تأملاتی در باب سرقت ادبی جدال دیرین بین «قاعده عدالت» و «قاعده انصاف» در محافل علمی و دانشگاهی بحث «سرقت ادبی»، تاریخی به درازنای تاریخ کتابت دارد. در این زمینه، حکایت آن «شیاد گیسوبافته» که «شعرش را در دیوان انوری یافتند1» نمونهای کوچک از این دست است.
تلاش دیرینه ایرانیان برای دستیابی به جامعهای آزاد و آباد، علاوه بر مخالفان مستبد داخلی، با مخالفان زورمند خارجی نیز مواجه بود که با روشهای گوناگون و ازجمله اعمال نفوذ در ارکان حکومت، سعی در سنگاندازی داشتند و به همین جهت بارها و بارها موانعی جدی بر سر راه ملت ایجاد کردند. ناکام کردن جنبش مشروطیت و روی کار آوردن رضاخان یک نمونه آن است و کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت ملی مصدق، نمونه دیگر آن. در مقاله مفصل حاضر، بخشهایی از این ظلم تاریخی به طور مستند مرور میشود.
نویسندگان و خبرنگاران هر روز هزاران گفتوگو در سراسر جهان انجام میدهند. از این رو، شاید گمان کنید که مالکیت این آثار و گفتوگوها که تبدیل به امری روزمره شدهاند، نباید چندان مسألهساز باشد. اما اگر این طور فکر میکنید سخت در اشتباهید. در مورد این ماجرا اختلاف نظر فراوانی وجود دارد.
آنچه امروز از مسئلهی تغییر خط باقی مانده، ضرورت بازنگری در پرسشهایی است که ایدهی تغییر خط را طرح کرده است. غالب آن چیزهایی که روزگاری در استدلالهای آخوندزاده و ملکم و تعدادی محدود دیگر، بهعنوان دلایل تغییر خط مطرح میشد، امروز شدت خود را از دست داده و در نگاه من جای خود را باید به مسائل دیگر دهد. طول زمان آموختن خط موجود و کلمهمحور بودن یا بخشمحور بودن، در آن بین، همچنان عملیترین دو ایرادی است که بهجای خود باقی است.
دریدا دیکانستراکشن روال خوانش بهمثابهی ناراحتی از یک میراث است. فرضیهی فلسفیای که این روال را پیش میراند این است که اگر قرار است آغاز کنیم، بفهمیم که چه و کجا هستیم و آغاز کنیم تا تغییر دهیم که چه و کجاییم، آنوقت این موضوع توجهی پروسواس به میراثی که چه، که و جایی که هستیم را وضع کرده، طلب میکند.
استاد عبدالحسین آذرنگ دست کم بیست سالی است که بیشتر مطالعات خود را بر تحقیق و بررسی و نگارش در حوزه نشر و نوشتار در ایران – به معنی اعم – متمرکز کرده است. به یمن این اهتمام دوستداران و اهالی نشر و نوشتار هر ازچندگاهی شاهد انتشار اثری اعم از مقاله، ترجمه، مصاحبه و تألیفاتی جامع و منابع آموزشی-دانشگاهی از وی هستند و از مزایای فراوان مطالعه این آثار برخوردار می شوند.
از مرگ مردی از سلسلۀ جانشین ناپذیرها ده سال گذشت، مرگ مترجمی دقیق، فرهنگنویسی تیزبین، منتقد هنری و ادبی و یکی از برجسته ترین مدیران و استادان نشر و ویرایش کشور.
در کتابهای بزرگ جهان، مانند شاهنامه با دقت و روشنبینی، اشارات ویژه را میتوان یافت. شاعر حکیم سوای رماننویس، قصهپرداز و داستانسراست.بیژن ـ فرزند سپهسالار گیو ـ زمانی به شکارگاه پهناوری رفته بود و مدتی ناپدید شد. گیو در جستجوی فرزند، به کیخسرو ـ شاه روشنبین ـ پناه میبرد که جام جهاننمای در اختیار دارد. جام جهاننمای کیخسرو، شاید صفای دل او باشد؛ صفایی که پدربزرگش (کیکاووس خودکامه) از آن بیبهره بود. به هر روی، کیخسرو پس از نماز و نیاز، با دلی پاک در جام مینگرد و گمشدة گیو را پیدا میکند. شباهتی که میان رایانة امروز و جامجم دیروز است، ما را به تحسین روشنبینان اسطورههای شاهنامه راهبر میشود.
دکترین مذاکره و گفتوگو، آینده محتوم همه مناقشات و منازعات است و بالاجبار و به تقدیر تمامی آنها، دیر یا زود، به پیروی از دکترین و منطق دیپلماسی ایران تن خواهند سپرد و ایران بازهم نشان خواهد داد که از زمان و عقلانیت منطقه پیش است. جنگ چاره نیست، بلکه تقدیری است در برهوت عقلانیت و کویر نابخردیای که ساختهوپرداخته دیگری چونان صدامحسین و جورج بوش است. این ادعا که ایران پیشگام عقلانیت در منطقه است، دستاورد اخیر و تاریخی دیپلماسی امروز، تنها گواه آن نیست. فرهنگ ایرانی در درازنای تاریخ چنین بوده و چنان چیرگیای داشته است.
اشاره: بنا به دلایلی که قطعاً ناامنی یکی از آنها بوده، گنجینهای از کتابها را در یکی از غرفات حرم رضوی پنهان کرده بودند که در پی تصادفی مبارک، تیغهای برداشته میشود و آن کتابها نمایان میگردد. یکی از آنها دفترچهای است حاوی اشعار ابومحمد عبدالله خازن که با تصحیح و تحقیق استاد مهدوی دامغانی و به همت میراث مکتوب در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد. آنچه در پی میآید، بخشی تلخیصشده از مقدمه استاد مهدوی است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید