اتیوپی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 3 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225205/اتیوپی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اِتْیوپی، جمهوری دموكراتیک مردم اتیوپی واقع در افریقای شرقی. این كشور بین °3 و °18 عرض شمالی و °33 و °48 طول شرقی قرار دارد و مساحت آن 900‘221‘1 كم2 است (مایر، II / 829؛ نیز نک : «افریقا»، I / 355).اتیوپی از شمال و غرب با سودان، از شرق و جنوب شرقی با سومالی، از شمالی شرقی با جیبوتی و دریای سرخ و از جنوب با كنیا هم مرز است («اطلس»، نقشۀ 77). اتیوپی 800‘4 كم مرز خاكی و 000‘1 كم مرز آبی دارد ( كتاب سبز، 1). پایتخت آن آدیس آبابا (به معنای نوگل) است كه در 1889 م بنیاد نهاده شده است (شیفرز، 408) این كشور ازلحاظ اداری با احتساب پایتخت، به 24 حوزۀ اداری و 5 منطقۀ خودمختار تقسیم میشود («سالنامه»، 965). در 1987 م جمعیت اتیوپی 000‘184‘46 تن برآورده شده است. واحد پول این كشور بیر و نرخ برابر 100 واحد آن (در سپتامبر 1988) معادل 31 / 48 دلار آمریكا بوده است (همان، 968-969).
نام اتیوپی مأخود از آئتیوپیای لاتین، از واژۀ اتیوپیای یونانی وارد زبانهای اروپایی شده است. این نام به معنای سرزمین تیرهپوستان (شیفرز، 396، حاشیۀ 2) یا صورت سوختگان ( آمریكانا، IX / 545؛ عابدین، 7) است. در منابع عربی آن را حبشه میخوانند كه با تلفظ آبیسینیا به زبانهای اروپایی نیز راه یافته و در اصل عنوان طایفهای بوده است كه از سرزمینهای عربی به شاخ افریقا كوچ كردهاند. عنوان حبشه (ه م) كه تا مدتها به این كشور اطلاق میشد، در واقع سرزمین وسیعتری از اتیوپی امروزی را شامل بوده است (قس: عارف، 20) و امروز در اتیوپی این نام رسماً منسوخ شده است (شیفرز، همانجا).
سنگ اساس اتیوپی از جنس كریستالین (مانند گرانیت و دیوریت) است كه بر روی آن رسوبات دریایی (ماسه سنگ، آهك و ژیپس) قرار گرفته است. وجود زلزله، آتشفشانها و چشمههای آبگرم، بهویژه در شرق و جنوب نشانۀ آن است كه این منطقه هنوز ازلحاظ روندهای زمین ساختی، فعال است، چنانكه دریاچۀ سوآی در حدود 110 كیلومتری جنوب آدیس آبابا بر یك دهانۀ آتشفشانی كهن قرار دارد. در 1861 م كوه دوبی فوران كرد و زلزلۀ 1921 م، ناحیۀ ماسائوا را ویران ساخت (همو، 396-397). یكی از عوارض مهم طبیعی منطقه، سیستم ریفت سیستم افریقای شرقی است كه جلگۀ اتیوپی را از میان به دو بخش غربی و شرقی تقسیم میكند (بریتانیكا، VI / 998؛ قس: شیفرز، 398).اتیوپی ازلحاظ پستی و بلندی به 3 بخش اصلی تقسیم میشود كه هریك از این بخشها دارای شرایط اقلیمی، پوشش گیاهی، شبكۀ آبها و نحوۀ زیست انسانی خاص خود هستند. این 3 بخش اینهاست:الف ـ بلندیهای غربی با ارتفاعی بین 400‘2 تا 700‘ 3 متر. ب ـ بلندیهای شرقی كه مانند بلندیهای غربی تا حد زیادی ــ بجز در درههـای رودخـانهای ونقاط پستتر ــ دارای پوشش سطحی بازالتی و قلههای بلندی ازجمله انكواولو با 311‘4 متر ارتفاع است. ج ـ درۀ ریفتی و زمینهای پست غربی (بریتانیكا، VI / 998-999) اتیوپی بین 40 تا 60 كم عرض دارد و كف آن دره را دریاچههای متعددی ازجمله زوای، لانگانو، آبیاتا، شالا و چامو پوشانیده است («افریقا»، همانجا). آب و هوا: هر چند اتیوپی در عرضهای حاره واقع شده، اما به واسطۀ قرار گرفتن در محدودهای وسیع از عرض جغرافیایی و تنوع پستی و بلندی، دارای شرایط اقلیمی مختلف است. بر این اساس آب و هوای اتیوپی را نمیتوان استوایی به شمار آورد. زیرا اقلیم در بلندیها، معتدل و در قسمتهای كم ارتفاع و پست، گرم وخشك است (شیفرز، 400). اتیوپی را از لحاظ شرایط اقلیمی به طور سنتی به 3 ناحیه تقسیم میكنند: ناحیۀ دگا یا جلگۀ معتدل، ناحیۀ كولا یا زمینهای پست وگرم و ناحیۀ بینابینی یا وینادگا. مرز میان نواحی سه گانه را بخشهایی با ارتفاع 700‘1 تا 400‘2 متر تشكیل میدهد. متوسط درجۀ حرارت سالانه در ناحیۀ دگا حدود °16، در ناحیۀ كولا دست كم °26 و در ناحیۀ بینابینی حدود °22 سانتیگراد است («افریقا، I / 356؛ قس: شیفرز، 399).بیشترین مقدار باران اتیوپی به سبب بادهای مرطوب استوایی كه از جنوب و غرب میوزد، تأمین میشود و به این ترتیب، در ماههای ژوئن تا اوت تقریباً در سرتاسر كشور باران میبارد («افریقا»، همانجا). فصل خشك در بیشتر خاك كشور از اكتبر تا فوریه است. مقدار متوسط بارش سالانه از حدود 500‘2 میلیمتر در گوره واقع در جنوب غربی تا حدود 50 میلیمتر در آسب در شمال شرقی، متغیر است (بریتانیكا، VI / 999). مقدار بارش سالانه در هرر 902، در آدیس آبابا 255‘1 در گوندار 233‘1 و در اسمره 492 میلیمتر است (شیفرز، 400، حاشیۀ 1). با توجه به تنوع آب و هوایی و بینظمی باران در اتیوپی، رخدادهای اقلیمی در سالهای اخیر باعث ایجاد قحطی بهویژه در نواحی پست شده است («افریقا»، همانجا).
با توجه به اینكه بلندیهای غربی اتیوپی منطقۀ پرباران كشور به شمار میآید. حوضۀ آبگیر غربی، مهمترین حوضه را تشكیل میدهد و حدود نیمی از حجم آب سالانه از آن تأمین میشود. مهمترین رودخانهها در این حوضه اینهاست: نیل آبی (ابای) كه ضمناً مهمترین و بزرگترین رودخانۀ كشور نیز به شمار میآید، تكزه و بارو. درحوضۀ آبگیر داخلی، رودخانههای عواش و اومو جریان دارند. رودخانههای وبی، داوا و شبله در حوضۀ آبگیر جنوب شرقی جاری هستند (بریتانیكا، همانجا؛ قس: عارف، 27-35). بستر رودخانههای اتیوپی معمولاً دارای شیب تندی است و در برخی قسمتها آبشارهایی را تشكیل میدهند، به این ترتیب اغلب رودخانههای این كشور قابل كشتیرانی نیستند (شیفرز، همانجا).
خاكهای حاصلخیز اتیوپی، نهشتههای غنی آبرفتی در درههای رودخانهای است. درههای وسیع نیل آبی، عواض و اومو بیشترین امكانات را برای فعالیت كشاروزی عرضه میدارند (بریتانیكا، همانجا).در اتیوپی با توجه به ارتفاع، از لحاظ پوشش گیاهی و حیات جانوری با تنوع زیادی روبهرو هستیم. ناحیۀ اصلی پوشش گیاهی در این كشور شامل بلندیهای خنك و مرطوب و زمینهای پست گرم و خشك است (همانجا). پوشش گیاهی در بلندیها، تنك و پراكنده، اما در زمینهای پست و نیز درهها بسیار متنوع و انبوه است ( آمریكانا، IX / 543). درواقع، در بلندیها جنگل تا حد زیادی از میان رفته و جای آن رامرتع و یا زمین زراعی گرفته است. زمینهای پست با توجه به شرایط بارش، دارای تنوع وسیعی از پوشش گیاهی منطقۀ خشك است: از نواحی بیابانی محدود به ناحیۀ بوتههای تیغدار تا ساوانهای شامل اقاقیا («افریقا»، همانجا). درختان بلند اكالیپتوس كه از استرالیا آورده شده، در اطراف كلیساها، مراكز دولتی و خانهها به فراوانی یافت میشود. امروز حدود 7٪ از كل مساحت اتیوپی را جنگل تشكیل میدهد (بریتانیكا، همانجا).در اتیوپی همچنین با تنوع و فراوانی گونههای مختلف جانوری روبهرو هستیم: از پستانداران بزرگ نظیر زرافه، گاومیش، بزكوهی و گورخر تا انواع میمون (BSE3, XXX / 343؛ بریتانیكا، همانجا). مهمترین نواحی غنی از لحاظ حیات جانوری شامل درۀ سفلای رود اومو، ناحیۀ گامبلا در ایلوبابور و جنوب غربی كشور است. در بیشتر رودخانهها و دریاچههای ایتوپی تمساح دیده میشود (همانجا).
اتیوپی دارای تاریخی بسیار كهن است و یكی ازقدیمیترین مناطق زیستی انسانی به شمار میرود. كوشیهای جنوبی افریقا در هزارۀ دوم ق م از طریق اتیوپی به قسمتهایی كه امروزه كنیا و تانزانیا خوانده میشود، وارد شدهاند. این عده در آغاز مسیحیت به دو گروه تقسیم شدهاند: گروهی به زندگی مبتنی بر گردآوری خوراك و شكار ادامه دادهاند، اما گروه دیگر كه از لحاظ فرهنگی غلبه داشتهاند، ارتفاعات را به اشغال خود در آورده و به نگهداری دام و تا حدی كشاورزی پرداختهاند («افریقای شرقی»، 23).ظاهراً در هزارۀ اول ق م عنصر سامی به این گروهها ملحق و با آنها تركیب شده است (مایر، II / 837؛ قس: دورانت، 4(1) / 199). مهمترین انیان حبشیها بودند كه پس از تصرف قسمتهای ساحلی به قسمتهای دیگر نیز رسوخ كردند (شیفرز، 402). این حركتها تا سدههای 3 و 4 م ادامه یافت و احتمالاً یهودیان نیز در همین دوره به سرزمین اتیوپی آمدهاند (مایر، همانجا). دربارۀ اینگونه مهاجرتها افسانههایی نیز وجود دارد، تا جایی كه هایله سلاسی پادشاه پیشین اتیوپی خود را از اعقاب منلیك اول پسر ملكۀ سبا و سلیمان نبی به شمار میآورد و این امر را درقانون اساسی 1955 م كشور نیز گنجانده بود (شیفرز، 408).در پایان هزارۀ اول ق م در اتیوپی به سبب تركیب نژادی حامی و سامی، تمدنی پدید آمد كه میتوان آن را به طور اخص تمدن اتیوپیایی به شمار آورد. آثار این تمدن در خرابههای شهر آكسوم و شهرهای اطراف آن مشهود است. پادشاهی آكسوم در پیش از میلاد نه تنها اولین تمدن بزرگ اتیوپیایی به شمار میرود، بلكه تمدنی است كه به طور سنتی در راه و رسم زندگی مردمان این سرزمین در بسیاری جنبهها در دورههای بعدی تا به امروز تأثیر گذاشته است. مؤید این نظر شیوۀ زندگی روستایی، روشهای زراعت و مانند آن در این كشور است (دیك رید، 73). پادشاهی آكسوم در شمال اتیوپی پدید آمد و در سدههای 3 و 4 م به اوج شكوفایی خود رسید (BSE3, XXX / 344). عزانا، پادشاه آكسوم، در 324 م به مسیحیت گروید (دیك رید، همانجا؛ قس، انده، 427)، چنانكه سكههای یافت شده در اتیوپی مربوط به حدود 340 م، دارای علامت صلیب است (شیفرز، 402). پذیرش مسیحیت در این سرزمین بهویژه از لحاظ محاسبات قدرت و گسترش امپراتوری آكسوم حائز اهمیت بود («تاریخ اسلام كمبریج»، I(A) / 11-12). در این دوره میان بیزانس و اتیوپی مسیحی روابط دوستانهای برقرار شد (قس: وات، 4)، اما با ظهور اسلام، امپراتوری آكسوم به عنوان قدرت بزرگ دریای سرخ رو به ضعف نهاد (دیك رید، همانجا). علاوه بر آن، دولت آكسوم به هنگام ورود مسلمانان در سدۀ 7 م به اتیوپی، به سبب قدرت گرفتن ایرانیان در دریای سرخ رو به ضعف نهاده بود (EI2, III / 3)؛ هرچند در دورهای بهویژه پیش از هجرت حضرت رسول (ص)، ظاهراً اتیوپی پناهگاه برخی پیروان اسلام به شمار میرفته است («تاریخ اسلام كمبریج»، II(A) / 382). اسلام در آغاز در میان عشایر ساحل دریای سرخ رایج شد و سپس به سمت شمال و بلندیهای شرقی گسترش یافت. گسترش اسلام با عربی شدن ساكنان اتیوپی همراه نبود، بلكه سازمانهای اجتماعی آنان به همان صورت محفوظ ماند (EI2, III / 6). هر چند از این زمان به بعد، آثار مسیحیت در سواحل دریای سرخ از میان رفت و راههای ارتباطی آكسوم به دست مسلمانان افتاد (دیك رید، همانجا). به این ترتیب، مسیحیان اتیوپی به بلندیها روی آوردند و تا حدی از بقیۀ جهان منزوی شدند. این وضعیت تا اوایل سدۀ 16 م كه ارتباطهای تازهای با اروپا برقرار شد، پابرجا ماند (همانجا). اولین گام در جهت برپایی حكومت اتیوپی جدید توسط تئودروس دوم (1855- 1868 م) برداشته شد. پس از او منلیك دوم (1889-1913 م) با حمایت ایتالیاییها به پادشاهی رسید، اما او در سالهای بعد، ازتحت الحمایگی ایتالیا سرباز رد و در نبرد عدوه در 1896 م استقلال اتیوپی را به دست آورد (مایر، همانجا؛ قس: نهرو، 2 / 1077، 1134). وی درجنوب شرقی، هرر را تسخیر كرد و سلطنت خود را در جنوب و غرب گسترش داد. بین سالهای 1887 و 1891 م پایتخت جدید یعنی آدیس آبابا را كه بعداً به سرعت رو به رشد نهاد، بنیاد گذاشت (مایر، همانجا). پس از او هایله سلاسی در 1916 م نایب الحكومه و در 1928 م شاه شد و در 1930 م خود را امپراتور خواند («سالنامه»، 964) در دورۀ حكومت وی، اتیوپی در سالهای 1936 تا 1941 م توسط ایتالیاییها اشغال و او مجبور به ترك كشور شد و در 1941 م بار دیگر به اتیوپی بازگشت («سالنامه»، مایر، همانجاها).پس از جنگ جهانی دوم، درگیری گروههای مختلف قومی و اجتماعی با رژیم سلطنتی اتیوپی بالا گرفت؛ مردم اوگادن در جنوب شرقی و اریتره در شمال، این رژیم را زیر فشار قرار دادند. در 1962 م جنبش ملی آزادیبخش اریتره تشكیل شد و با حكومت مركزی مستقیماً به مبارزه برخاست. علاوه بر این، دگرگونیهای جاری منجر به ایجاد گروههای اجتماعی جدیدی شده بـود كه از آن میان تحصیل ـ كردگـان اتیوپیـایی با تكیه بر سطح و كیفیت نازل زندگی در كشور به مخالفت با دستگاه سلطنتی برخاستند. از سوی دیگر، با توجه به عدم پذیرش دین اسلام به طور رسمی در كشور و دور نگهداشتن مسلمانان از احراز مقامهای مهم، جمعیت قابل توجه مسلمانان نیز با نارضایتی به زندگی ادامه میدادند («دائرةالمعارف كولیر»، IX / 349؛ انده، 431-432). در نتیجه با شدت گرفتن تورم و بیكاری از یك سو و قحطی سالهای 1972 تا 1974 م از سوی دیگر، نارضاییهای مردم اوج گرفت و در 1974 م واحدهایی از ارتش سر به شورش برداشتند و بدون مقاومت جدی، كنترل كشور را به دست گرفتند و به این ترتیب در 12 سپتامبر 1974 هایله سلاسی از مقام خود خلع شد و در 27 اوت سال بعد در خانۀ خود از دنیا رفت («دائرة المعارف كولیر»، همانجا).در واقع انقلاب 1974 م توسط یك كمیتۀ همكاری نیروهای مسلح كه به درگو (سایه) موسوم بود، طرحریزی و انجام شد. درگو پس از پیروزی، یك حكومت موقت نظامی به ریاست ژنرال اندوم تشكیل داد. در نوامبر همان سال، پس از بروز اختلافاتی در رهبری نظامی، ژنرال اندوم بركنار و تیرباران شد و یك شورای اداری موقت نظامی به ریاست ژنرال بنتی قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1974 از اتیوپی به عنوان یك كشور سوسیالیست یاد شده و اولین برنامۀ ملی آن در سال بعد به اجرا در آمد. مطابق این برنامه شركتهای بیمه، بانكها، مؤسسات مالی، تأسیسات بزرگ صنعتی، زمینهای روستایی و شهری و مدارس ملی شدند و در عوض تعاونیهای روستایی و شوراهای كارگری برپا شد. در فوریۀ 1977 سرهنگ منگیستو هایله ماریام، ژنرال بنتی و دستیاران نزدیك او را اعدام كرد و خود را رئیس حكومت و رهبر شورای اداری موقت نظامی خواند («سالنامه»، همانجا).در طول سالهای 1977 و 1978 م هزاران نفر از مخالفان حكومت به قتل رسیدند و یا به زندان افتادند. تا ژوئیۀ 1977 درگو از همكاری میسون (جنبش ماركسیست سوسیالیستی اتیوپی) بهره میبرد، اما از این زمان حزب خاص خود را به نام آبیوت سدد (شعلۀ انقلابی) برپا داشت. به هر تقدیر، در اواخر 1979 م با ایجاد «حزب زحمتكشان اتیوپی» تمامی گروههای سیاسی از میان برداشته شدند (همانجا؛ سرگئییف، 18). رهبری نظامی حزب از 1981 م به ایجاد و تقویت تعاونیهای روستایی، سازمانهای تودهای جوانان، زنان، روستاییان و كارگران پرداخت و در 1984 م، همزمان با جشنهای دهمین سال انقلاب، «حزب كارگران اتیوپی» را جایگزین حزب زحمتكشان ساخت. در 1986 م به هنگام انتقال قدرت به یك حكومت غیرنظامی، پیشنویس قانون اساسی جدید تهیه شد و از طریق رفراندوم 1987 م ــ مطابق دادههای رسمی ــ توسط 81٪ رأی دهندگان كشور مورد تأیید قرار گرفت و در سپتامبر 1987 شورای موقت نظامی ملغی و «جمهوری دموكراتیك مردم اتیوپی» اعلام و سرهنگ منگیستو به عنوان رئیسجمهور كشور انتخاب شد (همانجا؛ تكله، 80) و تا 1991 م در مقام ریاست جمهوری باقی ماند (كاتلر، 35).انتظارات دو جنبش مهم اریتره ــ جنبش آزادیبخش مسلمانان اریتره و جبهۀ آزادیبخش ماركسیست مردم اریتره ــ كه برای استقلال میجنگیدند، پس از 1974 م برآورده نشد وای امر تا به امروز به درگیریهای شدیدی میان حكومت و مردم اریتره انجامیده است (شواب، 15 به بعد). سرزمین اتیوپی از صدر اسلام تاكنون پیوسته با دنیای اسلام در ارتباط بوده است و امروزه استانهای هرر و كفا دو كانون فرهنگی مسلمانان در اتیوپی است (نک : EI2؛ بریتانیكا، VI / 1001). در دورۀ پادشاهی هایله سلاسی به طرق مختلف زندگی مسلمانان در حاشیۀ مسائل جاری كشور قرار داشت (انده، 427). پس از دگرگونیهای 1974 م و اعلام برابر ادیان، هر چند حدود 80٪ از 000‘000‘ 3 فراریان كشور، مسلمان بودند، اما ظاهراً مسلمانان از امكانات اجتماعی و نسبی بیشتری برخوردار شدند. اقدامات ضد مذهبی حكومت در زمینۀ بازسای فرهنگی در كشور و به خصوص قتل فرزند خردسال پیشنماز و امام مسجد جامع آدیس آبابا در 1978 م یك بار دیگر مسلمانان را در اتیوپی تحت فشار قرار دارد (همو، 437). بر همین مبناست كه شمار مسلمانان اتیوپی پیش و پس از 1974 م هنوز به درستی دانسته نیست.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید