لحظه ای تاریخی در سرنوشت زنان ایران / فاطمه تُرک‌چی

1394/5/14 ۱۰:۲۹

لحظه ای تاریخی در سرنوشت زنان ایران / فاطمه تُرک‌چی

جایگاه زن در جامعه ایران عصر قاجار با پایگاه اجتماعی و محیط زندگی آنان ارتباط مستقیم داشت. هرچند زنان قشرهای پایین شهری و روستایی از توان مالی و اقتصادی کمتری برخوردار بودند و متون تاریخی از آنها، کارکردها و جایگاه اجتماعی‌شان کمتر سخن گفته‌اند، اما نسبت به زنان فرادست شهری از آزادی بیشتری در نوع کارکرد و پوشش برخوردار بودند. البته با وجود آنکه آنها به راحتی در جامعه به کار و فعالیت می‌پرداختند، همچون دیگر زنان جامعه از شهروندان درجه دو به شمار می‌آمدند و از کمترین حقوق مدنی برخوردار نبودند، به طوری که تا پیش از برپایی نظام مشروطیت، حتی برای درمان بیماری‌های خود، حق رفتن به مریضخانه یا آوردن طبیب را نداشتند.

 

جایگاه زن در جامعه ایران عصر قاجار با پایگاه اجتماعی و محیط زندگی آنان ارتباط مستقیم داشت. هرچند زنان قشرهای پایین شهری و روستایی از توان مالی و اقتصادی کمتری برخوردار بودند و متون تاریخی از آنها، کارکردها و جایگاه اجتماعی‌شان کمتر سخن گفته‌اند، اما نسبت به زنان فرادست شهری از آزادی بیشتری در نوع کارکرد و پوشش برخوردار بودند. البته با وجود آنکه آنها به راحتی در جامعه به کار و فعالیت می‌پرداختند، همچون دیگر زنان جامعه از شهروندان درجه دو به شمار می‌آمدند و از کمترین حقوق مدنی برخوردار نبودند، به طوری که تا پیش از برپایی نظام مشروطیت، حتی برای درمان بیماری‌های خود، حق رفتن به مریضخانه یا آوردن طبیب را نداشتند.

در آن زمان، زنان عشایر بیش از زنان شهری و روستایی در فعالیت‌های اقتصادی مداخله داشتند. آنها در کارهای تولیدی، دامداری و صنایع بویژه صنایع دستی از جمله فرش – نقش مستقیم داشتند و به دلیل کارکرد اقتصادی و نوع پوشش، نسبت به زنان شهری و روستایی از آزادی و موقعیتی برتر برخوردار بودند. البته این به معنی آزادی اجتماعی آنان و مباحثی از این دست نیست؛ چنان که خانه‌داری در میان عشایر، معنای متفاوتی با خانه‌داری شهری دارد؛ یعنی نوع فعالیت از خیلی جهات متفاوت است. در یک خانه عشایری علاوه بر پخت و پز غذا، شستن لباس‌ها و مواظبت از بچه‌ها، مسائل مربوط به دام‌ها نیز اضافه می‌گردد و حال آنکه یک زن شهری با دام سر و کار ندارد. زنان فرداست جامعه شهری از معدودترین افراد به شمار می‌آمدند؛ پایبندی‌های خانوادگی آنان را از صحنه‌های مختلف فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دور نگاه می‌داشت؛ به همین دلیل کارکرد آنها در چارچوب کارهای خانه محدود می‌شد؛ که البته با توجه به جایگاه اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی خانواده آنان، این کارکرد به گروه‌های کوچک یا بزرگی از مستخدمان زن یا مرد واگذار می‌شد. این زنان از امتیاز باسوادشدن برخوردار می‌شدند و به واسطه سوادآموزی نقش مهمی در آگاه ساختن دیگر بانوان داشتند. بعضی از آنان در جریان‌های اجتماعی- سیاسی ازجمله بلوای نان، جنبش تنباکو و مهمتر از همه، انقلاب مشروطیت سهم بسزایی داشتند.

جنگ‌های ایران و روسیه- و به دنبال آن- نابسامانی‌های اقتصادی، وابستگی سیاسی به انگلیس و روسیه، قانونمند نبودن روابط و حکومت و در نتیجه بروز استبداد در حاکمیت، سبب به وجود آمدن جنبش‌های سیاسی- اجتماعی بسیار می‌شد که در تمام آنها بانوان – اگر نه بیشتر از مردان- که دوشادوش آنان در مبارزه علیه استبداد حضور فعال یافتند. در شعبان 1277، قحطی نان در پایتخت موجب بلوایی شد و شرایطی بحرانی را برای دربار به وجود آورد. بانوان نه تنها به عنوان سپر حفاظتی مردان، بلکه به دلیل مسئولیتی که در قبال خانواده داشتند و می‌بایست نان خانه را تأمین می‌کردند، به خیابان‌ها رفته و فریاد اعتراض سردادند. آنان در این بلوا جلودار همگان بودند و با حکومتیان و بویژه محتکران درآویختند. تهران و شهرهایی چون تبریز و مشهد میدانگاه زنانی بود که به انبارهای گندم یورش برده، گرسنگان را بهره‌مند کردند در 17 شعبان همان سال، ناصرالدین شاه هنگام بازگشت از شکار با شعار صدها زن بدون روبند که گل به سر مالیده بودند، روبه‌رو گردید و درحلقه آنان گرفتار شد؛ به گونه‌ای که بسختی به ارگ شاهی راه یافت. آنها از شاه «نان می‌خواستند.» در این هنگام نانوایی‌ها در برابر چشم شاه غارت شد، زنان مهرخان قاجار، وزیر جنگ را که از همراهان شاه بود... از اسب به زیر کشیده، کتک زدند. پس از مدتی، کاخ سلطنتی به محاصره گرسنگان درآمد. زنان با سنگ به قراولان حمله بردند.

در نهایت، ضرب و شتم شماری از زنان، توسط محمود خان نوری، کلانتر تهران و گماشتگان او موجب هیجان بیشتری در میان مردم شد، تا جایی که یکی از زنان دوان دوان خود را به سفارت انگلیس رسانید و فریاد زنان امداد خواست. با اعدام نمادین کلانتر به دستور شاه، مردم تا اندازه‌ای مرعوب شدند، اما مشکل برطرف نشد و اندکی بعد در 17 رمضان 1277 در تهران غوغایی دیگر برپا گردید.

این واقعه، نمونه‌ای از شهامت زنان ایرانی در مقابله با بیداد حکومت و کارگزاران خودکامه آن بود. در جنبش تنباکو نیز زنان بار دیگر جلودار بودند. آنان با پشتیبانی از فتوای روحانیان مخالف حکومت، استفاده از توتون و تنباکو را بر خود حرام دانستند و بدین‌ترتیب در برابر خودکامگی سلطنت ایستادند. در مورد این‌که آیا در آن مقطع زمانی، زنان برای به دست آوردن حقوق شهروندی و یا مواردی از این دست به حرکت و جوشش درآمدند، اسناد و مدارکی دیده نشده است. با این حال، می‌توان باور داشت که بانوان، آن مقطع زمانی را برای ابراز وجود و تلاش در راستای به دست آوردن خواسته‌های اجتماعی خود- که اینک از مسیر تعلقات مذهبی خودنمایی می‌کرد، مناسب دیده بودند. با شروع مبارزات ضداستبدادی و آزادیخواهانه مردم برای برقراری حکومت قانون و مشروطه و برپایی مجلس شورا، زنان نیز فرصت یافتند تا در کنار مردان و با حمایت‌های مادی و معنوی از آنان، به گردونه فعالیت‌های اجتماعی- سیاسی وارد شوند. آنان در طیف گسترده و چشمگیری فعالیت می‌کردند و تقریباً همگی در اردوی انقلاب بودند. بست‌نشینی‌ها، تظاهرات و استقامت آنها در دستیابی به خواسته‌های انقلابیون بخش مهمی از این حضور چشمگیر و کارساز بود.

بدین روی، جنبش مشروطیت نقطه عطف حضور زنان در عرصه جامعه و سیاست بود؛ زنانی که رفته‌رفته به بینش سیاسی دست یافته و به طور منسجم به فعالیت‌های سیاسی روی آورده بودند. آنان که بتازگی به سوی ارتقای فکری حرکت کرده و در آموزش دختران گام‌های نخست را برداشته بودند، در این زمان به طور جدی و با جانبازی به میدان مبارزه سیاسی پا نهادند با مبارزه‌هایی که پس از آن، جنبه مدنی و حقوقی گرفت. آنان انجمن‌های پنهانی برپا کرده، شبنامه‌ها و اعلامیه‌های بسیاری نوشتند و منتشر کردند و پس از مدتی لباس رزم پوشیده، در راه هدف خود جنگیدند، کشته شدند و عزیزان خود را از دادند. نشریاتی همچون حبل‌المتین گویای بخش مهمی از این جانبازی‌ها و فداکاری‌ها را بیان کرده‌اند. در دوره قاجار، آن دسته از زنان شهری که از قشر‌های متوسط به بالای جامعه بودند، نسبت به دیگر زنان جامعه آگاهی بیشتری از نابسامانی‌های اجتماعی و سیاسی کشور داشتند. آنان این آگاهی را یا از طریق مردان خانواده یا از راه خواندن کتاب و بویژه روزنامه‌ها به دست می‌آوردند. گرچه این روزنامه‌ها به دست هرکس و در هرجایی قرار نداشت.

ممکن است این سؤال پیش آید که سواد آموزی زنان و دختران به چه صورت انجام می‌شد آیا همه دختران امکان درس‌خواندن داشته‌اند؟ در پاسخ بایدگفت که پیش از برپایی مدارس جدید، دختران از طریق معلمان سرخانه یا مکتبخانه‌ها آموزش می‌دیدند. معلم‌های سرخانه به تعلیم دختران خانواده‌های متمول، و مکتبخانه‌ها به آموزش دختران خانواده‌های متوسط و در موارد اندکی فرودست جامعه می‌پرداختند.

البته در مورد اخیر، بسیاری از خانواده‌ها حاضر به سواد آموزی دختران خود نبودند و دختران ایل و عشیره نیز به‌دلیل زندگی کوچ‌نشینی امکان سواد آموزی نداشتند. از این رو باید گفت، شرایط آموزشی در تمام مناطق کشور یکسان نبود و در میان شمار اندک باسوادان درایران آن روز، تعداد انگشت‌شماری از زنان با سواد وجود داشتند.

زنان در دوره مشروطیت به طور جدی به سواد آموزی پرداختند؛ تا با برداشتن این گام به دریافت مطالبات و برطرف کردن محدودیت‌های خود نایل شوند. آنان در آن زمان بخوبی دریافته بودند که آموزش دختران امری ضروری است؛ چرا که بدین ترتیب، زنان می‌توانستند در جامعه حضور یافته و حتی به‌واسطه آن در آینده‌‌ای نه چندان دور توانستند کسب درآمد نمایند. بنابراین تعدادی از زنان با وجود آنکه مورد حمایت جامعه و حکومت نبودند مدارسی برای آموزش دختران تأسیس کردند. «اتحادیه غیبی نسوان» و «انجمن آزادی زنان» از جمله این‌تشکل‌ها بود.

بانوان بویژه در انجمن‌های مذکور، نشریه‌هایی نیز چاپ و منتشر کردند که بیانگر رشد اجتماعی و آگاهی سیاسی آنها بود. اندکی بعد، زنان ایرانی در نشریه‌های خود،‌ علاوه بر آگاهی و اطلاع‌رسانی به دیگر زنان، برای به دست آوردن حقوق مدنی‌شان پافشاری کردند و شایستگی‌های خود را در انجام امور گوشزد کردند. هر چند پس از برپایی مجلس شورای ملی، خدمات زنان – در عمل – نادیده گرفته شد و آنان از حق رأی دادن و انتخاب شدن محروم شدند، اما در صحنه‌های دیگر، باز فعالانه و با شور و حرارت به مقاومت ایستادند، به عنوان مثال زمانی که سخن از برپایی بانک ملی به میان آمد، بانوان با اهدای پول و جواهرات و حتی برخی زنان کارگر با دادن حقوق یک روز خود از تأسیس این بانک – که می‌توانست ملت را از وابستگی به بیگانه برهاند – حمایت کردند. آنها پس از برپایی مجلس شورای ملی نیز همچنان با تأسیس مدرسه، انتشار روزنامه و تشکیل انجمن‌هایی به حضور مستمر و مؤثر خود در فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی ادامه دادند. انجمن‌های زنان از طریق روزنامه‌ها به پیگیری جلسات و مذاکرات مجلس و کارکرد نمایندگان می‌پرداختند و حتی از آنان انتقاد می‌کردند. نمونه‌ای از انتقاد آنها در قالب اعلامیه‌ای در روزنامه ندای وطن (سال 1325 قمری) چاپ شد. اوراقی از اسناد عرایض مجلس شورا نیز بخش‌هایی از مشروحه‌های انتقادی و حتی پیشنهادی زنان را به خود اختصاص داده است.

البته باید توجه داشت با وجود آنکه زنان انجمن‌هایی تشکیل داده بودند و در اعلامیه‌ها و بیانیه‌های انجمن‌های سری و نیمه سری خود درباره سیاست، اقتصاد و جامعه سخن می‌گفتند و پیشنهاد و انتقاد ارائه می‌دادند یا عرایضی به مجلس شورا می‌فرستادند، اما هنوز به طور رسمی و عملی به عرصه سیاست و جامعه وارد نشده بودند، آنان پیش از برپایی مجلس نخست مشروطیت، بنا بر شرایط زمانه و میزان آگاهی اجتماعی، سخنی از برابری حقوق زن و مرد نمی‌گفتند و درخواست‌های آنان فراجنسیتی و ملی بود؛ گرچه آن زمان، مردان فرودست نیز جایگاه اجتماعی نداشتند و به بیان دقیق‌تر، مرد و زن طبقات پایین جامعه، مرتبه اجتماعی در خوری نداشتند و تنها به دلیل نان‌آوری و سرپرستی خانواده – در این دوره – پدرسالاری را تجربه می‌کردند و حاکمیت، منزلت و ارزش کاربردی برای آنها قائل نبود؛ آنان نیز به واسطه ندیدن آموزش و تحصیل و در نتیجه نداشتن تخصصی ویژه، نادیده انگاشته می‌شدند و کارآیی و نقشی در صحنه اجتماع و سیاست نداشتند. به هر روی، زنان با دیدگاه ملی و غیرجنسیتی، بر سوادآموزی و آموزش دختران تأکید داشتند. هر چند پس از تشکیل مجلس شورا، مورد بی‌مهری نمایندگان قانونگذار قرار گرفتند و نمایندگان، آنها را در شمار کودکان و دیوانگان قرار دادند؛ از این رو آنان خواسته‌های حقوقی خود را مطرح کردند و در کنار خواسته‌های ملی و تقاضای اصلاح امور سیاسی و اقتصادی، خواهان توجه به جایگاه و تلاش‌های خود در عرصه اجتماع و تغییر نگاه حقوقی نسبت به زنان گردیدند. با این همه، زنان دوره قاجار گامی بلند و مؤثر در دستیابی به مشروطیت برداشتند و به سرعت در مسیر پیشرفت فکری و دریافت منطق اجتماعی و سیاسی قرار گرفتند.

پانوشت:منابع در دفتر روزنامه موجود است.

فاطمه تُرک‌چی: نویسنده کتاب «اسناد بانوان در دوره مشروطیت»

 

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: