1404/3/5 ۰۹:۱۵
دیوید هیوم (David Hume)، فیلسوف اسكاتلندی سده هجدهم، یكی از چهرههای برجسته در سنت تجربهگرایی بریتانیایی است كه آثارش در حوزه معرفتشناسی، اخلاق و فلسفه دین شهرتی جهانی یافتهاند، اما در كنار این حوزههای كلاسیك، هیوم در عرصهای دیگر نیز نظریاتی بدیع و ماندگار دارد
نگاهی به كتاب «جستارهای زیباییشناختی»
دیوید هیوم (David Hume)، فیلسوف اسكاتلندی سده هجدهم، یكی از چهرههای برجسته در سنت تجربهگرایی بریتانیایی است كه آثارش در حوزه معرفتشناسی، اخلاق و فلسفه دین شهرتی جهانی یافتهاند، اما در كنار این حوزههای كلاسیك، هیوم در عرصهای دیگر نیز نظریاتی بدیع و ماندگار دارد: زیباییشناسی یا تأملات فلسفی درباره هنر، سلیقه و داوریهای زیباییشناختی. كتاب تازه منتشر شده «جستارهای زیباییشناختی» كه به تازگی به زبان فارسی ترجمه شده، منتخبی از جستارهای او در این حوزه است و فرصت ارزشمندی فراهم آورده تا مخاطب فارسیزبان با بخش كمتر شناخته شدهای از اندیشه هیوم آشنا شود.
سلیقه، امری شخصی یا همگانی؟
یكی از مسائل اصلی كه هیوم در این جستارها بدان میپردازد، ماهیت سلیقه و امكان داوری در باب زیبایی است. او در جستار معروف خود با عنوان «در باب معیار سلیقه»، میپرسد كه آیا میتوان در مورد آثار هنری یا زیبایی طبیعی، داوریهایی عینی و معتبر صادر كرد؟ یا آنگونه كه برخی تجربهگرایان معتقد بودند، همه داوریها درباره زیبایی صرفا به سلیقه شخصی بازمیگردند و هیچ معیاری برای درستی یا نادرستی آنها وجود ندارد؟ هیوم با بیانی متعادل و فلسفی استدلال میكند كه گرچه سلیقه در وهله اول امری شخصی به نظر میرسد، اما داوری زیباییشناختی را میتوان بر پایه تجربه، تربیت، حساسیت و انس با آثار هنری ارتقا داد. او از مفهومی دفاع میكند كه میتوان آن را «داور ایدهآل» نامید: كسی كه به واسطه تجربه، حساسیت و درك عمیق، شایستگی دارد تا نظرش در باب زیبایی و هنر، معیار ارزیابی سایر داوریها قرار گیرد. بنابراین، گرچه سلیقه امری فردی است، اما هیوم از امكان شكلگیری نوعی اجماع نخبگانی و معیار ضمنی دفاع میكند كه داوریهای زیباییشناختی را از نسبیت محض نجات میدهد.
پیوند تجربه و زیبایی
از نگاه هیوم، قضاوتهای زیباییشناختی نه بر بنیاد مفاهیم عقلانی ناب، بلكه بر پایه تجربه حسی، عادت و تاثیرات تدریجی بر ذهن و احساس بنا شدهاند. او در اینجا نیز وفادار به رویكرد تجربهگرایانهاش است. به تعبیر او، زیبایی در هیچ شیء خاصی به صورت ذاتی وجود ندارد، بلكه در ذهن بیننده پدید میآید. با این حال، هیوم زیبایی را صرفا به احساسات لحظهای تقلیل نمیدهد، بلكه میكوشد نشان دهد كه قضاوت زیباییشناختی، همانند قضاوت اخلاقی، میتواند بر اثر تكرار، تعمق و تربیت حسی، به سوی نوعی تعادل و همگرایی سوق یابد.
فلسفه هنر پیش از كانت
جستارهای زیباییشناختی هیوم را میتوان از مهمترین تلاشها برای پایهگذاری فلسفه هنر در دوران پیش از كانت دانست. درحالی كه در سنت متأخرتر، از كانت تا هگل و نیچه، زیباییشناسی با پیچیدگیهای متافیزیكی یا تاریخی همراه شد، هیوم با نثری روشن، دقیق و مستدل، سعی میكند مسائل زیباییشناسی را در سطح تحلیل روانشناختی و تجربهمحور بیان كند. به همین سبب، آثار او در این حوزه همچنان تازه، قابلدرك و الهامبخشاند، بهویژه برای كسانی كه به فلسفه هنر علاقهمندند ولی به دنبال زبان پیچیده و نظاممند نیستند.
نقد ادبی و معیارهای هنری
هیوم در جستارهای خود، بحثهایی هم درباره نقد ادبی، ترجمه، تقلید و تاثیر زمان بر ارزش آثار هنری دارد. به نظر او، هر چند ذائقهها ممكن است با گذر زمان دگرگون شوند، اما آثاری هستند كه در طول قرون، ارزش و اعتبار خود را حفظ كردهاند. این پایداری میتواند نشانهای از كیفیت اصیل و عمیق آنها باشد. بنابراین، تاریخ میتواند داوری نهایی درباره بزرگی یك اثر را صادر كند. از همینرو، هیوم معتقد است آثاری چون آثار هومر، شكسپیر، یا ویرژیل، معیارهای بلندمدتی برای سنجش هنر باقی میمانند.
در همین چارچوب، هیوم به اهمیت آموزش ذوق و تربیت سلیقه نیز اشاره میكند. به عقیده او، سلیقه قابل تربیت است و افراد از طریق مواجهه مستمر با آثار هنری والا، گفتوگو با منتقدان آگاه و تأمل در تجربههای خود، میتوانند قضاوتهای زیباتر و عمیقتری داشته باشند.
دین، اسطوره و تخیل زیباییشناختی
اگرچه این جستارها به طور مستقیم به موضوع دین نمیپردازند، اما از خلال نگاه هیوم به تخیل، اسطوره و احساسات انسانی میتوان دریچههایی به تأملات او درباره دین نیز گشود. هیوم در آثار دیگرش، بهویژه در كتاب «تاریخ طبیعی دین»، دین را زاییده تخیل و ترس از ناشناخته میداند. این نگاه با دیدگاه او در باب زیبایی نیز همخوان است: هنر و دین هر دو از ظرفیتهای تخیلی انسان سرچشمه میگیرند، گرچه یكی به سوی لذت و دیگری به سوی تسلیم میگراید. بنابراین، در پشت نگاه ظاهرا غیرمذهبی هیوم، گونهای فلسفه احساسات و تخیل انسانی نهفته است كه میتوان آن را مشترك میان دین، اسطوره و هنر دانست.
ترجمهای روان و آراسته
ترجمه فارسی «جستارهای زیباییشناختی» كه بهتازگی منتشر شده، با دقتی قابل تحسین و نثری روان انجام شده است. مترجم كوشیده ضمن وفاداری به دقت واژگان فلسفی، زبان اثر را به نحوی منتقل كند كه هم فهمپذیر باشد و هم لحن فلسفی آن حفظ شود. توضیحات واژگانی و یادداشتهای پایانی نیز كمك شایانی به درك بهتر مفاهیم كردهاند، بهویژه برای خوانندگانی كه به فلسفه بریتانیایی و سنت تجربهگرایی علاقهمندند.
این كتاب برای مخاطب امروز چه دارد؟
اهمیت این اثر نه فقط در ارزش تاریخی و نظری آن، بلكه در كاربردهای آن برای مخاطب معاصر ایرانی نهفته است. در فضایی كه زیباییشناسی اغلب در سطحی فرمال یا تخصصی در مجامع هنری باقی میماند، هیوم ما را دعوت میكند تا از زاویهای فلسفی، اما ملموس و انسانی، به تجربه زیبایی و قضاوت هنری بنگریم. از این حیث، خواندن جستارهای او میتواند به ژرفتر شدن نگاه ما به ادبیات، سینما، موسیقی و هنر معاصر بینجامد. همچنین، از منظر تربیت سلیقه و ارتقای گفتوگوی فرهنگی، این اثر میتواند بستری برای تأمل نقادانهتر درباره آثار فرهنگی جامعه ما فراهم كند. «جستارهای زیباییشناختی» دیوید هیوم، متنی كه از تجربه فردی آغاز میكند و به بنیانهای اجتماعی و معرفتی داوریهای ما درباره زیبایی میرسد. این كتاب، ما را به درنگی عمیقتر در باب ذوق، تربیت حسی و نقش تجربه در شكلگیری ارزشهای هنری دعوت میكند. بیتردید، انتشار این ترجمه فارسی گامی مهم در معرفی فلسفه زیباییشناسی در سنت مدرن به زبان فارسی است و میتواند مورد استقبال دانشجویان فلسفه، منتقدان هنری و هر خوانندهای قرار گیرد كه به معنای عمیق تجربه زیباشناختی علاقهمند است. «جستارهای زیبایی شناختی» نوشته دیوید هیوم با ترجمه محسن كرمی توسط انتشارات كرگدن برای سومینبار منتشر شده است و هماكنون در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید