ولى اگر کسى این حرف را نزند، دو حرف دیگر را مىتواند بزند. یکى که حرف خیلى سخیفى است، حرفى است که بعضى از قدماى اهلتسنن گفتهاند. دیدهاند این آیه قرآن تطبیق نمىکند با آنچه عمل مسلمین است چون آیه قرآن این دو تا را مىگوید، عمل مسلمین بیشتر روى استرقاق است؛ از این رو گفتهاند این آیه منسوخ است. این خیلى حرف سخیفى است. آیه منسوخ است، به چه منسوخ است؟ این حرفى بوده که افرادى گفتهاند و هیچ مورد قبول واقع نشده.
انقلاب معرفتی با «اعتدال علمی» چگونه حاصل میشود؟ اخباریگری گونهای از رویکرد کلان سلفیگری است که توان گسست از گذشته بههر قیمت را در خود نمیبیند. این رویکرد نه تنها خود را در گذشته محبوس میکند، بلکه به این وضعیت مباهات کرده و هویت خود را با چنین رویکردی بازتولید میکند. اخباریگری و اخباریگرایی دو مفهوم بههم پیوسته است که اولی به مثابه یک مکتب و رویکرد و دومی به معنای پیروی و تبعیت از آن مکتب است
برای پژوهش در این امر، لازم است به نقش کیل کردن و توزین و مانند آنها در انجام معاملات توجه شود، آیا نقش آنها طریقی است یا موضوعیت دارد؟ از ادله عمومی و خاص استفاده میشود که مواردی که نقش موضوعیت دارند، بدان خاطر است که تساوی عوضین رعایت شود و در آنها رعایت عدالت مهم است و قرآن کریم در آیات زیر به آن امر فرموده است: «و الی مدین اخاهم شعیباً قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بیّنه من ربکم فأوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوالناس اشیاءهم و لاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤمنین: به سوی مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم). گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبودی ندارید. دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین حق پیمانه و وزن را ادا کنید و از اموال مردم چیزی مکاهید و در روی زمین، بعد از آنکه [در پرتو ایمان و دعوت انبیا] اصلاح شده است، فساد مکنید! این برای شما بهتر است اگر با ایمان هستید.»(اعراف،۸۵)
خلیل خطیبرهبر شخصیتی برجسته و نامدار و استاد زبان و ادبیات فارسی است که در گذشت او مایه دریغ و اندوه همه دوستداران فرهنگ و ادب ایران زمین است. درگذشت او را به همه دوستداران ادب و فرهنگ ایران غممباد میگویم.
نفوذ مرجعیت در میان تودههای مردم بسیار بود. به ویژه نفوذ آیتالله بروجردی در بین مردم چه در شیعیان داخل و چه خارج از كشور قابل وصف نبود، چرا كه ایشان شخصیت كاریزمایی بسیار بالایی داشت. این است كه حتی شاه هم جرات نمیكرد در برابر ایشان همه امور را مطابق میل خود انجام دهد و از آیتالله بروجردی و نفوذ ایشان میترسید. پس از ارتحال آیتالله بروجردی، شاه برای از بین بردن نفوذ روحانیت در ایران و دنبال كردن مسیری كه خود انتخاب كرده بود بدون هیچگونه مانعی، كه بزرگترین آن را در روحانیت و مرجعیت میدید، تلگرافی به نجف و مراجعی مانند آیتالله حكیم زد.
سال ۵۷ به برکت حضور مردم مؤمن به انقلاب و اسلام در متن میدان مبارزه و نیز بر اثر شهادت پی در پی جوانان انقلابی و همچنین در سایه مبارزه و رهبری شجاعانه و مردمی فقیه بزرگ و مرجع تقلید امام خمینی، فضایی جدید در جامعه شکل گرفت و در آن فضا خواستههای طبقات و صنوف مختلف مجال مطرح شدن پیدا کرد. نویسنده گزارش آتی، بخشی از آن واقعیت را منعکس کرده است:
بحران ترجمه به زبان عربي محدود به خود ترجمه نیست، بلكه مرتبط است با پسزمينههای سياسی، اجتماعی و اقتصادی؛ بهبيانديگر، مرتبط است به رکود تمدن عربی در اختراع و نوآوری! رهايی از اين بحران ممكن نيست مگر با طرح پرسشهای بنيادين از ارتباطات بين آموزش عالی و پژوهش، حكومت، دموكراسی، آزادی فردی، فقدان جامعهی توليدكنندهی معرفت... برای ترجمهی حقيقی. جهان عرب امروز بيش از هر زمان ديگری نياز به ترجمه دارد و يا به ابزار مناسب برای تشویق گفتوگوی بين تمدنها. *** شكوفا شدن «ترجمه» در لحظات تاریخی پیشرفت و ترقی تصادفی نیست! زمانی که عربها از پیلهی خود خارج شدند و تلاش کردند فرهنگهای دور و بر خود چون سریانیها، یهودیها، فارسها و هندیها را بشناسند این شکوفایی اتفاق افتاد. آنان «ترجمه» را پنجرهای دیدند گشودهشده رو به جهان پیشرفته؛ جاحظ، ابنمقفع، بیتالحكمه، حنینابناسحاق در گذشته و پطرس البستانی مترجم «الیاد و اُدیسه» در آغاز عصر نهضت، اسمهایی هستند که برای ما این دوره را تداعی مینمایند. کموبیش همگان آگاهند كه ترجمه به عربی در روزگار ما با مشكلات بیشماری مواجه است؛ یكدست كردن اصطلاحات، تعریف تصورات، قواعد روشی مصطلحسازی در علوم طبیعی از جمله این قبیل مشکلاتند. اما در عرصهی علوم انسانی و بهویژه ادبیات، به خاطر بستگی پیدا کردن معضلات با فرهنگها، تفاوت ساخت نحوی و لغوی از یك زبان به زبان دیگر، این مشكلات پیچیدهتر هم میشود. برای نمایاندن این پیچیدگی این موارد را هم بیفزایید: كماطلاعی از سیاق فرهنگی زبان مبدأ به دلیل تفاوت بین فرهنگ زبان مبدأ و فرهنگ زبان مقصد، امانتداری در ترجمه و ترجمهی آزاد. البته مشكلات ترجمه فقط بدین مسائل محدود نمیشود، گاه در ساحت آن پرسشهای معرفتی از نوع درجهاولی هم مطرح میشود، پرسشهایی كه از ماهیت زبان، طبیعت معنی، پیوند كلمات با اشیا، حل پیچیدگیهای این صندوق سیاه -عقل انسان- و ارتباط آن با هستی سخن به میان میآورد. اگر در گذشته تا اوایل عصر نهضت، ترجمه پنجرهای جانبی بود که رو بهسوی جهان پیشرفته گشوده میشد، امروز این پنجره در سایهی جهانیشدن كه همهی سطوح ارتباطی و فرهنگی را درنوردیده است، گشوده میشود. جهانیشدن برخلاف آنچه كه اهل فرهنگ معتقدند، سه ساحت دارد: جهانی شدن سیاسی كه از پایان جنگ جهانی دوم و پیدایش سازمان ملل متحد شكل گرفته است؛ جهانیشدن اقتصادی كه با عملیات شكوفایی اقتصادهای ملی در بازار به وجود آمده است و در پایان قرن بیست عالمگیر شده است و سوم جهانیشدن فرهنگی كه امروز در چارچوب اصطلاحاتی مانند گفتوگوی تمدنها، گفتوگوی فرهنگها و پلورالیسم زبانی مطرح است. جهانیشدن با هر سه شاخهاش ملتهای جهانسومی و پیشرفته را به مبارزه میطلبد. از آنجایی كه ترجمه راههای ارتباطی بین بشر را آسان میکند، یكی از عرصههای این مبارزه است. این ترجمه است كه موجب انتقال معارف، تكنیكها و اندیشهها میگردد و این ترجمه است كه موجب نزدیكی آداب ملل مختلف به یکدیگر میشود. در این فضای جهانیِ «جهانیشده»، تریبونهای فرهنگی در دو دنیای عرب و غرب اهمیت ترجمه را درك كردهاند، خانههای ترجمه تأسیس كردهاند، كنفرانسهای پیرامون ترجمه برگزار میگردد، نشریات تخصصی به امر ترجمه اهتمام دارند از جمله مجلهی «هرمس» فرانسوی (مركز ملی پژوهش علمی آن را منتشر میكند) كه دو شمارهی خود را به ترجمه اختصاص داده است. كتاب «ترجمه و جهانیشدن» كه وابستهی فرهنگی سعودی در فرانسه با همكاری انتشارات «ضفاف» آن را منتشر كرده است، دربردارندهی مقالات برگزیدهای از مجلهی «هرمس» از تعدادی از برجستهترین محققان است. محمدخیرمحمود البقاعی، استاد دانشگاه ملك سعود، آن را به عربی ترجمه كرده است. برخی از این مقالات به مسئلهی ترجمه در سالهای دههی 70 میلادی كه آغاز عصر اینترنت است، میپردازند؛ مفاد ایندست از مقالهها این است كه راه سریع ارتباطات از طریق انگلیسی میسر شده است، به دلیل اینكه انگلیسی، زبان دنیا است؛ انگلیسی به تنهایی زبان مدرنیته میباشد. طرفداران این نظر، متوسل به استنادات تاریخی هم میشوند و اشاره میکنند به زمانی كه در قرونوسطی زبان لاتینی سیطره داشت و در عصر رنسانس فرانسوی غالب بود و اینك انگلیسی است كه بر دنیا سیادت دارد! و جهانیشدن سیادت زبان انگلیسی اندكی زمان نیاز دارد؛ تا فرا رسیدن این زمان، ترجمه میتواند كارها را آسان کند. اما مشكل آنگونه كه میخائیل اوستینوف -یكی از پژوهشگران كتاب- اشاره میکند، مربوط به قرون میانه و یا عصر رنسانس نیست، بلكه یكزبان شدن و پیامدهای ناشی از آن بهمثابه شاهكلید ارتباطات جهانی نمیتواند مقابل رخدادهای دنیای معاصر بایستد. زبانهایی در جهان غربی وجود دارند كه مقابل انگلیسی كوتاه نخواهند آمد و تسلیم نمیشوند! مثل فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و روسی. اتحادیه اروپا هم مخالفت خود را با مقولهی «همه چیز به زبان انگلیسی» اعلام داشته و به پلورالیسم زبانی فراخوانده است كه این به معنی تحكیم پایههای ترجمه در شناخت و ارتباط است. بارباره كسان، پژوهشگر همكار در كتاب، بین زبانِ كاری، زبان زندگی روزانه و زبان فرهنگی تمایز گذاشته است. از نظر وی انگلیسی میتواند زبان گفتوگو باشد و نه زبان فرهنگی همهی ملل جهان؛ چراكه هر ملتی فرهنگی دارد كه فقط زبان آن ملت قادر به تعبیر آن فرهنگ است. امبرتو اكو، نویسندهی ایتالیایی، بدین مسئله اشاره كرده:«زبان اروپا، ترجمه است!» و تأیید این سخن، آنكه انسان در زمانهی جهانیشدن نمیتواند به همهی زبانهای ساكنین اتحادیهی اروپا سخن بگوید؛ بنابراین به ترجمه پناه میبرد. لیونار اورپان یكی دیگر از محققین كتاب معتقد است كه ترجمه جایگاه درخوری به خود اختصاص داده است. این ترجمه است كه حدود زبانی و فرهنگی ملتهای همسایه را درمینوردد و موجب آگاهی از نوآوریهای همدیگر میشود و نیز باعث تكوین یك هویت مشترك اروپایی میشود. به علاوه ترجمه در اروپا باعث به وجود آمدن مشاغل جدیدی شده كه در گذشته اسمی از آنها نبود، شغلهایی كه از چارچوب سنتی كه ما از كتاب میشناسیم تجاوز كردهاند! سینما، تلویزیون، تئاتر، اینترنت و خبرگزاریها از دیگر بخشهایی هستند كه افقهای جدیدی برای ترجمه در آنها باز شده است. اینک اگر ترجمه جایگاه ویژهای را در كشورهای اروپایی اشغال كرده است، در جهان عرب [و ایران] چه جایگاهی داشته و دارد؟ پژوهشگران، ابراهیم البلوی (وابستهی فرهنگی سعودی در فرانسه) و فؤاد العروسی -دو عربی كه در تحقیقات چاپشده دركتاب حضور داشتهاند- یادآوری میكنند كه در تاریخ تمدن عربی-اسلامی در قرون میانه، ترجمه از جایگاه رفیعی برخوردار بوده، به گونهای كه نقش اساسی بهویژه در حفظ سنتهای فرهنگی باستانی داشته است. به علاوه در انتقال این فرهنگ از شرق به غرب بعد از آنكه بدان غنا بخشید و موجب تطور فكری آن گردید، مؤثر بوده است. این دو محقق اشاره میکنند به گزارشی كه دفتر منطقهای كشورهای عربی وابسته به برنامهی توسعهی ملل متحد منتشر كرده و در آن اشاره شده به اینكه «ترجمه» امكانهایی را برای اكتساب معارف و انتقال آن و شكوفایی فضای همكاری و تأثیر دوطرفه به جود میآورد. این گزارش اشاره میكند به اینكه ترجمه برای جوامع عربی، بایسته و بلكه یك ضرورت حتمی است كه تلاشهای هدفدار و منظمی را در چارچوب استراتژی عربی بلندپروازانه و متکامل، میطلبد. بااینهمه، گزارش مزبور اشاره میکند به اینكه كشورهای عربی از درسهای گذشته بهره نگرفتند و همچنان عرصهی ترجمه تأسفانگیز است! تعداد كتابهای ترجمهشده در جهان عرب در طی سالهای 1970– 1975 یكپنجم كتابهای ترجمهشده در یونان است؛ درحالیكه امروز تعداد كتابهایی را كه در عصر مأمون ترجمه شده است، دههزار کتاب برمیشمارند! و این تعداد امروز، آمار كتابهای ترجمهشدهی یك سال اسپانیا است. بین سالهای 1980 و 1985 میانگین تعداد كتابهای ترجمهشده در جهان عربی 4.4 -كمتر از یك كتاب در دنیا برای هر میلیون نفر- بوده است، این میانگین در مجارستان 519 و در اسپانیا 920 است. بحران ترجمه به زبان عربی محدود به خود ترجمه نیست، بلكه مرتبط است با پسزمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی؛ بهبیاندیگر، مرتبط است به رکود تمدن عربی در اختراع و نوآوری! رهایی از این بحران ممكن نیست مگر با طرح پرسشهای بنیادین از ارتباطات بین آموزش عالی و پژوهش، حكومت، دموكراسی، آزادی فردی، فقدان جامعهی تولیدكنندهی معرفت... برای ترجمهی حقیقی. جهان عرب امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به ترجمه دارد و یا به ابزار مناسب برای تشویق گفتوگوی بین تمدنها. * لماذا تراجع العرب في حقل الترجمة المعاصرة؟ مندرج در این نشانی: http://alhayat.com/Details/589638 فرهنگ امروز بحران ترجمه به زبان عربي محدود به خود ترجمه نیست، بلكه مرتبط است با پسزمينههای سياسی، اجتماعی و اقتصادی؛ بهبيانديگر، مرتبط است به رکود تمدن عربی در اختراع و نوآوری! رهايی از اين بحران ممكن نيست مگر با طرح پرسشهای بنيادين از ارتباطات بين آموزش عالی و پژوهش، حكومت، دموكراسی، آزادی فردی، فقدان جامعهی توليدكنندهی معرفت... برای ترجمهی حقيقی. جهان عرب امروز بيش از هر زمان ديگری نياز به ترجمه دارد و يا به ابزار مناسب برای تشویق گفتوگوی بين تمدنها.
تا سال ۱۳۰۱ هیچ فرودگاهی در کشور برای فرود و پرواز هواپیماها ساخته نشده بود و خلبانان هر جا که زمین مناسبی مییافتند، فرود آمده و یا از آن به پرواز درمیآمدند. در این سال انگلیسیها درخواست اعزام دو فروند هواپیما به تهران کردند. بنابراین دولت وقت به فکر اختصاص زمین مناسبی برای فرود آنها افتاد. با بررسیهایی که انجام گرفت، بخشی از زمینهای روستای قلعهمرغی برای این کار مناسب تشخیص داده شد. این روستا در آن زمان متعلق به شخصی به نام مهذبالملک بود. بعد از تهیه زمین، بخشهایی که لازم بود باند فرودگاه باشد، به دست زندانیهای شهربانی وقت تسطیح شد و محل مناسبی برای فرود هواپیماها به وجود آمد. این محل بعدها همچنان مورد استفاده هواپیماهای مختلف قرار گرفت و پایههای اولین فرودگاه کشور در قلعهمرغی نهاده شد و بعد از ساخت تأسیسات تکمیلی و آشیانهها، رسماً آغاز به کار کرد. این دو هواپیمای انگلیسی یک ماه بعد، از طریق بغداد وارد تهران شدند و در قلعهمرغی فرود آمدند و در ۸ مرداد ۱۳۰۱ پروازهای نمایشی را در پایتخت آغاز کردند.
در زیست بوم فرهنگی ایران، دولت و نهادهای دولتی، نقش اساسی در فعالیتهای علمی و فرهنگی دارند و بودجههای کلان برای انجام این تلاشها و برنامهها صرف میشود، اما تاکنون کمتر مورد بررسی قرار گرفته که برونداد این فعالیتها با هزینههایی که میشود همخوانی دارد یا نه؟
حدود ۱۲۰ سال پیش نخستین پرنده آهنی در ایران به پرواز درآمد. از این رو یک هوانورد فرانسوی برای نمایش بالن به ایران آمد و در سال ۱۲۷۰ش(۱۸۹۱م) در تهران و چند شهر بزرگ به پروازهای نمایشی با بالن دست زد. در این زمان حدود ۱۰۸ سال از اولین پرواز بالن در جهان (توسط «پلاتر دوروزیه» فرانسوی در سال ۱۷۸۳م) میگذشت. بالن او «مونگلیفه» نام داشت. میدان مشق تهران اولین جایی در پایتخت بود که قرار شد بالن از آنجا به پرواز درآید. در کتاب «طهران قدیم» میخوانیم: «چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا میکنند که چیزی اختراع کردهاند که میتوانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق میگذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس که از دهان نقالها شنیده بودند، برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم میبردند تا هنگام عمل میرسد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید