ما چگونه ما نشدیم

1404/7/21 ۱۱:۰۶

ما چگونه ما نشدیم

اگر علم در ایران و دوران اسلامی افول نکرده است، چرا امروزه علم و علم‌ورزی در ایران و دیگر سرزمین‌های اسلامی از جهان غرب فاصله دارد؟

برخی از غیرمتخصصان به ارائه تحلیل‌هایی کلی از سیر تحول علم در دوره اسلامی دست زده‌اند. آنان، بدون مراجعه به متون دست‌اول علمی متعلق به این دوره تاریخی، به بررسی مسائلی کلی، مانند افول علم در جهان اسلام یا دلایل رخ ندادن انقلاب علمی در آن پرداخته‌اند. از سوی دیگر، مورخان علم حرفه‌ای نیز عموماً درگیر کارهای تخصصی خود بوده و لزومی ندیده‌اند به این مسائل بپردازند. به نظر آنها، حتی نیازی نبوده است که دیدگاه‌های عمومی غیرمتخصصان نقد و بررسی شوند. اما شاید لازم باشد مورخان حرفه‌ای علم نیز به مسائلی کلی، مانند سیرصعودی یا نزولی علم در جهان اسلام، بپردازند و از این رهگذر دانش عمومی را در این حوزه ارتقا دهند.

کتاب «ما چگونه ما نشدیم؟» با عنوان فرعی نقد و بررسی فرضیه افول علم در ایران به کوشش امیرمحمد گمینی از سوی نشر کرگدن به بازار کتاب آمده است.

در یادداشت دبیر مجموعه در ابتدای کتاب هدف از چنین مطالعاتی بررسی نقش علم و فناوری به عنوان پدیده‌هایی زمینه‌مند و بافت‌مند در بستر بزرگ‌تر پدیده‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ذکر شده است.

در این کتاب موضوع اصلی تحت عنوان‌هایی همچون «مورخ علم و فیزیک‌دان»، «ملاحظات تاریخ‌نگارانه و سوگیری‌های روش‌شناختی»، «نظریه‌پردازان افول»، «ما چگونه ما شدیم؟»، «شواهد تردید در فرضیه افول» و «غزالی، اشاعره و مدارس نظامیه» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

نویسنده در همان فصل نخست «مورخ علم و فیزیک‌دان» به ادعای استیون واینبرگ، فیزیک‌دان برجسته و برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۹ مبنی بر اینکه پس از غزالی دیگر هیچ علم اثرگذاری در کشورهای اسلامی شکل نگرفته است، اشاره می‌کند و در ادامه پاسخ پرفسور جمیل رجب، از دانشگاه مک‌گیل کانادا و از مورخان برجسته تاریخ نجوم را می‌آورد؛ «رجب می‌گوید: چگونه ممکن است من و همکارانم سال‌ها در حیطه‌ای –علم پس از غزالی، به ویژه علم در قرون هفتم، هشتم و نهم هجری- پژوهش کنیم که ارزش پژوهش نداشته باشد؟» در ادامه این پرسش مطرح می‌شود که چرا دانشمندی شناخته شده در فیزیک نظری سراغ حوزه‌ای می‌رود که تخصصی در آن ندارد و مطلبی می‌نویسد که باعث می‌شود یکی از مورخان علم با سابقه و بنام در یکی از بهترین دانشگاه‌های دنیا چنین برآشوبد. حق با کدام یک از آنهاست؟

و خود در ادامه اذعان می‌دارد که برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ شواهد و مدارک تاریخی برویم و این کتاب قرار است برای مخاطب عام، به قدر وسع، چنین کند.

نویسنده همچنین بر این عقیده است که افول علم در ایران و دوران اسلامی و بررسی عوامل آن بحثی بسیار گسترده و پردامنه است و لازم است پژوهشگر به تمام جوانب تاریخ علم در تمدن اسلامی اشراف داشته باشد، در حالی که معمولاً هر پژوهشگری صرفاً در بخش کوچکی از تاریخ علم تخصص دارد. به عبارت دیگر، به دشواری می‌توان پژوهشگری را یافت که ادعا کند بر تمام حوزه‌های تاریخ علم دوران اسلامی اشراف دارد و می‌تواند نقشه‌ای واضح و نهایی از جغرافیای تاریخی علم در تمام دوران اسلامی به دست دهد؛ نه فقط به این دلیل که این حوزه بسیار گسترده است، بلکه به دلیل اینکه هنوز لازم است پژوهش‌های بسیاری انجام شود تا بتوان درباره علم در این دوره تمدنی طولانی قضاوت کرد.

در این فصل به عنوان مسئله آخر به این نکته می‌پردازد که اگر علم در ایران و دوران اسلامی افول نکرده است، چرا امروزه علم و علم‌ورزی در ایران و دیگر سرزمین‌های اسلامی از جهان غرب فاصله دارد؟

و در پاسخ به این پرسش عنوان می‌کند؛ «در این نوشته، نشان خواهیم داد که پاسخ این پرسش را باید در عوامل شکل‌گیری انقلاب علمی قرون هفدهم و هجدهم در غرب جست‌وجو کرد که تحولات عظیمی در علوم پدید آورد، به طوری که این علم جدید، به‌رغم ریشه‌های یونانی و اسلامی خود، گسست‌های عمیقی نیز با آن پیدا کرد. این تحولات و گسست‌ها، تا قرن نوزدهم در ایران و بعضی دیگر از سرزمین‌های میراث‌دار تمدن اسلامی، ناشناخته مانده بود. درواقع، علم در ایران و دوران اسلامی تا قرن هجدهم یا حتی نوزدهم به مسیر عادی و بهنجار خود با افت‌وخیزهایی ادامه می‌داد تا اینکه علم جدید از غرب آمد و آن را به نابودی کشاند. اشاعه علم جدید از قرن هفدهم در غرب مسیحی شتاب گرفت و به جنس و شکلی درآمد که یافتن شباهت‌هایش با علم قدیم و کشف ریشه‌هایش در آن دشوار بود. علم جدید به شرق آمد و جانشین سنت علمی قدیم در ایران قاجار، سرزمین‌های عربی و عثمانی، هند، چین و ژاپن شد. به نظر می‌رسد منشا فرضیه افول علم در ایران و دوران اسلامی این فرض است که علم جدید ادامه منطقی علم قدیم است.»

در کل اثر حاضر تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که آیا علم در دوره اسلامی، به ویژه در ایران، دچار افول شده است یا خیر. نویسنده، در مقام مورخ علم دوره اسلامی، تعمیم افول علم به کل جغرافیای تاریخی دوره اسلامی را نشانه بی‌دقتی و ناآگاهی از تاریخ علوم در این دوره می‌داند. او می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که اگر علم در ایران و در دوره اسلامی افول نکرده است، چرا امروزه علم و علم‌ورزی در ایران و دیگر سرزمین‌های اسلامی از جهان غرب فاصله دارد.

کتاب «ما چگونه ما نشدیم؟» با عنوان فرعی نقد و بررسی فرضیه افول علم در ایران به کوشش امیرمحمد گمینی با ۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۱۵۰ هزار تومان از سوی نشر کرگدن به بازار کتاب آمده است.

منبع: ایبنا

   

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: