«اگر [انسانی] اتفاقا به تقدیر ربانی و حکم لایتغیر سبحانی به دیار غربت اوفتد و از وطن مالوف خود دور و از مسکن خویش مهجور شود و در دریای مشقت زار و حیران و در گرداب بلا بیخانمان گردد و در وادی محنت سرگردان و در دیار غربت نالان و گریان باشد، باید به مقتضای «حب الوطن من الایمان» در آرزوی وطن خود باشد و برای بازگشت به دیار خویش بکوشد. و باید حق نعمت پادشاه اسلام را بداند و به قصد آستانبوسی به درگاه پادشاه آید». این توصیه و عبارت علیرییس سیدی در «سفرنامه مرآتالممالک» به روزگار حکومت صفویان در ایران، چیزی حدود ٥٠٠ سال پیش، مهاجران و میهمانانی با ملیتها، باورها و اعتقادات گوناگون را به یاد میآورد که به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی ایران در گذر تاریخ، همواره به این سرزمین کهن آمده، ساکن شده و آرامآرام در میان ایرانیان جای گرفته و با میزبان خویش همنشین شدهاند.
از آن روز که فلسفه خواندهام، همواره نوعی «رویارویی» البته نه به معنای تقابل بلکه به معنای «رو به رویی» با غیر خود داشتهام. امروزه در کشورهای غربی، امریکا، ژاپن و چین بحثهای میان رشتهای بسیار مرسوم شده است. در دورهای که من تحصیل میکردم دانشجوی فلسفه، فلسفه میخواند و دانشجوی تاریخ، تاریخ. این در حالی است که امروز تعامل و گفتوگوی میان رشتهای بسیار رواج یافته است تا آنجا که حتی در امریکا زیستشناسی با اقتصاد وارد گفتوگو شده است.
آرتور میلسپو، کارشناس مالی و حقوقدان آمریکایی که در اواخر روزگار قاجار برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد، در کتاب «مأموریت آمریکاییها در ایران» درباره گسترش کتاب و کتابخوانی در جامعه ایران آن زمانه مینویسد «در ایران کتابخانه عمومی به معنی واقعی وجود ندارد. نوشتن و چاپ کتاب به زبان فارسی به ندرت اتفاق میافتد و مطبوعات ایران هنوز آنطور که باید، اثری در پیشرفت فرهنگ جامعه ندارند». این روایت میلسپو را اگر در کنار توصیف ویپرت بلوشر، سفیر آلمان در ایران عصر پهلوی اول بگذاریم، میتوانیم به قلمروی یکی از ویژگیهای تاریخی ایرانیان از نگاه جهانگردان گام بگذاریم.
«حزب ملل اسلامی» در سال ۱۳۴۰ش بنیان نهاده شد. به این ترتیب شاید بتوان گفت که این حزب تنها گروه سیاسی بود که پیش از تجربه سالهای ۱۳۴۰ـ۴۲ و قیام ۱۵خرداد، به انتخاب مبارزه مسلحانه اقدام کرد. مؤسس اصلی آن سید محمدکاظم بجنوردی فرزند آیتالله میرزا حسن بجنوردی و نوه دختری آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی بود. بجنوردی در اواخر دهه ۱۳۳۰ش از عراق به ایران آمد و از سال ۱۳۳۹ش همزمان با بازشدن نسبی فضای سیاسی، تلاشهایی را در جهت پایهگذاری یک حزب مخفی با گرایش سیاسی ـ نظامی آغاز کرد. بعد از مدتی با جذب عدهای از افراد علاقهمند، به سازماندهی پرداخت و حزب ملل اسلامی را تأسیس کرد. اعضای اولیه کادر مرکزی حزب ملل عبارت بودند از: محمد مولوی عربشاهی، حسن عزیزی و سیدمحمودی.
دوره میان ضعف و سقوط ایلخانان تا ظهور تیمور گورکان یکی از پریشان ترین ادوار تاریخ ایران به شمار می رود . این پریشانی نه تنها در امور سیاسی و کشمکشهای میان امیرانِ مدعی سلطنت و حکومت بر ویرانه های قلمرو مغولان، که بار آن بر دوش رعیتِ مقهور سنگینی می کرد، بلکه مخصوصاً در اجزاء اخلاق فردی و جمعی و روابط اجتماعی مشهود بود؛ و پیداست که چنین احوالی عرصه استیلای اشخاص حقیر و فرومایه و ریاکار و بی هنر و مستبد، اعم از فرمانروایان و امیران و اعوانِ لشکری و کشوری آنها بر جان و مال مردم می شد و مبانی اخلاقی و روابط اجتماعی را سخت مورد تهدید قرار می داد و دگرگون می کرد.
پس از کشته شدن نادر شاه افشار،اوضاع ایران دستخوش اغتشاش و آشوب روزافزون گردید و،در شهرها و ولایات کشور،به تدریج،نشانه های لجام گسیختگی پدیدار شد. هر چندبا ظهور کریم خان زند آرامشی موقت و چند ساله پدید آمد،پس از مرگ وی،جانشینانش به جان هم افتادند و،در نتیجه،بار دیگر سراسر کشور دچار نابسامانی و آشوب شد.
سقراط در برخی از گفت وگوهای خود سعی دارد با طرح سوال هایی به ماهیت مفاهیم اخلاقی برسد. ولی این گفت و گوها، گفت و گویی معمولی نیستند. هدف از این گفت وگوها این است که دریابیم کدام یک از باورهای ما صحیح هستند و کدام یک غلط. برای این کار، سقراط طرف مقابل را به اتخاذ موضعی ترغیب و سپس سعی می کرد با سوال کردن، به مخاطب خود نشان دهد که باورهای او انسجام ندارند یا غلط هستند.
زمانی که ساعت 4:45 بامداد اول سپتامبر 1939 را نشان میداد، آلمان با حمله به لهستان آتش بزرگترین و مخربترین جنگ تاریخ بشر را روشن کرد. دست تقدیر و عزم آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی اینگونه رقم خورده بود که روز جمعه را برای آغاز جنگ انتخاب کند و به این ترتیب جنگی آغاز شد که نزدیک 100 میلیون نفر در آن جنگیدند و حدود 70 میلیون نفر کشته شدند.
فلسفهی محیط زیست در شکل مدرناش از اواخر دههی ۱۹۶۰ گسترش پیدا کرد. افزایش محصولات نگرانکننده برای حیات و رشد حس بحرانیشدن محیط زیست و در مجموع این ترس که جنگ سرد و تبعاتاش همچون گسترش انرژی اتمی در حال تخریب زندگی است، فلسفه را نیز به سخن آورد. در سال ۱۹۶۲، راشل کارسون با انتشار کتابی پرفروش به نام بهار خاموش که در واقع گزارشی بود از انبوه خطرهای مواد آفتکش و شیمیایی برای تولید هرچه بیشتر محصولات کشاورزی، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت.
نوشتار پیش رو دربردارنده آن دسته از آرا و افکار مهدیقلی هدایت «مخبرالسلطنه» (زاده سال ۱۲۴۳ و درگذشته در سال ۱۳۳۴ خورشیدی) است که در پی ارتباط با غرب به دست آمده است. در این جستار، تقابل میان ایران و غرب؛ چالشها و دغدغههای پیش روی ایران مدرن و مردم این کشور، که در اثر تماس با غرب در آغازین مراحل شکلگیری خود است، از منظر یکی از مهمترین رجال سیاسی زمان که تا بالاترین سطوح سیاست و قدرت یعنی ریاست وزرایی رشد کرد، بررسی شده است. مخبرالسلطنه هدایت در یکی از حساسترین برهههای تاریخ ایران میزیست و زمانه شش پادشاه از میانههای سلطنت ناصرالدین شاه تا میانههای سلطنت پهلوی دوم را درک کرده بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید