شیخ اجل سعدی شیرازی شاعر نامدار ادبفارسی که در گستره جهان نیز نام و آوازه شایان یاد کردی یافته این توفیق را داشته که بتواند به پاره ای نیاز های درونی و فکری آدمیان توجه کند و با زبان شعر و هنر خود به بیان مطالب و مفاهیمی بپردازد که کمتر کسی در هر دوره و روزگاری از بهرهمندی از آنها بی نیاز است.
متن زیر سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در مراسم گرامیداشت روز مهندس است که اکنون از نظر شما می گذرد: اگر من در مجلسی بودم که قرار بود روز مهندسی به نام کسی باشد، با نام نصیرالدین طوسی موافقت نمیکردم. دلیلش این نیست که به نصیرالدین احترام نمیگذارم؛ وی یکی از بزرگان تاریخ ما و یکی از جامعترین دانشمندان تاریخ ماست. اصلاً بالاتر بگویم که نصیرالدین نابغه و اعجوبه است. نصیرالدین منجم، ریاضیدان، طبیب، فیلسوف و سیاستمدار بزرگی است و البته از مهندسی ـ میدانید که مهندسیِ آن زمان با مهندسی الانِ شما تفاوت دارد ـ هم اندکی بهره داشته است. او اولاً مهندس نیست، بلکه در ابتدا وی فیلسوف و طبیب و منجم و سیاستمدار است، ولی این نامگذاری یک حسن بزرگ برای شخص من دارد که آن را بهانه کنم و مطلبی را عرض کنم.
با پیوستن به ابراهیم ادهم، طریقت صفویه از طریقت شیخ صفیالدین و سهروردیه و تصوف پیشین آذربایجان فاصله گرفت و به طریقتی رمزی و عمیق و فراگیر تبدیل شد که بسیاری از آیینهای کهن کردهای ایزدی را در پشت صحنه خویش، نگاهبان بوده است. از سوی دیگر ابراهیم ادهم در داستانهای عامیانه (فولکلوریک) کُردی جایگاه ویژهای دارد. حکایت معروف زنبیلفروش کُرد در اصل ریشه در حکایاتی دارد که در مقامات ابراهیم ادهم آمده است. استاد دکتر ابوطالب میرعابدینی که در تحقیقات خود به این تطبیق و ریشه واحد دست یافتهاند، در ارائه و تلخیص داستان زنبیلفروش کُرد آوردهاند:
جعل در ریشهشناسی واژهها با چه اهداف و نیتی صورت میگیرد؟ ریشهشناسی واژههای زبان از دیرباز از مقولههای محبوب و مورد توجه فیلسوفان و حتی مردم کوچه و بازار بودهاست و در دورههای تاریخی خاصی این توجه و علاقه (گاهی به دلایل ایدئولوژیک) افزایش یافتهاست.
مرحوم دکتر محمدصادق طباطبایی را پنجشنبه ۱۵ آبان امسال در منزلشان در تهران دیدار کردم و سه روز بعد برای ادامه معالجه، عازم آلمان شد؛ سفری بدون بازگشت. هدف از آن دیدار، مشورت و نظرخواهی از ایشان برای تحقیق و تهیه کتابی دربارۀ پدر کمنظیرشان حضرت آیتاللهالعظمی سید محمد باقر سلطانی طباطبایی بروجردی بود. آن دیدار در تحریر نوشتار حاضر تأثیر بهسزا گذاشت. متاسفانه تهیه آن کتاب در غیاب ایشان روند کندی یافت. نوشته حاضر بر ویژگیهایی از دکتر طباطبایی تمرکز دارد که کمتر برای عموم شناخته و یا بیان شده است.
وضعیت ناشر بخش خصوصی را در این روزها شاید بتوان به وضعیت کسی تشبیه کرد که دارد تقلا می کند تا تعادلش را روی سطح لغزان شیبداری حفظ کند. اگر شما، من، و هر کس دیگری در چنین موقعیتی قرار بگیریم، آیا جز تقلا برای پرهیز از سقوط و تلاش در راه بقا کار دیگری از ما ساخته است؟ نشر آسیب پذیر به چنین وضعیتی دچار شده است. چرا کار به اینجا کشید؟ چرا هشدار ها طی سال های سال کارگر نمی افتاد؟ عیب کار کجا بود؟ آیا می توان راهی یافت و این نشر را از سطح لغزان به جایی کشاند که تلاش آن در راه بقا، به کوشش در راه تغییر، تحول و حرکت به سوی هدفی دور، بلند مدت و با چشم اندازی گسترده و امید بخش تبدیل شود؟ به این پرسش ها می توان از دیدگاه های مختلف پاسخ داد. شاید نویسندگان این شماره به این گونه پرسش ها بر پایۀ تخصص و تجربۀ خود پاسخ بدهند. در این نوشته فقط بر یک جنبه از جنبه ها تاکید خواهد شد.
امام حسین(ع) برای احیای اسلام قیام کرد. به گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنیامیه خشکید و اسلام باقی ماند؛ اما باید توجه داشت که پس از شهادت امام حسین(ع) نوبت به امام سجّاد(ع)، حضرت زینب(س) و اهل بیت رسید که با اسارت خود، موج شهادت و وقایع جانسوز کربلا را سراسری کنند. اگر قضیه اسارت رخ نمیداد، موج کربلا در جهان منتشر نمیشد. در واقع، حرکت حسینی ابتدا با اسارت و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو میتوان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.
احمد کسروی برای رد سیادت صفویه و ساختگی بودن سخن ابنبزّاز یا تحریف سخن او در ایام سلطه مینویسد: «آمدن لشکر کُرد به آذربایجان و دستیافتن ایشان به مغان و آران و دیگر جاها دروغ آشکاری است؛ زیرا فیروزشاه که پدر هفتم شیخ صفیالدین میبوده، از روی حسابی که ما درباره تبارنامهها میداریم و برای هر صد سال سه تن شماریم، او در آخرهای قرن پنجم هجری میزیسته و در آن زمان که هنگام پادشاهی سلجوقیان میبوده، تاریخ آذربایجان بسیار روشن است و از چنین لشکرکشی نشانی در آن هنگامها نتوان یافت.
شیخ فضل الله«مشروطه که آیین و طریقهی طبیعیان است، قبول کردن مسلمین او را و دخولشان در زیر بار او عین خروج ایشان است از طریقهی اسلام و دخول است در طریقهی کفر و با وصف این حالت، نماز و روزه ثمری نداشته، کفر موجود را مبدل به دین اسلام نمیکند؛ چنانکه مجرد علم بر اینکه خدایی هست و پیغمبری دارد و شریعتی آورده است، فایده و عایدی ندارد، با وجود دخول در طریقهی کفر و انقیاد و تمکین از آن طریقه»
در چنان شرایط و اوضاعى، پیشگامان سیاست و دین به پا مىخیزند. عدّه و عُده آنان در قیاس با امکانات و ابزار سردمداران فرهنگ جور و تباهى، بسیار اندک بود. امام به ترکیه و سپس به عراق تبعید مىشود و سیاسیون دانشگاهى مبارز و مسلمان و روحانیون مجاهد، یکى پس از دیگرى روانه زندان مىگردند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید