دکتر یوسف اباذری، برادر و همکار دانشگاهی بزرگوارم و استاد دردمند و برجستة جامعهشناسی کشور، در هفتم اردیبهشت ماه امسال، در همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» به ظاهر حملاتی را به فلسفه داشتند و اظهار کردند که چگونه فلسفه و تلاش به منظور کشف یا برساخت مقولات تازه، در کنار روانشناسی، جامعهشناسی تجربی را به حاشیه راندهاست.
نخستین نشست از سلسله نشستهای «تاملاتی پیرامون مقوله فرهنگ در جهان معاصر» با تاكید بر مسائل ایران به همت اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی با سخنرانی دكتر بیژن عبدالكریمی برگزار شد. به گزارش مهر، عبدالكریمی در این نشست گفت: ادعای من این است كه فرهنگ در روند انحطاطی قرار گرفته است و در سطح جهانی با انحطاط فرهنگی مواجه هستیم. سنتهای فكری نیچه مانند مرگ ارزش و پست مدرنیسم با مفهوم سوبژه در ارتباط هستند و با آن همدلی خواهند كرد. ادعای من ادعای عصبیكنندهای است.
بیژن عبدالکریمی گفت: با تکیه بر شناختشناسی نمیتوان سبک زندگی را تغییر داد سبک زندگی جامعه را سکولار میکند، نه اندیشههای شناختی، سبک زندگی مسئلهای مربوط به شناخت و آگاهی نیست.
دهه ٥٠ هجری شمسی به اعتبار بحث ترجمه بیش از هر چیز دوره غلبه گرایشهای سیاسیایدئولوژیك در جامعه ایران بود. در واقع بیشتر كتابها بر اساس ادبیات چپ نوشته یا ترجمه میشد. به میزانی نیز توجه به هگل وجود داشت كه البته بیشتر با رویكرد خوانش چپ انجام میگرفت. كتب فلسفی بسیار كم و آثار ایدئولوژیك به طور گسترده ترجمه و منتشر میشدند. گاه نیز ترجمههایی صورت میگرفت مثل ترجمه «مسائل فلسفه» اثر راسل یا دیگر آثاری كه مترجمانی مثل مرحوم منوچهر بزرگمهر صورت میدادند. در آن سالها به هیچوجه چنین گستردگیای كه امروز در ترجمه آثار فلسفی و دیگر رشتههای علوم انسانی دیده میشود وجود نداشت. آثار فلسفی بسیار كمی وجود داشت كه بیشتر پیرامون فلسفه كلاسیك تالیف یا ترجمه میشدند. فلسفه یونان نهایتا كارت و كانت اندكی محل امعان نظر بودند. میتوان گفت در خصوص فلسفههای معاصر آثار ترجمه شده بسیار اندكی وجود داشت. دلیل آن نیز عدم احساس نیاز جدی به تفكر فلسفی در آن دههها بود. آنچه بیشتر مورد نیاز بود یك ایدئولوژی برای مبارزه با رژیم پهلوی بود نه فهم حقیقی، حكمی و فلسفی مسائل. مسائل و پرسشهای جامعه بیشتر پیرامون موضوعات سیاسی آن هم بر اساس خوانش و قرائت جریانات جنبش چپ به معنای كلی آن و خوانش ایدئولوژیك از اسلام (آن هم در افق تفكر چپ) شكل میگرفت.
دهه ٥٠ هجری شمسی به اعتبار بحث ترجمه بیش از هر چیز دوره غلبه گرایشهای سیاسیایدئولوژیك در جامعه ایران بود. در واقع بیشتر كتابها بر اساس ادبیات چپ نوشته یا ترجمه میشد. به میزانی نیز توجه به هگل وجود داشت كه البته بیشتر با رویكرد خوانش چپ انجام میگرفت. كتب فلسفی بسیار كم و آثار ایدئولوژیك به طور گسترده ترجمه و منتشر میشدند. گاه نیز ترجمههایی صورت میگرفت مثل ترجمه «مسائل فلسفه» اثر راسل یا دیگر آثاری كه مترجمانی مثل مرحوم منوچهر بزرگمهر صورت میدادند. در آن سالها به هیچوجه چنین گستردگیای كه امروز در ترجمه آثار فلسفی و دیگر رشتههای علوم انسانی دیده میشود وجود نداشت. آثار فلسفی بسیار كمی وجود داشت كه بیشتر پیرامون فلسفه كلاسیك تالیف یا ترجمه میشدند. فلسفه یونان نهایتا كارت و كانت اندكی محل امعان نظر بودند. میتوان گفت در خصوص فلسفههای معاصر آثار ترجمه شده بسیار اندكی وجود داشت.
بیژن عبدالکریمی، مدرس و مترجم فلسفه معتقد است که حضور نهادهای دولتی در برپایی جوایز علمی و فرهنگی، به دلیل حواشی زیادی که ایجاد میشود مفید نیست و این جوایز باید توسط تشکلهای مردم نهاد برپا شود.
گلایهای که به روشنفکران و اعضای جامعه شبهفلسفی کشورم دارم این است که با زبان مادری نمیاندیشند سیدامین موسویزاده: بیژن عبدالکریمی. متولد ۱۳۴۲. تهران. فیلسوف ایرانی و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال. مطالعات و پژوهشهای او عمدتاً مربوط به هایدگر، اگزیستانسیالیسم، فلسفه سیاسی و پستمدرنیسم است. همچنین بازخوانی سنت فکری ایران معاصر، بویژه علی شریعتی از دغدغههای اوست.
بیتردید یکی از پیشگامان عصر نو و بنیانگذار فلسفه سیاسی جدید ماکیاولی (1527- 1469) است. او نخستین کسی است که کوشید با فلسفه سیاسی کلاسیک، که هدف زندگی سیاسی را تحقق فضیلت (ارزشهای اخلاقی) میدانست، قطع رابطه کند و به نقد صریح آن پرداخت. از این رو رابطه میان فضیلت/ ارزشها، آرمانها/ اخلاق با سیاست هسته مرکزی چالشگاه فلسفه سیاسی مدرن با فلسفه سیاسی کلاسیک است.
عنوان این جلسه «دومین پیش نشست همایش ملی نقد اعتزال نو» می باشد. قبل از شروع بحث، اجازه می خواهم به «عنوان» این نشست، که حکایت گر نکاتی بسیار اساسی در حیات اجتماعی و فرهنگی روزگار کنونی ماست، انتقاداتی داشته باشم. نخستین انتقادم به «عنوان» همایش پیش روی، «نقد اعتزال نو»، این است که دست اندرکاران همایش و تفکر آنان از همان آغاز موضع سلبی و منفی خود را با واژه «نقد» نسبت به «اعتزال گرایی و نواعتزال گرایی» بیان داشته، پرسشگری، جست وجوی آزادانه حقیقت و لذا امکان دفاع از خردگرایی، «اعتزال گرایی و نواعتزال گرایی» را لااقل به نحو ذهنی برای خویشتن سرکوب کرده اند.
نشست تخصصی «بررسی اندیشه های اجتماعی علی شریعتی» فردا در انجمن جامعه شناسی ایران برگزار می شود. انجمن جامعه شناسی ایران به منظور بازخوانی جامعه شناختی آثار دکتر شریعتی، نشست تخصصی«بررسی اندیشه های اجتماعی علی شریعتی» را همراه با نقد اثر بیژن عبدالکریمی با عنوان «شریعتی و تفکر آینده ما» برگزار می کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید