در خرداد ماه 1350 به اجازت همسر گرامی شادروان سعید نفیسی توانستم بقایای کتابخانه آن مرحوم را در خانه ای که آن استاد اغلب آثار خود را در آنجا به وجود آورد ببینم. مقصودم آن بود که فهرستی از تالیفات چاپ نشده او و نسخی که آن مرحوم به مرسوم و علاقه خود از روی کتب و آثار قدیم تهیه کرده بود فراهم کنم. در میان بعضی کتب خطی باقیمانده در خانه، به نسخه ای خطی برخوردم که مجموعه ده رساله است و از لحاظی واجد اعتبار و اهمیت خاص و از جمله نسخ نفیس و گرانبهاست. مرحوم سعید نفیسی آن را به علت آنکه یادگاری از پدران او بوده است در میان اوراق مربوط به خود نگاه داری کرده بود و در زمره کتب خطی که مجموعه آنها را به دانشگاه فروخت به فروش نرسانیده بوده است.
پوشیده نیست که ادبیات در ایران بیش از هرچیز برگرفته از ادبیات روس است. شاید در سالهایی که استاد سعید نفیسی, رو به ترجمه آثار بزرگان روس و برخی کشورهای اروپایی آورده بود ما هنوز با چیزی به شکل کنونی ادبیات در کشور آشنا نبودیم.
رامین نفیسی، فرزند سعید نفیسی میگوید: در تمام این 48 سالی که از فوت پدرم میگذرد با کمک خواهر و برادرم آنچه را از پدرم مانده، حفظ و دستنوشتههای وی را بسیار تمیز و طبقهبندی شده نگهداری کردهایم.
در میان ما كودكان، هر كه زودتر به روزه گرفتن آغاز میكرد، سربلندتر و مغرورتر بود. یادم هست در مدرسه و در خانواده ما مسابقه داشتیم كه كی بیشتر ماه را روزه گرفته و كه زودتر برای سحری خوردن از خواب برخاسته و كه دعاهای این ماه و مراسم این ماه را بیشتر رعایت كرده است. حتی غروری در میان ما كودكان سیزده و چهارده ساله بود كه دیرتر از بزرگان افطار بكنیم و شب زودتر از آنها برای سحری خوردن برخیزیم! در این ماه همه مردم باسواد قرآن میخواندند و حداقلی كه برای این كار قائل بودند،این بود كه روزی یك جزء بخوانند و در پایان ماه آن را به آخر برسانند. هر كس روزی دو یا سه جزء میخواند و در ماه دو یا سه بار قرآن را ختم میكرد، مغرورتر و سرافرازتر بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید