اولین نشست این سلسلهنشستها با نقد و بررسی کتاب «مجموعه رسائل و لوایح تحدید حدود ایران و عثمانی» تصحیح و پژوهش نصرالله صالحی با سخنرانی کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ معاصر، داریوش رحمانیان، مدیرمسئول مجله مردمنامه، سعیدمیرمحمدصادق، پژوهشگر و نسخهشناس و اسماعیل شمس، مدیر بخش کردشناسی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. این کتاب نوشته میرزا محبعلیخان نظامالملک مرندییکانلو است که مجموعه رسائل و لوایح تحدید حدود ایران و عثمانی را بین سالهای 1287 تا 1309 هجری قمری بررسی میکند. اما آنچه در این نشست بیش از همه به چشم میآید صحبتهای کوتاه داریوش رحمانیان، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران است.
نبرد چالدران، نخستین جنگ بزرگ صفویان با عثمانی بود كه در ٩٢٠ قمری مصادف با ٨٩٣ خورشیدی و ١٥١٤ میلادی در شمال غربی ایران رخ داد؛ جنگی كه با وجود جانفشانیهای ایرانیان به دلایل مختلف با شكست ایرانیان همراه شد. بسیاری شكست دردناك ایران در این جنگ را یكی از آغازین ضربهها به پیكره آگاهی ایرانیان در زمینه عقبماندگی تاریخیشان میدانند و معتقدند كه اگرچه این رخداد به خودآگاهی تاریخی از آن شكل كه بعد از جنگهای ایران و روس در اوایل دوره قاجار نینجامید، اما دستكم تلنگری به ذهن و ضمیر ایرانی تلقی میشود. قریب به ٥٠٠ سال از آن واقعه میگذرد. در گرامیداشت این حماسه نشریه وطن یولی و موسسه فرهنگی- هنری توسی نشستی در خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور شماری از استادان و هنرمندان ایرانی برگزار كردند.
نشست «ارتش و دولتسازی در خاورمیانه مدرن» مطالعه موردی: ایران پهلوی با نگاهی به کتاب استفانی کرونین با نام «ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران» با سخنرانی دکتر داریوش رحمانیان، (صاحب امتیاز فصلنامه در دست انتشار مردمنامه)، سرهنگ علی سجادی (مولف و پژوهشگر تاریخ ارتش) و غلامرضا بابایی (پژوهشگر و مترجم کتاب) یکشنبه 27 تیرماه در پژوهشکده روایت برگزار شد
داریوش رحمانیان، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران از انتشار نخستین شماره فصلنامه مردمنامه در اواخر شهریور خبر داد و گفت: منظور از نوشتن تاریخ به زبان ساده تنزل تاریخ نیست بلکه نوشتن تاریخ به شیوهای است که عده بیشتری بتوانند از آن بهره ببرند.
انقلاب مشروطه را از منظرهاي مختلفي ميتوان بازنگري كرد، از اين ديدگاه كه با مشروطه مفاهيمي چون قانون و آزادي و حق به معنايي تازه بار ديگر بر سر زبانها افتاد، از اين چشمانداز كه مشروطه سرآغاز تاسيس نهادهايي مدرن چون پارلمان در ايران بود، از اين منظر كه با مشروطه استبداد تاريخي ايراني با چالشي تازه آغاز شد، يك رويكرد نيز آن است كه مشروطه را در نتيجه تكاپوهاي طبقات و گروههاي اجتماعي و سياسي و ائتلاف و همسويي ايشان بررسي كنيم يا آن را در بستر تحولات بينالمللي در نظر آوريم و پيامدهاي آن را نيز از همين منظر وارسي كنيم.
تا شناختن تاریخ ایران روزگار قاجاریه – چنانکه باید و شاید – هنوز راه درازی در پیش داریم. شاید گزاف نباشد که بگوییم آنچه تاکنون انجام شده در برابر آنچه باید انجام شود مشتی است نمونه خروار. یکی از قلمروها که باید شناخته شود حیات مردان نامی (و حتی غیرنامی، کمنام و فراموش شده، گمنام مانده، گمنام شده و... ) روزگار قاجاریه است. نوشتن تکنگاریهای دقیق و مستند درباره زندگی رجال و بزرگان آن روزگار میتواند بر پارهای از ابعاد و زوایای تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن عصر پرتو بیفکند. نوشته حاضر به یکی از همینگونه کسان اختصاص دارد: میرزا هدایتالله وزیردفترآشتیانی.
وحید سینایی در نشست «ماهیت دولت رضاشاه» گفت: «ضعفها و ناکامیهایی که در ارکان حکومت رضاشاه اتفاق افتاد، باعث شد تا دولت به جای اتکا به جنبشهای اجتماعی در شکلدهی دولت مطلقه مجبور شد به نیروها، نهادها و ابزارهای خود متوسل شود.» داریوش رحمانیان نیز اظهار کرد: مولفان و مورخان غربی مانند جان فوران در اثر خود از مفاهیم غربی در تعیین ماهیت دولتهای ایرانی استفاده کرده که تطبیق این مفاهیم در ایران امکانپذیر نیست.
سیمین فصیحی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه الزهراء در نشست «بررسی کارنامه تاریخنگاری عباس اقبال» گفت: بحث اقبال احیاء اجتماع ایرانی است؛ اجتماعی که در آن یک قلمرو جغرافیایی شکل گرفته و بر آن تاریخی گذشته و تمدنی را به بار آورده که اقبال به این ویژگیهای تمدنی نظر دارد.
مشهور است كه ايرانيان همواره به تاريخ خود افتخار ميكنند و در هر محفل و ضيافتي از افتخارات تاريخي خود داد سخن سر ميدهند. پس عجيب است و صد البته دردناك كه جايگاه رشته تاريخ در دانشگاههاي ما چنين خوار و خفيف است، تا جايي كه به تعبير تلخ يكي از استادان تاريخ «ذليلترين و بدبختترين رشته دانشگاهي حتي در ميان ساير علوم انساني در ايران رشته تاريخ است». مساله فقط اشتغال فارغالتحصيلان اين رشته نيست، تاريخ پژوهان ارجي در سازمانها و نهادها ندارند، سهل است كه همگان نيز در كار ايشان دخالت ميكنند و خود را تاريخ پژوه ميخوانند.
تحولاتــی در معرفت تاریـــــخ از عصر روشنگری به بعد رخ داده است که میتوان نام آن را تحول در تاریخنگاری انسان نهاد. این مساله پارادایم تاریخنگاری جدید را از قدیم سوا کرده است. یکی از فرازهای مهم این تحول انتقادهای جدی ولتر بود مبنی بر اینکه چرا باید تاریخ را در دولت، سیاست، اشراف و رجال خلاصه کنیم و چرا به توده مردم و گمنامان نپردازیم. این نشانهای آغازین از ضرورت توجه به تاریخ اجتماعی و البته تاریخ مردم بود و اعتراض به تاریخی که منحصر به سیاست و دولت است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید