خاقانی و مقولات نجومی / دکتر عباس ماهیار

1394/12/8 ۰۷:۵۹

خاقانی و مقولات نجومی / دکتر عباس ماهیار

خاقانی به دانشهای عصر خود آگاهی‌های فراوان داشته است. تأثیر قرآن کریم و معارف اسلامی و تواریخ و سیر و داستان‌های پیامبران و تصوف و عرفان و حکمت و هیئت و نجوم در آثار خاقانی هویداست. خاقانی با چیره‌دستی مصطلحات دانشهای زمان خود را در استخدام سخن درآورده و به‌گونه‌ای استادانه در سطرسطر کلامش جای داده و فرزانگی‌اش را اثبات کرده است.

 

 

اشاره: خاقانی به دانشهای عصر خود آگاهی‌های فراوان داشته است. تأثیر قرآن کریم و معارف اسلامی و تواریخ و سیر و داستان‌های پیامبران و تصوف و عرفان و حکمت و هیئت و نجوم در آثار خاقانی هویداست. خاقانی با چیره‌دستی مصطلحات دانشهای زمان خود را در استخدام سخن درآورده و به‌گونه‌ای استادانه در سطرسطر کلامش جای داده و فرزانگی‌اش را اثبات کرده است. خاقانی اصطلاحات ستاره‌شناسی را هم چون اختر‌شماری فرزانه و آگاه در مضامین شعری خود آورده است. هشتمین نشست از مجموعه‌ درس‌گفتارهایی درباره‌ خاقانی به «خاقانی و دانشهای عصر خود» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر ماهیار ـ استاد دانشگاه خوارزمی و خاقانی‌پژوه ـ در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

 

منازل قمر

منازل قمر یک مسأله‌ نجومی است؛ اما یک مفهوم قرآنی هم هست. ماه (یا قمر) مدار خود را در ۲۷ روز و نیم طی می‌کند. منجمان ایرانی این روزها را به ۲۸ قسمت تقسیم می‌کنند و می‌گویند: قمر در ۲۸ منزل فرود می‌آید یا از ۲۸ منزل می‌گذرد. منجمان نام این ۲۸ منزل را نوشته‌اند. آغاز حرکت قمر، یا آغاز فلک قمر، از حَمَل است. منزل اول آن «شَرَطان» یا «شَرَطین» است. شرطان دو ستاره است. مدار قمر از حمل شروع می‌شود، تا ثریا و دبَران ادامه پیدا می‌کند. در واقع چهار منزل است: اول آن در حمل و ثور است. از آنجا منزل پنجم روی صورت فلکی جبار یا جوزا می‌رود. روشن‌ترین قسمت آسمان صورت فلکی جبار است. منظور این است که همه‌ مدار ماه روی منطقه‌البروج نیست. گاه از آن کنار می‌زند و روی صورت فلکی جبار، که از صورتهای فلکی جنوبی است، می‌رود. بعد از آنجا دوباره می‌آید روی «دو پیکر» یا جوزا. بعد از سرطان روی اسد می‌رود، بعد سنبله و میزان و عقرب و قوس و جدی و دلو. از آنجا دو سه منزل بیرون می‌رود. منزلهای ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ نیز در صورتهای فلکی شمالی است، در فَرَس اعظم.

این را در تفسیرها بررسی کرده‌ام. تفسیر «کشف‌الاسرار» رشیدالدین ابوالفضل میبدی فقط منزل اول و آخر را گفته است. «رشا» منزل اول است و «شرطان» منزل آخر. پیداست که رشیدالدین از نجوم آگاهی نداشته است.

تفسیر ابوالفتوح رازی را دو تن از استادان بزرگ دانشگاه مشهد تصحیح کرده‌اند. من شمرده‌ام، به‌جای ۲۸ منزل، ۲۷ منزل نوشته شده است و منزل ثریا را ننوشته‌اند؛ یا در نسخه نبوده و ننوشته‌اند، یا بوده و ننوشته‌اند. در هر دو حالت برای کسی که نسخه‌ «روض‌الجنان و روح‌الجنان» ابوالفتوح رازی را تصحیح می‌کند، باید این منازل را می‌شمرد و می‌دید که ۲۸ منزل هست یا نه؟ اگر نیست، حداقل یادآوری بکند و بگوید که در نسخه‌ ما منزل ثریا نبود.

در «تفسیر سورآبادی» هم از منزل چهارم به ‌بعد نوشته شده است. مصحح تفسیر سورآبادی حداقل باید می‌گفت که منجمان، اول مدار را از شرطین می‌گیرند و اینجا از شرطین گرفته نشده است. در تفسیر علامه طباطبایی هر ۲۸ منزل درست نوشته شده است.

 

منازل، پدیده‌های آسمانی

ما می‌خواهیم ببینیم که خاقانی درباره‌ این ۲۸ منزل چگونه مضمون و تصویر ساخته است. خاقانی از منازل به صورت پدیده‌های آسمانی یاد نکرده است؛ بلکه از آن تشبیه و استعاره درآورده است. مثلاً به این صورت:

بزمت فلک و سرات منزل

ماهان ستاره زیوران را

این منازل همه در افلاک است. «ماهان» در اینجا زیبارویان درباری است؛ ماهانی که زیورهایی از ستاره دارند. یا:

ماه نو از نه فلک به منزل نه ماه

شاه زمین به نورهان ظفر آورد

«ماه نو» بچه‌ای است که تازه به دنیا آمده است. ممدوح خاقانی صاحب پسری شده است و خاقانی می‌گوید این بچه نه ماه در افلاک گردیده (در شکم مادر بوده) و سپس برای شاه سوغاتی آورده است. آن سوغاتی، همین پسر است. ساختار مضمون با تکیه به منازل قمر است.گاهی خاقانی از منازل یاد کرده است:

ز چرخ اقبال خواهی او ندارد هم

که اقبال مه نو هست با ادبار شرطانش

در بسیاری از نسخه‌ها «سرطان» نوشته‌اند که غلط است. درست آن «شرطان» است. گمان می‌کنم دیوان خاقانی به‌دلیل مشکل بودن آن، هزار نوع تصحیف دارد. معنی بیت این است که ماه نو وقتی جلو می‌آید که ماه از منزل شرطین گذشته باشد. یا:

شیر هشیار از سگ دیوانه وحشت برنتافت

نور جَبهه شور اعوا برنتابد بیش از این

«شیر» برج اسد است. منجمان قدیم می‌گفتند که اعوا سگهایی هستند که به سوی شیر پارس می‌کنند. جَبهه منزل دهم است از منازل قمر. در روز دهم است که ماه به منزل جَبهه می‌رسد. خود جَبهه چهار تا ستاره است بر یال و قلب اسد. قلب الاسد برج پنجم است و می‌شود مرداد ماه.

 

شعرهای سروده در سرمای سخت

منزل دوازدهم و سیزدهم توضیح بیشتری می‌خواهد. اسم منزل دوازدهم «صرفه» است. صرفه در صورت فلکی اسد در دُم آن است و ستاره‌ قدر اول است. قدیمی‌ها بر اثر فروغ و درخشش ثوابت آنها را بر شش قدر تقسیم کرده بودند. قدر اول از همه روشن‌تر است؛ مثل شباهنگ، شعرای یمانی و سهیل. آنها ۱۵ تا هستند. البته الآن قدرها را با دستگاه‌های بسیار حساس اندازه می‌گیرند و آن ۱۵ تا تغییر پیدا می‌کند. پس صرفه ستاره‌ اول دُم اسد است. اعوا چهار ستاره است در صورت فلکی سنبله. یعنی ماه روز سیزدهم به اعوا می‌رسد. حالا سؤالی مطرح است: این شعر که خاقانی گفته است:

بی‌صرفه در تنور کن آن زر صرف را

کو شعله‌ها به صرفه و اعوا برافکند

چرا صرفه و اعوا آورده است؟ در صورت‌های فلکی شمالی صورتی هست که به آن «هیه و عوا» می‌گویند. اسعد گرگانی در «ویس و رامین» این دو را «مار و مارافسای» معنی کرده است. در شعر خاقانی بحث سرماست؛ سرمایی سخت. در سردی هوا این حرف را زده است:

سرد است سخت سنبله‌ رزم خرمن آر

کو سستی به عقرب سرما برافکند

بی‌صرفه در تنور کن آن زر صرف را

کو شعله‌ها به صرفه و اعوا برافکند

چون خرمگس که برپرد از خوان عنکبوت

بر پر سبز رنگ غبیرا برافکند

 

منزل صرفه

مدار ماه ۳۵۴ روز است. اگر آن را بر ۲۸ تقسیم بکنیم، می‌شود در حدود ۱۳ روز٫ این منازل ماه (قمر) هر کدام یک طلوع و سقوط دارد. این را در اصطلاح منجمان «نوء» می‌گویند. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثارالباقیه» روزها را دقیقاً نوشته است و اشاره کرده است که مثلاً صرفه کی طلوع و کی سقوط می‌کند. اما طلوع و سقوط یعنی چه؟ در ۱۳ روز هر منزل بالا می‌آید. یعنی پیش از طلوع آفتاب در افق شرقی دیده می‌شود و ۱۳ روز طول می‌کشد. از آن طرف، منزل سیزدهم سقوط می‌کند. پس در مشرق بالا می‌آید و در مغرب سقوط می‌کند. این را «نوء» می‌گویند. یا به عبارت دیگر، بالا آمدن منزل قمر پیش از طلوع آفتاب و دیده شدن آن در افق شرقی. صرفه حدود اواخر شهریور ماه طلوع می‌کند. بنابراین سقوط آن اسفندماه خواهد بود. منجمان می‌دیدند که شهریور هوا سرد می‌شود و اسفند هوا گرم می‌شود. می‌گفتند طلوع صرفه آغاز افت گرماست و سقوط صرفه آغاز افت سرماست. اگر ۱۳ روز هر منزلی بالا بیاید، باید دید صرفه در دی ماه یا آذرماه کجاست؟ شش ماهه که سقوط کند بالای سرِ ما می‌رود. بنابراین خاقانی می‌دانسته منزل صرفه در اوایل زمستان و آغاز پاییز بالای سرِ ما است. این ظرافتی است که در آن بیت هست و می‌شود آن را اثبات کرد.

به هر حال، مختاری غزنوی و سید حسن غزنوی و انوری و خاقانی و نظامی تا خواجوی کرمانی شاعرانی هستند که مقولات نجومی را در شعرهای خودشان پرورده‌اند و از آن مضمون ساخته‌اند. اما گمان نمی‌کنم شاعری بیابیم که به اندازه‌ خاقانی در نجوم مهارت داشته است.

 

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: