رساله فردریك انگلس «سوسیالیسم یوتوپیایی و علمی» (١٨٧٧) –كه البته به غلط تخیلی ترجمه شده- متنی است كه بسیار مرتبط با روح ماركسیسم وایمار است؛ ماركسیسم مذكور مربوط به دورهای از تاریخ آلمان از ١٩١٩ تا ١٩٣٣ است كه فضایی دموكراتیك و لیبرال بر آن حاكم بود و مطبوعات و نشریات مستقل و منتقد تا پیش از شیوع فاشیسم، آزادانه به ابراز عقیده میپرداختند.
میشل لووی جامعهشناس مارکسیست فرانسوی- برزیلی است و در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی تدریس میکند. او کتابهایی درباره مارکس، چهگوارا، الاهیات رهاییبخش، لوکاچ، بنیامین، لوسین گلدمن و کافکا نوشته است. دو کتاب آخر او یکی با عنوان «فرانتس کافکا: رؤیابین برانداز» (2016) تلاشی است برای یافتن بستر نقد اجتماعی موجود در زندگی و آثار او. و دیگری با عنوان «اکوسوسیالیسم: بدیلی رادیکال برای فاجعه سرمایهداری» (2015) مقدمه ارزشمندی است بر سیر تطور اندیشه مارکسیستی درباره محیط زیست. او در مصاحبه زیر به نسبت مارکسیسم با فرهنگ مدرن، بحران مارکسیسم، ضدیت رمانتیک با سرمایهداری، و برخی نقدها به مارکسیسم میپردازد.
کوجین کاراتانی، متولد ١٩٤١، فیلسوف، منتقد ادبی و مارکسشناس شهیر ژاپنی است. او تحصیلاتش را در دانشگاه توکیو، با اخذ مدرک کارشناسی در اقتصاد و کارشناسی ارشد در ادبیات انگلیسی، به پایان رساند. شهرت او در سطح بینالمللی بیشتر مدیون معرفی و صورتبندی دو مفهوم transcritique (دگرسنجی) و parallax (پارالکس یا اختلاف منظر) است. او این دو مفهوم را در کتاب «دگرسنجی» و در بستر بازخوانی نوآورانه کانت و مارکس بسط داد.
در باب نگاه مطلق انگارانه در ارجاع به اندیشههای متفكران و اندیشمندان غربی در تحلیل مسائل جامعه ایران، میتوان به چاپ سوم كتاب « تبارشناسی استبداد ایرانی ما» رجوع كرد. من در این كتاب تاریخ ایران را به مدد متفكری به نام توماس كوون تحلیل كردهام. وی در دهه ٦٠ كتابی نوشته است به نام «انقلاب در ساختارهای علمی» كه دو ترجمه از آن در بازار موجود است.
«تفکر رهاییبخش با و بدون مارکس» عنوان مجموعه درسگفتارهایی است از مراد فرهادپور که پاییز ٩٣ در مؤسسه پرسش ایراد شد. در این درسگفتارها مفهوم رهایی در تاریخ معاصر جهان عمدتا از نیمه قرن نوزدهم تاکنون بررسی میشود. کجا و چگونه رهایی با پروژه فکری مارکس با همه فراز و فرود و تحولاتش ارتباط مییابد. فرهادپور در این سلسله بحثها به پروژههای جدیدی میپردازد که در بطن تفکر رهاییبخش وجود دارد و همچنین مسئله رابطه سیاست رهاییبخش با امر اجتماعی یا جامعه.
به جرئت میتوان گفت که هیچ اندیشهوری در جامعهی فرهنگی ما چون مارکس اینچنین بد، ناقص و مسخشده معرفی نشده است؛ نابغهای بیبدیل و پیامبری غیرمرسل! از سوی دلخستگان و پیروان سینهچاک نادانش -انقلابیهای سابق و مرتجعهای لاحق! - و دشمن آزادی و دموکراسی! و پیامبر خشم و خشونت و ستیز طبقاتی، از سوی «بیماران چپستیزی» که حتی بردن نام او را کفرآمیز میدانند و نظریهپردازی متعلق به گذشته که دیدگاههای فلسفی، اقتصادی، جامعهشناختی و سیاسیاش امروزه محلی از اِعراب ندارد و درخور تأمل نیست! و باید در گنجینهی آثار عتیقه! چون اشیایی گرانبها! جای گیرد و حفظ و حراست شود! و این دیدگاه بهاصطلاح مارکسولوژیستهای (Marxologist) وطنی است که انکار کامل او را دور از شأن علمیشان! میدانند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید