تاریخ و ادبیات از دیر باز رابطهای تنگاتنگ با یکدیگر داشتهاند. چه بسیار مورخانی که آثار خود را در قالب ادبیات عرضه کردند و چه بی شمار تعداد ادبیان و ادب دوستانی که تاریخ و رویدادهای تاریخی را به منزله مهمترین یا یکی از مهمترین منابع الهام خود در زمینه خلق آثار هنری شان، باور داشتند. به این ترتیب تاریخ و ادبیات ارتباطی نزدیک و جدایی ناپذیر با هم داشته و دارند. این موضوع و وجود این گونه ارتباط بین تاریخ و ادبیات، الهام دهنده و زمینه ساز انجام یک پژوهش گسترده و همه جانبه تاریخی – ادبی در مورد یکی از مهمترین دورههای تاریخ ایران، یعنی انقلاب مشروطیت شد.دستاورد نهایی این پژوهش عنوان «ادبیات عصر مشروطیت» (مجموعه 20جلدی که دی ماه از سوی انتشارات دنیای اقتصاد منتشر خواهد شد) را به خود گرفت که علی رغم تیتر ادیبانه آن، منبع بسیار مهمی برای ارائه تصویر بهتری از لایههای زیرین حیات جامعهای است که به مدت چندین دهه، تحت تأثیر انقلاب بزرگی با نام مشروطه قرار گرفته بود.
جایگاه زن در جامعه ایران عصر قاجار با پایگاه اجتماعی و محیط زندگی آنان ارتباط مستقیم داشت. هرچند زنان قشرهای پایین شهری و روستایی از توان مالی و اقتصادی کمتری برخوردار بودند و متون تاریخی از آنها، کارکردها و جایگاه اجتماعیشان کمتر سخن گفتهاند، اما نسبت به زنان فرادست شهری از آزادی بیشتری در نوع کارکرد و پوشش برخوردار بودند. البته با وجود آنکه آنها به راحتی در جامعه به کار و فعالیت میپرداختند، همچون دیگر زنان جامعه از شهروندان درجه دو به شمار میآمدند و از کمترین حقوق مدنی برخوردار نبودند، به طوری که تا پیش از برپایی نظام مشروطیت، حتی برای درمان بیماریهای خود، حق رفتن به مریضخانه یا آوردن طبیب را نداشتند.
میرزا نصرالله بهشتی مشهور به ملک المتکلمین فرزند میرزا محسن بهشتی در رجب سال 1277 هجری قمری در اصفهانزاده شد. دروس حکمت الهی و فلسفه را نزد ملا صالح فریدنی فرا گرفت و در 22 سالگی عازم مکه شد.سپس از مکه عازم هندوستان شد و با علوم جدید و فلسفه مدرن آشنایی پیدا کرد و در شهر بمبئی اقدام بهساخت مدرسهای به سبک جدید کرد. در هند اقدام به نوشتن کتابی با نام من الخلق الی الحق کرد که بر ضد استعمار انگلیس و عقاید خرافی بود و به همین علت با فشار و مخالفت انگلستان و فرقه اسماعیلیه مجبور به ترک هندوستان شد و عازم ایران گشت.
برخی برآنند که پیشکسوتان جنبش مشروطه درک درستی از مفاهیم نوپدید نداشتند از این رو میکوشیدند آنها را ایرانیزه یا اسلامیزه کنند. از سوی دیگر این مفاهیم هیچ نسبتی با آیینهای ایرانیان نداشته و ندارند اما راست این است که عالمان و عامیان دوره مشروطیت و پیش از آن اساساً فهم یکسانی از مفاهیم نوپدیدی چون مشروطه، قانون، عدالتخانه و حقوق بشر نداشتند چنانکه آخوندزاده به طالبوف و میرزا یوسفخان مستشارالدوله انتقاد میکند که چرا بیهوده میکوشند حقوق بشر و قوانین فرنگ را با اسلام تطبیق کنند. کسانی چون میرزا ملکمخان و یوسف خان مستشارالدوله در غرب زندگی کرده بودند و از نزدیک شاهد تحولات آن دیار بودهاند. یوسف خان از1284تا 1286 قمری شارژ دافر سفارت ایران در پاریس بود و از نظر زبانی و مفهومی هم واژگان حقوق بشری را میشناختند و نمیتوان گفت که نافهمیده سخن میگفتند.
بهطور معمول و رایج این خط مشخص و یکنواخت همچنان بهصورت افقی پیشمیرفت که عارف در حرکتی انقلابی ونوآورانه، این حرکت یکنواخت و افقی را به شکل عمودی و فوارهای دیگر گونه کرد. این تغییرات چه به لحاظ ساختار موسیقایی و گردش ملودی و چه به لحاظ واژگان، کلام و شاعرانگیاش، پرواز متهورانهای بود که تا پیش از او قطعاً بیسابقه بوده و تأثیراتش تا به امروز جاری و ساری است.
اشاره: متن کامل این نوشتار نخستین بار در مجله آینده (سال ۱۳۶۳) چاپ شده است؛ ولی ما در اینجا از کتاب مهم و خواندنی «با چراغ و آینه» نقل میکنیم که به همت انتشارات سخن در دسترس عموم قرار گرفته است.
امروز سالروز تولد جلال ستاری است. ستاری در چهاردهم مرداد ۱۳۱۰ در محله خواهرامام رشت به دنیا آمد. جلال ستاری کیست؟ در این ۸۴ سال چه کرده است؟ درچه حوزههای فرهنگی و علمی تلاش کرده و چه آثاری ترجمه و تألیف کرده است؟ چه نقشی در تاریخ فرهنگی ایران معاصر داشته است؟ گرایش فرهنگی او کدام است و نگاه او به اسطوره، نمایش، روابط فرهنگی شرق و غرب چه ویژگیهایی دارد؟ پاسخ به این پرسشها در یک یادداشت کوتاه مقدور نیست و علاقهمندان میتوانند برای دستیابی به این پاسخها، کتاب «گفتوگوی ناصر فکوهی با جلال ستاری» را که نشر مرکز منتشر کرده است، بخوانند.
در تقویم، روز چهاردهم مرداد بهنام صدور فرمان مشروطیت و روز حقوق بشر اسلامی و کرامت اسلامی نامگذاری شده است؛ دو رویدادی که در برابر فقه شیعه، پرسشهای جدیدی را مطرح کرده و افقهای جدیدی برای اجتهاد گشوده است. هرچند استبداد و رعایتنکردن حرمت انسانها در سلسله پادشاهان گذشته مردم را به محدودکردن اختیارات حاکمان کشاند ولی نباید از تحول اندیشههای متفکران مسلمان در توجه و تلاش برای بهدستآوردن این نعمتها چشمپوشی کرد. پیرامون رابطه اسلام و حقوق بشر در میان متفکران اسلامی نظرات مختلفی وجود دارد؛ از مخالفت تا سازگاری کامل در این نظریات به چشم میخورد. البته مخالفت با حقوق بشر منحصر به برخی کشورهای اسلامی نیست و متفکران برجستهای با توجیههای فلسفی با مبانی انسانشناختی و معرفتشناختی حقوق بشر سر ناسازگاری دارند.
شاه سالخورده آخر كار تسليم شد، نشست پشت ميز و نوشت: «در اين موقع كه اراده همايون ما براين تعلق گرفت كه براي رفاهيت و امنيت قاطبه اهالي ايران و تشييد مباني دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتي و مملكتي به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شديم كه مجلس شوراي ملي از منتخبين شاهزادگان قاجاريه، علما، اعيان، اشراف، ملاكين و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشكيل و تنظيم شود.» و امضا كرد: « در قصر صاحبقرانيه به تاريخ چهاردهم جماديالثانيه ۱۳۲۴ هجري در سال يازدهم سلطنت ما».
دولت روحانی را دولت عقلا میبینم 1- دولت روحانی از آن نظر مورد احترام و تکریم من است که برآمده از انتخاب آن بخش از ملت ایران است که از «تقلید سیاسی» آزاد شده و به بلوغ سیاسی نسبی رسیده است. این بخش از جامعه ما بخوبی میفهمد چگونه انسانیت انسان در صحنه زندگی اجتماعی- سیاسی در گرو انتخابهای آزاد، عقلانی و مسئولانه او است. با خرسندی باید بگویم دامنه این بخش از جامعه ما روزبهروز در حال گسترش و عمق یافتن است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید