1404/4/16 ۰۹:۱۵
فاطمه قاضیها: اجازه بدهید قلم را به دست لیدی شیل، همسر سفیر انگلیس در ایران بدهیم که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه و مصادف با صدارت امیرکبیر در ایران بود و در خاطراتش به مراسم عاشورا پرداخته است.
لیدی شیل در تعزیه حسینی
طاهره مهری: به گفته هوشنگ ابتهاج؛ عشق شادی است / عشق آزادی است / عشق آغاز آدمیزادی است / آدمی بی زلال این آتش مشت خاکی است / پرکدورت و غش. باز هم محرم و سیاهپوش شدن تکیهها به یاد سرور و سالار شهیدان، امام حسین (ع) و یاران با وفایش. یاد او که بیدریغ تا پای جان عشق به معبود را پاسداشت و بی تردید یادش تا همیشه تاریخ ماندگار خواهد بود.
در خصوص سابقه عزاداری برای سیدالشهداء با فاطمه قاضیها، سندشناس و پژوهشگر تاریخ به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
سابقه عزاداری در دهه محرم به چه زمانی برمیگردد؟
بر اساس اطلاعاتی که کتاب فرهنگ عاشورا میدهد، مدت قیام امام حسین از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز عاشورا، ۱۷۵ روز طول کشید، ۱۲ روز در مدینه، ۴ ماه و ۱۰ روز در مکه، ۲۳ روز بین راه مکه تا کربلا و ۸ روز در کربلا (تا دهم محرم). شهدای کربلا، جمعاً ۳۳ نفرند، این افراد عبارت بودند از امام حسین (ع )۱ نفر، اولاد امام حسین (ع) ۳ نفر، اولاد علی (ع) ۹نفر، اولاد امام حسن ۴ نفر، اولاد عقیل ۱۲ نفر، اولاد جعفر ۴ نفر، غیر از امام حسین و بنیهاشم شهدای دیگری بودند که با احتساب آنهایی که متاخرتر به آنها اضافه شد جمع شهدای کوفه از یاران امام ۱۳۸ نفر بودند که تعداد ۱۴ نفر از جمعِ این جناح حسینی غلام بودهاند.
اولین نوحهسرایی را بعد از ظهر عاشورا حضرت زینب (س) در عزای برادرش سر داد و در روزهای بعد مردم نیز عزاداری کردند. در این دوره، عزاداریها عمدتاً به صورت فردی و در قالب گریه و زاری و بیان مصیبتهای اهل بیت (ع) انجام میشد.
از نظر تاریخی در زمان آلبویه در عزای امام حسین (ع) شیعیان عزاداری میکردند، چنانچه لباس سیاه بر تن کرده و مویه میکردند، ولی به طور مفصل و رسمی عزاداری برای شهادت امام حسین در ایران از زمان صفویه که شیعه مذهب رسمی ایرانیان شد، آغاز و به تدریج اجرای آن در سالگرد آن واقعه مرسوم شد، که در ماه محرم و بعدها صفر به آن پرداخته میشد. در این دوره، روضهخوانی و تعزیه به عنوان دو شکل مهم عزاداری در میان مردم رواج یافت و کتاب «روضه الشهدا» به عنوان منبع اصلی روضهخوانی مورد استفاده قرار گرفت. در این دوره، روضهخوانی و تعزیه به عنوان دو شکل مهم عزاداری در میان مردم رواج یافت. در زمان نادرشاه افشار عزاداری ممنوع شد ولی در زمان کریمخان زند عزاداری بیشتر در قالب تعزیه به راه افتاد.
در زمان قاجار مراسم عاشورا به چه شکلی انجام میشد؟
اجازه بدهید قلم را به دست لیدی شیل، همسر سفیر انگلیس در ایران بدهیم که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه و مصادف با صدارت امیرکبیر در ایران بود و در خاطراتش به این موضوع پرداخته است که خلاصه آن به شرح ذیل است: ماه دسامبر امسال مصادف با ماه محرم (۱۲۶۶) یعنی دوره ماتم و زاری ایرانیها بود که با وجود محنتانگیز بودن، برای تمام طبقات مردم ایران ماه استراحت و سرگرمی هم محسوب میشد. در این ماه، شیعیان مراسمی به عنوان یادبود و ذکر مصیبت امام حسین (ع) و خانوادهاش در صحرای کربلا، برگزار میکنند. این واقعه به قدری ایرانیها را تحت تأثیر قرار داده است که جریان آن را به صورت یک برنامه نمایشی درآوردهاند و شبیه انجام شعائر مذهبی دوران گذشته در انگلستان و سایر جاها، در صحنه اجرا میکنند. گاهی هیجان و احساسات مردم به جایی میرسد که ایفاکننده نقش «شمر» هدف ناسزای مردم قرار میگیرد و به زحمت میتواند خود را از شر نگاههای غضبآلود و مخصوصاً ضربات مشت و لگد زنها در امان نگهدارد. این برنامه معمولاً ده روز ادامه دارد، که هر روز به مدت چند ساعت اجرا میشود. یکی از برنامههای این ده روز، نمایش ایلچی فرنگی است که به عنوان سفیر خیالی یکی از کشورهای اروپایی (محتملا یونان) در بارگاه یزید به هنگامی که سر بریده امام حسین را به بارگاهش میبرند، حضور داشته و با دیدن این منظره نسبت به این کشتار وحشیانه اعتراض میکند و سرانجام در اثر همین بی مبالاتی به افتخار شهادت نائل میشود. معمولاً اشتیاق فراوانی وجود دارد که مدل لباس این سفیر حتماً به صورت اروپایی باشد و بالاتر از همه کج کلاه پرداری هم به سر نهاده باشد. چند سال پیش نمایندگانی به سراغ شوهرم آمدند تا لباس و کلاه او را برای استفاده ایلچی فرنگی قرض کنند. در تهران نیز از اسبها و صندلیهای ما به کرات برای استفاده در همین نوع برنامهها استفاده میشود. از اسبها برای نمایش تعزیه و از صندلیها برای نشستن مدعوین اروپایی.
به دستور صدر اعظم [میرزا تقیخان امیرکبیر]، عمارت بزرگی که گنجایش چندین هزار نفر را دارد، برای نمایش تعزیه بنا شده، که تمام خصوصیات یک تئاتر جدید را دارا است. از سفرای خارجی معمولاً به وسیله صدر اعظم دعوت میشود که در مراسم اجرای تعزیه شرکت کنند و غالباً من نیز جزء مدعوین این برنامهها بودم.
در این محل جایگاه مخصوص شاه در بالا و روبروی صحنه قرار داشت و در سمت راست آن ابتدا جایگاه عموهای شاه و صدراعظم و پس از آن به ترتیب محل نشستن وزیر مختار انگلیس و وزیر مختار روسیه و دیگران بود. در سمت چپ نیز جایگاه مادر شاه، زنهای شاه، همسر صدر اعظم، من و همسر وزیر مختار روسیه قرار داشت. در اثنای نمایش با پذیرایی مستمر به وسیله چای و قهوه و قلیان، رفع خستگی تماشاگران میشد. تمام محوطه پر از جمعیت میشد که تعداد آنها به چندین هزار نفر میرسید. قسمتی از محل تماشاچیان به زنها اختصاص داشت که اغلب آنان از طبقات پایین اجتماع محسوب میشدند. لباس امام حسین و خانواده و یارانش به صورت همان دوران تهیه شده بود و آنها را ابتدا در حالیکه عازم سفر به کوفه بودند به نمایش در آوردند. برای تجسم این مسافرت، شترها و اسبهای زره پوشیده را با کجاوه در اطراف صحنه حرکت میدادند و در همان حال صدای طبل و شیپور از دور و نزدیک شنیده میشد. پس از مدتی لشکریان یزید پدیدار شدند، فرمانده آنها نطقی کرد و امام حسین در حال نوحه خواندن برای جنگ به سراغش رفت و چندی بعد در حالی که خودش و اسبش پوشیده از تیرهای چوبی بودند، به وسط صحنه بازگشت. بعد، آب نهر فرات به روی آنها بسته شد و به دنبال آن نوحهسرایی شدت یافت و جنگ مغلوبه شد. پس از چندی «شمر» خشمآلود با سواران زرهپوش، سوار بر اسب جلو آمدند. «شمر» نطقی کرد و امام حسین با وقار به آن جواب داد. تا آنکه جبرائیل از آسمان به زمین آمد و به همراه سایر فرشتگان همراهش - که دارای بالهای پر زرق و برق بودند. از این عمل شنیع درباره اولاد پیغمبر اظهار تنفر کردند و بالاخره در پایان برنامه، شمر کار خودش را در میان اوج خشم و اندوه حاضران به انجام رساند و فردای آن روز (روز آخر تعزیه) آیین به خاک سپاری امام حسین و خانوادهاش در کربلا انجام گرفت. حضور در چنین مجلسی که چندین هزار نفر در ماتم و اندوه عمیقی فرو رفتهاند برای من بسیار غریب بود. گاهی از اوقات من هم حس میکردم که بر اثر شنیدن این همه آه و ناله، اشکم آماده سرازیر شدن است و با زنهای ایرانی اطراف خودم در عزاداری شرکت میکردم که البته این موضوع خیلی باعث خوشایند آنها میشد، ولی باید اذعان کنم که بعضی از قسمتهای این برنامه، آنقدر عمیق و پر احساس اجرا میشد که فوقالعاده متأثرکننده بود.
در این برنامهها معمولاً گفتار و نوحهخوانی از حرکت و عملیات بیشتر است. حسین به صورت یک شخص آرام و خونسرد و با وقار مجسم شده و رل «سکینه» را که دختری ۱۲ ساله بود، یک پسر کوچک اجرا میکرد که واقعاً شایستگی فراوانی داشت. شخصیت (شمر) در قالب یک میرغضب سنگدل و بیرحم به صورتی بسیار عالی اجرا میشد و پسرهای کوچک رل زنهای امام حسین را عرضه میکردند، برای نمایاندن ابهت و عظمت «محمد» او را با لباس ابریشم نقرهای رنگ و شال کشمیری ملبس کرده بودند. همسر «ایلچی فرنگی» نیز کلاه اروپایی به سر داشت و یک پرده توری در جلو صورتش آویزان بود. در تمام این یک ماه، کلیه زنها و اغلب مردها لباس سیاه در بر میکنند.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید