اگر بگوییم حال ادبیات داستانی ایران خوب است، بیگمان در دسته افراد خوشبین جای میگیریم. شمارگان بیشتر کتابها کمتر از پانصد نسخه است و همان تعداد محدود هم بهسختی فروش میرود. گرچه این مشکل کتابهای منتشرشده در تمامی حوزهها را شامل میشود، اما دستکم درباره داستانهای خارجی ترجمهشده اوضاع کمی بهتر است. درباره داستان ایرانی، انتشار کتاب درست یک مرحله پیش از فراموششدن آن است. درواقع کتابها حتی فرصت فراموششدن هم پیدا نمیکنند
شیوا ارسطویی یکی از مهم ترین نویسندگان دهه هفتاد است که برخی آثارش در دولت پیشین با مشکل مواجه بودند. به همین دلیل عده ای گمان می کردند که ارسطویی کمتر از گذشته می نویسد اما چاپ رمان های «خوف» و «من و سیمین و مصطفا» به فاصله یک سال از هم باعث شد نام او را دوباره در ویترین کتابفروشی ها ببینیم. آثار ارسطویی تاکنون برنده جوایز مختلفی بوده که از جمله آن ها می توان به جایزه گلشیری و یلدا اشاره کرد. همچنین کتاب های «آمده بودم با دخترم چای بخورم»، «آفتاب مهر»، «من دختر نیستم» و رمان های «بی بی شهرزاد» و «افیون» از جمله آثار داستانی اش هستند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید