در تحقيقاتی که تاکنون درباره اسماعيليان الموت شده روشن شده که نخستين اشاره به آنان با عنوان حشيشيه در منابع ايرانی معاصر با ایشان در متن مکتوبی است زيدی از ناحيه شمال ايران که در حدود سال 607 ق نوشته شده است (نک: اخبار أئمة الزيدية، تصحيح مادلونگ، ص 146). شايد با دقت در منابع تازه منتشر شده منابع کهنتری هم که در ايران در سالهای پيش از اين تاريخ نوشته شده باشد و از اسماعيليان الموت با اين عنوان در آن سخن رفته باشد به دست آيد.
استدلالی که بحث خود را با آن شروع میکنم از فلسفهی علم وام گرفته شده است، زیرا درک خود سنتی تحقیق علمی که به هیوم بازمیگردد بر وجود نوعی «جدایی» بنیادین عمل از علم و هماهنگی علم و تکنولوژی تأکید میورزد. هیوم بر آن بود که احکام و قضایای هنجاری را نمیتوان از احکام و قضایای توصیفی بیرون کشید و بدینترتیب معقول و مقتضی چنین به نظر میرسد که تصمیمات در خصوص گزینش هنجارها، یعنی مسائل اخلاقی یا سیاسی را نباید با مسائل علوم تجربی مخلوط کرد.
دانش کلام را دانشی دانسته اند که هدف آن اثبات باورهای دینی، یعنی اثبات اصول عقاید اسلامی با بهره گیری از براهین عقلی و منطقی است. عالم به علم کلام اسلامی – که اصطلاحاً متکلم نامیده می شود – دفاع از حقانیت باورهای دینی را وظیفۀ خود می داند و می کوشد تا با برهان های عقلی به ایراد و انتقادهای مخالفان پاسخ گوید و باورهای دینی را توجیه استدلالی – عقلی کند.
از نگاه عارفان بزرگ ایران زمین، جهان، در تمام تجلیات پیدا و پنهان خود، هیچ جز آیینه حق تعالی نمی تواند بود. اینان به هر چه می نگرند و به هر چه اندیشه می کنند او را می بینند و او را فرا یاد می آورند. به باور آنان، خداوند به ما دو چشم داده است تا هم او را در بی سیمایی وحدانی او مشاهده توانیم کرد و هم در مجالی کثرات توانیم دید. در نگاه آنان، عوالم غیب و شهادت، صغیر و کبیر و .... همه حقیقت او را باز می نمایند و جزء و کل، آیینه وجود ذیجود اویند.
چکیده: " داستان های قرآن همواره مورد توجه عرفا بوده است؛ اهل معرفت این داستان ها را تمثیل هایی رمزی می دانند که اسراری خاص در آن ها مکتوم شده است. ایشان ماجراهای قرآنی را حقایقی ابدی و بی زمان می دانند و با دیده ی کشف و شهود به جزئیات این داستان ها نگریسته، به رمزهای نهفته در آن ها پی برده و از این ماجراها رمزگشایی کرده اند. از جمله، می توان به «شجره ی ممنوعه» و «شجره ی موسی(ع)» اشاره کرد که با این دیدگاه، ابعاد متعدد معنایی پیدا کرده اند.
یحیی یثربی، استاد فلسفه در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده نوشته است: «هنر در دنیای معاصر آن است که علوم را در جهان اسلام بومی کرده و چراغ خاموش شدهای که روزی در قرن پنجم هجری، ابنسینا و ابنرشد روشن کردند را دوباره احیاء کنیم. چرا که اروپاییان با این چراغ، راه عقلانیت را پیش گرفته و آن را کامل کردند اما در جهان اسلام با تصوف و عرفان چراغ عقلانیت خاموش شد.»
قصیدهای که در اینجا ترجمه می کنیم، بزرگترین و مشهورترین قصیده عمر است و شامل داستانی است که ظاهرا خالی از حقیقت نبوده است. این شعر که ساختمانی تقریبا کلاسیک دارد، قطعه قطعه، در میان آواز خوانان و داستان پردازان افتاد. معبدوغریض و ابن سریج و دیگران به آن شهرتی شگفت آور بخشیدند. افسانه سازان نیز به یاری ایشان شتافتند و برای قطعه ها و ابیات متعددی از آن، حکایت های شیرین پرداختند که بی گمان برخی از آنها حقیقتی را در پس خود پنهان دارد. ما در حاشیه به اکثر این داستان ها اشاره می کنیم.
چکیده: سعدی شاعر پرآوازة ایران در خلق آثار خود درخشیده است. قصاید وی نیز همچون دیگر آثارش از این ویژگی برخوردار است. اگرچه در قصاید خویش به مدح بزرگانی نام آور پرداخته است، اما به منفعت مادی نظر نداشته و مضمون کلام و محتوای مدایحش هدفی جز هدایت و راهنمایی ممدوحان نیست و از این رو خود را استانیدة حق و حقیقت می داند. بر همین اساس ساختار قصاید سعدی از ویژگی ها و تقسیم بندی هایی برخوردار است که نویسنده کوشیده است تا ضمن تبیین تاریخچه قصیده سرایی و انواع آن به تقسیم بندی قصاید سعدی بپردازد.
تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر اصلاحات بنیادین در جامعه ایران یکی از دلایل اساسی بازگشت به قرآن محسوب میشود. نواندیشان دینی با ملاحظه ناکارآمدی اصلاحات سیاسی در انقلاب مشروطه و تجدد و نوسازی در چارچوب پهلویسم، برای پاسخ به معضلات و مشکلات جامعه ایران به قرآن پناه بردهاند. در نتیجه تفسیرهای کارآمدی از قرآن شکل گرفت و چون معطوف به حل بحرانهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران بود، از آن به «تفسیر سیاسی قرآن» تعبیر شد.
نام برخی از گلها و گیاهان هند و کشمیر در فرهنگهای فارسیِ عصر گورکانیان آمده است. جهانگیر از رستنیهای مختلف سرزمین هند و کشمیر با تمجید فراوان یاد کرده و نام هندی و مشخصات انواعی از آنها را در ذیل عنوان «وصف انواع گلها که مخصوص هندوستان است» به دست داده: «از حیث ریاحین وگلهای خوشبوی، هند را بر گلهای معموره عالم ترجیح میتوان داد. چندین گل است که در هیچ جای عالم نام و نشان آن نیست:
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید