وزارت معارف و اوقاف، وزارتخانه ای که نام و تشکیلات آن چند بار تغییر کرده است، وزارت فرهنگ سابق و وزارت آموزش و پرورش لاحق، در عصر پهلوی اول گذشته از مسئولیت آموزش، مسئولیت امور فرهنگی کشور را هم بر عهده داشت. مسئولان آن وزارتخانه در نشستی در بهمن ماه 1312، نظامنامه ای را در زمینة چاپ و نشر، با عنوان« نظامنامة ادارة انطباعات » تصویب کردند. نظارت بر تالیف آثار در سراسر کشور، انتشار مطبوعات، و اجرای نمایشنامه ها و نظارت بر آنها ، حتی « ملاحظه و ممیزی کتب رمان و جلوگیری از قسمت های مخالف با اخلاق» 1 از وظایف آن اداره تعیین شد. ادارة انطباعات، که ریاست آن سال ها با غلامعلی رعدی آدرخشی، از افراد نزدیک به علی اصغر حکمت بود، آثار و سوابق دانشمندان، پژوهش گران، نویسندگان، مولفان، مصنفان، و مترجمان را شناسایی و گردآوری کرد. سیاست رسمی دولت در زمینة انتشار کتاب، در همین اداره تنظیم و تدوین، و پس از تصویب اعمال می شد. از مقررات تصویب شده و شیوة عمل آن می توان به حساسیت های دولت در برابر محتوای کتاب ها و نشریه های کشور پی برد. 2 تصمیم گیری ها در نشست پنجم از سلسله نشست های این اداره، در اسفند 1314، سیاست دولت را در زمینة کتاب و نشر دقیق تر و مشخص تر نشان می دهد. به نکته های مهم تر این تصمیم ها اشاره می شود:
با زیستن در زمانه آشفتگی مفاهیم و دگرگونی اصطلاحات و ناهنجاری عمومی و فرمانروایی گروهی بیهمهجا - با همگان آشفته بازار سیاست و ناآگاهی، شاید دیگر چیزی قطعی و مسلم باقی نمانده. اصطلاحات سیاسی هم قربانیاند، اما در آستانه روزگار انقلاب مشروطه شاید پرداختن و شکافتن نو به مفهومش ضروری مینماید. جنبش مشروطه یا مشروطهخواهی یا مشروطیت، کوششها و رخدادهایی هستند که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید. پیروزی مستند و مکتوب مشروطیت شاید با صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه - و امضا آن در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵- میباشد که جنبش و حرکتی که آغازش به دو سه دهه پیش از آن برای کسب آزادی و ترقی، برای رسیدن به آهنگ حرکت اروپا، جامعه ایران و ایرانی را به تکاپو انداخته بود، به ثمر نشست.
جنگ دوم جهانی دو سالی پس از آغازش در اروپا به ایران رسید. ساختار سیاسی ایران در آن زمان، ساختاری یکهسالار بود. هر چند که بر متن قانون اساسی مشروطه قرار بود پادشاه سلطنت کند و نه حکومت، اما روال حکومتداری دیگر بود. تقریبا ده سالی میشد که رضاشاه با تکیه بر تجدد آمرانه، بخشهایی از قانون اساسی مشروطه را به کناری نهاده بود. کارنامه نوسازی عصر رضاشاهی را جایی دیگر به دست دادهام و از او در هیات معمار ایران نوین نوشتهام. ایرانی که در فاصله بین دو جنگ جهانی اول و دوم، یعنی عصر رضاشاهی تجربه گستردهای از تجدد آمرانه را پشت سر گذاشت که حاصلش شکلگیری نهادهای نوین قدرت و دگرگونی چشمگیر در زندگی اجتماعی ایرانیان بود. در این نوشته اما به سپهر سیاسی اشاره خواهم داشت و از تاثیر پیآمدهای جنگ دوم جهانی بر این سپهر خواهم گفت.
9شهریور سیوششمین سالگرد ربودهشدن امام موسی صدر است. متن زیر سخنرانی یكی از اعضای جنبش امل است كه در مراسمی که این جنبش در سال گذشته در هتل انقلاب تهران برگزار کرد، ایراد شده است و به خوبی ریشههای این جنایت را بازگو میكند. علاقهمندان میتوانند متن كامل را در پایگاه اینترنتی «مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر» بخوانند.
کشورهای منطقه؛ احتمالا، با همدستی برخی کشورهای غربی، در پی آنند تا با عملیات نظامی، گروه تروریستی «داعش» و یا سایر گروههای افراطی را سرکوب نمایند. البته هرچه بیشتر و سریعتر جلوی رشد این رویداد خطرناک و ویرانگر گرفته شود، سزاوار است؛ اما نکتهای که باید به آن توجه جدی داشت اینکه، این حرکات خشونتبار، که رنگ دین به خود گرفته است و شاید دستهای سیاسی و منافع اقتصادی در پس آن نهفته باشد، با یک تفکر اسلامی و فقهی خود را نمایان ساخته است. بنمایه این تفکر تنها در گروه «داعش»، «القاعده»، «جبهه النصره» و یا مذهب اهل سنت خلاصه نمیشود. ممکن است این تفکر در همه مذاهب، حتی در مذهب شیعه در میان برخی افراد تندرو یافت شود. شوربختانه برخی فتاوا در کتب فقهی مذاهب اسلامی یافت میشود، بهویژه در کتاب جهاد، که در این روزگار هیچ قابل دفاع نیست و ممکن است مورد استناد گروههای افراطی قرار گیرد و خیلی از قتلها با استناد به آن فتاوی صورت پذیرد.
محور بحث، تمایز اصلی اخلاق و عرفان و ارزیابی نسبت عرفان با زندگی، با محیط زیست، با اخلاق، با پویایی جامعه، با بهداشت روان و مانند آن است. بحث از تمایز یك تعریف رسمی است و نه تعریف حدی، ما اگر خواستیم امتیاز «الف» را از «باء» به دست بیاوریم، لازم نیست به گوهر ذات «الف» بار یابیم، همین كه از عوارض ذاتی آن باخبر شدیم، عوارض ذاتی این قدرت را دارد كه معروض خود را از چیزهای دیگر امتیاز ببخشد. در تمایز عرفان و اخلاق اگر خواستیم محققانه بحث كنیم، باید از گوهر ذات عرفان و اخلاق سخن به میان بیاید، این مطلب اول.
کتاب «آفرینِ ادیب» که مدتی قبل به همت شرکت سهامی انتشار و با حضور شخصیتهای فرهنگی کشور در بنیاد موقوفات افشار رونمایی شد، شامل مقالاتی از نویسندگان سرشناس و معتبر کشورمان است. در این کتاب، نویسندگانی نظیر: محمدابراهیم باستانی پاریزی، حسن احمدی گیوی، توفیق سبحانی، ژاله آموزگار، داود هرمیداس باوند، محمد صادقی، ناصر تکمیل همایون، کتایون مزداپور، شروین وکیلی، کامیار عابدی و... از زوایای مختلف به بررسی اشعار و افکار استاد عبدالعلی ادیب برومند پرداختهاند. شاعرانی نظیر مظاهر مصفا، توران شهریاری، هما ارژنگی، خسرو احتشامی و... سرودههایشان را تقدیم کرده و یادداشتهایی از سیمین بهبهانی، احمد سمیعی و بانو فرشیدافشار هم در این کتاب منعکس شده است. گردآوری این مقالات و تنظیم و نشر آن در کتاب «آفرینِ برومند»، حاصل پیگیریهای دلسوزانه شاهین آریامنش و شرکت سهامی انتشار است.
دكتر فردوسی در پیشگفتاری كوتاه چنین توضیح داده است:«در اوایل سال ۱۳۸۵، یک رشته جشنها در دانشگاههایِ آمریکا و کانادا (یو سی اِل ا، برکلی، شیکاگو، ویرجینیا، در آمریکا و تورونتو و مکگیل، در کانادا) به همّتِ بخشهایِ مطالعات خاورمیانه این دانشگاهها، و دیگر نهادهای عمومی مانند «بنیاد فرهنگی ایرانیان در کالیفرنیا»، به مناسبتِ هشتادمین سالروز تولّد سیمین بهبهانی برپا شد که در آن استادان و هنرمندانِ سرشناسی در ارج شعر و زندگانی سیمین دادِ سخن دادند. سیمین در این جشنها حضور داشت. در جلسه دانشگاه برکلی، از من نیز خواستند تا چند کلمه ای در این باب صحبت کنم. آنچه میخوانید، متن این صحبت است خطاب به سیمین، که آن را با اندکی دستکاری ناگزیر، در اینجا و به مناسبتِ درگذشت سیمین نقل میکنم. »
طی سال گذشته فضای فکری و آکادمیک اتفاقات خوشایندی را تجربه کرد و گامهای مؤثری برداشت. دیدگاهها، هر چند مخالف، در محیط دانشگاه امکان عرضه یافت و به نوعی تضارب آرا شکل گرفت و استادان برای حضوری فعال انگیزه پیدا کردند و برای خود در این فضای علمی- آکادمیک سهمی قائل شدند.
اگر «اعتدال» را در معنای کاربرد عقل و دخالت اندیشه در تصمیمگیری در نظر بگیریم، مسلماً حامل تجربه و منطق نخبگان است، بنابراین دولت جدید در یک سال گذشته از آنجا که خود را نیازمند منطق ذخایر فکری جامعه میدانست، نخبگان اجتماعی را مخاطب قرار داد تا بتواند ضررهای گذشته را اصلاح کند. از این رو از دانشگاهیان خواست تا سکوتشان را بشکنند و مسئولیت بیشتری نسبت به مسائل جاری در کشور پیدا کنند و در عمل هم درصدد بود تا دانشگاهها مجدداً رونق بگیرند و تعامل فکری برقرار شود و دانشگاهیان نقش جدیتری در عرصههای زندگی مردم و جامعه پیدا کنند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید