محمد بهارلو میگوید: «علویه خانم»، بعداز «توپ مرواری»، دشوارترین کتاب هدایت از حیث دریافت درست اصطلاحات و مثلها و کنایات زبان فارسی است؛ بهویژه که تقریبا تمام کتاب به سیاق زبان گفتار و به صورت «شکسته» و با لهجه مردم تهران در اواخر قاجار و اوایل زمان پهلوی نوشته شده است.
طنز چیست؟ خوشمزگی و بذلهگوییهایی بهعنوان چاشنی کلام و نوشتار و هرنوع اثر هنری دیگر یا چیزی فراتر از آن؟ و آیا برای طنز میتوان محدودهای قایل بود یا طنز وجود سیال و لغزندهای است که از هردری تو میرود و فراتر از هرژانر و رسانهای میایستد؟ در تعریف جواد مجابی از طنز که موضوع سخنرانیاش در نشست پنجشنبه ١١دی در موسسه پرسش بود، از نگاه نویسندهای که نثر ادبی را با نوشتن قطعات کوتاه طنزآمیز آغاز کرده و تاریخ مفصل و هنوز به چاپنرسیده طنز ادبی در ایران را هم عجالتا در پستوی خانه گذاشته، به این پرسشها پاسخ داده شد. مجابی در این نشست طنز را اینگونه تعریف کرد: ««طنز بینش انتقادی شوخیانه تردیدبرانگیزی است نسبت به وضعیت بشری.» مجابی آنگاه طنز را یک «ابررسانه» معرفی کرد که کل وضعیت بشری حوزه بررسی آن است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید