ختم منظومه تهران

1394/2/23 ۱۰:۳۸

ختم منظومه تهران

شامگاه دوشنبه ٢١ اردیبهشت، ادبیات معاصر ایران تکه‌ای از حافظه خود را از دست داد؛ محمدعلی سپانلو، شاعری که همه گوش‌وکنارهای ادبیات، تاریخ و جامعه ایران را با ذوق و سلیقه و نکته‌سنجی یکه‌اش رصد می‌کرد، حالا و پس از چندسال دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با سرطانی مهلک، دیگر یکی از غایبان بزرگ ادبیات معاصر ایران است. هنرمندانی هستند که در همه‌جا ردی مؤثر از خود به‌جا می‌گذارند و محمدعلی سپانلو بدون شک یکی از این‌دست هنرمندان بود. از شعر که کار اصلی‌اش بود که بگذریم، رد حضور سپانلو را در بسیاری از نقاط عطف هنر و ادبیات معاصر ایران می‌توان پیدا کرد. در سینمای موج نو ایران، با بازی‌اش در فیلم «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی که قصه‌اش از آن ساعدی بود. با حضورش در همان اولین جلسات. در داستان‌نویسی معاصر ایران با کتاب‌های «نویسندگان پیشروی ایران» و دو مجموعه «بازآفرینی واقعیت» و «در جست‌وجوی واقعیت» که برای بسیاری از اهل ادبیات، سرچشمه‌های آشنایی با نویسندگان معاصر بود.

 

علی شروقی: شامگاه دوشنبه ٢١ اردیبهشت، ادبیات معاصر ایران تکه‌ای از حافظه خود را از دست داد؛ محمدعلی سپانلو، شاعری که همه گوش‌وکنارهای ادبیات، تاریخ و جامعه ایران را با ذوق و سلیقه و نکته‌سنجی یکه‌اش رصد می‌کرد، حالا و پس از چندسال دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با سرطانی مهلک، دیگر یکی از غایبان بزرگ ادبیات معاصر ایران است. هنرمندانی هستند که در همه‌جا ردی مؤثر از خود به‌جا می‌گذارند و محمدعلی سپانلو بدون شک یکی از این‌دست هنرمندان بود. از شعر که کار اصلی‌اش بود که بگذریم، رد حضور سپانلو را در بسیاری از نقاط عطف هنر و ادبیات معاصر ایران می‌توان پیدا کرد. در سینمای موج نو ایران، با بازی‌اش در فیلم «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی که قصه‌اش از آن ساعدی بود. با حضورش در همان اولین جلسات. در داستان‌نویسی معاصر ایران با کتاب‌های «نویسندگان پیشروی ایران» و دو مجموعه «بازآفرینی واقعیت» و «در جست‌وجوی واقعیت» که برای بسیاری از اهل ادبیات، سرچشمه‌های آشنایی با نویسندگان معاصر بود. در تاریخ و ادبیات مشروطه، با «چهار شاعر آزادی» که نوشتارهایی پر از نکته‌سنجی در باب شاعران مشروطه است و در ادبیات کلاسیک، با مجموعه «قصه قدیم» که برگزیده‌ای است از آن دسته از متون کهن نثر که سپانلو در آنها امکان‌ها و قابلیت‌هایی برای قصه‌نویسی امروز ایران یافته بود. در شعر و ادبیات جهان با ترجمه‌هایش از آپولینر، ریتسوس، گراهام گرین، کامو و... در مسئله فلسطین، با سرودن شعر «چریک‌های عرب» در سال ١٣٤٧ که اولین شعر درباره فلسطین بود، در جنگ ایران و عراق، با سرودن شعر «نام تمام مردگان یحیی است» که یکی از ماندگارترین اشعار با موضوع جنگ است و در بسیاری گوش‌وکنار دیگر، با خاطرات شفاهی ریزودرشتی که از جلسات و محافل ادبی و هنری و همچنین از تهرانِ دستخوش مدرنیزاسیون داشت.

محمدعلی سپانلو در ٢٩ آبان ١٣١٩ در تهران زاده شد. فارغ‌التحصیل مدرسه دارالفنون بود و دانش‌آموخته دانشکده حقوق دانشگاه تهران. از کودکی و نوجوانی با شعر و ادبیات دمخور بود، اما به گفته خودش اولین روزی که واقعا شاعر شد، روزی بود که با «سر شکسته و بارانی سرخ از خون» از یکی از تظاهرات دانشکده حقوق در سال ١٣٤٠ به خانه بازگشت و نخستین شعر جدی‌اش را نوشت. دو سال بعد یعنی در سال ١٣٤٢ اولین مجموعه شعرش را با عنوان «آه... بیابان» منتشر کرد. دومین مجموعه شعرش با عنوان «خاک» در سال ١٣٤٤ منتشر شد. دو سال بعد در سال ١٣٤٦ «رگبارها» را منتشر کرد و در سال ١٣٤٧ «پیاده‌روها» را. «سندباد غایب»اش در سال ١٣٥٢ منتشر شد. در سال ١٣٥٦، «هجوم» و در ١٣٥٧ «نبض وطنم را می‌گیرم». «خانم زمان»، «ساعت امید»، «ژالیزیانا»، «تبعید در وطن»، «قایق‌سواری در تهران» و «کاشف از یاد رفته‌ها» از دیگر دفترهای شعر او است و آخرین این دفترها هم «زمستان بلاتکلیف ما» که سال گذشته منتشر شد. سپانلو در مصاحبه‌ای گفته بود که مجموعه شعری هم با عنوان «بیمارستان کافکا» زیر چاپ دارد. در همان حین که شعرهایش را می‌سرود و منتشر می‌کرد، به کارهای دیگری نیز اشتغال داشت. از جمله به گردآوری گزیده‌ای از داستان‌های معاصر که سپانلو خود مقدمه‌هایی دقیق بر آنها نوشت و همچنین گزیده‌ای از شعر معاصر با عنوان «هزارویک شعر» که مجموعه‌ای از شعر معاصر فارسی بود و همچنین چهارشاعر آزادی درباره شاعران مشروطه و دیگر آثاری از این دست درباره ادبیات جدید و قدیم و همچنین ترجمه‌هایی از ادبیات جهان. به جز «آرامش در حضور دیگران» تقوایی در فیلم‌های «شناسایی» محمدرضا اعلامی، «ستارخان» علی حاتمی و «رخساره» امیر قویدل نیز ایفای نقش کرد و در بسیار عرصه‌های دیگر نیز حضور داشت.

تهران، یکی از المان‌های بسیاری از شعرهایش بود و ازهمین‌رو به او «شاعر تهران» می‌گفتند، گرچه این تنها یک وجه از جهان شعری‌اش بود. به جامعه، تاریخ و ادبیات معاصر حساس بود و بازتاب این حساسیت در نوشته‌هایش اعم از شعر و غیر شعر به چشم می‌خورد.

آثارش به زبان‌هایی دیگر، از جمله انگلیسی و فرانسه و آلمانی هم ترجمه شده و دو جایزه ماکس ژاکوب و شوالیه شعر فرانسه را هم دریافت کرده است.

تا لحظه تنظیم این گزارش، هنوز از زمان تشییع پیکر محمدعلی سپانلو خبری قطعی در دست نیست. برخی می‌گویند پنجشنبه، اما گویا خبر قطعی منوط است به معلوم‌شدن تکلیف مکان خاکسپاری او. سپانلو گویا وصیت کرده بود که پیکرش را در امامزاده طاهر کرج به خاک بسپارند. به گزارش ایلنا، روز گذشته شبنم سپانلو، برادرزاده شاعر، به نمایشگاه کتاب رفته بود تا بتواند توصیه‌نامه‌ای از سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، برای عمل به این وصیت و خاکسپاری سپانلو در امامزاده طاهر دریافت کند؛ اما تا لحظه تنظیم این خبر موفق به دیدار با معاون فرهنگی ارشاد نشده بود. شبنم سپانلو گفته است در صورتی که با خاکسپاری پیکر عمویش در امامزاده طاهر موافقت نکنند، گزینه بعدی قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا(س) خواهد بود.

روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: