اخلاق و توسعه / کاظم موسوی بجنوردی

1392/6/24 ۱۱:۳۴

اخلاق و توسعه / کاظم موسوی بجنوردی

اَخیراً پرسشی در ذهنم خطور کرده و مایل هستم راجع به آن کمی تأمل و دقّت کنم. این پرسش از این قرار است که در جامعه اخلاقی، پیشرفت مادی و شکوفائی اقتصادی بیشتر است یا در جامعۀ مبتنی بر سودخواهی غیراخلاقی.

 

اَخیراً پرسشی در ذهنم خطور کرده و مایل هستم راجع به آن کمی تأمل و دقّت کنم. این پرسش از این قرار است که در جامعه اخلاقی، پیشرفت مادی و شکوفائی اقتصادی بیشتر است یا در جامعۀ مبتنی بر سودخواهی غیراخلاقی. اگر همه مردم پایبند اخلاق باشند و در روابط خود با دیگران در عرصه‌های مختلف و از جمله در عرصه اقتصادی و تعامل مادی موازین اخلاقی را رعایت کنند آیا توسعه تحقق پیدا می‌کند و از روند معقولی برخوردار می‌شود یا اینکه برآیند آن شکست و عقب‌ماندگی است؟ در شق دوم که روابط مبتنی بر سودخواهی و حسابگری غیراخلاقی است توسعه ممکن است تا حدی تحقق پیدا کند و سپس بر اثر کثرت مفاسد متوقف می‌شود، اما مسأله اصلی بر سر این است که سرعت پیشرفت در جامعه اخلاقی بیشتر است یا در جامعه مبتنی بر سودخواهی غیراخلاقی. در جامعه اخلاقی، جلب سود مشروع مجاز است ولی نباید براساس فریب دیگران و دروغ باشد. شفافیت و صداقت در جامعه اخلاقی از ضروریات اولیه است که اگر اخلاق در بین نباشد حتماً به ورطه جامعه غیرانسانی وابسته به انگیزه‌های صرفاً سودخواهی خواهیم افتاد. اخلاق نمی‌گوید سود خود را نخواهی ولی می‌گوید فریبکاری و دروغ در بین نباشد. در حالیکه در جامعه مبتنی بر صرفاً سودخواهی ظاهراً همه چیز و از جمله دروغ و فریبکاری مجاز است که در این حالت تضارب و عدم اعتماد به یکدیگر شدت پیدا می‌کند. هیچکس به گفتار دیگری باور نمی‌آورد و همین عدم اعتماد باعث می‌شود که روندهای تعامل کُند و گاهی در مقاطع حساس متوقف شود. وقتی تعامل بین افراد جامعه مختل شود طبعاً کارکرد مفید آن پائین می‌آید. در باب تجارت وقتی شما نتوانید به کسی اعتماد کنید طبیعی است که دادوستد کمتری خواهید داشت. در همه زمینه‌ها به همین منوال است. جریان پیشرفت و توسعه نیز به همین تعاملها بستگی دارد. وقتی دادوستد زیاد بشود. یعنی گردش پول سرعت معقولی داشته باشد. تقاضا برای خرید بیشتر شده که به صورت طبیعی منجر به عرضه بیشتر یعنی منجر به سرمایه‌گذاری بیشتر و ایجاد اشتغال بیشتر می‌شود. وجود اشتغال، در جوانان انگیزه بیشتر به وجود می‌آورد و می‌توانند به آینده امید بیشتر داشته باشند. اگر کار داشته باشند، ازدواج می‌کنند و نیاز به خانه‌سازی به وجود می‌آید و با همین آهنگ زیبا و دلنشین است که آهنگ زندگی و سرزندگی و نشاط پدید می‌آید. در جامعه‌ای که در آن اخلاق جائی ندارد و همه جا را دروغ مثل خوره همۀ راستیها و درستیها را در لجن و تباهی فرو برده است نمی‌توان به شکوفائی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نائل شد. شکوفائی بستر مطمئن می‌طلبد. شکوفائی در جائی بروز می‌کند که اعتماد و تداوم تعامل سازنده وجود داشته باشد. دروغ و ریا و تزویر و شارتالانیزم مثل کالای یک بار مصرف است. همه کالاهای یکبار مصرف همچون کف روی آب هستند و عمر کوتاهی دارند. نمی‌توان بر آن ساختار معقولی به وجود آورد. نمی‌توان شالوده محکمی بر آن ساخت. چگونه می‌توان سیاستهای دراز مدت و میان مدت و حتی کوتاه مدت را در جائی که ساختار مستحکمی ندارد و دروغ و عدم صداقت تمام دیوارها را می‌پوشاند و تعفن دروغ همه جا را پُرْ خواهد کرد. مسلم است که ساختار محکم در درستی و صداقت و راستی است. نتیجه‌ای که گرفته می‌شود این است که توسعه پایدار در جوامعی تحقق پیدا می‌کند که جهت غالب روابط اجتماعی مبتنی بر اخلاق و صداقت و شفافیت است. اما رسیدن به چنین روابطی مستلزم وجود آزادی و حاکمیت قانون در چارچوب حاکمیت ملی است. چنانچه درآمد سرانه ما مثلاً زیر پنج هزار دلار باشد چگونه می‌توان در بین ملتهائی که درآمد سرانشان از بیست، سی و چهل هزار دلار در سال بیشتر است سربلند باشیم و ما را به چشم خواری ننگرند؟! امروز اگر توسعه با آهنگی معقول نداشته باشیم نمی‌توانیم فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی خود را جلا زده و افتخارآفرین نگهداریم و عرضه نمائیم و جوانان خود را بدان مزیّن کنیم تا آنکه خود با سرسختی هویت دینی و ملیشان را حفظ کنند و حاکم بر سرنوشت خود باشند. صداقت در روابط از اینرو تعامل بین دو انسان یا بین دو گروه و یا بین دو کشور را مستحکم و مبتنی بر منطقی قوی و استوار و معقول قرار می‌دهد که در اینگونه روابط صداقت به معنای عرضه خود در تمامیت وجودی آن است و این تمامیت وجودی بدون اذعان و تصدیق وجود طرف مقابل تحقق‌ناپذیر است. وقتی با تمامیت وجود خود بروز می‌کنید ضرورتاً وجود مقابل خود را باید بشناسید و آن را تصدیق کنید و وجودش را بپذیرید. در یک چنین معادله‌ای است که اعتماد متقابل به وجود می‌آید و همزیستی سازنده تحقق پیدا می‌کند. در این صورت است که در هر تعاملی طرفین سود می‌برند و به یکدیگر کمک می‌رسانند. اصل مساهمه عادلانه در انتفاع شرط مشروعیت است. اگر مساهمت عادلانه در تعاملهای انسانی برقرار نباشد، روابط فاسد و نازا و تباه‌کننده است. در هر حال، دو طرف براساس بُرْد بُرْد بهترین روابط را برقرار می‌سازند. روابط سالم ناظر به انتفاع معنوی و مادی طرفین است. اگر یک طرف سود ببرد و طرف دیگر سودی عایدش نشود حتماً آنکه سود بیشتر برده کلاهبردار است و یا اینکه طرفی که سودی نبرده و حتی ضرر هم کرده است دوراندیشی لازم را نداشته و یا آنقدر ناآگاه و بی‌تجربه بوده که به چنین نتیجه‌ای رسیده است. در هر حال تمسک به عقل و خرد در روابط انسانها شرط لازم برای تعامل آزاد و معقول است. مساهمت در شرایط برابر از ضرورتهای تعامل انسان با انسان دیگر است. علت اساسی اینکه در فرض نفی اخلاق نمی‌توان رابطه سالم و سازنده با دیگران برقرار کرد عدم وجود اساس و اصولی است که هر پیوند و ارتباط و تعاملی بر آن مبتنی می‌باشد. براساس دروغ و نفی اخلاق همه چیز در حال پوچی و نیستی است. با نیستی یا عدم نمی‌توان ارتباط داشت نمی‌توان آن را مبنای رابطه قرار داد که مسلماً در چنین حالتی یک طرف رابطه تجسمی از شر و تباهی است که طبعاً مخرب است و فقط می‌خواهد آسیب برساند. در این حالت ادامه رابطه غیرممکن است.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: