1394/2/19 ۱۰:۱۹
برای استاد «صادق آئینهوند»، مردی از تبار تاریخ و صراحت خبر خیلی غیرمنتظره بود. مثل خود مرگ. استاد دکتر صادق آئینهوند، مورخ متعهد و چهره ماندگار علمی کشور درگذشت! سالها افتخار شاگردی استاد را داشتم اما تأسفم از این سالهاست که نتوانستم بهدلیل مشغله کاری و برخی مسائل دیگر همچنان از خرمن دانش این عزیز سفرکرده توشهای برچینم.
برای استاد «صادق آئینهوند»، مردی از تبار تاریخ و صراحت
خبر خیلی غیرمنتظره بود. مثل خود مرگ. استاد دکتر صادق آئینهوند، مورخ متعهد و چهره ماندگار علمی کشور درگذشت!
سالها افتخار شاگردی استاد را داشتم اما تأسفم از این سالهاست که نتوانستم بهدلیل مشغله کاری و برخی مسائل دیگر همچنان از خرمن دانش این عزیز سفرکرده توشهای برچینم.
بسیار آرام بود و عمیق. نکتهسنج بود و دقیق. جدی بود و شفیق. همه را دوست داشت اما حقیقت را از همه بیشتر دوست داشت. تا آخر هم تابع حق و حقیقت ماند.
با اینکه به ظاهر سیاسی نمینمود و کمتر مصاحبه یا سخنی صریح در سیاست گفت اما نگاهی تحلیلی و عمیق به مسائل سیاسی داشت. از تحلیلهای تاریخیاش میشد فهمید که دارد به چه آسیبها و باید و نبایدهایی اشاره میکند. بسیار از جانگرفتن موج افراطگرایی مذهبی و فرقهای در جهان اسلام نگران بود و به جدّ معتقد بود که این افراطگرایی نتیجه کمکاری علما و دانشمندان و فقهای جامعه اسلامی است که در آگاهیبخشی به مردم درباره اسلام اصیل کوتاهی کرده و با عدم ارائه علم خود به مردم در معرض عذاب الهی واقع شدهاند.
دکترایش را در لبنان گرفته بود. از تاریخ اسلام بسیار میدانست و در این عرصه صاحبنظر و دارای تحلیلهای دقیق بود.
در قم و تهران استاد بود؛ در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، الزهرا و جاهای دیگر.
در اغلب مجلات علمی- پژوهشی که در باب تاریخ منتشر میشود از او خواسته میشد ضمن ارائه گاهبهگاه مقالاتی تحقیقی- که در کنار بیش از ٣٠ جلد تالیف کتاب از ٩٠ مقاله افزون شدهاند- افتخار دهد نام وی نیز در زمره اعضای هیأت علمی آن مجله باشد که متواضعانه میپذیرفت. رفتار و سلوکش بیش از آنکه به یک چهره آکادمیک شبیه باشد به یک عالم عارف در سلک روحانیت میماند.
وقتی با کسی مواجه میشد پس ازدستدادن و مصافحه درحالی که تبسم بر لب داشت، درحالی که سرش را پایین میانداخت به رسم برخی علمای حوزه، گفتارش را به سلمکمالله ختم میکرد. همیشه خوشرو بود و خوشبرخورد. بیانی مفید و روان داشت.
با دانشجویانش که بیشمارند، بسیار متواضع بود و با همه آنها صمیمی.
در مشکلات آموزشی که گاه برایشان پیش میآمد بسیار دلسوز بود و کارگشا.
بر خویش بسیار مسلط بود. به گمانم در این همه سال کسی خشم و ناراحتی او را ندیده باشد.
رفتارش با همه دانشجویانش به یک اندازه صمیمی بود. فروتنی در رفتارش موج میزد.
از صحنههای فراموشنشدنی من با استاد، شاید حدود ٢٠ سال پیش در ایام حج در بیابان منا بود و در چادر بعثه رهبری. در ایام تشریق در حج آرام بود و کمحرف و غالبا در خویش فرورفته.
آخرین دیدارم با استاد در سال گذشته که نه من و نه حضرت استاد تصورش را هم نمیکردیم آخرین دیدار باشد، در محل کارش بود؛ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ساختمانی مشرف بر بزرگراه کردستان.
ما را به ناهار دعوت کرد و چند جلد از کتابهای خود از جمله کتاب ارزشمند «علم تاریخ در گستره تمدن اسلامی» را که در سال ١٣٨٧ نوشته و توسط همین پژوهشگاه منتشر و به چاپ دوم رسیده بود به من مرحمت کرد.
در آخرین دیدار با اینکه در برابرش نشسته بودم و طبق معمول بزرگیاش را به من فروخت و رسم بزرگی در تواضع آموخت و بسیار تکریمم کرد آنقدر آهسته سخن میگفت که باعث تعجب و البته نگرانی من شد. در صدایش اصلا جوهری وجود نداشت.
تا موقع اذان ظهر رسید بدون هیچ تعارفی برخاست و در اتاقش نماز اول وقت خواند و دوباره به جمع من و دوست همراهم برگشت.
مشیت الهی این بود که وی که هنوز جامعه علمی کشور به خدمات و اثرات علمیاش نیاز بسیار داشته و دارد بیش از این در میان ما نماند.
خدا که «رفیق اعلای» او بود وی را به سوی خود خواند و من مطمئنم این صادق اهل علم و این اسوه پاکدامنی و پاکخویی، درنهایت اطمینان و سلامت عقیده و سلوک، شادمان دعوت حضرت حق را لبیک گفته و به جوار اولیای خویش پر کشیده است.
روحش شاد و با رسول خدا و معصومین علیهمالسلام که بسیار به آنها عشق میورزید محشور و قرین باد.
طوبی له و حسن مآب.
این نوشته اندک ادای دینی به ساحت او است.
روزنامه شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید