نوشتار پیش رو دربردارنده آن دسته از آرا و افکار مهدیقلی هدایت «مخبرالسلطنه» (زاده سال ۱۲۴۳ و درگذشته در سال ۱۳۳۴ خورشیدی) است که در پی ارتباط با غرب به دست آمده است. در این جستار، تقابل میان ایران و غرب؛ چالشها و دغدغههای پیش روی ایران مدرن و مردم این کشور، که در اثر تماس با غرب در آغازین مراحل شکلگیری خود است، از منظر یکی از مهمترین رجال سیاسی زمان که تا بالاترین سطوح سیاست و قدرت یعنی ریاست وزرایی رشد کرد، بررسی شده است. مخبرالسلطنه هدایت در یکی از حساسترین برهههای تاریخ ایران میزیست و زمانه شش پادشاه از میانههای سلطنت ناصرالدین شاه تا میانههای سلطنت پهلوی دوم را درک کرده بود.
مرگ آقامحمدخان سرسلسله قاجاریه در شب ۲۱ ذیحجه سال ۱۲۱۱ ه.ق مطابق با روز شنبه 28 خرداد سال 1176ه.ش در قلعه شوشی (شوشا) اتفاق افتاد. سه روز بعد از تصرف این شهر که در ارمنستان امروزی قرار داشته، شاه قاجار به دست سه نفراز فراشان خلوت که بر آنها خشم گرفته بود به قتل رسید. جسد شاه مقتول ابتدا به طور امانت در شوشی دفن شد و چند ماه بعد با به سلطنت رسیدن فتحعلی شاه و تثبیت قدرت او به ایران منتقل شد و پس از مدت کوتاهی که در زاویه حضرت عبدالعظیم(ع) قرار داشت، با تشریفات فراوان برای خاکسپاری به نجف اشرف انتقال داده شد.
جلال آل احمد از نویسندگان بنام، شناخته شده و صاحب سبک در جریان داستان معاصر فارسی، به ویژه در داستان کوتاه است. او در سفرنامه نویسی و تک نگاری، همچون حوزه ی پژوهش و ترجمه مهارت خود را نشان داده است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی و تحلیل آثار داستانی جلال و بدون پیشداوری ، به دنیای آرمانی یا همان آرمانشهر او بپردازد و نشان دهد که چگونه این نویسنده ی روشن فکر در این کسوت با روزگاری پر فراز و نشیب و آثاری میان مایه، بیشتر روشن بینی معترض است تا نویسنده ای تأثیرگذار و جریان ساز.
کارل یاسپرس؛ فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی از جمله فیلسوفانی است که به مسئله «ارتباط» به عنوان بنیادی برای کمال و رشد فردیت انسان می پردازد. از نظر وی در درجه اول گوهر آدمی و به تبع آن فلسفه در نحوه ارتباط یابی انسانی با دیگران نهفته است. در همین راستا وی، ارتباط را تنها با دیگر انسانها محدود نمی سازد، بلکه ارتباط آدمی را با امر متعالی (خداوند) مدنظر دارد. مطلبی که از پی می آید به مسئله «ارتباط» در آرای یاسپرس به عنوان بنیادی ترین امکان فراروی انسان می پردازد.
آگوست 1632 و در انگلستان قرن هفدهم میلادی جان لاک به دنیا آمد. فیلسوفی که برخی صاحبنظران او را یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نظریهپردازان غربی دانستهاند. لاک از مهمترین شارحان نظریه قرارداد اجتماعی و از پیروان مکتب تجربهگرایی بود. شاید به همین دلیل نیز او توانست در زمینه نظریهپردازی در قرون بعدی نقشی کلیدی ایفا کند. در این میان نظریات او درباره قرارداد اجتماعی و وضع طبیعی تاثیر شگرفی بر برخی متفکران قرن بیستم نهاد.
میرزا ابوالقاسم قائم مقام برای تعلیم و تربیت بچه هایش در منزل شخصی خود مکتبخانه ای درست کرد و برای تدرس بچه هایش شیخ اسدالله مهر آبادی را که مردی فاضل بوده دعو ت کرد و از او خواست که به منزل قائم مقام بیاید و فرزندانش را در س بدهد . لازم به توضیح است که در آن زمان کربلایی قربان که پدر امیر کبیر بود امین و پیشکار و ناظر اشپز خانه قائم مقام بوده است.
در سالهای گذشته بسیار می شنویم اشخاصی اندر مثالب مشروطه می نویسند و از انحراف مشروطه و از اینکه دیگ مشروطه در دربار انگلیس به بار گذاشته شد. این سخنان روشن است که جدی نیست. کافی است بدانیم مشروطه در زمانی اتفاق افتاد که تحول در سیاست و حکومت و تجدید فرهنگ و مبانی دینی و سیاسی ضرورتی جهانگیر شده بود.
«از احسان و لطفی که به من فرمودید، تشکر میکنم. شاید بد نباشد که ابتدا درباره روش کار خود مختصری عرض کنم. من وقتی چیزی می نویسم قصدم اثبات یا رد رأی و نظری نیست بلکه مراد فهمیدن است و سعی میکنم فارغ از مخالفت و موافقت های رسمی بنویسم و فلسفه را با سلیقه های سیاسی میزان نکنم.
از یک نظرگاه فلسفی، داعیهی اصلی آنچه «مدرنیته» مینامیم، اندیشهی دستیابی به معرفت کلی از طریق عقل و اصول عقلانی است. بخش بزرگی از تفکر مدرن را -چه در حوزهی اندیشه و چه در حوزهی کنش-ایمان به توانایی انسان برای ایستادن بر روی خرد خویش ساخته است. ماکس وبر نیز در آثار خود با پژوهش پیرامون تکوین عقلانیت و استحالهی آن به شکل غالب عقلانیت ابزاری در مغربزمین به مدرنیته میاندیشید؛ او با تأمل و پژوهش پیرامون تأثیر این عقلانیت در نظام معنایی افراد در تکوین عصر مدرن، اهمیت عوامل فرهنگی (روحی) را همپای عوامل مادی در مطالعات خویش در نظر گرفت.
فروم به شیوه علمی و تجربی نشان میدهد که آزادی سبب خودشناسی و خودشناسی سبب آگاهی است؛ با آزادی است که استعدادها پرورش مییابد و عقل و آگاهی رشد پیدا میکند؛ منتها هدف اصلی فروم این است که خوشخیالی کسانی را که گمان میکنند آزادی در هر شرایط سبب سعادت و آسودگی است، تعدیل کند و نشان دهد که مانع بیرونی ممکن است این اثر را خنثی کند. بهویژه در جامعههای سرمایهداری و صنعتی، گاه شرایط به گونهای است که آزادی خود عقال آزادی میشود: انسان چنان دچار تنهایی و ترس و زبونی و ناایمنی است که ناخواسته به دامان قدرتی پناه میبرد یا خواستار قدرتی منحرف و سلطهگر میشود و در حالی که میپندارد آزاد است، قید وابستگی به مرید و مراد را به پای خود میبندد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید