1396/5/18 ۰۹:۰۹
آنها که مدیا کاشیگر را از نزدیک میشناختهاند در وصف او اغلب از جامعالاطرافبودن و احاطهاش بر حوزههای مختلف و متفاوت فرهنگ یاد میکنند. این را با مرور کارنامه کاری کاشیگر، چه بهعنوان مترجم و چه بهعنوان مولف، میتوان به خوبی دریافت، گرچه نقطه ثقل کارهای او میتوان گفت که ادبیات بوده است و دیگر مقولههایی هم که او به آنها پرداخته است در نهایت به نحوی به ادبیات ربط پیدا میکنند و شاید بتوان گفت ادبیات و حساسیت به وقایع جهان پیرامون دو مقولهای هستند که کارهای متنوع کاشیگر را به هم ربط میدهند
ماني سپهري: آنها که مدیا کاشیگر را از نزدیک میشناختهاند در وصف او اغلب از جامعالاطرافبودن و احاطهاش بر حوزههای مختلف و متفاوت فرهنگ یاد میکنند. این را با مرور کارنامه کاری کاشیگر، چه بهعنوان مترجم و چه بهعنوان مولف، میتوان به خوبی دریافت، گرچه نقطه ثقل کارهای او میتوان گفت که ادبیات بوده است و دیگر مقولههایی هم که او به آنها پرداخته است در نهایت به نحوی به ادبیات ربط پیدا میکنند و شاید بتوان گفت ادبیات و حساسیت به وقایع جهان پیرامون دو مقولهای هستند که کارهای متنوع کاشیگر را به هم ربط میدهند. او دلبسته ادبیات و روایتگری بود اما ادبیات را فارغ از دیگر امور نمیدید. انتخابهای او برای ترجمه را اگر در کنار دیدگاهها و آثار تالیفی خودش بگذاریم تصویری که به دست میآید تصویر نویسنده و مترجمی است حساس به اوضاع و احوال زمانهاش و کنجکاو نسبت به تحولاتی که جهان از سر میگذراند و همچنین علاقهمند به کندوکاو در موضوعاتی که زمینه کاری او بودهاند، از جمله کندوکاو در ژانر، شیوههای روایت و ساختهای دیرین برسازنده روایتها و قصهها، پیوندزدن داستان مدرن با افسانههای کهن و پژوهش در ترجمه، که یکی از مهمترین حوزههای کاری او بود و ازهمینرو کتاب «درباره ترجمه» پل ریکور را ترجمه کرد که مقالاتی است درباره ترجمهپژوهی و زمینههای فلسفی ترجمه. از طرفی حساسیت کاشیگر به رخدادهای سیاسی او را به ترجمه کتاب «تکنیک کودتا»ی کورتسیو مالاپارته برانگیخت. نویسندهای که پیش از این او را بیشتر با رمانهای «پوست» به ترجمه بهمن محصص و «قربانی» به ترجمه محمد قاضی میشناختیم و ترجمه کاشیگر از «تکنیک کودتا» وجهی دیگر از مالاپارته را به خواننده فارسیزبان شناساند. تلاقی دغدغههای سیاسی و ادبی کاشیگر در ترجمه رمان درخشان «زندهباد مرگ» فرناندو آرابال نمود یافت. رمانی که زمینه وقایع آن اسپانیای تحت حکومت فرانکو است و آرابال در این رمان رسوخ استبداد و نهادینهشدن آن را در ذهن یک خانواده پی میگیرد. خانوادهای که مادرِ طرفدار فرانکو بر آن حکومت میکند و نمیگذارد هیچ رد و نشانی از پدرِ آزادیخواه در خانه و در حافظه اهل خانه بهجا بماند. چنانکه اشاره شد قصه و روایت و ژانر و افسانههای کهن و پیوندهای این افسانهها با داستان امروز از دیگر دلمشغولیهای مدیا کاشیگر بود. براساس همین دلمشغولیها بود که «ریختشناسی قصه» ولادیمیر پراپ را ترجمه کرد. در زمینه ادبیات نمایشی نیز آثار مهمی را ترجمه کرد که نمایشنامههای «کلفتها»ی ژان ژنه و «کرگدن» اوژن یونسکو از جمله آنهاست. اما از اینها که بگذریم میرسیم به آنچه شهرت کاشیگر در ایران بیش از هرچیز مدیون آن است: ترجمه «ابر شلوارپوش» ولادیمیر مایاکوفسکی که یکی از نمونههای مثالزدنی ترجمه شعر در ایران است. نمونهای درخشان از بازآفرینی شعر در زبان مقصد که نشان از تسلط کاشیگر بر زبان فارسی دارد. کتاب «خرده آسمان، انگار هیچ» از کلود استبان از دیگر آثار کاشیگر در زمینه ترجمه شعر است. او نمایشنامه هم مینوشت و در سال ٩٥ نمایشنامهای از او به نام «آخرالزمان» در نشر نیماژ منتشر شد. این نمایشنامه در کنار مجموعهداستان «خاطرهیی فراموششده از فردا» از آخرین آثار منتشرشده از مدیا کاشیگر در زمان حیات اوست. «خاطرهیی فراموششده از فردا» شامل داستانهایی است که خود روایت و تامل در نسبت قصه با واقعیت و جایگاه مولف در متن یکی از موضوعات محوری آنهاست. همچنین برخی بخشهای این مجموعه نوعی مکالمه با افسانههای کهن نظیر هزارویکشب است. در قصههای این کتاب ارجاع به متون و نویسندههای مختلف نیز فراوان به چشم میخورد. از کاشیگر در زمینه داستاننویسی یک کتاب هم در حوزه ادبیات نوجوان به چاپ رسیده است. کتابی به نام «وقتی مینا از خواب بیدار شد» که جایزه شورای کتاب کودک را از آن نویسندهاش کرد. «اتاق تاریک» از دیگر آثار تالیفی کاشیگر است. از او کتابی نیز به نام «مرگ موریانه» منتشر شده که شامل مقالات و سخنرانیهای اوست. کتابی که میتواند مخاطب آثار او را در درک بهتر گسترهای که کاشیگر در آن کار کرده است یاری کند. این کتاب همچنین تاییدی است بر اینکه برای کاشیگر ادبیات تا چه میزان مهم بوده. در این کتاب با طرز نگاه کاشیگر به ادبیات مواجه میشویم و با نویسندهای که معتقد است ادبیات فناناپذیر است و عنوان کتابش را هم به گفته خودش به این دلیل «مرگ موریانه» گذاشته که معتقد است «در جنگ ادبیات و موریانه، این دومی است که میمیرد.» او در این کتاب از ژانرها، روایتها و نویسندگان سخن گفته است.
منبع: شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید