عرفان در ادبیات فارسی، از نوع «عشق و دانش» است و توحید، عشق، شادی و ارتباط هستی با آفریدگار را باید شاخص های عرفانی در آثار شاعران ایران زمین، از جمله سعدی شیرازی دانست.
وقتی در بهمن سال ١٣٩٢ دکتر جمال کامیاب مدیرعامل سازمان زیباسازی، نگارنده را برای تصدی راهبری پروژه پیرایش و آرامسازی پهنه خیابان انقلاب فراخواند، بر دو نکته تأکید کرد؛ نخست بر پیادهمحوری و دیگری صیانت از نما و نمادهای هویتبخش پهنه خیابان انقلاب. حالا چندروزی است که دومین نماد شناختهشده جهانی تهران اینروزها به همت سازمان زیباسازی و دانشگاه تهران درحال مرمت است.
امروز روز سعدی است و من گفتنیهایم را به این مناسبت خجسته در ضمیمه كرگدن گفتهام. سعدی بزرگترین آموزگار ما است و هرچه بیشتر به او و فرمایشهای گهربار او توجه كنیم حال و روزمان بهتر خواهد شد. توجه به سعدی حرف زدن درباره سعدی نیست بلكه رجوع به آموزههای گرانقدر اوست كه خدا را شكر به لطف استادان بسیار، از پس قرنها به ما رسیده است. حرف زدن درباره سعدی هم البته محاسن بسیار دارد اما حسن اصلی از قبل انس و الفت با بوستان و گلستان و قصاید و غزلیات نصیبمان میشود. ما هر چیزی كم داشته باشیم ماثورات دینی و ادبی كم نداریم و از این حیث خداوند حجت را بر ما تمام كرده است. ما یك اقبال بلند دیگر هم داریم و آن اینكه خط و ربطمان تغییر چندانی نكرده و ما همچنان میتوانیم كتابهای هزار سال قبل به این طرف را بخوانیم و تقریبا بفهمیم. انگلیسیها و فرانسویها و آلمانیها هم البته به همان خط و ربط قدیم ماندهاند اما به همان راحتی كه ما متنهای قدیمی میخوانیم، آنها نمیتوانند. ملت تركیه كه بندگان خدا حتی متن ٦٠، ٧٠ سال پیش خودشان را هم نمیتوانند بخوانند .
خلاقیت؛ ویژگی بزرگ و شایسته مردی است كه از بزرگترین شاعران پارسیزبان ایران است. سعدی با همین خلاقیت، تبدیل به یكی از چهرههای درخشان، بیمانند و بزرگ فرهنگ، زبان و هنر ایران شده است. بزرگمردی كه از پایهگذاران اصلی فرهنگ این سرزمین است و تصور غیبت او، تصوری اشتباه و نادرست است. در غیبت سعدی، فرهنگ ایرانی به این شكوه، شگرفی و درخشش نمیرسید. سعدی شاعری است برای همه جهان. درك عمیق او از جهان پیرامون با همان خلاقیت شگرف، آنچنان درست به یكدیگر گره خورده و درهم آمیخته تا فرهنگ و هنر این سرزمین، معمار بزرگ و كاربلدی داشته باشد؛ معماری كه تنها و تنها در یكی از پهنههای زبان و ادب پارسی استاد نیست و به همان اندازه كه میتواند در نثر شاهكار بیافریند، در نثر و غزل هم پهلوانی است بیرقیب. شورانگیزترین و دلانگیزترین سرودههای ادب و فرهنگ ایرانی با نام سعدی، قرنها و قرنهاست كه خوانده میشود و همچنان در میان نسل جوان این روزها كه شاید دورترین نسل از زبان او باشند، تحسین میشود. فراجهانی زبان سعدی، در همین ستایش مردمان از روزهای دور تا همین روزها، آشكار و تحسینبرانگیز است. نثر سعدی شیوهای به سامان دارد.
شعر و زندگی «ملکالشعرای بهار» کاملاً آمیخته با وقایع سیاسی و اجتماعی روز بود و میتوان بازتاب بسیار متنوعی از رخدادهای تاریخی را در دیوان او دید. او در زمانهای میزیست که نو شدن آغاز شده بود و با اینکه تفکر ملی رفتهرفته مستحکمتر میشد، گاه قیامها و جنبشیهایی راه میافتاد که بهای چندانی به ایران بهعنوان کشوری متحد نمیداد.
«سعدی شیرازی» و زباناش، گستره جغرافیایی بالایی دارد که از مصر تا اقصای چین را در بر میگیرد. چنانکه «ابن بطوطه»؛ سیاح مراکشی که سفرنامهاش را نه به طور روزانه، بلکه بعدها، برای کسی روایت کرد، آن شعر سعدی را که قایقرانهای چینی میخواندند از بَر شده بود. آن شعر که عجیب در خاطرش هم مانده بود این بیت بود که: «صورتگر نقاش چین/ رو صورت یارم ببین».
«سعدی افشار» آخرین بازمانده نسل سیاه بازان نمایش ایرانی بود که از دست رفت اما نباید با از دست رفتن سعدی افشار این سنت نمایشی که به نوعی هویت تئاتر ایران را در بر میگیرد، از دست داد.
«ناسیونالیسم» و «نژادگرایی» دو روی یک سکه هستند که اگر یک روی آن در یک جامعه برجسته شود، روی دیگر آن نیز در عمل و رفتار اجتماعی تجلی مییابد. اسلام، برای از بین بردن چنین رفتار فردی و اجتماعی و جلوگیری از رشد آن به مثابه یک آنومی، «برابری انسانها» را به عنوان یک اصل مهم اسلامی و «تقوی» را شاخص آن قرار داد.با چنین رویکردی، اسلام، هیچگاه ملتها و یا زبانهای گوناگون را نفی نکرد، اما ناسیونالیسم افراطی را یک رویکرد ناشایست و نژادگرایی را یک امر ضداسلامی خواند و راه دوری از این بیماری اجتماعی را «برابری انسانها» از هر جنس و رنگ ونژاد و احترام به «انسان» در شرایط عام خود دانست. حادثه تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، بیش از آنکه به مثابه یک اقدام ناشایست و شنیع بین دو فرد تلقی شود، در سطح کلان، مسأله ناسیونالیسم و نژادپرستی را به شکل کور و در برخی موارد با احساسات تند و غیرعقلانی و بهدور از منطق برجسته نمود.
بهار بر آن است که سعدی در گلستان تعمّد نداشته است که کلام خود را موزون بیاورد؛ ولی «کمال ذوق فطری و موزونی قریحه و لطف سلیقه» او موجب موزون شدن عبارات آن شده است، به گونهای که «غالباً یا احیاناً، با پس و پیشکردن بعضی کلمات و افعال [در نثر گلستان]، مصراعهایی تمام از کار بیرون میآید.»
در این زمینه کتابهای زیادی نوشته شده که اغلب دارای اطلاعات مستند و ارزشمندی هستند که از آن جمله است: «خاطرات سیاسی ـ اجتماعی» دکتر صادق طباطبایی (در سه جلد، چاپ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)).
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید