امیر نصر بن احمد بن اسماعیل سامانی (حکومت: 301 – 331)، در یکی از مجالس بزم خود، پس از شنیدن خبر غلبۀ ابوجعفر بن احمد بن محمد بن خلف صفاری، حاکم سیستان، بر ماکان بن کاکی، به رسم آن دوره، جام خود را بر می گیرد و بزرگان مجلس را صلا می دهد که پیروزی ابوجعفر را با نوشیدن مِی درود گویند. رودکی هم قصیده ای در نود و چهار بیت می سراید و برای آن امیر می فرستد و ده هزار دینار صله می گیرد. بیست و دو بیت تشبیب این قصیده، که به «مادر می» معروف شده، دربارۀ شراب، سیزده بیت پس از آن وصف مجلس بزم و ابیات دیگر آن مدح امیرابوجعفر است.
ساعدی در سن 17 سالگی همزمان با سه روزنامه همکاری می کرد. بعد از آن نیز در سال های 56 تا 58 دوباره به روزنامه نگاری روی آورد. موضوع اصلی روزنامه ها نوشتن اتفاقات به روز جامعه است. ممکن است نویسنده ایی خودش را درگیر زندگی روزمره یا مسائل حاد جامعه نداند، در نتیجه او نوشتن در روزنامه ها را نپسندد. همان طور که می دانیم نویسندگان متخصص نوشتن در سبک ژورنالیسم را دون شخصیت خویش می دانند. در اینجا ضمن پرداختن به روزنامه نگاری های ساعدی، این نکته هم مورد توجه بوده که چه چیز باعث می شود بین نوشتن مسائل حاد جامعه و تخصصی نوشتن یا توجه به ذهنیت، دوپاره گی به وجود بیاید.
موضوع سخنرانی من دربارهی کتاب تحریر و الاصول الهندسه و الحساب بزرگترین و جامعترین و مهمترین کتاب درسی هندسه در تاریخ ریاضیات دورهی اسلامی است. ما در حوزهی علمیهی قم از اواخر سال ۸۶ و اوایل ۸۷ در محضر استاد بزرگوار حاجآقا نائیجی شروع به تحصیل این کتاب کردیم و در مدت ۴ سال این کتاب را خواندیم و تصحیح کردیم و شرح نوشتیم؛ این جزوات شرح ما بر تحریر اصول اقلیدس است. اصل کتاب یک چاپ سنگی از کتاب در حدود ۲۰۰ صفحه است، این کتاب مشتمل بر ۱۵ مقاله است که ۱۳ مقالهی آن از شخص اقلیدس است و دو مقالهی آخر از شاگردان ایشان است که بعداً به کتاب اضافه شده است. خواجهی بزرگوار ما نیز در سال ۶۴۵ قمری هر ۱۵ مقاله را تحریر کردند و پس از آن مورد اعتنای حلقهی اول شاگردان ایشان، علامه قطبالدین شیرازی و دیگران قرار گرفته است و ترجمهها و شرحها و تکذیبات و تعلیقات بر این کتاب رفته است.
درافتادن با امیال فطری و غریزی انسانها و تبدیل کردن ارضای نیازهای غریزی به جُرمهای دینی و سیاسی: در انسان تعدادی میل غریزی و فطری وجود دارد مانند میل به خواب، میل به امنیت، میل جنسی، میل خوددوستی، میل آزادبودن، میل پرستش و عشقورزی، میل بچهدار شدن و نظایر آنها. در یک جامعه استبدادی غالباً این میلهای غریزی نادیده گرفته میشود و ارضای آنها به شکل جرمهای ایدئولوژیک یا سیاسی درمیآید؛ برای نمونه در رمان ۱۹۸۴(از جُرج اُرول) میبینیم که حزب حاکم، ازدواج را به شکل یک جرم سیاسی درآورده است و افراد از سویی به طور ذاتی خواهان این موضوع هستند و از سوی دیگر سیستم حاکم اجازه نمیدهد که این میل به طور آزادانه و معقول ارضا شود. در دیوان حافظ نیز میبینیم که محتسب به خاطر شرابخواری مردم را تنبیه میکند، ولی خود سخت شرابباره است
مرحوم ایرج افشار نویسنده، پژوهشگر، ایرانشناس و نسخهشناس پرآوازه، سال ۱۳۰۴ در تهران زاده شد. پدرش محمود افشار از شخصیتهای فرهنگی دوره معاصر بود که پس از به پایان تحصیل در مقطع دکتری در سال ۱۳۰۰ به کشور بازگشت و مدتی در مدرسه علوم سیاسی به تدریس تاریخ پرداخت. زمانی که مرحوم علیاکبر داور مسئولیت وزارت فواید عامه را پذیرفت، او را به همکاری دعوت کرد و ریاست مدرسه تجارت را به وی سپرد که او نیز در تنظیم برنامههای آن مدرسه (مطابق با مدارس جدید در جهان) بسیار موفق عمل کرد. ضمناً محمود افشار در کار نویسندگی و روزنامهنگاری هم انسان موفق و خلاقی بود و در انتشار نشریهای فرهنگی به خوبی عمل کرد.
نزدیک به هفتاد و پنج سال از تأسیس بغداد توسط منصور عباسی می گذشت که یکی از جانشینان او به نام ابو اسحاق معتصم بالله سیاست انتقال دارالخلافه را در دستور کار خود قرار داد و بغداد را که تا آن زمان از حیث سیاسی و فرهنگی به جایگاه بی بدیلی در جهان اسلام دست یافته بود وانهاد و مرکز سیاسی خلافت را به شهر نوبنیاد سامرا منتقل نمود. این پژوهش با ژرف کاوی در زمینه هایی که منجر به اتخاذ این سیاست از سوی معتصم گردید، پیامدهای خواسته و ناخواسته ی آن را با تکیه بر داده های تاریخی مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهد داد تا از این رهگذر،تصویر روشنی را از کامیابی ها و ناکامی های خلیفه در عملیاتی کردن سیاست یادشده به دست دهد.
چکیده: سیاهی جامه ها و پرچم های عباسیان در دوران نهضت و نظام، موجب اشتهار آنها به مسوّده شد و به تبعِ آن، مبلّغان و کارگزاران فرهنگیِ آنها این اندیشه را در تاریخ نگاری اسلامی مطرح ساختند که رنگ یاد شده، مختص خاندان عباسی و هواداران آنها بوده است. پرسش کانونیِ این مقاله این است که «برگرفتن رنگ سیاه از جانب عباسیان، معطوف به کدام هدف بود؟»
برخی کارشناسان درخصوص دلبستگی اشکانیان به فرهنگ و سنن ایرانی تردیدهایی روا داشته اند با این حال در تحقیقات اخیر شواهدی علیه این رویکرد ارائه شده است. گذشته از پیوندهای کهن فرهنگی و هنری ساتراپی پارتیا با سنن و فرهنگ ایرانی باید نمودهای فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی سنن ایرانی، در دوران طولانی اشکانی، را به مثابۀ شواهدی علیه این رویکرد تلقی کرد.
این مقاله با رویکرد تاریخی ـ توصیفی، به مطالعه نوع پوشش و جامه های زنان ایرانی در دوره ی اشکانیان خواهد پرداخت. از این رو، کوشش می شود پس از اشاره ای کوتاه به موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه ی اشکانی، با نگاهی تحلیلی به گزارش هایی که آگاهی هایی را درباره ی تاریخ اشکانیان، و نوع جامه زنان اشکانی به دست می دهند، همه ی بازنمایی های زنان در داده های باستان شناختی و یادگارهای هُنری اشکانیان مورد مطالعه قرار گیرد، و توصیفی نزدیک به واقعیت از چگونگی پوشش و نوع جامه ی زنان این دوره ارائه شود.
یکی از مظاهر تمدن اسلامی در عصر میانه گسترش علوم پزشکی بوده است. تمدن اسلامی در زمینه پزشکی دستاوردهای قابل توجهی را به جامعه بشری عرضه کرده است که از جمله می توان پزشکان مشهوری همچون حنین بن اسحاق، زکریای رازی، ابن سینا، علی بن عیسی، ابن خطیب، ابن خاتمه، ابن بیطار، ابن بطلان، زهراوی، مجوسی، ابن نفیس و غیره و تولید آثار مهمی را نام برد که تعدادی از آنها تا اوایل قرن بیستم جزو منابع درسی این رشته در دانشگاه های اروپا بود. بسیاری از این پزشکان خدمات شایسته ای به توسعه شاخه های مختلف علوم پزشکی، داروشناسی، گیاه شناسی، جراحی و تجربه معالجه و روشهای مداوای بیماران کرده اند. نویسنده این مقاله معتقد است علاوه بر این برخی عقاید و دیدگاه های اسلامی خاص موجب دستیابی مسلمانان به اکتشافات جدید پزشکی شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید