در روزگاری كه مصرف فزاینده و گاه وحشیانه و تخریب محیطزیست و گونهها و سرریز انواع آلودگی، اقلیم ما را بر لبه تیغ حیات و تمدن انسانی و سقوط و افلاس هدایت كرده و میكند، آیا دست در انبان گذشته كردن مهره شانس و طالع سعدی برایمان فراهم خواهد آورد!
احمد مسجدجامعی؛ قائم مقام مرکز دائرهالمعاف بزرگ اسلامی در یادداشتی از جایگاه نوروز، پیشینه، سیر تحول و تطور آن در گذر قرون و نشانی از فخر آئینی و شکوه ملی و مذهبی ایرانیان برای جهانیان نوشت.
نوروز با چنین سابقه ای بود که در ۲۰۰۹ میلادی بهمثابه میراث ناملموس بشر در یونسکو و با پیشنهاد ۱۰ کشور به ثبت جهانی رسید. این موضوع نه تنها تأکیدی بر اهمیت جهانی نوروز است، بلکه بیانگر ظرفیت کلان این جشن برای ایجاد همبستگی، دوستی و گفتوگوی فرهنگی میان ملتهاست.
عمر آدمی دیرپا نیست اما آثار او میتواند ماندگار شود. ماندگاری آثار نیز سه گونه است؛ یا همراه با مرگ صاحب اثر، اثر هم میمیرد، یا برای یک دوره و نسلی، آن اثر کشش معنایی و جاذبهای همگانی پیدا میکند و یا فراتر از یک نسل و عصر و بلکه برای قرنها میتوان آن اثر را به تماشا نشست و از حلاوت معنایی یا موسیقیایی آن بهره جست.
«محمدحسن سمسار» عمر خود را وقف پژوهش در هنر و فرهنگ ایران کرده است و بهراستی او را باید یکی از افرادی است که هنر ایران را بازشناساند. دلسپردگی وی به ایران، بهویژه هنر والای آن، او را بهسوی شناساندن آنچه فراموش شده یا مورد بیمِهری قرار گرفته است کشاند.
حکمتالله ملاصالحی، استاد گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در یادداشتی به استقبال تغییر رئیس بنیاد ایرانشناسی رفت.
اندرو. دی. مگنسون در پژوهشی تاریخی، فکری و تحلیلی تلاش کرده تا زاویهای از رابطه اولیه میان زرتشتیهای ساکن در فلات ایران و مسلمانان فاتح را مورد کندو کاو قرار دهد. برای درک اهمیت این رویارویی درک ماهیت دین زرتشتیان در دوره پساباستان مهم است.
دربارۀ «سهشنبههای عباس زریاب خویی» در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
ما نوروز را با چهار واژه میشناسیم: «زمین»، «زمان»، «زایش» و «زدایش». واژه «زمین» به بیداری زمین اشاره دارد؛ یعنی انرژیهای خوابیده در زمین در نوروز بیدار میشوند و به بیرون منتقل میگردند. این بیداری باعث تغییر رنگ زمین از تیره و قهوهای به سبز میشود. این تغییر رنگ، نشانه آغاز تحول در هستی است؛ بنابراین تغییر در هستی با تغییر در زمین شروع میشود.
در عصر ساسانی و چه بسا پیش از آنها، گروهی از جوانمردان ایرانی به نام «اسواران» (به معنی اسب سواران) پیدا شدند که به دستگیری از مستمندان و افتادگان همت گماشتند. در طبقات پایین تر نیز دیگر جریان یاران (ایاران، عیّاران) پدید آمد که در عصر اسلامی به فتوت. جوانمردی نامور شد و در طی جنگهای صلیبی به غرب راه یافت. این نوشتار خلاصه ای از آن جریان عظیم فرهنگی را بازگو می کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید