در مقایسه با منظومههای فقهی شیعی به زبان عربی، و در مقایسه با منظومههای فقهی فارسی که به روش اهل سنت سروده شده، منظومههای کمتری به زبان فارسی با محتوای فقهی میتوان یافت که به روش شیعی سروده شده است. این مسئله ناشی از آن است که در میان جوامع فارسی زبان، دستکم تا دوره صفویه، مذاهب اهل سنت غلبه و انتشار بیشتری داشته است و علما و فقهای شیعه نیز آثار خود در زمینه فقه و اصول را همواره به زبان عربی مینگاشتهاند.
نقدی بر مقایسه روانکاوی لکانی با عرفان و شعر ایرانی بیشترین سهم ما از تولیدات فکری غرب در زمینههای مختلف، در غیاب نظام آکادمیک و تولید علم درخور، ناچیز بوده که از رهگذر کوششهای فردی و فرایندهای نامنظم بدون پشتوانههای نظری لازم به دست رسیده است. اغلب آنچه اکنون در دسترس است محصول کوششهایی فردی بوده که بخشی از آن را مفتخرانه «ماجراجوییهای فکری» نامیدهاند، ماجراجوییها و ذوق فردی که گاه با خلاقیتهایی نیز توأم بوده، اما اغلب چون در مقولهی «ماجراجویی» گنجیده، شریطهی خود را نشناخته و مقلدانه و بدون توجه به وضع تاریخی ایران بوده است، به آشفتگی فکر دامن زدهاند.
مترجم: محمد غفوری / مارشال هاجسن که پژوهشی ماندگار درباره تاریخ اسلام با عنوان امر شگرف اسلام[1] نگاشته است، پیدایش تجربه و آموزههای صوفیانه را به مثابه یکی از سه جنبه مهم سازنده در آنچه که وی «تمدن اسلامیوار»[2] مینامید میدانست (دو جنبه دیگر از نظر وی عبارت بود از نظامیشدن اقتدار سیاسی و اعلان شریعت به مثابه بنیادی برای مناسبات حقوقی و اجتماعی).[3] در اواخر دوره میانه، تصوف حضوری آشکار در هر شهر یا روستای اسلامی داشت و صوفیان در بسیاری از سطوح جامعه اسلامی حاضر بودند. با این حال اگر قرار باشد نگاهی به پس افکنیم و به سدههای نخستین تاریخ اسلام بنگریم، بسیار بهندرت میتوانیم شواهدی را بیابیم دربارۀ افرادی که با توصیف شناختهشده از «صوفی» همخوانی داشته باشند.
اولین ردّ پایی که از «سید ضیاءالدین» در عرصه سیاست مشاهده میشود، در آخرین روزهای نهضت مشروطیت است. او همهروزه در مسجد جامع تهران، با حضور طبقات مختلف اجتماعی جلسات باشکوهی تشکیل میشد، شرکت میکرد. و سپس در گیرودار پیروزی انقلاب مشروطیت رهسپار شیراز گردید. در شیراز بود که مشروطیت به پیروزی رسید و حکومت مشروطه اعلام شد. با پیروزی مشروطه از فضای باز سیاسی استفاده کرد و در هفده سالگی به انتشار روزنامه اسلام و سپس به طبع روزنامه ندای اسلام دست یازید. به موازات انتشار این دو روزنامه به نگارش رسالاتی در زمینه مسائل سیاسی پرداخت
جامعه ما (چه در سطوح نخبگان و چه در سطح عامه) از مبانی و مهارتهای گفتگویی متناسب برخوردار نیست و به همین سبب در موقعیتهای مختلف و در سطوح گوناگون، دچار ضعف درگفتگوست. از گفتگو در درون نهاد خانواده تا گفتگو بین گروههای اجتماعی و همچنین بین جامعه و حکومت و در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی، میتوان شواهد معتنابهی را یافت که نشان میدهد جامعه ما از روزنههای کافی برای ارتباط با یکدیگر برخوردار نیست.
چکیده: در این مقاله با تأکید بر مقوله زبان و اهمیّت نقش آن به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد، نویسنده به اوج بلاغت و فصاحت موجود در غزلیات سعدی اشاره نموده، دو غزل از غزلیات سعدی را که یکی پیچیده و دشواریاب است و دیگری ساده و آسان فهم، برگزیده، وجود اختلاف آن دو و نیز چگونگی فهم آنها را توضیح می دهد.
چکیده: در این مقاله نویسنده ضمن نگاهی گذرا به زبان غزل و مقایسه آن با زبان قصیده؛ غزل را قالب محبوب شاعران ایران در شعر غنایی و عاشقانه می داند و معتقد است که زبان آن زبانی است ظریف با موسیقی گوشنواز و دقیق که در طول قرن ها تراش خورده و جاافتاده است. زبان غزل را شاعران ساخته و پرداخته اند و آن چه آن را از نثر و انواع دیگر شعر متمایز ساخته؛ نوعی موسیقی یعنی وزن، ریتم، ضرب یا آهنگ بوده است.
چکیده: نویسنده مقاله ضمن اعتقاد به مشرب خاص عرفانی ـ فلسفی در غزل های سعدی، این غزلیات را برآمده از عشق می داند و معتقد است که حالات ویژه عاشق و معشوق در این غزلیات به نیکی به تصویر کشیده شده است آن هم به زبانی سعدیانه، شاعرانه و دل انگیز. در ادامه نویسنده مقاله یکی از غزل های سعدی را با مطلع «همه عمر سر ندارم سر از این خمار مستی» از این زاویه دید مورد بررسی قرار می دهد.
چکیده: این مقاله ابتدا غزلهای سعدی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و آنها را به لحاظ سادگی واژگان، بینیاز از تفسیر و شرح معرفی مینماید و آنها را با گلستان و بوستان مقایسه می نماید. نویسنده هدف سعدی در گلستان و بوستان را «نصیحت گویی» می داند و در مقایسه غزلهای سعدی با حافظ، غزلهای حافظ را نیازمند شرح و توضیح دانسته است. در ادامه مقاله نیز به بررسی تشابهات و تفاوتهای حکایتهای سعدی در گلستان و بوستان و غزلهای حافظ می پردازد.
مروری بر کارنامه روزنامه نوبهار میرزا محمد تقی، ملک الشعرای بهار، شاعر، روزنامهنگار، نماینده ادوار مجلس شورای ملی، وزیر فرهنگ، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستانایران، فعال و مبارز سیاسی دوره مشروطه و نیمه نخست سلطنت پهلوی در 16 آبان سال 1263ه. ش- 10دسامبر 1886 م، در شهر مشهد در محله سرشور در خانوادهای ادیب و شاعر پیشه به دنیا آمد. پدرش محمد کاظم، متخلص به صبوری و ملقّب به ملک الشعرای آستان قدس رضوی و اصالتاً اهل کاشان بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید