جالینوس‌ بوده‌ است‌ (نک‍ : (VII / 44-48 GAS,V / 166-174, VI / 88-96 . همچنین‌ شایان‌ ذكر است‌ كه‌ ترجمه‌های‌ لاتینی‌ مجسطی‌ از ترجمه‌های‌ عربی‌ آن‌، و نیز ترجمه‌های‌ شروح‌ عربی‌ مجسطی‌ به‌ لاتینی‌، از سدۀ 7 تا 9ق‌ / 13 تا 15م پایه‌های اساسی آشنایی اروپاییان‌ با دانش‌ ستاره‌شناسی‌ را می‌ساخته‌اند ( پاولی‌،.(XXIII / 1796 
در اینجا از مهم‌ترین‌ شرحها و تلخیصهای‌ آثار بطلمیوس‌ به‌ زبان‌ عربی‌ و بررسیهایی‌ كه‌ درباره آنها صورت‌ گرفته‌ است‌، یاد می‌شود: 

الف‌ ـ دربارۀ مجسطی

 
1. المدخل‌ فی‌ المجسطی‌، از احمدبن‌ محمد بن‌ كثیر فرغانی‌. 
2. تسهیل‌ المجسطی‌، از ثابت‌ بن‌ قره‌. از این‌ اثر نسخه‌هایی‌ از جمله‌ در تهران‌ (كتابخانۀ مجلس‌)، و نیز در كتابخانۀ ایاصوفیه‌ هست‌ كه‌ به‌ چاپ‌ نیز رسیده‌ است‌ (مُرلُن‌،.(1-17ترجمه لاتین‌ آن‌ از گراردوس‌ كرمونایی‌ (اواخر قرن‌ 12م‌) نیز چاپ‌ شده‌ است‌ (كرمودی‌، .(117-139
3. قول‌ فی‌ ایضاح‌ الوجه‌ الذی‌ ذكره‌ بطلمیوس‌ ان‌ به‌ استخرج‌ من‌ تقدمه‌ مسیرات‌ القمر الدوریة، از همو. 
4. شرح‌ الشكل‌ الملقب‌ بالقطاع‌ من‌ كتاب‌ المجسطی‌، از همو (زوتر،35؛.(GAS,VI / 90 
5. تفسیرالمجسطی‌، از ابوجعفر خازن (وایدا،190 ،GAS, VI / 90, (476. 
6. تفسیر كتاب‌ المجسطی‌، از فضل‌بن‌ حاتم‌ نیریزی‌، كه‌ نقل‌ قولهایی‌ از آن‌ در منابع‌ دیگر برجا مانده‌ است‌ (بیرونی‌، الآثار...، 181؛192 .(GAS, VI / 90-92,
7. اغراض‌ كتاب‌ المجسطی‌، از ابراهیم‌ بن‌ سنان‌ بن‌ ثابت‌. 
8. كتاب‌ فی‌ ما كان‌ بطلمیوس‌ استعمله‌ علێ‌ سبیل‌ التساهل‌ فی‌ استخراج‌ اختلافات‌ زحل‌ و المریخ‌ و المشتری‌، از همو، دربارۀ برخی اشتباهات بطلمیوس در مجسطی‌ (ابن‌ ندیم‌، 332؛VI / 91,194 .(GAS,
9. شرح‌ المجسطی‌، از ابونصر فارابی‌ (قفطی‌، 279؛ زوتر،55-54 ؛ VI / 91,195 .(GAS,
10. كتاب‌ المجسطی‌، از ابوالوفا بوزجانی‌ كه‌ به‌ شیوۀ خود به‌ حل‌ مسائل‌ مطروحه‌ در مجسطی‌ بطلمیوس‌ پرداخته‌ است‌. بخشی‌ از این‌ كتاب‌ برجا مانده‌ كه‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در كتابخانۀ ملی‌ پاریس موجود است‌ (قفطی‌، 287- 288؛ زوتر، 72-71؛ وایدا، 477؛ قربانی‌، 181 بب‍ ). 
11. شكوك‌ المجسطی‌، از ابوالصقر عبدالعزیزبن‌ عثمان‌ قبیصی‌ (زوتر،61-60 ؛ .(GAS, VI / 91, 210 
12. اختصار كتاب‌ المجسطی‌، از عیسی بن یحیی مسیحی (زوتر، 79؛VI / 91,241 .(GAS,
13- 15. شرح‌ المجسطی‌، از ابن‌ هیثم‌؛ حل‌ شكوك‌ فی‌ كتاب‌ المجسطی‌، از همو؛ الشكوك‌ علی‌ بطلمیوس‌، از همو. ابن‌ هیثم‌ در این‌ اثر به‌ بررسی‌ خطاهای‌ بطلمیوس‌ در مجسطی‌، الاقتصاص‌ و المناظر پرداخته‌ است‌ (نک‍ : ه‍ د، 5/129، 130؛ قفطی‌، 168؛ ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، 2/93؛258-259  .(GAS, VI/91,این‌ اثر در 1971م‌ در قاهره‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.  
16-17 قول‌ فی‌ ثبت‌ الخطأ و التصحیف‌ العارضین‌ فی‌ جداول‌ المقالتین‌ السابعة و الثامنة من كتاب‌ المجسطی‌ و تصحیح‌ ما امكن‌ تصحیحه‌، از ابوالفتوح‌ احمدبن‌ محمد سری‌؛ ما ذكره‌ بطلمیوس‌ فی‌ الباب‌ الثانی‌ من‌ المقالة الثانیة عشرۃ فی‌ معرفة مقدار رجوع‌ زحل‌ و فی‌ الابواب‌ الاربعة التی‌ بعده‌ لرجوع‌ باقی‌ الكواكب‌، از همو. از این‌ دو اثر نسخه‌هایی‌ باقی‌ مانده‌ است‌ (زوتر، 120 ؛ .(GAS, VI / 92-93
18. مختصر المجسطی‌، از ابن‌ رشد. این‌ اثر به‌ زبان‌ عبری‌ نیز ترجمه‌ شده‌، و نسخه‌هایی‌، هم‌ از این‌ ترجمه‌ و هم‌ از بخشی‌ از اصل‌ عربی‌ آن‌ برجا مانده‌ است‌ (زوتر، 128-127 ؛VI / 93 (GAS,
19. تحریر المجسطی‌، از نصیرالدین‌ طوسی‌. نسخه‌های‌ متعددی‌ از این اثر در دست است (زوتر،152؛ ظاهریه‌، 14؛ GAS ، همانجا). 

ب‌ ـ دربارۀ كتاب‌ الاربعـة

افزون‌ بر شروحی‌ كه‌ پیش‌تر به‌ اختصار از آنها یاد شد، ابن‌ رضوان‌ مصری‌ نیز شرحی‌ از این‌ اثر فراهم آورد كه‌ بسیار شهرت یافت و به زبانهای لاتینی‌، فارسی‌ و تركی‌ نیز ترجمه‌ شد. نسخه‌های‌متعددی‌ ازآن‌ برجا مانده‌ است (روزنتال،243؛ GAS,VII / 44 منزوی‌، 1 / 146). 

ج‌ ـ دربارۀ جغرافیا

 آشنایی جهان اسلام با جغرافیای ‌بطلمیوس‌ از سدۀ 2ق‌ آغاز شد. گذشته‌ از ترجمه‌ای‌ كه‌ برای‌ یعقوب‌بن‌ اسحاق‌ كندی‌ شده‌ بود و ترجمۀ ثابت‌بن‌ قره‌ و حجاج‌بن‌ یوسف‌بن‌ مطر و تحریری‌ كه‌ پیش‌ از آن‌ به‌ زبان‌ سریانی‌ از این‌ كتاب‌ فراهم‌ آمده‌ بود و ابن‌ ندیم‌ به‌ آن‌ اشاره‌ دارد (ص‌ 328)، محمدبن‌ موسی‌ خوارزمی‌ نیز نامهای‌ شهرها، كوهها، دریاها و رودها را همراه‌ با طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ آنها از این‌ كتاب‌ استخراج‌ كرد و در كتاب صورۃ‌الارض خود، گرد آورد كه‌ در 1866م‌ به‌ كوشش‌ هانس‌ فُن‌ مژیك‌ در وین‌ به‌ چاپ‌ رسید. پس‌ از او سهراب‌ جغرافیانویس‌ در صورالاقالیم‌ (كه‌ آن‌ نیز در وین‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌) از همان‌ شیوه خوارزمی‌ در صورۃالارض‌ پیروی‌ كرد و البته‌ خود نیز مطالب‌ فراوانی‌ بدان‌ افزودIX/64;GAS,X/103) , (EI1 همچنین ابن‌ خردادبه‌ (د ح‌ 300ق‌/913م‌) در المسالك‌ و الممالك‌ از جغرافیای‌ بطلمیوس‌ بسیار بهره برد.خود وی‌ در مقدمه‌ شرح‌می‌دهد كه‌ سخنان‌ بطلمیوس‌ را از زبان‌ دیگری‌ به‌عربی‌ درآورده‌است‌(ص‌ 3). البته‌ همه مطالبی‌ كه‌ وی‌ از بطلمیوس‌ نقل‌ می‌كند، در كتاب‌ جغرافیای ‌وی وجود ندارد، از جمله‌ اینکـه‌ گویا بطلمیوس‌ از وجود 200‘4 شهر در روی‌ زمین‌ سخن‌ گفته‌ است‌. از این‌گونه‌ نقل‌ قولها در دیگر منابع‌ عربی‌ نیز دیده‌ می‌شود و مثلاً مسعودی‌ در مروج‌ الذهب‌ به‌ نقل‌ از بطلمیوس‌ در كنار شمار چشمه‌ها و رودهای‌ بزرگ‌ از 530‘4 شهر در روزگار وی‌ سخن‌ می‌گوید (1/103-106). به‌رغم‌ این‌گونه‌ اختلافات‌ و نقل‌ قولهای‌ نامستند، تأثیرپذیری‌ از بطلمیوس‌ در المسالك‌ و الممالك‌ ابن‌ خردادبه‌ به‌ خوبی‌ آشكار است‌. در حقیقت‌، دیگر جغرافی‌نویسان‌ معاصر وی‌ ــ مانند یعقوبی‌، ابن‌ رسته‌ و ابن‌ طیب‌ سرخسی‌ ــ نیز از جغرافیای ‌بطلمیوس‌ بهره‌ برده‌اند. مطالب‌ جغرافیایی‌ كتاب‌ الخراج‌ قدامةبن‌ جعفر غالباً از ابن‌ خردادبه‌ برگرفته‌ شده‌ است‌ IX/63-65) ,(EI1 بهره‌گیری‌ از جغرافیای‌ بطلمیوس‌ در سده‌های‌ بعد نیز همچنان‌ ادامه‌ می‌یابد و مثلاً یاقوت‌ در معجم‌ البلدان‌ دهها بار از بطلمیوس‌ یاد می‌كند (1/17، 179، 220، جمـ).
در منابع‌ اسلامی‌ كتابهای‌ دیگری‌ نیز به‌ نام‌ بطلمیوس‌ ثبت‌ شده‌ است‌ كه‌ برخی‌ از آنها بخشهایی از آثار پیش گفتۀ او، و برخی‌ دیگر در شمار آثار منسوب‌ به‌ اویند. از جملۀ آنهاست‌: الموالید، ذات‌ الكرسی‌، ذات‌ الصفائح‌ و هی الاصطرلاب‌، المدخل‌ الی‌ صناعة الكریة، الحرب‌ والقتال‌، استخراج‌ السهام‌، المرض‌ و شرب‌ الدواء. از شماری‌ از این‌ آثار نسخه‌هایی‌ برجا مانده‌ است‌ (ابن‌ ندیم‌، 327- 328؛ قفطی، 98؛V / 171-174, VI / 95-96, VII / 47-48 .(GAS,

مآخذ

ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، احمد، عیون‌ الانباء، به‌ كوشش‌ آوگوست‌ مولر، قاهره‌، 1299ق‌؛ ابن‌ خردادبه‌، عبیدالله‌، المسالك‌ والممالك‌، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، 1306ق‌؛ ابن‌ صلاح‌، احمد، فی‌ سبب‌ الخطأ والتصحیف‌ العارضین‌ فی‌ جداول‌ المقالتین‌ السابعة و الثامنة من‌ كتاب‌ المجسطی‌...، به‌ كوشش‌ پاول‌ كونیچ‌، گوتینگن‌، 1975م‌؛ ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌؛ ابوالفدا، المختصر فی‌ اخبار البشر، قاهره‌، 1959م‌؛ اخوان‌ زنجانی‌، جلیل‌، مقدمه‌ بر شرح‌ ثمره بطلمیوس‌ نصیرالدین‌ طوسی‌، تهران‌، 1378ش‌؛ بتانی‌، محمد، الزیج‌ الصابی‌، به‌ كوشش‌ ك‌. نالینو، رم‌، 1899م‌؛ بیرونی‌، الآثار الباقیة، به‌ كوشش‌ پرویز اذكایی‌، تهران‌، 1380ش‌؛ همو، التفهیم‌، به‌ كوشش‌ جلال‌الدین‌ همایی‌، تهران‌، 1362ش‌؛ همو، القانون‌ المسعودی‌، حیدرآباد دكن‌، 1954م‌؛ صاعد اندلسی‌، طبقات‌ الامم‌، به‌ كوشش‌ لویس‌ شیخو، بیروت‌، 1912م‌؛ ظاهریه‌، خطی‌ (هیأت‌)؛ قربانی‌، ابوالقاسم‌ و محمدعلی‌ شیخان‌، بوزجانی‌نامه‌، تهران‌، 1371ش‌؛ قفطی‌، علی‌، تاریخ‌ الحكماء، به‌ كوشش‌ لیپرت‌، لایپزیگ‌، 1903م‌؛ مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، به‌ كوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، 1965م‌؛ منزوی‌، خطی‌؛ نالینو، ك‌.، علم‌ الفلك‌، رم‌، 1911م‌؛ نصیرالدین‌ طوسی‌، محمد، تحریر المجسطی‌، نسخه خطی‌ آستان‌ قدس‌، ریاضی‌، شم‍ 79؛ یاقوت‌، بلدان‌؛ یعقوبی‌، احمد، تاریخ‌، نجف‌، 1358ق‌؛ نیز:

Cantor, M., Vorlesungenuber Geschichte der Mathematik, Stuttgart, 1965; Carmody, F. J., The Astronomical Works of Thabit b. Qurra, Berkeley/Los Angeles, 1960; Dictionary of Scientific Biography, New York, 1975; EI¹ ; EI² ; Ellis, A. G., Catalogue of Arabic Books in the British Museum, London, 1967; Fachlexicon, Frankfurt, 1992; GAS; Greek Mathematics, London, 1968; Heath, Th., A History of Greek Mathematics, Oxford, Clarendon Press; Kraus, P., Jabir ibn  Hayyan, Hildesheim, 1989; Morelon, R., Thabit ibn Qurra: Oeuvres d'astronomie, Paris, 1987; Neugebauer, O., A History of Ancient Mathematical Astronomy, Berlin etc., 1975; Pauly; Ptolemy, The Almagest, tr. R. C. Taliaferro, Great Books, Chicago, 1952; Rosenthal, F., The Classical Heritage in Islam, London, 1975; Sarton, G., Introduction to the History of Science, Baltimore, 1927; Schoy, K., Beitrage zur arabisch - islamischen Mathematik und Astronomie, Frankfurt, 1988; Suter, H., Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke, Leipzig, 1900; Vajda, G. Index general des manuscrits arabes musulmans, Paris, 1953.

محمدعلی‌ مولوی

صفحه 1 از5

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: