سرپرست اداره میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری دزفول از آموزش خط میخی به دانش آموزان این شهرستان خبر داد و گفت:این طرح با استقبال دانش آموزان روبه رو شده است. «یعقوب زلقی» گفت:آموزش خط میخی به دانش آموزان در راستای اجرای طرح ملی میراث بان در مدارس دزفول با هماهنگی مدیریت آموزش و پرورش این شهرستان اجرا شده است. وی افزود: تاکنون دانش آموزان شش مدرسه آموزش میخی را فراگرفته به طوریکه که این دانش آموزان توانایی خواندن کلماتی از خط میخی را پیدا کرده اند.
«بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی/ در سینههای مردم عارف مزار ماست». این بیتی است منقوش بر مزار مردی که عمر خود را در پی سرپرستی کودکان یتیم و نگهداری و آموزش آنها صرف کرد. بیشک دل کندن از آنجا برایش سخت ناگوار بوده است که وصیت میکند در همان پرورشگاه به خاک سپرده شود. علیاکبر صنعتیزاده در شهر کرمان دیار کریمان به دنیا پا گذاشت؛ دیاری در دل کویری خشک که گرچه زندگی در آن سخت بود اما این سختی چیزی از بخشندگی و مهر مردماناش نمیکاست. علیاکبر صنعتیزاده، نامی است که هنوز همچون ستارهای در آسمان دلهای مردم میدرخشد. او طعم بیکسی و رنج را چشیده بود و در دوران کودکی با بیمهریهایی روبهرو شد که بذر آرمانهایی والا را در ذهن و جاناش کاشت. پسر وی عبدالحسین صنعتیزاده در کتابی با نام «روزگاری که گذشت» از زبان پدر مینویسد
کودکی «دیروز» با «امروز»، بسیار تفاوت کرده است. این را همه آنهایی که بهار زندگی را پشت سر گذاشته و در خزان آن به سرمیبرند، معتقدند. آگاهی از این که تفاوتها در چه زمینههایی بوده و از چه منابعی سرچشمه میگرفته است، میتواند سبکهای گوناگون زندگی در دورههای گوناگون تاریخ ایران را به تصویر بکشد؛ نیز نکتههایی مهم از جزییات زندگی ساکنان این سرزمین را در اختیار پژوهشگران بگذارد.
وزارت معارف و اوقاف، اعلانی در روزنامه ایران به تاریخ ٧ شهریور ١٣٠٢ خورشیدی منتشر کرد که دگرگونی نگاه حکومت و جامعه نسبت به یکی از بخشهای مهم حوزه طب و سلامت مردم جامعه ایران در آن روزگار را بیان میکند «به عموم آقایانی که داوطلب تحصیل اجازهنامه رسمی دواسازی هستند، اخطار میشود که اجازهنامه دواسازی فقط به اشخاصی داده میشود که یا تحصیلات خود را در مدرسه طبی (در کلاس دواسازی) به اتمام برسانند یا امتحان مخصوص این فن را در مدرسه مزبوره داده باشند و کسانی که دارای یکی از دو شرط فوقالذکر هستند به اخذ اجازهنامه مزبور نخواهند شد. و مخصوصا تقاضا میشود که به وسایل توصیه متشبث نشوند که ندارد».
«هر قوم و هر گروهی از مردم به جهت علل و اسباب متعدد و مختلف دارای اخلاق و اطواری میشود که چه بسا در نزد خودش پسندیده و مقبول است در صورتی که مردم دیگری آن را نمیپسندند و نکوهیده و مکروه میشمارند». این استدلال جیمز موریه را در کتاب جذاب «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی»، اگر کنار توصیف او از رفتارها و عادتهای مردمان جامعه ایران بگذاریم که «رفتار و کردار فرنگیها طابقالنعل بالنعل با رفتار و کردار ما ایرانیان مخالف است...
چگونگی تامین، طبخ و شیوه خوردن غذا و مسائل پیرامون اطراف آن نزد مردمان هر سرزمین و آیین، از عرصههای مهم مربوط به سبک زندگی و زیست اجتماعی به شمار میرود. مطالعه همین تفاوتها برای فرد علاقهمند به شناخت مردمان هر دیار، لذتآفرین، آگاهیبخش و تاملبرانگیز به شمار میآید. رفتارها و باورهای مردم یک منطقه که مدتهایی دراز در میانشان رواج داشته است، نتیجه شرایط و آموزههای فراوان است که در گذر زمان به شکل کنونی یا پیشین آن درآمدهاند؛ برای داوری این رفتارها و مقایسه آن با صورتهای دیگر ابتدا باید آن موقعیتها و تجربهها را به درستی درک کرد.
دیروز اول نوامبر بود، روز جهانی مولف. اما این مساله چه ربطی به ما میتواند داشته باشد؟ وقتی میگوییم مولف منظورمان چیست؟ آیا ما اصلا مولف داریم؟ اجازه بدهید به تاسی از میشل فوكو در آن مقاله معروف به جای پرسش معمولی «مولف كیست؟» بپرسیم «مولف چیست؟»! البته روشن است كه منظور ما این نیست كه مقاله نظری و دشوار فیلسوف فرانسوی را بازخوانی كنیم یا تفسیری تازه از آن ارایه كنیم. آنجا شاید فوكو با این چرخش از پرسش «چه كسی» به سوال «چه چیزی» میخواهد بر این نكته تاكید كند كه نویسنده بودن بر خلاف تصور سادهاندیشانه امری آگاهانه و اختیاری نیست و نویسنده سوژهای خودآگاه و خودبنیاد و مستقل از بافت و زمینه زبانی و غیرزبانیای كه در آن زندگی میكند، نیست. فوكو خیلی ساده میخواهد بگوید آنجا كه مولف فكر میكند دارد مینویسد در واقع در یك نظم گفتمانی و زبانی محصور است و نویسنده بودنش در این ساختار و شبكه گفتمانی معنا پیدا میكند. وضع برای ما البته خیلی سادهتر از این حرفهاست و بحث فوكو در زمینه و زمانه جامعه ما بیشتر به شوخی شبیه است.
صفحه اول روزنامه های امروز دوشنبه 11 آبان
بیستویکمین مجموعهی درسگفتارهایی دربارهی ناصرخسرو به بحث دربارهی «ناصرخسرو، شاعرانگی و تعهد» اختصاص داشت که با سخنرانی مهدی محبتی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در گزارش این برنام
علیرضا خاقانی هنرمند مجسمه ساز از ساخته شدن مجسمه های جلیل شهناز، غلامحسین بیگجهخانی و محمدرضا لطف استادان تارنواز ایران خبر داد که قرار است در یک نمایشگاه رونمایی شود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید