شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال گذشته آماده شدم برای شرکت در مراسم احیا.ساعت حدود یک بامداد در یکی از خیابان های تهران در حاشیه خیابان یک دستگاه وانت توقف کرده بود و انبه می فروخت. بالای انبه ها روی تکه ای مقوا قیمتی را نوشته بودکه نصف قیمت معمول بود.من نیز چون دیگران، به گمان ارزانی، سرعتم را کم کردم دیدم فروشنده هم لباس مشکی به تن دارد و هم مشغول شنیدن دعای جوشن کبیر از رادیواست.خوشحال شدم یک تیر و چند نشان،خرید میوه ارزان از فروشنده ای دین دار ومحب علی بن ابیطالب(ع).ماشین را به سختی به کناری راندم توقف کردم آمدم کنار فروشنده، دیدم زیر کلمه "کیلو" با قلمی بسیار ریز نوشته شده "نیم". خوب طبیعی است که تعدادی از مشتری ها در حالی که ناراحت بودند رفتند و عده ای هم با اکراه خرید کردند که این معامله معلوم نیست درست باشد، چرا که شرط صحت معامله وفق فرمان قران باید با رضا و رغبت دو طرف معامله باشد[1].
پیامبر(ص) در موقعیتهای حساس، عمامه بر سر می گذاشتند و می توان گفت که عمامه جزو لباسهای رسمی ایشان بوده است. پیامبر(ص) هم عمامه سیاه بر سر می گذاشتند که نامش سحاب بوده و هم عمامه سفید و عمامه سرخ. سؤالی که اکثر مردم درباره طلاب در ذهن خود دارند این است که چرا طلاب امامه بر سر می گذارند و فلسفه لباس روحانیت چیست؟ متن پیش رو حاصل پرسش و پاسخی درباره لباس روحانیت است که در سایت اصغرطاهرزاده منتشر شده است؛
رهیافتهایی درباره اخلاق پزشکی ایرانیان از خلال سیاحتنامهها حکیم گفت، «اول مرتبه حکمت، امانت و دیانت است؛ زیراکه طبیب به هر خانه که داخل شد محرم و اهل آن خانه محسوب است. طبابت با خیانت ضد است». تصویر خوشایندی که زینالعابدین مراغهای در سیاحتنامه ابراهیمبیگ از قول یک پزشک ایرانی دوره قاجار ارایه میدهد، درواقع بخشیاز تصویری است که در ذهن ایرانیان نسبت به این گروه حرفهای نقش بسته و موجد اعتماد و ارایه جایگاهی ویژه و گاه فرا انسانی برای فعالان این صنف بوده است.
بازنمود اخلاق عملی پزشکان نوعدوست در تاریخ معاصر ایران سوگندنامههای مشهور پزشکی چون سوگندنامه بقراط و ابن میمون، همچنین برخی مضامین پندنامهها و آییننامههای کهن که ویژگیهای لازم یک طبیب را برشمردهاند، از لزوم توجه پزشک به بیماران فقیر و بینوا و نداشتن چشمداشت مادی در درمان بیماران سرشار است. آنچه که به شرافت و اخلاق پزشکی نامبردار است، حق عامه مردم از برخورداری از امکانات درمانی و پزشکی را تبیین میکند. تاریخ دیرپای ایران، مصداقهایی فراوان از یاریگری دستگیری بیماران نیازمند از سوی طبیبان و حکیمان در دسترسمان میگذارد.
تأثیر توافق هستهای بر فضای علمی و دانشگاهی کشور یکی از ابعاد تحریمهای ظالمانه غرب نسبت به جمهوری اسلامی و اعمال تضییقات شدید در حوزه امور علمی، آموزشی، دانشگاهی و پژوهشی بوده است. نهادهای دانشگاهی کشورهای اروپایی و ایالات متحده، تحت تأثیر فشارهای سیاسی امنیتی دولتهایشان و در حرکتهایی کاملاً نامأنوس، حتی اجازه تحصیل دانشجویان ایرانی را در برخی از رشتههای علمی محدود و متوقف کردند.
مدتی بود که گفتوگوهای ایران با قدرتهای ششگانه جهان بر سر امور هستهای ایران به یکی از مهمترین رویدادهای خبری در ایران و جهان بدل شدهبود. بعد از سالها پرهیز از گفتوگو و مذاکره، ایران به پشتوانه انتخاباتی که دستکم بخش قابل توجهی از مردم در آن دنبال تغییری مثبت و پیشروانه در عرصه سیاسی بودند ، با مدیریت خردمندانه رئیسجمهور منتخب و تیم متخصصان وزارت خارجه، نقطه عطفی را در رابطه خود با کشورهای قدرتمند در نظام جهانی رقم زد و از موضع کشوری ذیحق و مستقل به مذاکره طولانی با این کشورها پرداخت و شروط خاص خود را بر سر میز مذاکره نهاد.
امروز شاید بیشتر از هر زمان دیگر خواندن کتاب « چین » خاطرات هنری کیسینجر لذت بخش باشد. دانستن اینکه امریکاییان در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون چگونه برسردی روابط چین غلبه کردند. ایران امروز نیز شاید چنین باشد. توافق هسته ای، اتفاق بسیار مهم و بزرگی در ایران است. مثال آن شاید با پایان جنگ تحمیلی و پذیرفتن قطعنامه 598 قابل مقایسه باشد. در «جنگ سخت» اول هشت سال و در «جنگ نرم» دوم بیش از 12 سالِ تحمیلی را گذراندیم. بعد از اتمام جنگ اول، تمام توان و نیروی ما صرف بازسازی ایران شد. جنگ اگرچه برای ما دفاعی مقدس بود اما توش و توان را از کشور گرفته بود. تمام هزینه ها و سرمایه های مالی و اجتماعی ذیل جنگ قرار گرفته بودند.
یکی از مهم ترین وجوه مذاکرات هسته ای، نزدیک شدن ملت به دولت، به حدی بیسابقه در سه دهه اخیر بود؛ به گونهای که مردم، لحظه به لحظه و قدم به قدم، روند آن را دنبال میکردند تا آنجا که در این ماهها و روزها، موج ملی گرایی و وطن پرستی به بالاترین سطح خود در میان مردم رسید. دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده همراه ایشان، در این 19 روز، بسیار زحمت کشیدند و با فراز و نشیبهای بسیار که ما تنها بخش کمی از آن را میدانیم مواجه شدند. اگر مبالغه نباشد، باید گفت که آنان جانفشانی و بسیار خوب عمل کردند، به نحوی که از مواضع اصلی و اساسی ملت ایران عقب ننشستند و آنگونه که نقل میشود، محکم و استوار در برابر سخنان بیاساس و حتی تهدیدها ایستادند و پاسخ درخوری دادند
اگر پولشویی را جایگاهی در حوزه اقتصاد است، کتابشویی را جایگاهی در حوزه فرهنگ و قلم بهشمار میتوان آورد؛ این عمل درست یا غلط، واقعیتی است که جایی مستقل در تاریخ عرفان و تصوف ما باز نموده و کمابیش توسط برخی از عرفا و صوفیان به وقوع پیوسته است. تغییر حالت، نقد حال و دگرگونی شرایط روحی اصحاب قلم در واپسین سالهای حیات، و نیز عرفانزدگی عارفان و قلمگریزی صوفیان و نگاههای سنگین آنان به قلم، حوادثی را بر قلم رقم زده و میزند که میتوان از آن به کتابشویی تعبیر نمود.
به مناسبت ثبت جهانی روستای صخرهای میمند اول باری که نام میمند را شنیدم، اواخر دهه ۴۰ هجری شمسی بود که برای ادامه تحصیل در رشته ادبی به کرمان رفتم. گوشه پارک ملی کرمان که به «باغ ملی» معروف است، ساختمانی زیبا با تابلویی وسوسهانگیز قرار داشت: «کتابخانه دکتر میمندینژاد». تا آن تاریخ برای خواندن کتاب، به این و آن متوسل میشدم؛ در زرند کرمان کتابخانه که هیچ، کتابفروشی هم نبود و عطش مطالعه را با قرض گرفتن کتاب از دیگران برطرف میکردم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید