صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابوالسعود، محمد /

فهرست مطالب

ابوالسعود، محمد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَبوالسُّعود، محمد بن محمد بن مصطفی عمادی (17 صفر 896-5 جمادی‌الاول 982 ق / 30 دسامبر 1490-23 اوت 1574 م)، معروف به خواجه چلبی، فقیه و مفسر حنفی، شیخ‌الاسلام مشهور عثمانی، معاصر با سلیمان قانونی و پسرش سلیم دوم. ابوالسعود در روستای مُدرّس، در نزدیکی استانبول (عطایی، 183) از موقوفات زاویه‌ای که سلطان بایزید دوم برای پدر وی ساخته بود (مانوق، 440) و امروز به تکیۀ سیواسی معروف است (بروسه‌لی، 1 / 225- 226)، متولد شد. زادگاه، تاریخ تولد و درگذشت ابوالسعود را مآخذ با اختلاف آورده‌اند: در وقفیه‌ای منسوب به او، زادگاهش اسکلب آمده (IA, IV / 92) که محتملاً با محل تولد پدرش اشتباه شده است. همچنین، مانوق (همانجا) بدون ذکر روز و ماه، تارخ تولدش را 898 ق آورده و عیدروسی (ص 215) نیز تاریخ وفات وی را 952 ق / 1545 م ثبت کرده که نادرست است. پدرش پدرش محیی‌الدین محمد اسکلبی از عالمان زمان بایزید و مورد توجه بسیار او بود، چنانکه میان مردم به «شیخ السلطان» (طاش کوپری‌زاده، 206) یا «شیخ خواندگار» (IA، همانجا) شهرت یافت. خاندان او از اسکلب از توابع آماسیه است (اوزون چارشیلی، «تاریخ عثمانی»، II / 677). 
ابوالسعود در آغاز نزد پدرش به تحصیل پرداخت و حاشیۀ تجرید میرسید شریف جرجانی و شرح مواقف را از او فرا گرفت (عطای، مانوق، همانجاها). آنگاه نزد عبدالرحمن مؤیدزاده، سیدی چلبی و نیز قادر چلبی (عطایی، 184؛ قنالی‌زاده، 1 / 348؛ غزی، 3 / 35) به تکمیل حصیلات خود پرداخت. به سبب استعداد و تیزهوشی به زودی مورد توجه قرار گرفت و به مدرسی برگزیده شد و از 922 ق / 1516 م در مدارس متعدد از جمله مدرسۀ اسحاق پاشا در اینه‌گول، مدرسۀ سلطانیۀ بورسه و جز آن تدریس کرد (عطایی، مانوق، همانجاها)، نیز در منصب قضای بورسه و استانبول و قاضی عسکری روم‌ایلی (قنالی‌زاده، 1 / 349) به خدمت پرداخت. در 952 ق، در پی کناره‌گیری محیی‌الدین فناری‌زاده، به شیخ الاسلامی برگزیده شد و تا پایان عمر در این مقام باقی ماند (عطایی، همانجا؛ قره‌چلبی‌زاده، 430). وی پس از مرگ در صحن مدرسه‌ای که در جوار مقبرۀ ابوایوب انصاری ساخته بود، به خاک سپرده شد (عطایی، 185؛ مانوق، 443؛ غزی، 3 / 36-37). به مناسبت فوت او چند ماده تاریخ گفته شده که «مات فردالزمان مولانا» (بروسه‌لی، همانجا) یکی از آنهاست که با 982 ق برابر است. آوازۀ شهرت وی در جهان اسلام آن روزگار گسترده بود، به‌طوری که معاصرانش او را ابوحنیفۀ ثانی می‌خواندند و علمای حرمین پس از شنیدن خبر فوتش نماز غایب گزاردند (عطایی، 183، 185). 

ابوالسعود، گذشته از زبان ترکی، به زبانهای فارسی و عربی تسلط کامل داشت و به این زبانها شعر می‌سرود و فتوا صادر می‌کرد (نک‍‌ : همو، 187- 188؛ مانوق، 441-442؛ قنالی‌زاده، 1 / 350). با آنکه اشتغال زیاد داشت، حوزۀ درسش را تعطیل نکرد و شاگردان بسیاری پرورش داد. گروهی از علما و مدرسان زمان سلیم دوم و مراد سوم که در اعتلای فرهنگ اسلامی ـ عثمانی سهم بزرگی داشتند، از پرورش یافتگان مکتب او بودند. از جملۀ مهم‌ترین آنان: خواجه سعدالدین مؤلف تاج‌التواریخ، جنابی مؤلف تاریخ جنابی، شیخ‌الاسلام عبدالقادر شیخی، محمد بستان‌زاده، صنع‌اللّه افندی (اوزون چارشیلی، همان، II / 678-679) و نیز قنالی‌زاده (قنالی‌زاده، 350) را می‌توان نام برد. از فرزندان او احمد و محمد (بچوی، 1 / 62، 67) را می‌شناسیم که از عالمان زمان خود بودند. محمد که در زمان حیات پدر درگذشت، قاضی دمشق بود (همانجا؛ غزی، 3 / 12). مسجدی در اسکلب، حمام و چشمه و مدرسه‌ای در استانبول از آثار خیریۀ ابوالسعود به‌شمار می‌روند (اوزون چارشیلی، همان، II / 678). 
ابوالسعود به مسائل اجتماعی و عرفی جامعۀ خود توجه داشته، آنچه را موجب استحکام نظام و خشنودی عامه بود، انجام می‌داد. او موفق شد، قوانین اداری عثمانی را براساس شریعت اسلامی تنظیم و اصول دیوانی را اصلاح نماید (عطای، 185) و شیوۀ زمین‌داری و مناسبات ارضی ایالات اروپایی دولت عثمانی را نیز با قوانین اسلامی مطابقت دهد (اوزون چارشیلی، «تشکیلات ... »، 86؛ شاخت، 98). به موجب فتاوای او که به «قانون نامۀ» ابوالسعود معروف شده است، زمین به 3 نوع تقسیم می‌شد: ارض عشریه، ارض خراجیه و ارض مملکت که اراضی نوع اخیر در تصرف و مِلک دولت بود (هامر، 6 / 167). وی وقف نفوذ را جایز می‌شمرد و به گفتۀ عطایی با این تدبیر سبب ابقای اوقاف مسلمین و احیای خیرات جلیله شد (ص 186). وی همچنین به رغم مخالفت برخی علما، دریافت حق‌الزحمه در برابر تدریس و اجرای اعمال مذهبی (پچوی، 1 / 467) را مجاز اعلام کرد. این مسأله با مخالفت مواجه شد و محمد برگوی با نوشتن کتاب السیف الصارم فی عدم جواز وقف المنقول والدراهم (حاجی خلیفه، 2 / 1017)، درصدد مخالفت برآمد، اما به جایی نرسید (حاجی خلیفه، پچوی، همانجاها؛ IA, IV / 95). ابوالسعود از صدور فتوا دربارۀ تحریم نوشیدن قهوه ــ که در بین مردم رایج شده بود ــ نیز خودداری ورزید (هامر، 6 / 174؛ یوردآیدین، 119) و نمایش بازیهای «قره‌گوز» (نوعی خیمه‌شب بازی) را مجاز دانست (IA، همانجا). همچنین به جهت علاقۀ خاصی که به ادب فارسی داشت، حکم علمای متعصب عثمانی را مبنی بر تحریم خواندن دیوان حافظ، با صدور فتوایی لغو کرد (برای متن فتوا، نک‍ : حاجی خلیفه، 1 / 784). 

آثـار

1. ارشاد العقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم، که به تفسیر ابی السعود معروف است. وی نوشتن آن را در 973 ق به اتمام رساند و به سلطان سلیمان تقدیم کرد که مورد توجه بسیار فرا گرفت و با افزایش مقرری روزانۀ وی از 500 آقچه به 600 آقچه او را پاداش داد (عطایی، همانجا). ابوالسعود در نوشتن این کتاب تفاسیرِ زمخشری و بیضاوی را اساس قرار داد و با افزودن یافته‌های خود آن را تألیف کرد (نک‍‌ : ابوالسعود، 4). این تفسیر بارها چاپ شده است؛ 2. دعانامه، که با عنوان مجموعۀ دعوات در 1341 ق در استانبول چاپ شده است؛ 3. قانون‌نامه، مجموعه‌ای از فتاوای ابوالسعود که به صورت قانون درآمده بوده (هامر، 6 / 174) و در مجموعۀ «قانون نامه‌های عثمانی» (شم‍ ‍1-2) چاپ شده است (IA, 99)؛ 4. معروضات، برخی فتاوی در مسائل مختلف که به درخواست سلطان سلیمان صادر شده (همانجا) و در 1935 م در اشتوتگارت به چاپ رسیده است (GAL, II / 580). 
جز آنچه ذکر شد از ابوالسعود جزوات متعددی در موضوعات مختلف دینی و اجتماعی بر جای مانده است که برخی از آنها عبارتند از: فتاوی، که از جانب اشخاص مختلف از جمله بُزن‌زاده (عطایی، 235) و کاکلی پریشان (همو، 451) جمع‌آوری شده است (حاجی خلیفه، 2 / 1219)، موقف العقول فی وقف المنقول (حاجی خلیفه، 2 / 1910)، تفسیر سورة الملک (GAL، همانجا)، قصیدۀ میمیه، که این قصیده در عقدالمنظوم آمده است (مانوق، 445-447)، رسالة فی مسائل الوقوف (GAL, S, II / 651)؛ برای آگاهی بیشتر از آثار ابوالسعود و نسخ خطی آنها، نک‍ : GAL, GAL, S، همانجا). «کتاب‌شناسی ابوالسعود» در 1967 م در 61 صفحه توسط اتسز منتشر شده است (آگاه سری، I / 503). 

مآخذ

 ابوالسعود، محمد بن محمد، تفسیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ بروسه‌لی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333 ق؛ پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، 1283 ق؛ حاجی‌خلیفه، کشف؛ طاش کوپری‌زاده، احمد، الشقائق النعمانیة، بیروت، 1395 ق / 1975 م؛ عطایی (نوعی‌زاده)، محمد بن یحیی، حدائق الحقائق، استانبول، 1989 م؛ عیدروسی، عبدالقادر، تاریخ النور السافر عن اخبار القرن العاشر، بیروت، 1405 ق؛ غزی، نجم‌الدین، الکواکب السائرة باعیان المائة العاشرة، به کوشش جبرائیل سلیمان جیور، بیروت، 1958 م؛ قره چلبی‌زاده، عبدالعزیز، روضة الابرار، بولاق، 1248 ق؛ قنالی‌زاده، حسن، تذکرة الشعراء، به کوشش ابراهیم قتلق، آنکارا، 1978 م؛ مانوق، علی بن بالی، «العقد المنظوم فی ذکر افاضصل الروم»، الشائق النعمانیة (نک‍ : هم‍ ، طاش کوپری‌زاده)؛ هامر پورگشتال، یوزف، عثمانلی تاریخی، ترجمۀ محمدعطا، استانبول، 1332 ق؛ نیز: 

Agahsırrı, Levend, Türk edebiyati tarihi, Ankara, 1984; GAL; GAL, S; IA; Schacht, J., Islâm hukukuna girls, tr. Mehmet Dağ & Abdulkadir Ṣener, Ankara, 1986; Uzunçarşılı, İsmail Hakkı, Osmanli tarihi, Ankara, 1983; id, Osmanli devletinin saray teşkilâti, Ankara, 1984; Yurdaydin, Hüseyin, İslâm tarihi dersleri, Ankara, 1982. 

علی‌اکبر دیانت

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: