ارسطو در کتاب مابعدالطبیعه اش وقتی می خواهد افلاطون را نیز همچون فیلسوفان پیشین به بوته ی نقد بگذارد به مشکل جدایی یا خوریسموس اشاره می کند و این که افلاطون رابطه ی دو عالم را بر اساس بهره وری تبیین کرده است. او می گوید : «فیثاغوریان گفته بودند که اشیا به سبب تقلید از اعداد وجود دارند. افلاطون این اصطلاح را تغییر داد و گفت وجود محسوسات حاصل "بهره وری" آن هاست. ولی هیچ یک از آن ها نگفتند که این تقلید یا بهره وری از آن صور کلی چیست.بلکه بار تحقیق در این مطلب را به دوش دیگران گذاشتند.»
نذر بخش مهمی ازمناسک و کنش های دینی است ،که مستلزم نوعی مراوده با امر قدسی در جهت ساماندهی و برآورده شدن حاجات انسان مؤمن است. " نذر" درمیان ادیان مختلف قدمتی طولانی و پر رمز و راز دارد ؛ بویژه در سنت های مسیحی و اسلامی خیلی حائز اهمیت بوده است ، ولی از بین همه ادیان جهان، درتعالیم اسلام با وضوح بیشتر ملاحظه میگردد و کنشی داوطلبانه والزام آور است [i] که از دامنه، تنوع و کارکردهاي فراوانی برخوردار است، به طوري که بر بخش زیادي از زندگی دنیوي و معنوي مسلمانان معتقد تأثیر گذاشته است.
«نگاه دیگران» آیا می تواند نمودی از شکل گیری گفتگو در یک جامعه باشد...؟ اینکه فردی بخواهد از خلال ذهنیت خویش در مورد یک پدیده یا شخصی نظر یا حرفی بگوید با شکل گیری گفتگو به صورت یک فرایند اجتماعی مطمئنا" تفاوت شدیدی وجود دارد. شاید بتوان تفاوت حرف زدن و گفتگو را از خلال سازوکارهای نهاد آموزش نشان داد. هنگامی سازوکارهای آموزش از گذشته تا به امروز را بررسی می کنیم، در می یابیم که در گذشته آموزش به این معنی بوده که یک نفر حرف می زده و «دیگری» علاوه بر گوش دادن مجبور به درونی کردن آن هم بوده است.
کتابی که مدتی پیش وسیله مؤسسه کتابشناسی شیعه و در قم منتشر شده را امروز تورق می کردم؛ دیدم در آن گفتگویی هایی منتشر شده با یکی از محققان برجسته معاصر در رابطه با تاریخچه مباحث علم اصول فقه. نکته ای که برای من جلب توجه کرد اقبال به بررسی های تاریخی بود در مسائل علوم حدیث و اصول فقه و آن هم چنانکه گفتم از سوی یکی از عالمان برجسته حوزه. این توجه به تاریخ را باید بسیار به فال نیک گرفت. در این گفتگوها بحث های جالبی هم درباره اصول فقه و پیشنهاداتی بابت تنظیم مجدد مباحث آن مطرح شده که بسیار مفید و قابل استفاده است. امید ما این است که این نوع بحثها با تفصیل بیشتری پی گرفته شود.
رهاورد رویکرد فلسفی انسان معاصر ماهیت تکنولوژی در نگاه فلسفی مارتین هایدگر نوعی انکشاف دانسته شده که حقیقت را آشکار میسازد؛ گشتل یا قالببندی یا چارچوبی که در آن همهچیز بهعنوان منبع ذخیره مورد تعرض قرار گرفته و همراه با تقدیری پرخطر است. او راه رهایی از این تقدیر را پس از ارائه درمان پدیدارشناختی (با مخاطب قراردادن تکنولوژی از طریق پرسش انتقادی) در توسل به «هنر» میداند که هم نوعی انکشاف است و هم حقیقت را روشن میسازد.
علاوه بر کتابها و قطعات و رسالات و مرقعات مذکور، کتیبهای با رقم «میر»، در تکیه میرفندرسکی، در اصفهان است که در اتاقی مجاور آرامگاه میرفندرسکی، اکنون موجود است. چون این کتیبه بر روی گچ تعبیه شده، بهتدریج فرسوده گردیده است و زشتتر آنکه، چون برای تعمیر آن کوشیدهاند رنگ سیاهی روی آن کتیبه کشیده و بهکلی آن را مسخ کردهاند! شاید اگر با دقت رنگ مشکی آن گرفته شود و خوشنویسی که آشنایی به شیوه میرعماد داشته باشد، دوباره آن را رنگ کند، از صورت نازیبا و اسفآور کنونی بیرون آید.
ایرانیان را در شمار نخستین مردم جهان، در بودجهنویسى و ثبت دخل و خرج و اداره امور مالى به شمار مى آورند. نمونه بارز آن «علم سیاق» است که از زمانهاى بسیار کهن ایجاد شده و تاکنون به حیات خود ادامه داده. البته در طول ِتاریخ پرفراز و نشیب دیوانسالارى خود، دچار تغییر و تحول تاریخى و شکل گردیده است. سیاق، روش و ّخطى است ویژه در بودجهنویسى که در گذشته میان دولتمردان و بازاریان، رواج داشته است. دولتمردان از آن، جهت ثبت دخل و خرج کشور و بازاریان به منظور مکتوبنمودن حسابهاى نقد و جنس در مبادلات تجارىشان استفاده مى کرده اند.
این متن که شامل عبادات بر اساس فقه امامی و از قرن هفتم هجری است، به عنوان یک اثر کهن در فقه، هم از جنبه دینی و هم ادبی، اثری ارزشمند به شمار می آید؛ اما آنچه که بنده را به سمت و سوی تصحیح آن هدایت کرد، یافتن و احیای آثاری بود که بر اساس مذهب امامی در زبان فارسی و پیش از عصر صفوی نوشته شده است. این قبیل آثار می تواند دامنه نفوذ و حضور تفکر امامی را در ایران پیش از صفوی نشان دهد. آنچه در اینجا آمده مقدمه آن اثر است.
در كتاب تاریخ بیهقی نوشته خواجه ابولفضل محمد بن حسین بیهقی اشاره های درخور توجهی به جایگاه موسیقی در دوران غزنویان شده كه آن اشارات می توانند تا اندازه ای ما را به شناخت فرهنگ و جایگاه اجتماعی موسیقی آن دوران آشنا سازند. در لا به لای نمونه هایی كه بیهقی در این كتاب ارائه می دهد، تصویر اجراها و چگونگی اهمیت و موقعیت نوازندگان و مراتب دریافت صله را به ما می نمایاند. كاربرد موسیقی در شادی ها، در جنگ، با استفاده از بوق و كرنا، در وفات حاكم خوارزم و درگذشت فرزند عمرو لیث در سیستان و بسیار موارد دیگر حكایت از همه جایی بودن موسیقی در میان فرهنگ اجتماعی دارد. نگاه به چنین كاركردها و رخدادهای متنوع موسیقایی را نمی توان در كنار یكدیگر جای داد، از این جهت، مطالعه موسیقایی این كتاب روش خود را می خواهد.
برای بررسی چگونگی نقاش شدن ناصرالدین شاه و میزان علاقۀ وی به این هنر، ناگزیر ابتدا باید نگاهی به نقاشان آن دوره بخصوص آنهایی که مورد توجه شاه بودهاند داشت زیرا شاه و اینگونه هنرمندان که در دربار وی جایگاه و منزلتی داشتند از یکدیگر متأثر بوده اند. اسناد و مدارک حاکی از آن هستند که ناصرالدین شاه قاجار از کودکی و نوجوانی به هنر و به ویژه، نقاشی علاقه وافری داشت، نقاشیهایی که از زمان ولیعهدی او در دست است، گویای این مدعاست، لذا پس از جلوس بر اریکۀ قدرت، امیركبیر اولین صدراعظم وی با آگاهی از علاقه شاه جوان به هنر، در سال 1266 ق/ م 1850، برای ترویج هنر و صنعت «مجمعالصنایع» را كه عمارت بزرگی بود در بازار بنا کرد،
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید