ابن بنا، ابوالعباس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/Fa/article/222845/ابن-بنا،-ابوالعباس
شنبه 20 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِبْنِ بَنّا، ابوالعباس احمد بن محمد بن عثمان ازدی مراكشی، رياضی دان، منجم و اديب صوفی مشرب در سدههای 7 و 8 ق/ 13 و 14 م. در باب تاريخ ولادت او اختلاف است. ابن قاضی در يك جا (درة الحجال، 1/ 16) 646 ق/ 1248 م و در جای ديگر (جذوة الاقتباس، 152)، 9 ذيحجۀ 654 ق/ 28 دسامبر 1256 م ذكر كرده و تنبكتی (ص 67) به روايت از ابن زكريا تولد او را در 649 ق ياد كرده است. در اينكه ابنبنا در مراكش متولد شده است، ظاهراً اختلافی نيست، با اينهمه برخی او را غرناطی (پالنسيا، 457) و برخی ديگر سرقسطی ناميدهاند (GAL, S, II/ 330). البته دور نيست كه پدر يا نيای او در اصل از اندلس بوده و در دوران پرآشوب نزاعهای ميان مسلمانان و مسيحيان اسپانيا، به مغرب كوچيده باشد. به هر حال ابن بنا به سبب شغل پدر (بنايی) به ابن بنا موسوم شد. دربارۀ لقب ديگر او: عددی (ابن قنفذ، وفيات، 343) يا عُدوی (ابن حجر، 1/ 330) بايد گفت، اگرچه اشتغال به رياضيات، ابناحتمال را به بار میآورد كه بدينسبب او را عددی ناميده باشند، ولی به نظر میرسد كه وی در واقع به «العدوة» ــ نام منطقهای در مراكش ــ انتساب يافته باشد، خاصه كه يكی از شاگردانش در آنجا به محضر او شتافت (ابن خطيب، 1/ 230). دربارۀ دوران رشد وی اطلاعی در دست نيست. ابن رشيد كه از ياران و معاصران ابن بنا بود و در اثر خود از وی ياد كرده (2/ 205)، از زندگی او سخنی به ميان نياورده است. بيشتر اطلاعات ما از ابنبنّا دربارۀ استادان متعدد اوست كه علوم و فنون مختلف را نزد آنان آموخته است. در آغاز قرآن را نزد ابوعبدالله ابن مبشر (ابنيسر؟: تنبكتی، 66). و علی صالج الاحدب، عروض و همچنين برخی از مسائل ميراث را نزد ابوبكر قلوسی (ملقب به الفار = موش)، الكتاب سيبويه و كراسة جزولی را در محضر ابواسحاق بن عبدالسلام صنهاجی، حديث را از ابن الدهاق، فقه را از ابوعمران زناتی و دو كتاب غزالی المعيار و المستصفى را از ابوالوليد بن ابی بكر محمد ابن حجاج (ابن الحاج؟: اندلسی، 1(3)/ 638)، ادب عرب را نزد قاضی محمد بن علی بن يحيی الشريف، هيأت و نجوم را نزد عبدالله بن مخلوف سجلماسی، رياضيات را نزد عبدالله بن حجله، و طب را نزد طبيبی معروف به مريخ بياموخت (ابن قاضی، جذوة الاقتباس، 149، 150؛ همو، درةالحجال، 1/ 16؛ قس: ورنت، 1/ 14). مشهورترین كسی كه در اعتلای علمی و شهرت ابن بنا كوشيد، شيخ عبدالرحمن هزميری، صوفی و رهبر دينی معروف مغرب بود كه ابن بنا در طريقۀ او وارد شد و توسط همو يك سال عزلت گزيد و چنانكه خود گفته در اين سير و سلوك، شگفتيها ديد (ابن حجر، 1/ 330، 331). ابن بنا در روزگاری كه به دانش شهره بود، به كار تدريس نيز میپرداخت و شاگردانی پرورش داد و باز نهاد كه ميراث علمی او را به شرق و غرب منتقل كردند. از آن ميان میتوان از احمد بن ابراهيم بن احمد بن صفوان، رياضیدان، اديب و لغوی (ابن خطيب، 1/ 230)، ابوزيد عبدالرحمن اللجايی منجم مشهور (ابن قنفذ، انس الفقير، 68) و ابوعبدالله اُبُلی كه خود استاد ابن خلدون بود (ابن قاضی، همانجا؛ سارتن، 2(2)/ 2237)، نام برد. وی گذشته از آنكه در علوم دستی قوی داشت (قس: ابن خلدون، 382، 387)، تحتتأثير شيخ هزميری به پيشگويی نيز میپرداخت و گفتهاند كه زمان مرگ اميرابوسعيد بن يعقوب مرينی را به درخواست خود او پيشبينی كرد. همچنين موارد مشابه ديگری نيز از او نقل شده است (ابن قاضی، جذوة الاقتباس، 149)، اما آنچه او را به عنوان يك دانشمند مشهور كرد، توجه او به رياضيات و نجوم بود. به گفتۀ ورنت، كتاب منهاج الطالب او كتابی بسيار مفيد برای محاسبۀ پديدههای زودگذر و حاوی جداول نجومی است (1/ 15، 16). كتاب تلخيص اعمال الحساب او نيز حای قاعدۀ خطأين (دو خطا) است (طريقهای در حل بعضی از مسائل سادۀ رياضی به وسيلۀ فرض دو عدد دلخواه) كه در تعيين جذر تقريبی اعداد گنگ به كار میرود و میتوان آن را به اين شكل بيان كرد:
كه احتمالاً آن را با اين رابطه نيز میتوان نشان داد:
و نيز حاوی مجموع مكعبها و مربعهای مطابق است.
(همانجا؛ سارتن، 2(2)/ 2236). ابنبنا كه ابن خلدون (ص 92) او را «شيخ المغرب» در نجوم و سيميا و اسرار حروف ناميده و ابن قنفذ ( انس الفقير، 66) از او با عنوان استاد استادان در هيأت و نجوم و رياضيات ياد كرده و وی را در كنار ابنالشاط و قاضی ابوعبدالله محمد بن محمد لخمی، يكی از سه دانشمند بزرگ مغرب دانسته كه صناعت تأليف در مغرب با او به پايان رسيده است (مقری، 2/ 352، 3/ 23). ابن بنا سرانجام در 721 ق/ 1321 م و به روايتی 726 ق در مراكش درگذشت (ابنقنفذ، وفيات، 343، ابنقاضی، درة الحجال، 1/ 15). تاريخ درگذشت او را 724 ق نيز ذكر كردهاند كه به نظر میرسد مربوط به ابوالعباس احمد بن محمد مالقی قاضی اغمات بوده باشد (تنبكتی، 67). وی هر روز پس از نماز صبح تا نزديك غروب به كار میپرداخت (ابن حجر، 1/ 330)، بسيار اندك سخن میگفت و چون آغاز سخن میكرد جز به مسائل علمی نمیپرداخت و همه از مجلس او سود میبردند (ابن قاضی، جذوة الاقتباس، 148). دربارۀ اين امساك در سخن، ابياتی از خود ابن بنا نيز نقل شده است (همو، درة الحجال، 1/ 16).
آثار ابن بنا در رياضيات، نجوم، علوم دينی، تفسير، ادب، اسرار حروف و طلسمات بالغ بر 85 كتاب و رسالۀ خرد و كلان است كه برخی از مهمترين آنها از اين قرارند:
1. تلخيص فی اعمالالحساب كه اقتباس و خلاصهای است از كتاب محمد بن عبدالله حصار (سارتن، 2(2)/ 2236) و از آثار مشهور در اين زمينه است كه شروح متعدد بر آن نوشته شده است (سوتر، I/ 162)، از جمله كسانی مانند ابوزكريا محمد اشبيلی، ابن المجدی مصری، قلصاوی اندلسی و عبدالعزيز بن علی بن داوود الهواری آن را شرح كردهاند (سارتن، همانجا؛ حاجی خليفه، 1/ 472). ابن بنا خود اين كتاب را شرح كرده و نام رفع الحجاب عن تلخيص اعمال الحساب (ابن قاضی، درة الحجال، 1/ 15؛ حافظ طوقان، 431؛ ورنت، 1/ 15؛ قس: ابن خلدون، 382) بر آن نهاده است. تلخيص اعمال الحساب در نيمۀ دوم سدۀ 19 م توسط آ. مار به فرانسه ترجمه شد و در نشريۀ آكادمی لينچهيی (ج XVII، 1864 م) به چاپ رسيد و بعداً در 1865 م نيز مستقلاً در رم منتشر شد (EI2). ابن قاضی اين كتاب را به نظم درآورد (ورنت، همانجا) و ابن هائم آن را خلاصه كرد و الحاوی نام نهاد؛ 2. الجبر و المقابلة (ابنقاضی، جذوة الاقتباس، 152) كه ظاهراً همان كتاب الاصول اوست (همو، درة الحجال، 1/ 15)؛ 3. المقات الاربع يا المقالات فی علم الحساب در اعداد صحيح، كسر، جذر و كعب و تناسب (همو، جذوة الاقتباس، 151؛ سارتن، 2(2)/ 2236). اين رساله در 1984 م در عَمان به كوشش احمد سعيدان به چاپ رسيد (سعيدان، 19)؛ 4. مقدمه بر اصول اقليدس در هندسه (ابنقاضی، جذوةالاقتباس، 151؛ سارتن، همانجا).
1. كتاب فی الانواء در صور كواكب. اين كتاب در 1948 م توسط رنو با ترجمۀ فرانسوی آن به نام «تقويم ابن لبنای مراكشی» به چاپ رسيد؛ 2. اليسارة فی تعديل السيارة يا اليسارة فی تقويم الكواكب السيارة (ابن قاضی، درة الحجال، 1/ 15؛ سارتن، 2(2)/ 2237)؛ 3. منهاج الطالب فی تعديل الكواكب (تنكبتی، 66) كه خلاصهای از زيج ابناسحاق تونسی است كه مورد توجه بسيار واقع شد (ابن خلدون، 387). اين اثر توسط ورنت همراه با ترجمۀ اسپانيايی آن در انستيتوی مطالعات تطوان در 1952 م به چاپ رسيد؛ 4. المناخ فی تركيب الازياج (ابنقاضی، جذوةالاقتباس، 151). به گفتۀ سارتن (همانجا)، اين قديمترين كاربرد مكتوب واژۀ المناخ بدين مفهوم است.
1. عمل الطلسمات (ابن قاضی، جذوةالاقتباس، 152)؛ 2. طبايع الحروف (همانجا). سارتن اين كتاب را با مدخل النجوم يكی دانسته است (2(2)/ 2237)؛ 3. الزجر و الفأل و الكهانة (ابن قاضی، همانجا).
تفسير سورۀ عصر و كوثر (همان، 150)؛ 2. اختصار تفسير كشاف زمخشری (همو، درة الحجال، 1/ 15)؛ 3. تسمية الحروف و خاصية وجودها فی اوائل السور القرآن (همو، جذوة الاقتباس، 151، 152)؛ 4. تفسير الباء من بسمالله الرحمن الرحيم (همان، 150).
1. الاقتضاب و التقريب للطالب اللبيب، در اصول دين (همان، 150، 151) كه شايد همان التقريب فی اصولالدين باشد (اندلسی، 1(3)/ 638).
1. الروض المريع فی صناعة البديع (ابن حجر، 1/ 133)؛ 2. عيوب الشعر (ابن قاضی، همانجا)؛ 3. قانون فی الفرق بين الحكمة و الشعر (همانجا).
كليات فی المنطق و شرحی كه خود وی بر آن نوشت (همانجا؛ برای ديگر آثار و نسخ خطی نک : سوتر، GAL, S, I/ 169-170, III/ 330-331, 363-364؛ ابن قاضی، جذوة الاقتباس، 150-152).
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1392 ق/ 1972 م؛ ابن خطيب، محمد بن عبدالله، الاحاطة فی اخبار الغرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1375 ق/ 1955 م؛ ابنخلدون، المقدمة، بيروت، دارالفكر؛ ابنرشيد، محمد بن عمر الفهری، ملء العيبة بما جمع بطول الغيبة فی الوجهة الوجيهة، به كوشش محمد حبيب ابن خوجه، تونس، 1402 ق؛ ابن قاضی مكناسی، احمد بن محمد، جذوةالاقتباس، رباط، 1973 م؛ همو، درةالحجال فی اسماء الرجال، به كوشش محمـد الاحمدی ابوالنور، قـاهره ـ تونس، 1390 ق/ 1970 م؛ ابن قنفذ قسنطينی، احمد بن حسن، الوفيات، به كوشش عادل نويهض، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ همو، انس الفقير و عز الحقير، به كوشش محمد الفاسی و ادلف فور، رباط، 1965 م؛ اندلسی، محمد بن محمد، الحلل السندسية فی اخبار التونسية، به كوشش محمد حبيب الهيلة، تونس، 1970 م؛ پالنسيا، آنخل گونزالس، تاريخ الفكر الاندلسی، ترجمه به عربی، حسين مؤنس، قاهره، 1955 م؛ تنبكتی، احمد بن احمد، نيل الابتهاج بتطريز الديباج، قاهره، 1351 ق؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1943 م؛ حافظ طوقان، قدری، التراث العرب العلمی فی الرياضيات و الفلك، قاهره، 1382 ق/ 1963 م؛ سارتن، جورج، مقدمه بر تاريخ علم، ترجمۀ غلامحسين صدری افشار، تهران، 1357 ش؛ سعيدان، احمد، حواشی بر الفصول فی الحساب الهندی اثر ابوالحسن احمد بن ابراهيم اقليدسی، عمان، 1405 ق/ 1985 م؛ مقری، احمد بن محمد، ازهار الرياض فی اخبار عياض، به كوشش مصطفی سقا و ديگران، قاهره، 1359 ق/ 1940 م؛ ورنت، خوان، «ابن البناء»، زندگینامۀ علمی دانشوران، ترجمۀ احمد بيرشك، تهران، 1365 ش؛ نيز:
EI2; GAL, S; Suter, Heinrich, Die Mathematiker und Asrtonomen der Araber und ihre Werke, Frankfurt, 1986. بخش علوم
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید