تأملی در مفهوم ازخودبیگانگی نزد مارکس از دیدگاه مارکس نیروهایی که علیه تجلی آزاد سرشت بشری عمل میکنند، یا آنکه نیروی کار را وامیدارند تا صرفاً بهعنوان وسیلهی امرار معاش انسان عمل کند عاملان اصلی ازخودبیگانگی هستند. مارکس ساختار ازخودبیگانگی بشر را در طول تاریخ مورد واکاوی قرار میدهد و به این نتیجه میرسد که ذاتی نظام سرمایهداری بازتولید شرایط ازخودبیگانگی انسانها است.
خاقانی به دانشهای عصر خود آگاهیهای فراوان داشته است. تأثیر قرآن کریم و معارف اسلامی و تواریخ و سیر و داستانهای پیامبران و تصوف و عرفان و حکمت و هیئت و نجوم در آثار خاقانی هویداست. خاقانی با چیرهدستی مصطلحات دانشهای زمان خود را در استخدام سخن درآورده و بهگونهای استادانه در سطرسطر کلامش جای داده و فرزانگیاش را اثبات کرده است.
بنای بزرگ و مجلل تاج محل مرقد ممتازمحل، پس از درگذشت او (۱۰۴۰قر۱۶۳۱م)، به امر شاهجهان آغاز شد. برای ساختن آن شورایی از بهترین معماران امپراتوری تشکیل گردید و سرانجام طرح استاد عیسی شیرازی انتخاب شد و اتمام ساختمان و بناهای وابسته تاج محل بیش از ۲۲ سال به درازا کشید و در این مدت ۲۰هزار کارگر در خدمت بودند. در پایان کتیبه درون حرم امضای امانتخان شیرازی و تاریخ ۱۰۴۸ق مرقوم است.۸۲ شاهجهان در سال ۱۰۷۶قر۱۶۶۶م درگذشت و در کنار ممتازمحل به آرامش ابدی فرورفت.
گفتههای الهیاتی را بیان احساساتی که در ارتباط با عقیده و فعالیت دینی برانگیخته میشوند، تفسیر کردهاند؛ مثلاً میتوان این را که «خدا آفریننده آسمانها و زمین است» بیانی از احساس هیبت و راز که در پی شکوه طبیعت برانگیخته میشود، این را که «خدا برای هر انسان نجات یا عذاب مقدّر کرده است»، بیانی از یک احساس فراگیر درماندگی، و این را که «خدا ناظر بر امور آدمیان است»، بیانی از احساس صلح، امنیت، آسودگی در عالم تلقی کرد. این بیانی «شاعرانه» است، به جای آنکه بیانی حشوگونه و فاقد معنای محصَّل باشد.
پیش از این، در جایی دیگر، به اجمال اشاره کرده بودم، به نظر نگارنده، اَغراض نویسنده سهگانه تاملی درباره ایران، که از آن تاکنون دو جلد منتشر شده، تاسیس اندیشه سیاسی جدید ایران از درون «بحران ایران» است. «آگاهی از بحران» به عنوان درِ تنگی که خروج از آن، جز از طریق تدوین نظام فلسفی آن تاسیس، امکانپذیر نیست، نیازمند دستگاهی از مفاهیم است که توضیحدهنده بحران و راههای خروج از آن باشد.
سید جواد طباطبایی را، به گواه آثار پرشمار و پرمایهاش، به جرات میتوان پایهگذار تاریخنگاری اندیشه سیاسی در ایران خواند. تاریخنگاری اندیشه، بنا به دلایلی که ذکر آنها در این یادداشت مختصر نمیگنجد، هیچگاه در ایران بهجد گرفته نشد و حتی در دوران معاصر که انتقال بخشی از اندیشه جدید غربی از مجرای ترجمه به زبان فارسی میسر گشت، این حوزه مطالعاتی همچنان کمابیش مغفول و مهجور مانده است. البته آثار پراهمیتی از نظریهپردازان برجسته و همچنین برخی از تاریخهای اندیشه و فلسفه، عموما از زبان انگلیسی به زبان فارسی برگردانده شده است
چکیده: اکثر هنرمندان بزرگ از دوران کهن تا کنون به ارزش های بصری خط و الفبا توجه داشته اند و خط و الفبا را به عنوان بین احساسات و اندیشه های بشری و انتقال حالات روحی و روانی خویش با ثبت آن در کتیبه های گوناگون به نمایش گذارده اند. از این رو در این مقاله ابتدا به تعریف سنگ نبشته و کتیبه می پردازیم و پس از آن ضمن معرفی برخی از کتیبه های مهم ایران در مورد برخی از کتیبه ها ی مشهور پیش از اسلام، به نقش و جایگاه کتیبه و کتیبه نگاری در جهان اسلام اشاره خواهد شد.
شعر حافظ هنر است و هنر در هر زمان و از جانب هركس می تواند تفاسیر و برداشت های متفاوت داشته باشد. برداشت های متفاوت موسیقی شناسانه از مفاهیم كاربردی حافظ، كه با لایه های چندگانه ایهام و استعاره و كنایه همراهند، همین حالت را دارد. موضوع شعر حافظ با موضوعات زیبایی شناسانه موسیقی ایرانی تداخل پیدا كرده و با توضیح تاریخ و فلسفه و فلسفه تاریخ آمیخته شده. مفهوم موسیقی، گاه از جبرسرنوشت، گاه از پادزهرشادیانه زندگی، گاه از رخدادهای حیرت آور تاریخ و گاه هم همراه ساقی از "سر اختران كهن و سیر ماه نو" سخن می گوید.
ما برای تشریح مقاله «عصرِ تصویرِ جهان» نـخست بـه بـررسی بخشی از کتابِ شیء چیستِ؟ هایدگر که در سال ۱۹۶۲ بـه آلمـانی و در سال ۱۹۶۷ به انگلیسی منتشر شد، میپردازیم؛ این بخش در گزیده آثار هایدگر نیز که در سال ۱۹۷۸ به انگلیسی منتشر شده، تـحت عـنوان «عـلم مدرن، متافیزیک و ریاضیات» گنجانیده شده است. (اصل این کتاب بـه سخنرانیهای هایدگر به سال ۱۹۳۵ بازمیگردد.)
اول اینکه به نظر من هرگز و با هیچ نقدی نمیتوان علت زیباییِ آثار ادبی را بهطور کامل توضیح داد. تنها کاری که در این زمینه از عهده منتقدان برمیآید این است که دربارۀ زیباییِ آثاری سخن بگویند که زیباییشان قبلاً مسجّل شده باشد! پس ابتدا باید معلوم بشود شعری زیباست (یعنی بهواقع شعر است)، تا بعد منتقدان بتوانند دربارۀ زیبایی آن (یا «شعریّت» آن) داد سخن بدهند و آن را به طریقی توجیه کنند. قاعده کلی در علوم ادبی نیز اینگونه است که ابتدا شاعرها شعرشان را میگویند و بعد دانشمندانِ علوم ادبی، مباحث خود را از رویِ شعرهایِ آنها استخراج میکنند و عرضه میدارند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید