در یكی از روزهای آغازین خردادماه خبر شدم كه كتابی به نام «یادگارنامه دكتر محمد محمدیملایری» توسط انتشارات توس و به كوشش دوست عزیزم آقای محسن باقرزاده منتشر شده است كه من تا آن روز از وجود این كتاب ناآگاه بودهام. الحق كه جناب باقرزاده زحمت كشیدهاند و من به عنوان برادرزاده استاد محمدی از ایشان سپاسگزارم و بدیشان دستمریزاد میگویم.
آنچه در پی میآید، نمونههایی از تأثیرات فرهنگی ایران است كه از اواخر دوره ساسانی و با عبور گروهی از پناهندگان ایرانی از چین، به ژاپن راه یافت، به روایت كتاب «آسوكا و پارس» (پیشروی فرهنگ ایران به شرق). متن حاضر تلخیصی بسیار فشرده از فصل نخست كتاب است.
در سالگرد انفجار ساختمان نخستوزیری در 8 شهریور 1360 و شهادت رجایی و باهنر، همیشه این سئوال که چرا رجایی با آن همه سابقه سیاسی فرصت نوشتن خاطرات سیاسی خود را نیافت، ذهن محققان تاریخ معاصر را بخود مشغول میکند. رجایی از جمله معدود چهرههایی است که با بسیاری از گروههای سیاسی مسلمان رابطه حسنه و نزدیکی داشت اما پس از انقلاب و پذیرش مسئولیتهای مختلف، مجالی برای نوشتن خاطرات سیاسی خود نیافت. رجایی فعاليتهای سياسی خود را با شرکت در جلسات تفسير قرآن و سخنرانیهای آيتالله طالقانی در مسجد هدايت، همکاری با اعضای نهضت آزادی، روحانيون مبارز، بنيانگذاران سازمان مجاهدين خلق و بقايای هيئتهای مؤتلفه اسلامی دنبال میکرد. در جو اختناق سالهای 1342 تا 1346 که فعاليتهای سياسی رو به رکود نهاده يا زيرزمينی شدند، فعاليتهای رجائی نيز به طور چشمگيری کاهش يافت و فقط به شرکت در بعضی جلسات مذهبی و سخنرانی محدود گرديد. از سال 1346 تا آذر 1353 که مجددا دستگير و تا آستانه انقلاباسلامی زندانی گرديد، فعاليتهای سياسی خود را افزایش داد.
جنگ دوم جهانی دوسالی پس از آغازش در اروپا به ایران رسید. ساختار سیاسی ایران در آن زمان، ساختاری یکهسالار بود. هرچند بر متن قانون اساسی مشروطه قرار بود پادشاه سلطنت کند و نه حکومت، اما روال حکومتداری به گونه ای دیگر بود. تقریبا ده سالی میشد که رضاشاه با تکیه بر تجدد آمرانه، بخشهایی از قانون اساسی مشروطه را به کناری نهاده بود.
بهتازگی مقالهای با عنوان «مدیریت آب در ایران؛ دلایل بحران فزاینده چیست؟» به قلم دکتر کاوه مدنی، استاد و محقق مرکز سیاست محیطزیستی دانشگاه سلطنتی لندن در ویژهنامه مربوط به امنیت آب در خاورمیانه در نشریه پژوهشی «مطالعات و علوم محیطزیست» منتشر شده است که به تحلیل بحران آب در ایران میپردازد. نویسنده در این مقاله ضمن اشاره به سابقه غیرقابل انکار تاریخی ایران در پیشروبودن در مدیریت پایدار منابع آب، وضعیت کنونی را بسیار بحرانی با ابعادی وسیع و عمیق دانسته و به بررسی ریشههای ایجاد آن و راهکارهای خروج از آن پرداخته است. به عقیده او بهطورکلی عطش تصمیمگیران ایران به توسعه پرشتاب و بدون توجه به هزینههای زیستمحیطی از ریشههای نابودی و آسیبهای جدی زیستمحیطی و بحران آب محسوب میشود. در ادامه خلاصهای از تحلیل کارشناسی وی آورده شده است.
زمستان 1374 است. دکتر محمد رضوی - استاد بزرگوار دانشگاه تهران - در درس اندیشه سیاسی دکتری تکلیفی دشوار برایم در نظر گرفته است؛ باید جانمایه نگرش کانت در کتاب «سنجش خرد ناب» را در چند جلسه ارائه دهم. پیشنهاد اولیه البته از طرف خودم بوده است. ظرافت، لطافت و عمق نگاه کانت را دوست دارم اما آیا تلخیص و بازگویی درونمایه این کتاب سترگ از من برمیآید؟! سالها پیش از این، یک بار در دوره لیسانس عزم کرده بودم که این کتاب را بخوانم اما با تورق سریع ترجمه پارسی آن، ناامید شدم؛ ترجمه پر بود از کلمات نامأنوس و غریب.
مقاله را با گفته بسیار سنجیده و دلنشین خردمندی ناشناخته آغاز میکنیم که محمدبن محمود طوسی در قرن ششم، به این شرح آن را نقل کرده است: «یکی را پرسیدند که: در موجودات از چه عزیزتر نیست؟ گفت: از آب. گفت: از چه حقیرتر نیست؟ گفت: از آب؛ یعنی آب که بسیار بود، قیمتی ندارد؛ چون آب کم شود، شربتی ]جرعهای[ هزار دینار ارزد!»
در فرهنگ ایرانی «آب» سرآغاز حیات است. تنها در فرهنگها و دایرئالمعارفها نیست که آب در آغاز قرار گرفته است؛ ایرانیان در طول تاریخ، به اقتضای زیستن در این سرزمین کم آب، با تمام وجود آب را اساس زندگی یافتهاند. «کتاب کوچه» احمد شاملو با مدخل آب شروع میشود و بخوبی نقش آب را در فکر و فرهنگ ایرانی شرح میدهد؛ از نقش آب در شکلگیری افسانهها و اعتقادات، تا قصهها و ضربالمثلها و اشعار و دعاها و نذر و نیازها که همه بر اساس آب است. در بزرگترین ماتم تاریخی که ایرانیان بر آن گریستهاند، یعنی کربلا و عاشورای امام حسین(ع)، آب نقشی اساسی دارد.
اگر بخواهیم از سبکهای ادبی صحبت کنیم، پیش از هر چیز باید بدانیم که سبک خراسانی و سبک عراقی و سبک هندی از تقسیمبندیهای ملکالشعرا بهار در کتاب او یعنی «سبکشناسی» است.
رولان بارت یکی از نظریهپردازان بزرگ نیمه دوم قرن بیستم محسوب میشود. او سخنوری بزرگ و جدل کنندهای کمنظیر است که روشنفکری اروپا را بویژه در دهههای 50 تا 80 نمایندگی میکند. خاستگاه اصلی بارت بیش از هر چیز نشانهشناسی است اما آثار وی از مهمترین مراجع در حوزه روایتشناسی، بینامتنیت و مطالعات فرهنگی به شمار میرود. وی از شخصیتهای کانونی حلقه «تل کل» است، حلقهای که به نوبه خود تأثیرات فراوانی بر جامعه علمی فرانسه و اروپا در دوره ساختارگرایی بویژه «ساختارگرایی باز» گذاشت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید